حجت الاسلام حسن روحانی در سخنانی که در یکسالگی رونمایی از منشور حقوق شهروندی ایراد کرد، به نکات جالب توجهی اشاره نمود. او مشخصا شنودگذاری، ستاره دار کردن دانشجویان و استعلاماتی که از سوی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی انجام میشود را مورد اشاره قرار داد و در راستای حل و فصل آنها، تاکیداتی هم به وزرای مربوطه داشت.
اینکه حسن روحانی چقدر برای حل این مشکلات، توانایی و اختیارات لازم را دارد، جای پرسش است. مرتضی مبلغ، صحبتهای سه شنبه گذشته حسن روحانی را به دو بخش تقسیم کرده و معتقد است در بخشی که از اختیارات رئیس جمهور است، روحانی میتواند بطور موفقیت آمیزی عمل کند و در بخشی دیگر که اختیاری از خود ندارد هم باید مردم را با موانع موجود برای تحقق آن باخبر سازد.
مشروح گفتگوی او را در ادامه بخوانید:
رییس جمهور در جدیدترین اظهارات خود از حقوق شهروندی گفت و نسبت به برخی موارد اعتراضاتی هم کرد. از جمله اعتراضات او به شنود و استعلاماتی بود که از طریق نهادهای اطلاعاتی انجام میگیرد. دست حسن روحانی چقدر برای برخورد با اینگونه موارد و مشکلات باز است؟ او میتواند وجود چنین مشکلاتی را که خود منتقد آن است، رفع کند؟
آنچه که حسن روحانی در سخنان خود و در حمایت از حقوق شهروندی به آن اشاره کرد را باید به دو دسته تقسیم کرد. یک بخش که در حوزه اختیارات او است و بخشی دیگر که در حوزه اختیارات او قرار ندارد. طبیعی است که او حتما باید در بخش نخست، تلاش کند تا بتواند آن را محقق سازد. نکته جالب در سخنان حسن روحانی این بود که آقای رییس جمهور برای اولین بار در بخشی از موارد بصورت دستوری وزیران خود را مورد خطاب قرار دادند. حرف های او در واقع دستور مدیریتی بود که تاکنون کمتر به این شکل مطرح شده بود. این نشان میدهد که انشالله ایشان اهتمام جدی برای تحقق این امور را دارند. مثلا ستاره دار کردن دانشجویان که ایشان صریحا به آن اشاره داشتند، در حوزه اختیارات خود دولت است. حال این کار یا از سوی وزارت علوم صورت می گیرد و یا از طریق وزارت اطلاعات انجام میشود. طبیعی است که هر دوی این وزارتخانه ها زیرمجموعه دولت حسن روحانی هستند. یا همین شنودگذاری که حسن روحانی به آن معترض است، بخشی از آن در حوزه وزارت اطلاعات میشود و تنها بخشی از آن خارج از حوزه اختیارات آن است.
با این وجود باز هم موانعی بر سر راه حسن روحانی برای تحقق این خواستهها وجود دارد و مهمتر اینکه مردم همچنان منتظر هستند تا اجرای این حرفها را در عمل ببینند...
بله؛ مهم این است که آنچه که در اختیارات آقای رییس جمهور است از سوی او پیگیری شود و همانطور هم که قول دادند آن را تا تحقق کامل دنبال کنند. ولی در خصوص موانع، هر اتفاقی که بیفتد باید بطور شفاف برای مردم توضیح داده شود.
آن مواردی که در حوزه اختیارات او نیست، چطور؟
به نظر میرسد که از دو جهت آقای روحانی میتواند این بخش را دنبال کند. یکی اینکه روحانی طبق نص صریح قانون اساسی مسئول اجرای آن است و موارد خلافی که سایر دستگاهها انجام می دهند، مثلا در حریم خصوصی مردم دخالت می کنند، شنودگذاری میکنند و موارد دیگر از این دست را با عنوان تذکر و پیگیری میتواند مطرح کند.
اما از جهت دیگر او میتواند شفاف سازی کند. یعنی مواردی که در حوزه اختیارات ایشان نیست و با تذکرات او هم محقق نمیشود را باید به نحو منطقی و با رعایت آرامش برای مردم طرح کند. بگوید که این موارد از نظر ما خلاف قانون بوده و در راستای اجرای حقوق شهروندی نیست. بگوید که خارج از اختیارات ما است و من هم به این دستگاههایی که دست به چنین کاری زدهاند تذکر دادم اما اینها توجهی ندارند. خیلی صادقانه و با رعایت آرامش باید این را به مردم بگوید.
انتقادی که نسبت به صحبتهای حسن روحانی مطرح میشود، این است که او خود مسئول اجرای قانون اساسی است ولی با چنین اظهاراتی در قامت یک اپوزیسیون ظاهر شده است. برخی نیز این صحبتها را شعارهای انتخاباتی میدانند. نظر شما چیست؟
قطعا تناقضی هم در این نکتهای که شما از قول بعضیها گفتید، وجود دارد. آن موقع که آقای رییس جمهور صحبتی نمیکند و موضعی ندارد، می گویند ایشان سازشکار شده و مطالبات مردم را فراموش کرده است. وقتی هم که مشکلات را مطرح می کند و موضع خود را اعلام می کند آن وقت همان جریان میگویند که ایشان تبدیل به اپوزیسیون شدهاند! این نشان میدهد که بعضیها هرطور که شده میخواهند دولت را بزنند.
حال که رییس جمهور در همایش حقوق شهروندی آمده و مواضع قانونی و مبتنی بر آرمان های انقلاب و نظام و جمهوری اسلامی را مطرح میکند، باید تشویق شود. دوباره تاکید میکنم که تفاوت چشمگیری که مواضع اخیر رییس جمهور با برخی از مواضع گذشته او داشته، به این دلیل بوده که او خواستههای خود را به شکل دستوری طرح کرده است. نفس این کار ارزشمند است که رییس دولتی، وزیران را یک به یک مخاطب قرار داده و بگوید که هر طور شده باید این کار را انجام دهید و علنا و در محضر مردم این تاکیدات را داشته باشد. تنها روحانی باید پیگیری کند که آیا وزیری که موظف به انجام یا عدم انجام کاری شدهاند عمل کرده یا خیر. اگر عمل کرده که تشویق شود و اگر نه برخورد لازم را انجام دهد. به هرحال فکر میکنم آقای رییس جمهور این بار عملیاتیتر و کمتر شعاری در بحث ظاهر شد.
بعد از گذشت بیش از چهار سال، آیا فکر میکنید که این موضوع برای مردم قابل پذیرش باشد؟ اگر خواستههای رییس جمهور اجرایی نشود به نظر شما بر روی رای مردم تاثیر ندارد؟ مردم چقدر از موانع خبر دارند؟ ممکن نیست سرخورده شوند؟
مردم وقتی که حقایق را دقیق تر و تفکیک شده بفهمند، موانع موجود را خواهند پذیرفت. قولهای رییس جمهور و مطالبات مردم در آن بخش که جزء اختیارات و در حوزه اجرایی و عملیاتی دولت است، باید حتما انجام بگیرد. در غیر این صورت مردم به تدریج احساس میکنند به آن وعدهها عمل نشده و دولتمردان در انجام آن ناتوانند. طبیعی است که اثر منفی هم خواهد گذاشت. که البته امیدواریم چنین اتفاقی نیفتد. همه باید کمک کنند که دولت بتواند در راستای تحقق وعدههای خود موفق باشد.
اما آن بخشی که خارج از حوزه اختیارات دولت و رییس جمهور است را حداقل نباید اجازه دهند که در فضای مغشوش تبلیغاتی به گردن دولت بیفتد. خود دولت بیش از همه باید برای جامعه تبیین کند که کدامیک از این بخشها در حوزه اختیارات و وظایفش است. حتی ایشان به عنوان مسئول اجرای قانون اساسی باید تذکرات لازم را به دستگاههایی که وظیفه شان تحقق مطالبات است بدهند تا هم جامعه متوجه شود و هم اینکه مردم آگاه شوند که دستگاههایی که کارشان را به خوبی انجام نمیدهند ربطی به دولت ندارند. جامعه ایران به مرتبهای از هوشمندی و انصاف و قضاوت درست رسیده که بتواند اینها را از هم تفکیک کند. به شرطی که رییس جمهور در حوزه اختیارات خود به خوبی عمل کند و در حوزههای دیگر هم بطور شفاف برای مردم توضیح دهد.
حدود ۵ ماه از استقرار دولت دوازدهم گذشته و خیلیها مشغول سبک و سنگین کردن عملکرد دولت هستند. خیلی ها سعی در قضاوت عملکرد دولت دارند و آن را ناکارآمد جلوه میدهند. مانند همان پویش پشیمانی که راه انداختهاند. فکر نمیکنید که برای قضاوت در این مورد خیلی زود است؟
بارها گفته شده که ۵ ماه، فرصت خیلی کوتاهی برای قضاوت در مورد عملکرد دولت است. البته این به آن معنی نیست که هیچ نقدی به عملکرد دولت وارد نیست. حتما باید نقد کرد و حتما هم انتقاداتی به اقدامات دولت وجود دارد. ولی اینکه بخواهیم به مرحله قضاوت برسیم و بخصوص سناریوی جدیدی راه بیندازیم، اصلا صحیح نیست. راه انداختن کمپین پشیمانی یک امر عادی نیست و پشت آن دستهایی است که به خوبی محسوس هستند. ما هم میدانیم که چه کسانی هستند.
اینها افراطیونی هستند که در همان دور اول دولت روحانی هم تلاش می کردند که دولت را زمینگیر کنند و بعد از اینکه نتوانستند دولت را یک دورهای کنند و با «نه» بزرگ مردم مواجه شدند؛ میخواهند از طریق دیگری دولت را ناکارآمد معرفی کنند. استراتژی آنها هم این است که در جامعه القای پشیمانی و یاس کنند. هدف آنها این است که با القای یاس به جامعه، کشور به التهاب بیفتد. تنها راهی را هم که آنها فکر میکنند میتوانند در راستای اجرای منویات غیر ملی خود انجام دهند این است که مردم در صحنه نباشند و مردم در انتحابات حضور پررنگ نداشته باشند.
با حضور حداقلی مردم، امکان پیروزی آنها وجود دارد و برای همین است که سعی دارند القای یاس کنند. این حرکات مشکوک است و باید حتما با آن مقابله شود. در عین حال مردم باید همواره در صحنه باشند و هم پشتیبان و هم منتقد دولت باشند. در واقع پشتیبان منتقد باشند. هم دولت را تقویت کنند و هم مراقبت کنند که دولت از راه خود منحرف نشود و در رسیدگی به مطالبات مردم و در پاسخگویی به آنان کوتاهی نکند.
رضوانه رضاییپور
- 16
- 5