به گزارش ایلنا، علیرضا بهشتی در مراسم روز دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی با محوریت جنش دانشجویی، آرمانگرایی یا آرمانزدایی گفت: امروز درباره وضعیت علوم انسانی و ماهیت آن و ربطش به علوم انسانی صحبت میکنند اما قدمت نهاد دانشگاه در منطقه و جهان به دیرباز تاریخ برمیگردد.
وی افزود: دانشگاهها چنانچه مورخان و باستانشناسان میگویند در چین و هند و بین النهرین و یونان، مصر و ایران پا گرفته بودند و کارکرد آنها این بود که هر کسی که نیاز به فراگیری دانش داشت و از زندگی روزمره میبرید و به دنبال کسب دانش برای یاد گرفتن آن بود، به دانشگاهها روی میآورد.
بهشتی ادامه داد: دانشگاهیان نوع زندگی که انتخاب میکردند وابستگی به مراکز قدرت نداشت و یادگیری علم و حال و هوای آن، چندان با قدرت سازگار نیست. دانشجو و دانشمند باید آزاد باشند و اگر گهگاهی اُمرا و حاکمان حمایتی از دانشمندان و دانشگاهیان داشتند به صورت موقت بود و برای اهداف دیگر به دنبال آنها میرفتند.
وی تاکید کرد: صاحبنظران و دانشمندان در تاریخ کم نبودند که در تبعیدگاه، حبس، حصر به سر میبردند و به سر میبرند.
بهشتی با بیان اینکه کسی که به دانشگاه میآمد به دنبال زندگی مرفه نبود،اظهار کرد: در اروپا دانشگاهها در زمان رنسانس شکل گرفت و در دوران مدرن، بعد از انقلاب صنعتی به تدریج دستگاه تولید ثروت در اختیار شکلگیری دولت مدرن گذاشته شد و از این رو، دستاندازی دولت به تمام حوزهها توسعه یافت و بنابراین دانشگاه هم متحول شد.
این استاد دانشگاه گفت: امروزه کسب علم و دانش اگر در دانشگاه وجود داشته باشد در اولویت سوم و چهارم قرار دارد و دانشگاه تشکیل شده تا افراد مدرک تحصیلی بگیرند و بعد از آن به دنبال رزق و روزی باشند.
بهشتی با تاکید بر اینکه دانشگاه در دنیای امروز با علوم انسانی چندان سروکار ندارد بیان کرد: در فرآیند تولید ثروت علوم انسانی جایگاهی ندارد و گاهی هم بر عکس علوم انسانی مزاحم سیستمی است که به دنبال تولید ثروت خواهد بود و مزاحم دستگاهی است که برای حفظ مراکز قدرت تلاش کند. دانشگاه و دانشجویان علوم انسانی مزاحم هستند چرا که علوم انسانی وجه قوی دارد که تفکر را نهادینه میکند.
وی در تصریح جایگاه علوم انسانی گفت: در علوم انسانی هر چیزی مورد ارزیابی قرار میگیرد و هیچ مسالهای فی نفسه مقدس نیست مگر اینکه تقدس خود را اثبات کنند اما دستگاه تولید ثروت تحت سیطره مدیران و کارشناسان به دنبال ایدئولوژی مقدس میرود و چندان از نقد و نقادی خوشش نمیآید.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه لازم نیست حتما فردی دانشجوی علوم انسانی باشد گفت: هر کسی اگر مطالعهای در مباحث علوم انسانی کند نگرشش نسبت به محیط و حکومت مباحث جامعه عوض میشود و به دنبال فهم وضعیت موجود و ترسیم وضعیت مطلوب برمیآید اما دستگاه فنسالارانه که برای هدفش به دنبال تولید ثروت است از اینکه با این نگاه نقادانه نگاه کند از آن فرار میکند.
بهشتی اظهار داشت: علوم انسانی از دو سو مورد هجوم قرار گرفته که یک طرف فنسالاران و دیوانسالارها قرار دارند و به دنبال تفکر ایدئولوژیکی هستند و معتقدند علم پاسخ همه چیز را میدهد اما آن علوم انسانی نیست و از سوی دیگر نظام جدید دنیا به دنبال یکسانسازی است و تفاوتها را برنمیتابد و انسانی میخواهد که سر به راه و آگاه به علوم و فنون در تولید ثروت تلاش کند.
وی تاکید کرد: در هر دو قطب نام برده شده، علوم انسانی تحت فشار است و نوعی همانندسازی و همگن سازی وجود دارد و اگر کسی به دنبال سوال و پرسشگری باشد به او میگویند زمان ایدئولوژیها گذشته و دنیای آرمانی مرده است. واقعیتها را ببین و اگر میخواهی زندگی کنی راهش این است و با برچسب خیالپردازیها هر گونه آرمانگرایی را در میان دانشجویان محکوم یا سرکوب میکنند.
این استاد دانشگاه با اشاره به قطب دیگر حکومتها که شامل تمامیتخواهان میشود، گفت: تمامیتخواهان آرمانگرایی را محکوم نمیکنند اما میگویند آرمانی را تعریف میکنیم که به صورت فرمایشی و دستوری آن را دنبال کنید و تفاوت و گوناگونی را بر نمیتابند در حالی که علوم انسانی نمیتواند این گونه باشد. لذا علوم انسانی فرمایشی و دستوری نمیتواند شکل بگیرد.
وی تاکید کرد: علوم انسانی پرسشگری و تردید است و هر چیزی را زیر سوال میبرد اما قرار نیست در این شک و تردید بمانیم بلکه مسیر را برای به نتیجه رسیدن شرایط مطلوب دنبال میکند و زندگی بشر نشان داده است که در ورطه نسبیگری مطلق نیفتد و با نسبیگری نسبی میتواند زندگیاش را بهبود بخشد.
بهشتی گفت: علوم انسانی همه چیز را زیر سوال میبرد اما دستگاه دیوانسالاری چنین چیزی نمیخواهد دیوان سالاری سعی میکند مطالبات مبنایی را تقلیل دهد به مطالبات قشری، صنفی و گروههای ذینفوذ. به طور مثال اگر در علوم انسانی مطرح شود بانوان نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل میدهند و تاثیرگذاری آنها در تصمیمگیریها اندک است فرآیند تصمیمگیری به گونهای شکل میگیرد که خانمها به عنوان نیمی از جامعه نقش موثر خود را ایفا کنند و دستگاه بوروکراسی سعی میکند آن را تقلیل کند به گونهای که پستهایی که به آنها داده میشود به صورت مختصر است و این مسالهای است که در همه دنیا متاسفانه حاکم شده است.
وی با تاکید بر اینکه هدف علوم انسانی این است که شهروند آگاه، فعال و توانمند ارائه کند، گفت: این در حالی است که دستگاه تولید ثروت چنین چیزی نمیخواهد بلکه انسانهای تابعی که در روزمرگی گرفتار باشند را ترجیح میدهد و این بحثها با روی کار آمدن دولت اخیر ایالات متحده شکل گرفت که چه شد بعد از مطالبات مبنی بر آزادی و حفظ شرایط مطلوب از دولتی سردرآوردیم که بیاعتنا به تفاوت و مخالف با هر تفاوتی است.
وی با بیان اینکه اگر آرمانگرایی با خیال پردازی ممزوج شود این حرف درست است، گفت: اما اگر آرمانگرایی به این معنا باشد که من دانشجو و دانشگاهی وضعیت کنونی جامعهام را میفهمم و برای فهم آن از علوم انسانی بهره میبرم و چشم اندازی را ترسیم میکنم که به عنوان وضعیت مطلوب و حرکت به آن سمت پیش برود رسالت خود را پیدا میکنند لذا دانشجویان ادعای پدرسالارانه و برج عاجنشینی ندارند.
بهشتی با اشاره به مناظرات سال ۸۸ گفت: آنچه میرحسین موسوی سال ۸۸ دنبالش بود و تجربهای که به شخصه داشتم این بود که در یکی از مناظرات انتخاباتی که در دانشگاه امیرکبیر برگزار شد، شرکت کردم. از هر سه کاندیدا یک نماینده حضور داشت. قرار شد هر کسی ۵ دقیقه قبل از مناظره صحبت کند. من بهترین مبحث را تمایز خود در نقد نسبت به وضعیت موجود دیدم و گفتم به دنبال انقلاب تحولات بنیادین نیستیم و یک مشکل داریم که فکر میکنیم در آن چهار سال گذشته باید با تنوع و تعدد موضوع با جامعه چگونه رفتار کنیم و با الگوی زیستی مختلف چگونه برخورد شود.
این استاد علوم سیاسی گفت: اگر فکر شود کسانی که مثل ما فکر میکنند خودی هستند و دیگران ناخودی محسوب شوند این راهش نیست و قانون اساسی با تمام مشکلاتی که دارد بستری فراهم میکند که در آن میتوانیم به دنبال همزیستی مسالمتآمیز و متفاوت باشیم و همه حرف ما همین بود.
وی افزود: وقتی که هویتهای مختلف در کنار هم قرار گرفت مطالبه اصلی این است که فرآیندهای تصمیمگیری در جامعه شفاف و پاسخگو باشد لذا در زمان غیبت معصوم به تعبیر شهید بهشتی هیچ مقامی نیست که نتوان از او پاسخ خواست و هیچ کس هم مصون از خطا و فساد نیست. باعث تاسف است که انتخاباتی پر از پرسش و ابهام برگزار شد و چهار سال دیگر از آن دوران سیاه تکرار شد. شفافیت یک خواسته و مطالبه بنیادین و اساسی است.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: دانشجویان باید با گفتوگو از خود سوال کنند که آیا جنبش دانشجویی قرار است آرمانزدایی شود و با عملگرایی و حرکت به سوی حرکت مطلوب به دنبال آرمانها بروند. معتقدم آرمانگرایی، تندروی و افراطگرایی نیست چون آرمانها میتواند دارای رنگ و بوی مختلف باشد و همه ما مردم ایران در عین حال که ایرانی هستیم تفاوتهایی با یکدیگر داریم و میتوانیم تشکیل دهنده رنگین کمان باشیم و باید حرمت این رنگین کمان جامعه حفظ شود.
وی تاکید کرد: از خداوند متعال خواستارم که در شرایط بحرانی که در کشور ما قرار دارد و به یک همبستگی نیازمندیم تنگنظریهای گذشته کنار رود و ما بار دیگر بتوانیم با همه تفاوتهایی که داریم نسبت به هر زمان دیگر در کنار هم راه برویم. لذا امروز ایران نسبت به هر زمان دیگری نیازمند همبستگی است تدبیر و همدلی و به احترام برای همه کسانی که متفاوت از ما فکر میکنند.
- 13
- 5