عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاح طلب، گفت: جریانهای سیاسی کشور از همان روزهای ابتدایی شروع اعتراضات بسیار هوشمندانه با این مسئله برخورد کردند . این مسئله ملی و کلان کشور است و به هیچ وجه جریانات سیاسی نباید از آن سوء استفاده کنند و آدرس غلط بدهند و به نفع خودشان بهرهبرداری انجام دهند.
این استاد دانشگاه و تحلیل گر مسائل سیاسی در خصوص عملكرد صدا و سيما اظهار کرد: عملکرد صدا و سيما كه بسيار غيرحرفهاي بوده و هست. الان هم این سازمان با موضعگيريهايش حتي فضاي اجتماعي را تندتر ميكند. صدا و سيما ميتوانست از روز اول فضاي بازي ايجاد كند ، خصوصاً تلويزيون می توانست سوار بر موج تبليغاتي و موج اطلاعرساني شود و ابتکار عمل را از دست رسانههای خارجي بگيرد. ولي صدا و سيما چيزي كه بلد نيست كار حرفهاي خودش است.
ناصری در ادامه افزود: اين موضوع بارها گفته شده و معتقدم كه اين مسئله را اگر ريشه در گذشته برايش قايل باشيم در همان دوراني كه آقاي احمدي نژاد مدعي امروز، مسبب بسياري از بحرانهاي كشور بوده در نقش يك همگام و هم جهت با دولت وقت حركت ميكرد ولی از سال ۱۳۹۲ به اين طرف كاملا برخلاف گذشته در نقش اپوریسیون دولت آقاي روحاني عمل ميكند. در صورتي كه رسانه ملي و متعلق به همه افكار و افراد جامعه است .
او گفت: بهتر است كه همين الان از خطاهاي گذشته خودش برگردد و فضا را به گونهای باز كند كه در واقع به تعبیر رهبري، مسئله دو قطبي سازيهاي متوهمانه و جعلي در جامعه و بين مردم ايجاد نكند. چون به هر صورت واقعيت اين است که این حوادث بالاخره جمع خواهد شد و اگر هم جمع شود اين عصبانيت و اين دغدغههاي مردم و اين فضاهاي اجتماعي كه الآن در سطح جامعه شاهدش هستيم به مثابه آتش زير خاكستر خواهد بود.
ناصری در ادامه افزود: استراتژي اصولگرايان بعد از پيروزي آقاي روحاني موجب شده اين شكاف اجتماعي عميق تر بشود كه اين اعتراضات بروز پيدا كند.
وی خاطرنشان کرد: برخی از چهرههاي بزرگ اصولگرا در لابه لاي صحبتهاشان گرايي ميدهند از اينكه منشأ بسياري از اين اتفاقات در اين روزهاي اخير به مناظرههای انتخاباتی تلويزيوني در سال ۱۳۹۶ باز میگردد که مثلا شعارهایی مثل همین ۹۶ درصد و ۴ درصد که مطرح شد و مردم، نسبت به آن حساس شدند.گاهی از اوقات صورت مسئله را پاك ميكنيم يا مسئولين سرخودشان را كلاه ميگذارند و بعضيها مثل كبك سرشان را در برف فرو ميكنند؛ اما واقعيت این است که در بيش از يك دهه گذشته، یعنی از سال ۱۳۸۴ به بعد فاصله بين دهك اول و دهك آخر جامعه به همت و تدابير غلط آقاي احمدينژاد در حوزه اقتصاد و پول بسيار قابلتوجهي كه در سرمايهي كشور بوده فاصله اين دو دهك را افزايش پیدا کرده و طبقه متوسطي كه هميشه طبقه پويا و فعال در عرصههاي اقتصادي، توليدي، فرهنگي، اجتماعي و حتي سياسي بوده تقریباً از بین برده شده است.
- 12
- 6