به گزارش ایسنا، علی شکوری راد دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی و نماینده ششمین دوره مجلس شورای اسلامی در گفتوگویی تفصیلی در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی به تشریح زمینههای پیروزی انقلاب اسلامی، نقش سیاسی و رهبری دینی امام خمینی(ره) و بسترهای اجتماعی وقوع این اتفاق تاریخی پرداخت. او سپس به زمینه های شکل گیری جریان اصلاحات پس از انتخابات دوم خرداد سال ۷۶ اشاره کرد و در ادامه تحلیلی درباره اعتراضات دی ماه گذشته و بسترهای شکل گیری اغتشاشات از دل این اعتراضها پرداخت.
او معتقد است که جریان اصلاحات برای حفظ آرمانهای اصیل انقلاب که اشخاصی چون شهید مطهری و بهشتی به رهبری امام خمینی(ره) مطرح می کردند ایجاد شده و این جریان همواره به دنبال جلوگیری از رادیکالیزه شدن فضای سیاسی جامعه بوده است؛ به همین دلیل پیشنهاد این جریان گفتوگوی جریانهای سیاسی شناسنامه دار به دور از حضور افراطیون است.
مشروح این گفتوگو به شرح زیر است:
شاه دو راه بیشتر پیش پای مردم نگذاشته بود، یا با او و یا علیه او باشند
علی شکوریراد در ابتدای این گفتوگو با اشاره به زمینه های شکلگیری انقلابها در طول تاریخ؛ درباره چرایی وقوع انقلاب سال ۱۳۵۷ اظهار کرد: انقلاب دو وجه دارد؛ یک وجه آن بستری است که در آن انقلاب صورت میگیرد و وجه دیگر آن کاری است که انقلابیون انجام میدهند و انقلاب را پیش میبرند. انقلاب سال ۱۳۵۷ هر دو وجه را به صورت خیلی قوی داشت به همین دلیل این انقلاب خیلی زود به پیروزی رسید.
وی ادامه داد: بستری که برای انقلاب وجود داشت این بود که همه راههای دیگر برای اینکه مردم آینده روشنتری را پیش خود ببینند بسته شده بود و روشی که رژیم شاه مقابل مردم استفاده میکرد این راهها را بستهتر میکرد. این رژیم آن اواخر دچار توهم اقتدار هم شده بود و اگر کسانی که چه به رژیم نزدیک بودند و چه دور بودند میخواستند اصلاحاتی صورت بدهند و بر این اساس توصیههایی به شاه میکردند آن توصیهها مورد پذیرش و توجه قرار نمیگرفت.
شکوری راد در همین راستا، گفت: در واقع میتوان گفت که شاه دو راه بیشتر پیش پای مردم نگذاشته بود، یا با او باشند و یا علیه او باشند و سرنگونیاش را بخواهند. وقتی چنین شرایطی فراهم شد زمینهای که از قبل برای مبارزه با شاه وجود داشت و پیشینهاش به سال ۴۲ بر میگشت، به پیروزی رسید. آن زمینه در رهبری حضرت امام (ره) متجلی بود.
انقلاب اسلامی نقطه پایانی بر انقلابهای کمونیستی شد
وی سپس در تبیین این موضوع که "چرا در دورهای که انقلابها سمت و سوی کمونیستی میگرفتند؛ انقلاب ایران ، انقلابی با خصوصیات اسلامی شد" گفت: در آن سالها مفهوم انقلاب ذهن را به سوی انقلابهای کمونیستی سوق میداد. در آن شرایط انقلاب اسلامی اتفاق افتاد. علت اینکه انقلاب در ایران به سمت اسلامی شدن سوق پیدا کرد رهبری بسیار بارز حضرت امام(ره) بود که از سال ۴۲ به صورت مشخص مبارزه خود را با رژیم شاه آغاز و شاگرد و کادر تربیت کرده بودند و خط مبارزه را دنبال می کردند. از سوی دیگر نوع برخوردی که رژیم شاه با حضرت امام(ره) انجام داده بود دو قطبی را در داخل کشور شکل داده بود یعنی مردم باید یا با حضرت امام(ره) می بودند یا با پهلوی.
دبیرکل حزب اتحاد ملت با اشاره به زمینههای اجتماعی وقوع انقلاب اسلامی، خاطرنشان کرد: دکتر شریعتی به عنوان یک اندیشمند مسلمان به تبیین انقلابی آموزه های اسلامی در مقابل فرهنگ مبارزاتی و انقلابی کمونیستها پرداخت و توانست با ادبیات جدید و استفاده از واژگان و رویکردهایی که مورد پذیرش نسلهای جدیدتر بود گفتمان انقلابی اسلام را عرضه کند. همین موضوع خودش یک بستر مناسب برای رویکرد اسلامی انقلاب بود. این گفتمان در میان جوانان و دانشجویان طرفداران بسیار پیدا کرد.
وی افزود: بنابراین رهبری قدرتمند حضرت امام (ره) و تبیین انقلابی از اسلام که توسط اشخاصی مثل دکتر شریعتی مطرح میشد و از سوی دیگر بسته شدن فضای سیاسی توسط رژیم شاه به شکلی که احزاب سیاسی را منحل کرده و حزب واحد تشکیل داد بسترهای وقوع انقلاب بودند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: انقلاب ما به این جهت اسلامی شد که یک رهبری قدرتمند و بلامنازع که مرجعیت دینی داشت پیدا کرد. انقلاب اسلامی با این ویژگیهایی که گفتم نقطه پایانی شد بر انقلابهای کمونیستی در دنیا. بعد از انقلاب اسلامی ایران دیگر در دنیا انقلاب کمونیستی پدید نیامد. زمانی که گفتمان اسلامی در مقابل غرب با پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفت کم کم دوره افول فرهنگ مبارزاتی کمونیستی یا مارکسیستی آغاز شد و تا الان هم دیگر اثر چندانیاز آن نمیبینیم.
امام خمینی گفت "هیچ کس نمیتواند به زور به مردم حکومت کند"
شکوریراد در بخش دیگری از این گفتوگو، با اشاره به نحوه شکل گیری ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران، اظهار کرد: زمانی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید دیکتهای نوشته نشده بود. کسانی که بنیانگذار جمهوری اسلامی بودند بر اساس آموزههای دینی بشارتهایی را به مردم میدادند که این بشارتها برای مردم جذاب بود از جمله آن بشارتها استقلال، عدالت، آزادی، کرامت انسانی و خدمت حاکمان به مردم بود.
وی سپس ادامه داد: لازم است که در اینجا ذکر کنم اینکه جمهوری اسلامی در ایران تشکیل شد در حقیقت یک ابتکار عمل بسیار بزرگ از طرف حضرت امام (ره) بود. شاید اگر در آن زمان گفته میشد که حکومت اسلامی میخواهد بدون قید جمهوریت تشکیل شود با توجه به جاذبه و محبوبیت امام مشکلی پیش نمی آمد و مورد پذیرش مردم قرار میگرفت؛ اما امام(ره) جمهوریت را مطرح کردند و وقتی از ایشان پرسیده شد که جمهوریتی که شما از آن دم میزنید چه نوع جمهوری است امام خاطرنشان کردند که مانند جمهوری سایر کشورها.
این فعال سیاسی اصلاحطلب افزود: پایه جمهوری اسلامی، دموکراسی است یعنی هر نفر یک رای. هر نفر یک رای در آموزههای اسلامی پیش از آن تعریف نشده بود و حضرت امام(ره) این امر را تعریف کردند و این موضوع را میراث فقاهتی ایشان باید خواند. ایشان به هر نفر یک رای، مشروعیت اسلامی بخشیدند. در دنیا پذیرفته شده بود که بر پایه دموکراسی هر شخص میتواند یک رای داشته باشد اما در اسلام به جای این موضوع سابقه بیعت وجود داشت بنابراین امام رایگیری را که یک امر مدرن است جایگزین بیعت کردند. این موضوع را نه به صورت صوری، بلکه مبنایی برای حاکمیت در آوردند.
وی از قول امام خمینی (ره) گفت که حکومت از آن کسی است که مردم آنها را پذیرفته باشند و هیچ کس نمیتواند به زور به مردم حکومت کند.
قانون اسلاسی جمهوری اسلامی ایران نقطه امید اصلاحطلبان است
این نماینده اسبق مجلس با اشاره به تاکید قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر رای و نظر مردم، در تشریح این موضوع اظهار کرد: این ابتکار عمل حضرت امام در قانون اساسی ما نیز به ودیعه گذاشته شده است و چهار نوع انتخابات به اضافه یک رفراندوم در قانون ما به رسمیت شناخته شده است. این همان میراثی است که نقطه امید اصلاحطلبان است.
وی سپس با اشاره به ظهور جریان اصلاحطلب در دل نظام جمهوری اسلامی ایران، گفت: اصلاحات زمانی شکل گرفت که مردم و برخی از پیروان حضرت امام(ره) احساس کردند که میزان تاثیر رای مردم در نحوه اداره کشور دارد تضعیف میشود و شاخصترین وجه این تضعیف اعمال نظارت استصوابی از زمان مجلس چهارم بود.
شکوریراد در ادامه در نقد نظارت استصوابی گفت: این نظارت باعث شد که رای مردم دو مرحلهای و منوط به نظر شورای نگهبان شود. این امر برای اولین بار در انتخابات مجلس اتفاق افتاد. این وضعیت موجب شد مجمع روحانیون مبارز که شامل نزدیکترین یاران امام بود در انتخابات سال۷۰ مجلس چهارم به این وضعیت اعتراض کنند و در سال ۷۴ از انتخابات مجلس پنجم کنارهگیری کنند. پس از آن شرایط کمی تغییر کرد و با گشایشی که پیش آمد فکر کردند که اگر در سال انتخابات سال ۷۶ کاندیدایی داشته باشند میتوانند تاثیرگذار باشند و لذا در انتخابات شرکت کردند.
وی گفت: در این بحث جای تحلیل اینکه چرا آنها در سال ۷۴ در انتخابات مجلس پنجم کاندیدا معرفی نکردند اما در سال ۷۶ در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کردند، نیست چرا که موضوعی بسیار مفصل است اما میخواهم بگویم که علت اینکه عدهای به فکر اصلاحات افتادند چنین موضوعاتی بود.
دبیرکل حزب اتحاد ملت یادآور شد: تا زمانیکه حضرت امام در قید حیات بودند قانون ملاک همه چیز بود مگر برخی موارد که ایشان ورود پیدا میکردند و ممکن بود با قانون مغایرت داشته باشد. در جواب نامهای که نمایندگان در سال آخر حیات حضرت امام به ایشان نوشتند امام گفتند که به دلیل شرایط جنگی من در مواقعی مواضعی فرای قانون داشتم و حالا که شرایط عادی است همه باید به قانون برگردند.
اصلاحطلبان برای پایبندی به قانون دوم خرداد را رقم زدند
شکوریراد در همین راستا و در تشریح دلایل اصلاحطلبان برای حضور در عرصه سیاست یادآور شد: یکی دیگر از دلایلی که باعث شد جریان اصلاحات شکل بگیرد این موضوع بود که پس از حضرت امام قانونگرایی تضعیف شده و نظارت استصوابی اعمال شده بود. از سوی دیگر احساس میشد که اصالتهایی که انقلاب اسلامی ایجاد کرده بود به سوی کمرنگ شدن حرکت میکند. به همین دلیل بود که در سال ۷۶ با اقبالی که مردم به نامزدی آقای خاتمی داشتند حرکتی آغاز شد که یک سال و نیم بعد از آن به عنوان جریان اصلاحات نامیده شد.
وی سپس با یادآوری چگونگی پیروزی جریان اصلاحات در انتخابات دوم خرداد سال ۷۶ گفت: در زمان انتخابات ریاستجمهوری کسی به عنوان جریان اصلاحات حرکت نکرد بلکه حرکت آغاز شد و یک سال و نیم بعد، اسم "اصلاحات" روی آن گذاشته شد. در ابتدا پرسیده میشد پیام "دوم خرداد" چیست؟ این حرکت به عنوان یک تحرک نو به رسمیت شناخته شد اما همه به دنبال تبیین این موضوع بودند که پیام این حماسه حضور مردم در انتخابات چیست بنابراین بعد از گذشت یک سال و نیم حرکت دوم خرداد به نام اصلاحات شناخته شد و آقای خاتمی پس از آن نماد و تدوینکننده مشی اصلاحات شدند.
شعار دادن به نفع پهلوی نگران کننده نیست بلکه نگران نارضایتی مردم هستیم
در بخش دیگری از این مصاحبه شکوری راد در پاسخ به پرسش که "چرا در اعتراضات مردمی اخیر، عدهای شعارهایی به نفع حکومت پهلوی که انقلاب علیه آن صورت گرفته بود سر دادند" اظهار کرد: کسانی امروز به نفع سلطنت و رژیم شاهنشاهی شعار میدهند تعدادشان زیاد نیست اما چون این شعار و طرفداری موضوعی عجیب است، جلب توجه کرده است. به نظر من این موضوع بیشتر از سر اظهار نارضایتی از وضعیت موجود است. در حقیقت میخواهند وضعیت موجود را نفی کنند و از طریق این شعارها میخواهند نارضایتی خود را بیان کنند. من فکر نمیکنم که نظام سلطنت و شاهنشاهی مشروعیتی در بین مردم داشته باشد. شعار دادن به نفع پهلوی و سلطنت به معنی اثبات آنها نیست بلکه نفی وضعیت موجود است.
این فعال سیاسی اصلاحطلب ادامه داد: البته انکار نمیکنم که ممکن است عدهای واقعا به این جریان علاقهمند باشند. بالاخره در میان مردم افکار عجیب و غریب هم وجود دارد. در دنیا هم همینطور است. مثل کسانی که با ایمان به اینکه آخرالزمان شده است خودکشی میکنند، خیلی غریب هستند، اما وجود دارند. در میان مردم ما هم طرفداران نظریات عجیب و غریب وجود دارند. نمیشود آنها را نادیده گرفت و انکار کرد. طرفداران پهلوی هم در این جامعه وجود دارد اما آنقدری نیست که بخواهد نگرانی ایجاد کند.
برای شرکت در راهپیمایی ۲۲ بهمن اجبار خاصی وجود ندارد
دبیرکل حزب اتحاد ملت یادآور شد: آن چیزی که در این میان باید ما را نسبت به شعارهای سر داده شده نگران کند میزان نارضایتی مردم است. این نارضایتیها واقعی است و قابل کتمان نیست. عمده این نارضایتیها هم در باب این است که کشورشان خوب اداره نمیشود. شاید خیلی هم انگیزه برای مبارزه با بخشهای مختلف حاکمیت نداشته باشند اما حرف اصلیشان این است که ای کسانی که کشور را اداره میکنید چرا اینقدر بد عمل میکنید.
وی ادامه داد: جنگ هشت ساله انتظارات را پایین آورده بود؛ با این حال کشور به گونهای اداره میشد که علیرغم افزایش فشار مردم احساس نمیکردند که کشورشان بد اداره میشود، همدلی میکردند و به همین دلیل با حاکمیت پیوستگی داشتند. هنوز هم این پیوستگی در میان عدهای از مردم با حاکمیت علیرغم تمام مشکلات وجود دارد. چند روز دیگر سالگرد ۲۲ بهمن است و راهپیماییهای این دوره نشان میدهد که هنوز وابستگیها وجود دارد. نمیشود گفت که فقط قشر خاصی در این راهپیماییها شرکت میکنند. میدانیم که برای شرکت در راهپیمایی ۲۲ بهمن اجبار خاصی وجود ندارد یعنی هیچ نهادی مردم را اجبار نمیکند که حتماً حضور گسترده داشته باشند.
شکوری راد افزود: اما پس از جنگ و رحلت حضرت امام مردم کم کم احساس کردند که کشورشان بد اداره میشود. الان هم بخشهایی از مردم ناراضی هستند. آنها فضایی برای ابراز نارضایتیشان ندارند و در راهپیماییهایی همچون راهپیمایی ۲۲ بهمن هم شرکت نمیکنند.
تلاش اصلاحطلبان در راستای رادیکالیزه نشدن جامعه است
این فعال سیاسی اصلاحطلب مجدد با اشاره به اعتراضات و اغتشاشات در دی ماه گذشته، خاطرنشان کرد: جمعیت حاضر در اعتراضات زیاد نبود اما گستردگی داشت. به نظر من باید این اعتراضات را جدی گرفت. بعضیها میگویند تعداد معترضان کم بوده و اهمیتی ندارد اما من میگویم که بستر نارضایتی عمومی وجود دارد و پتانسیل بروز و ظهور به انحاء مختلف را دارد.
وی با بیان اینکه "بعضا ممکن است هر دو طرف یعنی هم حاکمان، هم ناراضیان اشتباه کنند" گفت: نه حامیان حاکمیت باید ناراضیان را نادیده بگیرند و نه ناراضیان باید حاکمیت را بدون حامی ببینند. اگر میخواهیم جامعه ما روی خوش ببیند باید تلاش کنیم تا همه یکدیگر را به درستی درک کنیم. فقط اینطور نیست که حاکمیت بخشهایی از مردم را درک نکند بلکه عدهای هم هستند که محدودیتهای حاکمیت را در نظر نمیگیرند و پایگاه مردمی آن را به حساب نمی آورند.
شکوری راد سپس خاطرنشان کرد: به همین علت است که تعارضات واگرایانه میشود. اگر میخواهیم در کشور اصلاحی صورت بگیرد باید این تعارضات و فاصلهها را کاهش دهیم. اصلاحطلبان درصدد این هستند که تا جایی که امکانپذیر است جامعه رادیکالیزه نشود. جامعهای که رادیکالیزه شود یعنی دو قطب جدا از هم داشته باشد به سمت خشونت و انقلاب حرکت میکند. به صورت نهفته خشونت در انقلاب وجود دارد حتی اگر کسی نخواهد خشونتی انجام دهد در بطن انقلاب خشونت وجود دارد.
دبیرکل حزب اتحاد ملت اظهار کرد که اصلاحطلبان تلاش میکنند تا جامعه به سمت انقلاب و خشونت حرکت نکند.
وی ادامه داد: به همین دلیل است که میگوییم بخشهایی از هر دو طیف که میتوانند متعادل رفتار کنند باید با یکدیگر همکاری داشته و جلوی هزینههای زیاد را بگیرند. کشور تحمل اینکه مجدداً انقلابی در آن شکل بگیرد و ساختارها فرو بریزد را ندارد. حال که می گوئیم انقلاب پرهزینه و پرخسارت است راه جلوگیری از آن تعامل و تفاهم میان دو جریان مقابل یکدیگر است. تعامل و تفاهم یعنی اینکه به یکدیگر بگوییم چگونه فکر میکنیم و همدیگر را درک کنیم. برای اینکه این شرایط ایجاد شود باید راه گفتوگو را باز گذاشت.
جلوی افراطگرایان گرفته شود تا گفتو گو سیاسی شکل بگیرد
این فعال سیاسی اصلاحطلب در راستای تبیین ایده گفتوگو میان طیفهای مختلف سیاسی در جامعه گفت: برای ایجاد گفتوگو میان هر دو طیف باید جلوی افراط گرایان را گرفت چرا که نمیگذارند گفتوگوها شکل بگیرد. در فضای گفتوگو محیط زیست برای افراطیون نامساعد و تنگ میشود. اگر میخواهیم این کشور روی خوش ببیند باید هم ۲۴ میلیون رای آقای روحانی و هم ۱۷ میلیون رای رقیبش را ببینیم. نمیتوانیم بگوییم چون روحانی ۲۴ میلیون رای دارد همه کار میتواند بکند. حتی اگر موانعی که بر سر راه رییسجمهور برای انجام اعمالی وجود دارد را نادیده بگیریم نمیتوانیم بگوییم میتواند جریان مقابل ۱۷ میلیونی خود را نادیده بگیرد.
وی اظهار کرد: اگر آنهایی که در ۲۲ بهمن شرکت میکنند و از حاکمیتشان دفاع میکنند را انکار کنیم راه اصلاح را بستهایم. آنها هم مردم هستند. خود ما هم در راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت میکنیم. من فقط دو سه سال بعد از سال ۸۸ که فضا کاملا بسته شده بود در این راهپیمایی شرکت نکردم. والا از بعد از انقلاب همواره در این راهپیمایی شرکت کرده ام و فکر هم میکنم که همه باید در این راهپیمایی که بازگشت به اصالت های انقلاب اسلامی است و زمینه همگرایی را بیشتر میکند شرکت کنند.
این نماینده اسبق مجلس ابراز عقیده کرد: اینکه مردم را به دو قسمت تقسیم کنیم و بگوییم عدهای هستند که در راهپیماییها شرکت میکنند و عدهای که در آن حضور پیدا نمیکنند سودی به نفع کشور ندارد. من از همین جا از همه مردم دعوت میکنم که حتما در راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت کنند. البته به برگزارکنندگان این راهپیمایی هم توصیه میکنم تا از نمادهایی که باعث واگرایی میشود پرهیز کنند.
علیرغم شیطنت افراطیون، مردم باید در راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت کنند
وی همچنین گفت: سخنران مراسم ۲۲ بهمن رییسجمهور است که خود ما از او حمایت کردهایم. حتما کسانی که به او رای دادهاند باید در این راهپیمایی که منتخب آنها سخنرانش است شرکت کنند. از طرف دیگر میدانیم که افراطیونی هستند که نمادهایی را در این راهپیمایی استفاده میکنند که باعث میشود بخشی از مردم رغبتی به شرکت در این راهپیمایی نداشته باشند.
شکوریراد بیان کرد: علیرغم شیطنتی که گروهی از افراطیون انجام میدهند مردم باید در راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت کرده و آن را از آن خود کنند. فکر میکنم اگر بخواهیم در آینده در این کشور شرایطی را ببینیم که ظرفیتهای موجود در کشور در جهت پیشرفت و رفاه مردم بکار گرفته میشود لازمهاش تعامل و همکاری میان جناحهای مختلف کشور است.
وی در همین راستا گفت: یک جناح نمیتواند این مملکت را به سرمنزل مقصود برساند بلکه هر دو جناح باید با در نظر گرفتن وجوه اشتراک و افتراق با یکدیگر همکاری کنند. فرض کنیم که به جز دو جناح اصلی که میشناسیم جناحهای دیگری هم در این کشور وجود دارد؛ بعضیها میخواهند ادعا کنند که دوره دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا به سر آمده و جناح جدیدی باید بر سر کار بیاید. من آن جناح جدید را نمیشناسم و نمیدانم رهبرش کیست و مانیفستش چیست. اگر عدهای فکر میکنند که با ایجاد یک جناح میتوانند بیش از اصلاحطلبان و اصولگرایان آینده این کشور را تامین کنند باید با شناسنامه، رهبر و مانیفستش وارد میدان شود.
شکوریراد با اشاره به سود جویانی که با استفاده از اعتراضات مردمی اخیر منافع شخصی و گروهی خود را دنبال کردند، خاطرنشان کرد: حرکتهای اعتراضی اخیر نشان داد که وقتی مردم از شرایط ناراضی هستند عدهای آماده هستند تا از این بستر نارضایتی به نفع خود استفاده کنند ولی بعید است که آنها بتوانند چنین حرکتهای اعتراضی را خود ایجاد کنند و یا رهبرش باشند.
جریان سوم سیاست ایران بی شناسنامه نباشد
این فعال سیاسی اصلاحطلب در مقابل ادعای عدهای از سیاسیون که می خواهند جریان سومی را در سیاست ایران تشکیل دهند، ابراز عقیده کرد: من میگویم ایرادی ندارد که عدهای میگویند جریانهای سیاسی در کشورمان منحصر به اصلاحطلبان و اصولگرایان نیست؛ جناح سومی هم تشکیل شود اما معلوم باشد از کجا و برای چه آمده اند. عملا به لحاظ منطقی حامیان وضع موجود میشوند اصولگرا و حامیان تحول در وضع موجود هم میشوند اصلاحطلب. حالا ممکن است بخشهایی بگویند نه ما جدا از اصلاحطلبی و اصولگرایی هستیم مثلا بگویند انقلابی هستیم یا دنبال تغییرات رادیکال با دخالت خارجی هستیم. تکلیف این اندیشهها به نظر من کاملا روشن است اما من فکر میکنم اگر بخواهیم آیندهای برای این کشور رقم بزنیم لازمهاش این است که هر کسی با هر عقیدهای بتواند نظرش را بیان کند و چناچه نیرو جذب کرد به اندازه نیروهایی که جذب کرده برای مجلس کرسی داشته باشد.
وی افزود: اگر نظارت استصوابی در کشور وجود نداشته باشد امکان حضور نمایندگان اصیل جریانهای اصلی کشور بهتر فراهم میشود و ما میتوانیم عقاید مختلف را در کنار هم ببینیم و تحمل کنیم.
«اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تموم ماجرا» شعار همه دانشجویان نبود
شکوری راد در ادامه این گفتوگو با اشاره به نقش دانشجویان و دانشگاهیان در جریان سیاسی اجتماعی کشور طی سالهای اخیر، اظهار کرد: در اتفاقات اخیر جریان دانشجویی خیلی دخیل ماجرا نشدند یعنی به غیر از دانشگاه تهران هیچ کدام از دانشگاهها و جریانات دانشگاهی وارد اعتراضات نشدند. اگر ادامه پیدا میکرد ممکن بود بخشهای مختلف دانشجویی به آنها بپیوندند اما در این فرصتی که اتفاق افتاد دانشگاهها وارد ماجرا نشدند بنابراین اینکه بگوییم دانشجویان شعارهایی همچون «اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تموم ماجرا» دادهاند، درست نیست. آنها تعداد محدودی دانشجو با گرایش چپ مارکسیستی بودند و نمی شود شعارشان را به همه دانشجویان تعمیم داد.
دبیرکل حزب اتحاد ملت در تبیین گفته خود، خاطرنشان کرد: اینکه میگویم دانشجویان به اعتراضات اخیر ورود پیدا نکردند به این دلیل است که آنها میخواهند نسبت به وضعیت موجود اعتراضات قانونی انجام دهند. این اعتراضات اخیر خیلی زود از دایره قانونی خارج شد و برخی مسائل در آن اتفاق افتاد که نه تنها دانشجویان بلکه خیلی از سیاسیون هم سعی کردند از آن فاصله بگیرند.
وی ادامه داد: من در انتخابات ریاستجمهوری گذشته انتقاد کردهام که چرا دانشجویان ما ساکت هستند. در انتخابات گذشته تحرک کمی را در دانشگاهها شاهد بودیم، نمیگویم هیچ تحرکی وجود نداشت اما خیلی کم بود. البته از بعد از سال ۸۸ فضای کاملا امنیتی در دانشگاهها ایجاد شد. با حضور آقای روحانی این فضا مقداری کم رنگ شده است اما کاملا از بین نرفته است به همین دلیل تشکلهای دانشجویی تازه توانسته اند عضوگیری کنند.
شکوریراد گفت: بزرگترین حرکت تشکلهای دانشجویی در این اواخر در اعتراض به معرفی وزیر علوم فعلی بود که ۱۴۰ تشکل دانشجویی همزمان در نامهای اعتراض کردند که البته چون تشکلهای نوپا بودند اعتراضشان دقیق نبود اما همین که توانستند از این فضا استفاده کنند ما استقبال کردیم و خود من گفتم این اعتراض یک اتفاق خوبی است که در جریان دانشجویی افتاده است.
وی سپس گفت: فعالیت دانشجویان در دوران انتخابات کم بود اما نباید محدودیتهای آنها را هم فراموش کنیم. سخنرانهای بسیاری که توسط دانشجویان دعوت می شدند توسط نهادهای امنیتی تایید نمیشدند و مجوز نمی گرفتند. یعنی هم انگیزه از سوی دانشجویان کم بود و هم ممانعتها زیاد بود.
الگوی ناآرامیهای اخیر با الگوی اعتراضات معیشتی کاملا مطابقت نمیکند
شکوریراد در ادامه صحبتهایش درباره تحلیل های موجود درباره اعتراضات دی ماه گفت: اکنون دیگر تحلیلی که میگفتند تنها دلیل اعتراضات وضعیت معیشتی بوده است را مورد قبول نیست. میگویند بستر اعتراضات معیشتی وجود داشته است اما خود حرکتها، جغرافیا و آدمهایی که در اعتراضات شرکت کردند بر اساس نوع شعارهایی که دادند نشان داده است که این اعتراضات صرفا معیشتی نبوده است. در اعتراضات معیشتی طرفداری از سلطنت وجود ندارد.
وی همچنین گفت: نمیگویم اعتراضات معیشتی وجود نداشته است اما الگوی ناآرامیها با الگوی اعتراضات معیشتی کاملا مطابقت نمیکند. مثلا اگر کاملا معیشتی بود باید این حرکتها در جنوب تهران بیشتر دیده میشد اما شاهد هیچ حرکت خاصی در آنجا نبودیم. باید در جاهایی که محرومیت بیشتر است اعتراضات صورت بگیرد اما این حرکات از مشهد آغاز شد و بخشی از اصولگرایان دنبال این اعتراضات بودند. جسارت اعتراض را اصولگرایان به بدنه جامعه تزریق کردند. آنها فکر میکردند به دولت اعتراض میکنند. وقتی این جسارت به جامعه تزریق شد جهت اعتراضات از دولت فراتر رفت یعنی میزان عمق نارضایتی خیلی بیشتر از آنی بود که آنها فکر میکردند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: اصولگرایان فکر میکردند که ۷۰۰ تا ۸۰۰ نفر معترض را میتوانند جمع کنند اما جمعیت فراتر رفت و وقتی که جمعیت بیشتر میشود شعارها هم از کنترل آنها خارج میشود. بستر نارضایتی خیلی عمیقتر از آنی بود که فکر میکردند میتوانند علیه دولت جهت بدهند و فکر نمیکردند که علیه کل حاکمیت این اعتراضات جهت گیری کند در واقع این برنامه از دست اصولگرایان در رفت.
وی سپس گفت: بخش بزرگی از نارضایتیهای مردمی موضوعات اقتصادی و معیشتی است ولی میخواهم بگویم که این بستر اقتصادی همواره بود اما منجر به اعتراضات نمیشد. آن چیزی که باعث شد این بستر به حرکتهای اعتراضی بینجامد و بعد به صورت اغتشاشات در بیاید به ورود کسانی بر میگردد که سعی کردند از این نارضایتیها سوء استفاده کنند.
اصولگرایان جرات اعتراض را به جامعه تزریق کردند
شکوری راد با بیان اینکه " آشوب با اعتراض در امتداد هم قرار می گیرند اما دو مقوله جدا از هم هستند" به تبین تفاوت میان آشوب و اعتراض پرداخت و گفت: پشت سرآشوب تخریب و انقلاب هم می آید. نقاطی که کشته زیاد دادند، نقاطی بودند که عوامل غیرمسئول مسلح به مسئله ورود کردند کما اینکه همین اتفاق در سال ۸۸ نیز رخ داده بود.در واقع عوامل غیر مسئول مسلح عامل کشته شدن مردم بودند و نه نیروی انتظامی که مسئول انتظامات جامعه را برعهده داشت.
وی ادامه داد: اقتصاد بستر اعتراضات را فراهم کرد اصولگرایان جرات اعتراض را به جامعه تزریق کردند. عدهای هم در این میان اغتشاش کردند اما نباید منکر حضور مردم در اعتراضات بود. آنهایی که در صحنه بودند بخشی از مردم بودند. عدهای می خواهند بگویند همه ماجرا اغتشاش بود و اعتراضات مردمی را می خواهند نادیده بگیرند. اما من می گویم چون سروته ماجرای اعتراضات مشخص نبود و رهبری نداشت، تبدیل به اغتشاش شد.
دبیرکل حزب اتحاد ملت گفت: دانشجویان خود من در دانشگاه در روزهای نخست اعتراضات مشعوف بودند که مردم نسبت به وضع موجود معترض هستند. چند روز بعد که نظر انها را نسبت به اتفاقات رخ داده پرسیدم اظهار نگرانی می کردند و نمی دانستند چه اتفاقی دارد در جامعهشان رخ می دهد. در پایان همان هفته وقتی مجدد نظر آنها را پرسیدم، خوشحال بودند که ماجرای اعتراضاتی که حالا به اغتشاش کشیده بود، پایان یافته است.همان دانشجوهایی که روز شنبه با حرکت مردمی همدلی می کردند روز چهارشنبه از اینکه اغتشاشات جمع شده است، احساس آرامش می کردند. نمی گویم این مثالی که زدم یک نمونه علمی از سطح جامعه است اما مثالی است که خود من آن را تجربه کردم.
مردم همواره به جریان اصلاحطلبی باز گشتهاند
این فعال سیاسی اصلاحطلب ابراز عقیده کرد: مردم از اینکه وضع مملکت به هم بریزد، ناراحت می شوند. این در حالی است که آنها دوست دارند در وضع موجود اصلاحاتی صورت بگیرد. ما در منطقه یکی از کشورهایی هستیم که میزان امنیت عمومی در جامعهمان بالا است. امنیت سیاسی برای سیاسیون کم است اما امنیت عمومی جزو شاخصهای خوبمان است. این موضوع برای مردم مسئله مهمی است و دلشان نمی خواهد این امنیت به هم بخورد. بنابراین هر کس که این امنیت را به هم بزند با همراهی مردم مواجه نمی شود.
وی گفت: علیرغم اینکه برخی شعار سردادند «اصلاحطلب، اصولگرا دیگر تمام است ماجرا» می بینیم که اصلاح طلبی سر جایش باقی است. اصلاحطلبی نه متعلق به شخص و نه متعلق به یک جریان است بلکه حرکتی اصیل است که مردم آن را از صد سال پیش یا پیشتر آغاز کردهاند. مردم همواره جریان اصلاحطلبی را در طول تاریخ دنبال کرده اند. در این میان انقلابی را هم انجام داده و باز به جریان اصلاحطلبی بازگشتند.
روحانی اصلاحطلب نبود و نیست
شکوریراد در ادامه این گفتوگو با اشاره به تصمیم جریان اصلاحطلبی برای حمایت از حسن روحانی در سال ۹۲ اظهار کرد: در سال ۹۲ یکی از دلایلی که من و اشخاصی مثل من از دکتر عارف حمایت نکردیم و به سوی روحانی رفتیم این بود که احساس می کردیم که شرایط به گونهای است که اگر اصلاحطلبان رای هم بیاورند نمی گذارند کار کنند.
وی سپس گفت: برخلاف اینکه عدهای می خواهند این موضوع را نادیده بگیرند طلاییترین دوران عمر انقلاب اسلامی از لحاظ شاخص های اقتصادی و اجتماعی دوران اصلاحات بوده است. به همین دلیل نمی توان به حرفآنهایی که می گویند اصلاحطلبان هم نتوانستند کاری بکنند، توجه کرد. نه تنها اصلاح طلبان براساس شاخص ها خیلی تغییرات در کشور ایجاد کردند بلکه آقای روحانی که اصلاح طلب هم نبوده است هم توانسته تغییرات زیادی ایجادکند.
وی افزود: پیش از انتخابات ریاست جمهوری گذشته حتی بعضی از اصلاحطلبان هم می گفتند که آقای روحانی کار خاصی نکرده است. نزدیک انتخابات که شد آمدند و عملکرد دوران او را بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که کارهای خوبی انجام گرفته که همانها باعث ایجاد موجی به نفع آقای روحانی شد. در سال ۹۲ عدهای از خود اصلاحطلبان می گفتند ما نباید در انتخابات شرکت کنیم چراکه نمی گذارند کاندیدا شویم، اگر کاندید شدیم نمی گذارند تایید صلاحیت شویم، اگر تایید شدیم نمی گذارند انتخاب شویم و اگر انتخاب شدیم نمی گذارند کار کنیم. بعدها متوجه شدند که جوانهای جامعه این تحلیل را نمی پذیرند. چراکه جوانان خواهانتحول بودند و می خواستند در انتخابات سرکت کنند. خواست جوانان بود که باعث شد اصلاحطلبان انگیزه حضور در انتخابات را بیابند..
این نماینده اسبق مجلس گفت: آقای روحانی انتخاب شدند اما ایشان اصلاحطلب نبوده و نیستند. الان دورهای است که یک رئیسجمهور اصولگرای معتدل بر سرکار است و اصلاحطلبها از او حمایت کردند اما عدهای آدرس غلط میدهند و میگویند اصلاحطلبها بر سر کار هستند. نهادهای حاکمیتی و دولتی در دست اصلاحطلبها نیست. اصلاحطلبان در برخی از سمتها به کار گرفته شده اند اما امروز دوره روی کار بودن آنها نیست.
وی خاطر نشان کرد: اصلاحطلبان تنها در دوره دولت اصلاحات بر روی کار بودند. شاخص های مختلف نشان می دهد که چگونه فعالیت کردند و چه دوران درخشانی را پشت سرگذاشتند. در دوران اصلاحات است که سند چشم انداز ۲۰ ساله نوشته شد. آهنگ حرکتی که آن سالها وجود داشت باعث شد که دولت اصلاحات سند چشمانداز ۲۰ ساله را تدوین کند و این امری شدنی بود که ما در سال ۱۴۰۴ به جایی برسیم که نیروی اول منطقه باشیم. اگر رویکرد اصلاح طلبان ادامه پیدا می کرد ما به آن نقطه می رسیدیم.
امیدواریم که در آینده بتوانیم دولت اصلاحات را تشکیل دهیم
شکوریراد با اظهار امیدواری برای اقبال جریان اصلاحات در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ گفت: بعد از دولت اصلاحات آقای احمدی نژاد روی کار آمد و شرایط را خراب کرد. بعد از او آقای روحانی سرکار آمد و تا حدودی اوضاع را بهبود بخشید. اصلاحطلبان از او حمایت کردند و او را اصولگرای معتدل می دیدند اما تاکید می کنم که امروز اصلاحطلبان بر سر کار نیستند. اگر شرایط در دولت آقای روحانی مساعد باشد امیدواریم که در آینده بتوانیم دولت اصلاحات را تشکیل دهیم وآنها می توانند کارنامه خود را برای بار دوم شکل دهند.
وی در ادامه با اشاره به سیاستهای رسانه های بیگانه بویژه بی بی سی فارسی در قبال نظام و جریان اصلاحطلب گفت: بعد از تغییر مدیریت بیبیسی رویکردهای این شبکه خبری نسبت به اصلاحطلبان رویکردی واگرایانهتر شد. به همین دلیل است که کسانی که در این رسانه فعالیت می کنند و نظرشان به اصلاحطلبان نزدیک تر است به حاشیه رانده شدهاند. بیبیسی در مورد اعتراضات اخیر دچار محاسبات اشتباه شد. فکر می کرد که این اعتراضات یک روند تعیین کننده و ادامهدار خواهد داشت. بنابراین خودشان را با اغتشاشگران هماهنگ کردند و این هماهنگی باعث شد بسیاری از منویات آنها مشخص شود. همان منویاتی که سعی می کردند. پیش از آن پنهان نگهش دارند. این آشکاری یکی از دستاوردهای اعتراضات اخیر بود.
دبیرکل حزب اتحاد ملت اظهار کرد: تا زمانی که فضای رسانه ای ایران بسته باشد همچنان فضا برای جولان دادن رسانههایی مانند بی بی سی و شبکه های دیگر ماهوارهای و حتی کانالهای تلگرامی که در این مدت میدانداری کردند باز خواهد بود. متاسفانه صداوسیمای ما کاملا درراستای اهداف آنها حرکت میکند. اسمش این است که صداوسیما برای جمهوری اسلامی کار می کند اما در واقع همه فرصتها را به دشمنان نظام تقدیم می کند.
مهندس موسوی و آقای خاتمی نمونه روسای دولت اصلاحطلبی هستند
وی خاطر نشان کرد که "یکی از اولیهترین اصلاحاتی که باید در جامعه صورت بگیرد اصلاح در صداوسیما و رسانههای رسمی و حاکمیتی است" و سپس گفت: این کار باعث می شود تا ما از این روند قهقرایی که دچارش شده ایم خارج شویم. اصلاحطلبان بارها اعلام کردهاند که هدفشان حفظ جمهوری اسلامی با شاخصههایی است که براساس آن انقلاب اسلامی شکل گرفته است.
این فعال سیاسی اصلاحطلب ادامه داد: اصلاحطلبان به دنبال همان جمهوری اسلامی هستند که امام خمینی، شهید بهشتی و شهید مطهری میگفتند. مهندس موسوی و آقای خاتمی نمونه روسای دولت آن جمهوری اسلامی هستند.
وی در ادامه این گفتوگو گفت: در هر جریانی بد و خوب وجود دارد. نمی شود هر اشتباه اصلاحطلبان را به پای اصلاح طلبی نوشت کما اینکه نمی توان مشکلات مسلمانان را به پای اسلام نوشت. اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست در مسلمانی ما است. اصلاحات هم در ذات خود معیوب نیست، اصلاحطلبان هستند که در رفتار خود ممکن است مشکلاتی داشته باشند. جریان اصلاحطلبی جریانی پایه است و حتما هم در آینده ایران نقش بازی می کند.
شکوریراد یادآور شد: شعاری که علیه اصلاحطلبان در اعتراضات اخیر سر داده شد آنها را از ادامه راه باز نمی دارد اما باعث می شود که به پیام این شعار فکر کنند. قضایای اخیر تلنگری به اصلاحطلبان بوده است که در شیوههای خودشان تاملی داشته باشند تا اصالتهای اصلاحطلبی را جلوی چشم مردم قرار دهند.
عدهای ضد نظام در رویای این هستند که بخشی از اصلاحطلبان را به سمت خود بکشند
شکوری راد با اشاره به تحلیل اخیر سعید حجاریان در رابطه با اعتراضات دی ماه گذشته گفت: تحلیل آقای حجاریان حرف درستی است به این معنا که در جامعه ما دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا شناخته شدهاند. ورای آنها بخشی از اصولگرایان وجود دارند که خیلی افراطی هستند. خیلی از آنها در انتخابات هم شرکت نمی کنند چون جمهوری اسلامی را قبول ندارند اما اسلام را کاملا قبول دارند. بخش دیگری هم وجود دارند که اسلام جمهوری اسلامی را قبول ندارند. بنابراین دو قسمت وجود دارد که رای نمی دهند. گاهی که شرایط مهیا می شود بخشی که تنها جمهوریت را قبول دارند به اصلاحطلبان ملحق می شود و رایشان به نفع اصلاحطلبان به صندوق ریخته می شود اما در میان آنها ۱۵ درصدی وجود دارد که هرگز در انتخابات شرکت نمی کنند.۱۵ درصد هم در مقابلشان قرار دارند که بازهم آنها در انتخابات شرکت نمی کنند.
وی در پایان توضیح داد: عدهای هم در این میان هستند که گاهی در انتخابات شرکت نمی کنند و نتیجه اش کاهش رای اصلاحطلبان و پیروزی اصولگرایان است. مثل شوراهای دوم. این بخش وقتی پای صندوق بیایند به اصلاحات رای می دهند و اصلاحطلبان پیروز می شوند. اما آن عدهای که مدعی هستند و تریبونهای بیرونی دستشان است و شعار میدهند کسانی هستند که اساساً در انتخابات شرکت نمی کنند اما مدعی هستند.
آنها عقیده دارند جایی که سکوت کرده اند بخش بینابینی به اصلاحطلبان رای داده و اصلاحات باعث بقای جمهوری اسلامی شده است در حالیکه اگر اصلاحطلبان رای نمی آورند و اصولگرایان پیروز می شدند در این صورت می توانستند بخشی از اصلاحطلبان را هم به سمت خود بکشانند. بنابراین آنها در رویای این هستند که بخشی از اصلاحطلبان را به سمت خود بکشند. من فکر می کنم در ماجرای اخیر شبکههایی مثل بی بی سی هم گول آنها را خوردند.
صدف صمیمی
- 17
- 3