جمنا یا همان جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی، اندک زمانی پیش از انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم تشکیل شد تا بتواند تشتت آراء و تشکل های پراکنده جریان اصولگرا را زیر چتر خود، به وحدت و اجماع برساند. جمنا علیرغم آنکه توانست اتفاق نظری حداکثری بین این طیف سیاسی ایجاد نماید اما دست آخر نتیجه را به رقیب واگذار کرد. اکنون اصولگرایان باید بین ادامه حیات این جبهه، تداوم استفاده از این الگو یا رفتن به سراغ مدلی جدید تصمیم بگیرند.
اگرچه تا انتخابات بعدی که در سال ۱۳۹۸ و برای انتخاب نمایندگان مجلس شورای اسلامی برگزار میشود، زمان بسیاری در پیش است؛ اما برای جبران شکستهای گذشته و ساخت گفتمانی پیروز، این بازه زمانی چندان هم طولانی به نظر نمیرسد.
به هر روی، آنچه که از شواهد پیداست و در گذشته نیز به آن پرداختهایم، ناکارآمدی جمنا با ساختار فعلی و رویه موجود، به اثبات رسیده است. اکنون اصولگرایان میبایست بین دست یافتن به مدل جدید و احیای دوباره جمنا در پرتو اصلاحات ساختاری گسترده، یکی را انتخاب نمایند.این روزها از اصولگرایان ایرانی، شنیده میشود که اولویت حفظ جمنا و بازنگری و بازسازی آن است. اما وقتی از تغییرات سخن میگویند، آن چنان گسترده است که گویی حفظ نام این تشکل، ضرورتی راهبردی برایشان دارد.
در این راستا، گفتگویی داشتهایم با سیّدمحمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد در دولت دهم و عضو شوراي مركزی جبهه مردمی نيروهای انقلاب (جمنا). حسینی خبر از اصلاحات گسترده و بازنگری در روندهای انتخاب افراد و اشخاص در جمنا داد.
مشروح گفتگو با عضو شاخص جبهه مردمی نیروهای انقلاب را در ادامه بخوانید؛
***
شرایط فعلی اصولگرایان چگونه است و در چه وضعیتی به سر میبرند؟ راهبردشان در روزهای پس از انتخابات و ناکامی که با آن روبرو شدند چیست؟
بعد از رقابتهای پرشور و نفسگیر انتخابات ریاستجمهوری در اردیبهشت امسال، طبیعی است که تا مدتی بعد از انتخابات، تحرکات قابل توجهی رخ ندهد؛ ولی این آرامش ظاهری معنایش تعطیلی فعالیتهای سیاسی نیست. غالب احزاب و تشکلهای اصولگرا در این بعد به آسیبشناسی و بررسی نقاط قوت و ضعف خود در ریشهیابی علت نتیجه انتخابات پرداختهاند و راهکارها و برنامههایی برای آینده در نظر گرفتهاند.
از جمله در جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی (جمنا)؛ هیأت رئیسه و شورای مرکزی جلسات متعدد برای تدوین نقشه راه جبهه تا سال ۱۴۰۰ داشتهاند و اجمالاً آنرا مشخص کردهاند و «سند جامع تشکیلات جبهه مردمی»، تدوین شده است که در آن علاوه بر راهبردها، اولویتها، نقاط ضعف و قوت، فرصت و تهدیدها به ۱۲ برنامه اصلی و مهم اشاره شده که از جمله این برنامهها مبحث انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۹۸ و انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ است.
در چهارماه گذشته کم و بیش شاهد موضعگیری فعالان سیاسی اصولگرا در موضوعات اساسی داخلی، منطقهای و جهانی بودهایم و در رسانههای این جریان سیاسی نیز رسالت روشنگری را ادامه دادهاند و در مواردی ضروری با ادبیات و لحن ملایمتر نقدهای جدی خود نسبت به اشکالات و ایرادات جبهه رقیب و دولت را مطرح کردهاند.
رویکرد اصول گرایان به اجماع و تشکل واحد چیست؟ آیا همچنان ضرورتی بر ادامه روند گذشته مانند آنچه در قالب جمنا بروز و ظهور یافت میبینند؟
برخلاف انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۹۲ که شاهد پراکندگی و تفرقه اصولگرایان و تعدد کاندیداها بودیم؛ در انتخابات اخیر با طراحی که صورت گرفت، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی توانست یک وفاق حداکثری ایجاد کند و با تشکیل دو مجمع ملّی، پایگاه اجتماعی خود را فعالانه وارد صحنه کند و برای اولینبار در دور دوم یک رئیسجمهور، حدود چهل درصد آراء را به خود اختصاص دهد.
مسلماً اگر ایده شکلگیری این جبهه فراگیر وجود نداشت؛ مجدد شاهد تفرقه و ورود چندین کاندیدا به عرصه رقابت و تقسیم آراء به چهار پنج میلیون رأی بودیم؛ در حالی که با این حرکت، یک پشتوانه شانزده میلیونی برای اصولگرایان تحقق یافت که رقم قابل توجه و تأثیرگذاری در عرصه سیاسی کشور محسوب میشود.
بر این اساس و در حال حاضر وجود این جبهه که بتواند فراتر از تشکلها و احزاب فعلی، محور اجماع و انسجام قرارگیرد، یک ضرورت اجتنابناپذیر است. البته طبیعی است که اشکالات و انتقاداتی به جبهه مردمی وارد باشد؛ چون در یک فرصت پنج ماهه تا انتخابات، وارد صحنه شد و در یک بازه زمانی کوتاه توانست نقش بارزی ایفا کند.
ولی به هر حال، گلایههایی وجود دارد که در فرصت و مجالی که وجود دارد با همفکری و همدلی میتوان ضعفها و ایرادات را برطرف کرد و با ساختار و برنامه جامعتر نهتنها شانزده میلیون رأی را حفظ کرد، بلکه با فعالیت بیشتر و با هماهنگی افزونتر، بخش قابل توجهی از آراء رقیب را هم به دست آورد.
نقشه راهی که برای انتخابات آیندده در پیش گرفته اند، چیست؟
علاوه بر بازنگری در ساختار و جذب همه فعالان ارزشی و ولایی، نیاز به گفتمانی است که پاسخگوی نیازهای جامعه باشد و بتواند قشر خاکستری و نسل جوان را متقاعد سازد که این جریان توان افزایش کارآمدی دولت را دارد و میتواند در وضع معیشتی مردم و کاهش ناهنجاریهای اجتماعی و پیشرفت کشور، گامهای بلندی بردارد و تحول مورد انتظار مردم را بهوجود آورد.
جوانگرایی به معنای واقعی یک ضرورت انکارناپذیر است. حضور جوانان باانگیزه هم از جهت خلاقیت و نوآوری و ارتباط با مردم و هم از جهت تحرک بخشی به فعالیتها بسیار مؤثر خواهد بود و بعد از گذشت حدود سی و نه سال از پیروزی انقلاب، صرفاً نمیتوان با تکیه بر نسل اول انقلاب، به نتیجه لازم دست یافت.
ارتباط مداوم با تودههای مردم برای تبیین دیدگاهها و برطرف کردن شبهات و القائات و بیان منصفانه ضعفهای رقیب هم نکتهای است که نباید از آن غاقل بود. با توجه به اینکه افکار عمومی در طول زمان شکل میگیرد، نمیتوان به فعالیت فشرده یک یا چندماه قبل از انتخابات بسنده کرد؛ بلکه در شرایط فعلی و با گسترش تأثیرگذاری فضای مجازی، هر روز یک سوژه به موضوعی برای چالش جریانات سیاسی تبدیل میشود و اگر یک طیف در تفهیم نگرش خود و ارزیابی همهجانبه و ژرف موضوع و ارائه راهکار ناتوان باشد، نباید انتظار نتیجهگیری در مقطع حساس و بزنگاههایی چون انتخابات را داشته باشند.
باتوجه به عملکرد جمنا و همانطور که خودتان بیان کردید: «آسیبشناسی و بررسی نقاط قوت و ضعف»، آیا جمنا همچنان مدلی برای حضور واحد اصولگرایان در انتخابات آینده خواهد بود یا به دنبال مدلی جدید هستید؟
جبهه مردمی، با ائتلافهای مقطعی متفاوت است. از ابتدا بر این نکته تأکید شد که این جبهه فعالیتش محدود به انتخابات [ریاست جمهوری دوازدهم] نیست و برنامهریزی درازمدت دارد. بر همین اساس بعد از انتخابات به جد، در پی رفع نواقص است تا با بازسازی و تقویت خود، بتواند بیش و بهتر از گذشته عمل کند؛ البته لازمه آن متقاعد ساختن عناصر و احزاب اصولگرا و نیروهای جبهه ائتلاف است که این مجموعه از قابلیت و ظرفیت لازم برای پیشبرد امور و همراهسازی بدنه مردمی برخوردار است.
در حال حاضر گفتگو و رایزنیها آغاز شده است تا همه گلایهها و انتقادات شنیده شود و این اطمینان و اعتماد بهوجود آید که با لحاظ پیشنهادات و دیدگاههای طیفهای مختلف اصولگرایی و نیروهای ولایی، ساز و کار اقدامات آتی مشخص خواهد شد و در ساماندهی مجمع شهرستانی و استانی و نیز شوراهای شهرستانی و استانی و همچنین مجمع ملّی و شورای مرکزی جبهه و کمیتههای اقشار به دور از تنگنظری، از همه نیروها به بهترین وجه استفاده خواهد شد.
اندکی از اصلاحات مورد نیاز در جمنا گفتید. به نظر میرسد اصلاحاتی بیشتر لازم است؛ نظرتان چیست؟
جبهه مردمی باید تلاش کند تا تمامی احزاب و نیروهای مؤمن و ولایتمدار را با خود همراه سازد و اشکالات و ابهامات اساسنامه را در مجمع ملّی سوم که در زمستان برگزار میشود، برطرف کند و با تقویت شورای مرکزی بر کارآیی مجموعه بیافزاید. هرچند که شورای مرکزی فعلی نیز از عناصر دلسوز و انقلابی تشکیل شده است؛ ولی به هر حال تعدادی از چهرهها و شخصیتهای بارز به هر دلیل در این شورا حضور ندارند.
از جمله تعدادی از این عزیزان که کاندیدای ریاست جمهوری بودهاند و بر اساس ضوابط نمیتوانستند کاندیدای شورای مرکزی شوند؛ در حالیکه در انتخابات بعدی این محذوریت را ندارند. در کنار شورای مرکزی، هیأت مشورتی است که یک شورای راهبردی محسوب میشود و بهعنوان یک هیأت قدرتمند اندیشهورز میتواند یاور توانمد و ظرفیت جدیدی برای جبهه میباشد که در آن نمایندگان تشکلها و چهرههای شاخص و صاحبنفوذ حضور خواهند داشت.
با مکانیزمی که در جبهه لحاظ شده، نظرات پایگاه اجتماعی از پائین به بالا مورد توجه قرار میگیرد که این مسئله انگیزه آنان برای فعالیت را مضاعف میسازد و از طرفی نظارت عالیه جبهه به علمای بزرگی چون آیتالله موحدی کرمانی واگذار شده است. به نظر میرسد در آینده شاهد نقشآفرینی گسترده این جبهه خواهیم بود.
مجتبی جلال زاده
- 12
- 5