چرا هر قدر زمان میگذرد، مساله حقوق زنان درجامعه از دیدگاههای مختلف از جمله دیدگاه فقهی و اسلامی بیشتر مورد کنکاش قرار میگیرد؟حقوق زنان در طول تاریخ، مسالهای جامعهشناختی، دینی و مذهبی بوده است. در جامعه ایران نیز مساله حقوق زنان تبدیل به مساله جدی شده است، زیرا زنان نیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند. در کشورهای منطقه نیز مساله حقوق زنان از حساسیت قابل توجهی برخوردار شده است. درکشورهای مختلف تفاوت نگاه به حقوق زنان وجود دارد. برای نمونه در عربستان سعودی درگذشته رانندگی برای زنان مجاز نبود البته اخیرا این مجوز صادر شده است. ورود زنان به سینماها و ورزشگاها در عربستان ممنوع بود که اکنون مجاز شده است. این مباحث درکشورهای اسلامی و مذهبی که با نگاه متفاوت به مساله زنان نگریسته میشود، در اولویت قرارگرفته است.
نگاههای متفاوت درکشورهای منطقه و خصوصا در بین مسلمانان در مورد مساله زنان مطرح میشود. زنان ما نیز این موارد را بررسی میکنند. در نتیجه بیش از گذشته بهدنبال حقوق قانونی خود هستند. حقوق زنان در داخل ایران پیرامون موضوعاتی خود را به نمایش گذاشته برای نمونه مساله نوع پوشش یا مخالفت با چند همسری یا واکنش به ازدواج با دختران خردسال به نمادهایی برای پیگیری حقوق زنان تبدیل شده است. در کشورهای دیگر نیز این مساله به شکلهای دیگری مطرح است. در نتیجه وظیفه داریم مسائل مختص به زنان را بهصورت جدی مورد پیگیری قرار دهیم. درحال حاضر حدود ۱۷ زن در مجلس حضور دارند.
خانمها سلحشوری و سیاوشی به خوبی بههمراه زنان مجلس پیگیر حقوق قانونی بانوان هستند. چند روز پیش یکی زنان مجلس گفتوگوی مفصلی در مورد جایگاه و حقوق زنان انجام داده بود که من آن را مورد مطالعه قراردادم. دیدگاه نمایندگان زن مجلس مورد پیگیری همگان است. مباحثی که این روزها مورد نظر نمایندگان زن مجلس قرار گرفته قابل بحث و گفتوگوست. آنها به خوبی تا این لحظه توانستهاند خواستههای مشروع و قانونی زنان ایرانی را در مجلس مورد پیگیری قرار دهند.
عربستان نماد دیدگاههای فقهی اهل سنت است و ایران نماد فقه شیعه، چه تفاوتی درنگاه علمای اهل سنت و شیعه در مورد حقوق زنان وجود دارد؟
بهطور یقین تفاوتهای فقهی میان این دو مذهب اسلامی وجود دارد. این تفاوتها باید مورد بحث روحانیون قرار بگیرد. برای نمونه در نمازهای جماعت در بین اهل سنت زنان و مردان در فاصله کمی از هم در نماز جماعت اقتدا میکنند. اما فتوای شیعه چنین نیست که دلایل فقهی دارد. این نکته قابل ذکر است که مسائل سیاسی و اجتماعی در جهان اسلام بستگی به دیدگاه دولتهای مختلف دارد. مفتیهای اهل سنت هم دارای تفاوت دیدگاه هستند. برخی از مفتیها امری را جایز میدانند که مفتی دیگر جایز نمیداند. در حالی که کمتر اختلافی بین فقهای شیعه وجود دارد. نوع پوشش در کشورهای اهل سنت نسبت به هم متفاوت است. در عربستان، کویت، امارات و برخی کشورهای آفریقایی نوع پوشش متفاوت است. من شخصا به کشور فیلیپین مسافرت کردم. در این کشور زنان سنی مذهب با پوشش متفاوتی از پوشش زنان مسلمان در بسیاری از کشورهای اسلامی، در نماز جماعت شرکت میکردند. در فلیپین بنده نماز میخواندم و زنانی به من اقتدا کردند که دارای پوششی متفاوت از زنان ایران و برخی از کشورهای اسلامی بودند. چنین تفاوتهایی درکشورهای مختلف اسلامی وجود دارد.
به پیگیری مسائل زنان توسط نمایندگان زن مجلس اشاره کردید. درگذشته وحتیاکنون مخالفتی بین علما پیرامون حضور زنان در جامعه و مواردی مانند رانندگیکردن زنان کمتر شنیده شده است، اما چرا حضور زنان بهعنوان تماشاچی در میادین ورزشی مورد بحث است؟
حضور در نزد علمای شیعه موضوعیت ندارد. علما بهواسطه حواشی غیراخلاقی که در چنین محیطهایی احتمال بروز دارد، اعلام عدم تمایل برای حضوز زنان کردهاند. درحالی که از نظر برخی از کارشناسان و از جمله خود خانم سیاوشی نماینده مجلس، اینگونه نیست. این نماینده مجلس در یکی از ورزشگاهها حاضر شد و در مصاحبهای اعلام کرد زمانی که زنان در میادین ورزشی حاضر میشوند، آقایان نوعی خاص از ادب را به خاطر حضور بانوان رعایت میکنند. در این معنا که حضور بانوان در میادین ورزشی رفتار مردها را کنترل میکند. مردان ایرانی نیز که دارای فرهنگ خاصی از جمله غیرت ایرانی و ناموسپرستی هستند، در حضور زنان هر حرفی را نمیزنند. خانم سیاوشی اعلام کرده بودند که حضور زنان در ورزشگاهها در ایجاد فضای اخلاقی را موثرتر است. من هم اعتقاد دارم باید بهنظر کارشناسان احترام گذاشت. حضور زنان در ورزشگاهها در ایجاد فضای اخلاقی موثر است. دلیل برخی روحانیون برای عدم حضور زنان در ورزشگاهها عدم رعایت اخلاق است. این مورد اگر فرهنگسازی شود و منطقی حکمی ارائه شود و عرف هم آن منطق را بپذیرد آنگاه فقها نیز اعلام خواهند کرد که بهلحاظ مسائل شرعی و اخلاقی حضور زنان در ورزشگاه بلااشکال است.
بهرغم اینکه امروز زنان جامعه بیش از ۵۰درصد از فارغالتحصیلان را تشکیل میدهند، اما حدود۲۰درصد از مناصب آنهم نه موقعیتهای عالی، در اختیاز زنان قرار گرفته است. با وجود اینکه در مقاطعی حتی وزیر زن وجود داشته چرا به این موضوع توجه نمیشود؟
قرآن کریم میفرماید «بپرسید از اهل علم در چیزهای که نمیدانید» این موضوع را باید ملاک قرار داد. شایستهسالاری به این معناست که هر شخصی شایسته است، باید در موقعیت تخصصی خود به فعالیت بپردازد. در شایستهسالاری بحث زن و مرد مطرح نیست. شایسته سالاری به این معناست که اگر زنی از تخصص لازم برخوردار است، در هر منصبی حتی در راس وزارتخانه، باید مورد استفاده قرار بگیرد. مسئولان نیز باید شایستهسالاری را ملاک قرار دهند. اگر زنان تخصصی دارند باید از آن استفاده شود. کما اینکه درحال حاضر تعداد بانون تحصیلکرده بیش از قبل است. در وزارتخانهها هم همین طور است. در پستهای مهم مانند فرمانداری و استانداری باید از زنان لایق استفادهکرد. در این زمینه باید فرهنگسازی صورت بگیرد تا زنان لایق بتوانند لیاقت خود را نشان داده تا جامعه اسلامی از تخصص آنان استفاده کند. این مورد نیاز به بسترسازی فرهنگی دارد.
اگر به حقوق زنان و استفاده از تخصص آنها توجه نشود، آیا زنان به سمت رفتارهای غیرمنطقی یا حاشیهگزینی نخواهند رفت؟
طبیعتا اگر کسی احساسکند به استعداد، نبوغ و لیاقت او در جامعه توجه نمیشود و در مورد او با وجود تخصص و جایگاهش بیاعتنایی میشود،بهطور طبیعی عکس العمل نشان خواهد داد. این موارد باید از دیدگاه روانشناسی و حتی جامعهشناسی مورد بررسی قرار بگیرد. برخی اقدامات که از سوی دختران دیده میشود باید مورد مطالعه قرار بگیرد. این حرکات شاید بهعلت بها ندادن به دختران باشد. به عبارت بهتر حرکتهای واکنشی از سوی دختران بهخاطر نادیده گرفتن آنهاست و برای احقاق حق و حقوق خود دست به حرکاتی میزنند. این موارد باید توسط نخبگان سیاسی، علما و سیاسیون و مدیران کلان جامعه مورد مطالعه قرار بگیرد.
با وجود اینکه در قواعد فقهی و قانونی حقوق زنان به رسمیت شناخته شده اما برخی از این قواعد رعایت نمیشوند. ارزیابی شما چیست؟
مسائل زنان به هنجارها و ناهنجاریهای عرفی و اجتماعی تبدیل شده است. بهطورکلی بحث عرف و هنجارها و ناهنجاریهای اجتماعی باید مورد بررسی قرار گیرد. برخی از زنان، جامعه ایران را با سایر کشورهای اسلامی مورد مقایسه قرار میدهند. زنان ما آگاه هستند. دقیقا میدانند که حقوق اجتماعی آنان در مقایسه با سایر کشورهای اسلامی در چه سطحی است. آنها سوالاتی دارند. زنان میپرسند چرا در فلان کشور اسلامی زنان میتوانند به ورزشگاه بروند اما در ایران نه؟ زنان واقعا بهدنبال علت چنین موضوعاتی هستند. آنها پاسخ منطقی میخواهند و منطق را میپذیرند. چنین سوالاتی باید توسط کارشناسان پاسخ داده شود در غیراینصورت شاهد حرکات واکنشی از سوی آنها خواهیم بود. اگر ما منطق خود را به خوبی توضیح داده و تبیین کنیم چنین مسائلی تبدیل به عقده نشده و شاهد رفتارهای واکنشی نخواهیم بود. زنان نماینده مجلس به خوبی برای بررسی این موارد میتوانند نقش ایفا کنند. این موارد باید در کمیسیونهای فرهنگی و علمی مورد بحث قرار بگیرد. ملت ایران ملت با هوش و با فرهنگی هستند. زنان ایرانی از سطح علمی و فرهنگی بالایی برخوردارند، با برخوردهای چکشی نمیتوان مسائل زنان را حل کرد. برخورد چکشی رفتار واکنشی بهدنبال خواهد داشت. اما مواجهه منطقی و عالمانه میتواند آرامش را حاکم کند.
آیا در فقه و بین علمای اخلاق محدودیت برای زنان وجود دارد؟
محدودیت مفهومی وسیع است. بشر بهطورکلی با محدودیت مواجه است. برخی محدودیتها را طبیعت بر ما تحمیل میکند و نمیتوان آن را انکار کرد. محدودیتهای طبیعی در این عالم بسیار است. دینداری و التزام به دین هم یکسری قواعد را برای زن و مرد به وجود میآورد. کسیکه ملتزم به عقیدهای باشد، باید التزامات آن را بپذیرد. الزاماتی از ناحیه دین متوجه زن و مرد دیندار خواهد شد. دین باوری و دینداری تعهد و مسئولیت میآورد و رفتارهای ما طبق تفکر و اندیشهای است که آن را انتخاب میکنیم. ما باید منطق محدودیتها را به درستی درک کنیم. در مساله حجاب و عفت باید با منطق با جوانان سخن گفت. تاکید من بر این است که احکام اسلام باید همراه با ارائه منطق باشد. باید با منطق عقلانی و روشن، در برخورد با مسائل رفتار کرد. منطق حجاب باید بر پایه عفت و پاکدامنی روشن شود. هنجارهای عرفی نیز باید از سوی مردم جامعه رعایت شود. در این مباحث منطق مهم است. استدلال و برهان و روشنگری باید از قدرت لازم برخوردار باشد تا اکثریت جامعه این منطق را بپذیرند. در غیراین صورت شکافها عمیق خواهد شد.
- 17
- 5