حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی و نماینده دوره پنجم مجلس و سردبیر هفتهنامه «شما»ی ارگان حزب مؤتلفه اسلامی است. ترقی معتقد است برخی از افرادی که در اعتراضات قم حضور داشتند افراد ستاد انتخاباتی آقای روحانی بودند. شرح این گفتوگو را در زیر میخوانید.
بهنظر شما فضای ناآرام فعلی چه زمانی آرام میشود؟
در درجه اول برای ایجاد فضای آرام بهطور روشن نیازمند تغییر سیاست دولت از مدارا به برخورد با عوامل ضدانقلاب و اغتشاشگرانی است که نقض قانون میکنند و هدفشان براندازی یا مخالفت با نظام است. در این چند روز کسانی که اعتراضات بحق اقتصادی داشتند از عوامل ضدانقلاب تفکیک شدند. امروز کسانی بیشتر در این تحرکات حاضرند که کاملا آلتدست دشمناند و امکان برخورد شدید و جدی با آنها وجود دارد. بهنظر میرسد ظرف چند روز آینده با برخوردی که با آنها صورت میگیرد، آرامش برقرار خواهد شد.
تحلیل آقای سلیمی نمین از اتفاقات اخیر این بود که طیفی از سلطنتطلبان، طرفداران منافقین و عوامل صهیونیستها و آمریکاییها به اضافه گروهی از جریان انحرافی در این ماجرا دست داشتند. شما با این سخن موافقید؟
دستگیریهایی که تاکنون صورت گرفته است، نشان نقش آمریکا و صهیونیستها و عربستان سعودی و سایر دشمنان انقلاب اسلامی در تحریک و حمایت و پشتیبانی از این عوامل کاملا شفاف و روشن است و در آن تردیدی وجود ندارد. در این دستگیریها منافقین، عوامل وابسته به داعش و افرادی که تحتتاثیر سلطنتطلبها بودند نیز وجود داشتند.
در برخی از شهرها مثل قم، عوامل ستاد انتخاباتی آقای روحانی حضور داشتند که در این مجموعهها بودند و هدایت میکردند و شعار میدادند. در مجموع براساس مستنداتی که تاکنون داریم هنوز به کسانی که جریان انحرافی آنها را هدایت کرده باشد، نرسیدهایم. گرچه ممکن است ته دلشان خوشحال شده باشند.
ویدئویی که از آقای احمدینژاد منتشر و در آن انتقادات تندی مطرح شد، برخی تحلیلگران را به این نتیجه رساند که در کشور وحدت وجود ندارد. از طرفی دیگر احتمال اینکه این جریان را خود دولت راه انداخته باشد خیلی کم است، چون جمعکردن این ماجرا برعهده دولت است و این ریسک بسیار خطرناکی است.
آنچه مسلم است، این است که دشمن طرحها، موضع گیریها و تحرکات مسئولان داخلی ما را همیشه رصد میکند و زمانی را برای حرکات خود انتخاب میکند که احساس کند وحدت در کشور ما قدری آسیبدیده است. وقتی مسئولان موضع اپوزیسیون در داخل کشور میگیرند و به جای اینکه پاسخگو باشند، مشکلات را گردن یکدیگر میاندازند و به جان یکدیگر میافتند، حال چه دولت احمدینژاد و چه دولت روحانی و چه سایر دستگاهها و قوای سهگانه، طبیعتا دشمن این چنین برداشت میکند که حال وقت این است که حرکت کنیم؛
همانطور که مقام معظم رهبری با عتاب به مسئولان این نکته را متذکر شدند که نمیشود کسی سالها در کشور مسئولیت اجرایی داشته باشد و بعد موضع اپوزیسیون بگیرد؛ درواقع مقام معظم رهبری در همان مقطع متوجه این نقطه ضعف که ممکن است دشمن از آن سوءاستفاده کند، شدند؛ بنابراین بهطور قطع این نوع حرکات اگر آگاهانه یا ناآگاهانه یا ناخودآگاه باشد، بههرحال موجب بهرهبرداری دشمن شده است. آقای احمدینژاد ضمن اینکه اصل این کارهایش مورد تقبیح مقام معظم رهبری واقع شده است، از ملت هم کسی کارهای ایشان را تحویل نمیگیرد.
بهطور طبیعی مردم خیلی طرفدار این نوع برخوردها و رفتارها نیستند، ولی بعد از این حوادثی که رخ داد ایشان اطلاعیهای در محکومیت این نوع اقدامات منتشر کرده است؛ بنابراین فکر میکنم همانطور که مسئولان هم کاملا متوجه شدهاند همه باید در درجه اول وحدت و انسجام خودشان را حفظ و با تحرکات دشمن با قاطعیت برخورد کنند.
این نوع حرکتها را که کاملا میشود فهمید منشأ آن ضدانقلاب یا دلسوزی یا دغدغه مردمی است از هم تفکیک کنند و با عوامل ضدانقلاب به گونهای برخورد شود که پشیمان بشوند. اینکه ما میدان بدهیم بهگونهای که این افراد بتوانند بیایند و حتی راننده ماشین آتشنشانی را پیاده کنند و ماشین را روی دیگران بیندازند بهنظر میرسد تا حدی انفعال است. دولت، نیروی انتظامی و نیروهای امنیتی باید از حالت انفعال در برابر این افراد خارج شوند. مردم هم مطالبات بحقشان در زمینه اقتصادی را چون دشمن دارد از آن سوءاستفاده میکند، فعلا به وقت دیگری موکول کنند.
این مطالبات بحق است و دولت باید توجه کند و حداقل پیام این مردمی را که بههرحال اعتراض داشتند بشنود و اعلام کند که پیام آنها را شنیده است. مردم هم باید اعتراضاتشان را به وقت دیگری موکول کنند که دشمن از آن سوءاستفاده نکند.
ما تازه انتخابات را پشت سر گذاشتهایم و قاطبه مردم در انتخابات شرکت کرده بودند، آیا اتفاقات اخیر به این معناست که افکار عمومی از اصلاحطلبان فاصله گرفتهاند؟ یا افراد دیگری هستند که در خیابان حضور دارند.
از قرائن مشخص است که خود اصلاحطلبان از اینکه دولت بتواند مشکلاتشان را حل کند ناامید شدهاند و نگران و دغدغهمند هستند. همانطور که درحالحاضر بین آنها اختلاف ایجاد شده است. حتی در دولت بین آقای جهانگیری و بقیه چنین مسئلهای پیش آمده است. با اینکه سران اصلاحات بر حمایت از آقای روحانی تاکید میکنند، اما عدهای دارند راهشان را جدا میکنند.
یعنی عدهای به رهبری آقای جهانگیری دارند راهشان را از آقای روحانی جدا میکنند؟
عدهای که دارند راهشان را جدا میکنند رهبرشان آقای جهانگیری نیست. آنها به آقای جهانگیری هم توصیه میکنند که از آقای روحانی جدا بشود تا برای آینده نگهش دارند. بخشی از این مربوط به کارگزاران و بخشی مربوط به اصلاحطلبان است. چون هر دوی آنها دنبال گزینه دیگری هستند، اما همه آنها در اینکه دولت کارآمدی لازم را برای تحقق وعدههای خود نداشته است، مشترک هستند و این دغدغه را دارند که طبیعتا ممکن است در بدنه هم این وضعیت بهوجود آمده باشد. برخی تحرکات مانند «پشیمانیم» ناشی از همین امر است.
جریانی در گذشته به مردم توصیه میکرد در مواجهه با گرانی بهجای مرغ، اشکنه بخورند، حالا در گرانی تخممرغ موضع دیگری گرفتند. علت این یک بام و دو هوای عقیدتی چیست؟
مشکلات اقتصادی جامعه بهگونهای است که از طاقت مردم خارج شده است. گاهی ما یک کیسه ۵۰ کیلویی را به فردی میدهیم و میگوییم این کیسه را دو قدم جلوتر بگذار. گاهی میگوییم کیسه را صد متر آن طرفتر ببر. در توان همه نیست که این کیسه را صدمتر جلو ببرند. طولانی شدن زمان رکود و بیکاری جوانان و حل نشدن اینها در این پنج سال خارج از طاقت مردم است. در گزارش آقای ربیعی آمده است که مثلا سهونیم میلیون کارگر از یک تا ۱۶ ماه حقوق نگرفتهاند. چنین کارگری چگونه میخواهد زندگیاش را اداره کند؟
آقای روحانی گفته بودند که از ۳۶۰ هزار میلیارد تومان بودجه ۲۰۰ هزارمیلیارد تومانش به من تعلق ندارد و یک جورهایی کمبود بودجه را عاملی میدانستند که اجازه نمیدهد دولت به کارها برسد.
اینها که بهنظر من توجیه است. بودجه و کم و زیاد کردن آن دست دولت است. لایحه را دولت میآورد و نه دیگران. امروز هزینه خود دولت سه برابر شده است. چرا سه برابر شده است؟ چرا باید فقط برای یک جلسه دولت ۵۰–۴۰ میلیون تومان هزینه پذیرایی شود.اینها قابل حل است. اگر صرفهجویی کنیم و بودجه را عادلانه خرج کنیم، این مسائل قابل حل است. باید اولویتها را در نظر بگیریم. متاسفانه دولت از ابتدا بهجای اینکه با بودجه اقتصادی برخورد کند، سیاسی برخورد کرده است. مسئله کاهش یارانههای مربوط به قشر ثروتمند جامعه را اگر دولت چهار سال پیش انجام میداد، آیا امروز این مشکلات را داشت؟ قطعا این مشکلات را نداشت و میتوانست این مسائل را حل کند، اما امروز همین را هم که میخواهد کم کند، نمیتواند.
- 12
- 2