به گزارش نامه نیوز، دموکراسی در ایران نهادینه نشده و تحزب راه های نرفته بسیاری دارد. اغلب فعالان سیاسی بر این امر آگاهند و مدام از ضرورت توجه به ارکان مردم سالاری، کار تشکیلاتی و توسعه سیاسی سخن می گویند. پیشینه تاریخی و ساختار سیاسی موجود اما در بزنگاه ها آنان را به اصل خود بازگردانده و در نتیجه روابط محفلی بر کار حزبی اولی می شود.
بر این مبنا اکنون که یک سال تا انتخابات مجلس و سه سال تا انتخابات ریاست جمهوری فاصله داریم بهترین زمان است تا طی یک ارزیابی واقع بینانه از عملکرد احزاب و جریان های سیاسی گامی در راستای ارتقای روش های سیاست ورزی بیابیم. یکی از اساسی ترین گام ها نیز همان است که احمد حکیمی پورد دبیر کل حزب اراده ملت ایران در نشست اخیر جوانان اصلاح طلب بیان کرد. او گفته بود: «باید جریان اصلاحات را از رفتن به سمت روابط محفلی منع کنیم».
بدون شک برای تحقق این مهم باید ارزیابی دقیقی از وضعیت موجود داشته باشیم. محمود میرلوحی عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت اصلاح طلبان را نسبت به رقبای اصولگرا در این زمینه مترقی تر می داند اما انکار نمی کند که روابط محفلی در تصمیمات این جریان موثر است. او در گفت و گو با «نامه نیوز» به نوپابودن تحزب در ایران اشاره کرده و تاثیرگذاری روابط محفلی را تا حدودی ناگزیر می داند. میرلوحی البته انتخاب شورای شهر تهران و رسیدن به یک فهرست واحد در انتخابات شوراهای شهر را مصادیق کار حزبی اصلاح طلبان به شمار می آورد و امیدوار است که با ادامه این راه شاهد ارتقای کار حزبی ، توسعه سیاسی و نهادینه شدن دموکراسی در کشور باشیم.
مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید؛
*روابط محفلی چقدر در عرصه سیاست داخلی موثر است؟
به هرحال در کشور ما سیاست ورزی، جایگاه احزاب و روابط آنها هنوز در مراحل جنینی کار حزبی هستیم. در برخی کشورها کنوانسیون های ایالتی، شهرستانی، استانی و ... نقش موثری در سیاست دارند. مسیر رسیدن به کاندیدای ریاست جمهوری در انتخابات امریکا مثال خوبی است. مستحضر هستید که یک پلکانی کاندیدای نهایی را مشخص می کند و رای ایالت ها نیز تاثیر بسیاری دراد. متاسفانه ما در کشورمان هنوز احزاب نیرومند و جامعه نداریم و این یعنی روابط محفلی در تصمیم گیری ها تاثیر گذار است. بیشتر احزاب در کشورما صنفی است. ما اغلب با تقسیم بندی هایی مثل پزشکان، مهندسان، کارگران ، معلمان ، جوانان و زنان به اصناف توجه می کنیم.
*با این حال تعداد قابل توجهی حزب داریم. چه عوامل مانع از اثرگذاری لازم این احزاب هستند؟
در حقیقت در ایران جناح ها بیشتر از احزاب نقش آفرینی می کنند. تعداد محدودی حزب داریم که فراتر از یک قشر و صنف باشند و جریان ها به جای احزاب عمل می کنند.
*و روابط محفلی در هر دو جریان تاثیر دارد. به نظر شما اصولگرایان بیتشتر تحت تاثیر روابط محفلی هستند یا اصلاح طلبان؟
اصولگریان. اصولگرایان قبلا می گفتند که جامعتین باید تصمیم بگیرد و تازه در انتخابات ۹۶ این رویه را تغییر دادند و خواستند با استفاده از تشکل جمنا و کار تشکیلاتی به تصمیم می رسند. دیدیم که جمنا در نهایت هم نتوانست این تغییر را ایجاد کند. اگرچه ظاهرا اعلام می کرد میخواهیم نقش استان ها، اقشار و احزاب را ببینیم اما در عمل چنین اتفاقی نیفتاد. حتی بعدا معلوم شد که یک مرکزیتی کاندیداها را دست چین کرد و به نتیجه هم نرسید.
در واقع هم از نقش جامعتین کاستند و هم نام و نشانی از آن ائتلاف امام و رهبری باقی نماند. خود جمنا هم نتوانست نقش لازم را ایفا کند و بعد از انتخابات هم نسبتا غیرفعال شد.
*روابط محفلی در جریان اصلاح طلبی چقدر اثر گذار است؟
اصلاح طلبان مقداری جلوتری هستند زیرا از آغاز سیستم فرماندهی شبیه جامعتین نداشتند. اگرچه نقش آقای خاتمی در رهبری اصلاحات کاملا بارز بود اما شیوه تصمیم گیری نسبت به اصولگرایان خیلی مدرن تر و مبتنی بر خرد جمعی است. مصداق اتکا به خرد جمعی این است که در شورای عالی اول و دوم کسانی که از سال ۷۶ در مناطق و شهرستان ها فعال بودند، دور هم جمع شده و به صورت سلسله مراتبی انتخابات انجام دادند. در استان ها نیز شورای اصلاح طلبان را با آن چارچوبی که شورای عالی مشخص کرده بود، تشکیل دادند. تفویض اختیار هم شده بود و تا حدی موفق بود. لیست هایی که در دو دوره اخیر انتخابات بسته شد بیش از ۹۰ درصد بر مبنای تصمیمات استانی بود و مرکز در موارد خاص گره ها را باز کرد. بر این اساس می توان گفت که مقدار مناسبی از خرد جمعی در جریان اصلاحات وجود دارد و ما شاهد تصمیم گیری سلسه مراتب از پایین به بالا هستیم.
*اما نقش آقای خاتمی در تصمیمات جریان اصلاحات بارز است. این مصداق تصمیم گیری از بالا به پایین نیست؟
آقای خاتمی هم در شورای اول پیشنهاد شورای هماهنگی را با اندک اصلاحاتی تایید کرده و مبنای تشکیل شورای عالی اول قرار دادند و هم در مرحله دوم خود شورای عالی ساز وکار اصلاح را طراحی کرد. این سازو کار با تایید آقای خاتمی و نه تصمیم ایشان به اجرا درآمد.
به اعتقاد من در جریان اصلاح طلبی کم و بیش ساز وکار خرد جمعی وجود دارد و نشست ها و روابط محفلی چندان اثرگذار نیست.
*پس وجود روابط محفلی در جریان اصلاح طلب را رد می کنید.
نمی گوییم اصلا نیست اما تاثیر چندانی ندارد. مثلا در همین بحث انتخابات شورای شهر پنجم و انتخاب شهردار تهران دیدیم که رقبای ما چقدر گمانه زنی و از مسائلی مثل «پدرخوانده ها» و ... صحبت می کردند. نتیجه کار نشان داد که اینطور نیست. نمی گوییم که کار بی عیبت است اما سازوکار مناسب کماکان شکل گرفته است و نشان می دهد که جریان اصلاح طلبی منافع ملی را بر منافع جریانی و منافع جریانی را بر منافع حزبی تشکیل می دهد. منافع یا روابط محفلی تازه در مرحله بعد می تواند امکان بروز و ظهور داشته باشد.
به اعتقاد من نگاه و رویکرد اصلاح طلبان به منافع ملی و جریان معمولا بر مسائل دیگر غلبه دارد. در مرحله اخیر حتی آقای خاتمی که بیشترین سهم را در تعیین فهرست امید داشتند و شورای عالی سیاست گذاری که خود لیست را ارائه کرده است، کمترین مداخله را کردند. این یعنی شورا به فرد دیگری نیز اجازه نمی دهد در مسائل دخالت کنند.
اجازه دهید یک مثال ساده تر برسیم. یک تیم فوتبال ممکن است در یک بازی بر حسب اتفاق گل بزند اما بر حسب اتفاق به مراحل بعدی صعود نمی کند. در مراحل بالاتر تکنیک، تمرین و توانمندی ها بر شانس و اقبال اثر می گذارد. در فعالیت حزبی و کار تشکیلاتی نیز چنین است. نتیجه تصمیمات و دستاوردهای اصلاح طلبان نشان میدهد که این جریان به مرتبه ای رسیده است که روابط و تصمیمات محفلی را کنار گذاشته است.
*یعنی می گویید اصلاح طلبان نسبت به رقبای اصولگرای خود مترقی تر و مدرن تر عمل می کند و این درصد از تاثیرگذاری روابط محفلی نیز به خاطر وضعیت تحزب و به قول شما قرار داشتن در مرحله جنینی ناگزیر است؟
بله، به نظر ما در ایران برند سیاست ورزی و تمرین حرکت بر اساس دموکراسی و خرد جمعی فعلا متعلق به جریان اصلاحات است و دوستان اصولگرا در این زمینه دچار نوعی وقفه هستند. ملاحظه می کنید که یک یا دو فاز از اصلاح طلبان عقب تر هستند. بالاخره جریان اصلاح طلبی در همین دو انتخابات اخیر موفق بود.
*در همین دو انتخابات هم صحبت های بسیاری از اثرگذاری روابط محفلی در عملکرد اصلاح طلبان مطرح بود.
بله اما در عمل این محفل های چقدر موثر بودند؟ چند لیست موازی منتشر شد اما کدام یک موفق بود؟ جریان اصلی و مرکزی بر همه فراز و فرود، تندی و کندی ها فائق آمد و در عمل مسیر خود را ادامه داد و نهایتا خردجمعی و تصمیم کلان جریان اصلاحات موفق شد. مصداق این موفقیت نحوه عملکرد شورای شهر تهران در انتخابات شهردار است. به نظر من این مورد خود نشان داد که اگرچه محفل ها و فراکسیون ها نفی نمی شوند اما نظر کلی جریان تعیین کننده است.
حتی خود من انتظار نداشتیم که عملکرد شورای شهر تا این اندازه مورد تایید قرار بگیرد. حتی کسانی که بر نظر اعضای شورا نقد داشتند هم اکنون مایل هستند که انتقادات آن ها را فراموش کنیم. به نظر من معدل رفتار و عملکرد جریان ها اهمیت دارد. انتخاب شهردار تهران نشان داد که اصلاح طلبان محفلی عمل نمی کنند. اتفاقا برخی از دوستان خوشحال بودند که دو رای مخالف داده شده و همه به صورت یکپارچه موافقت نکرده اند . تحلیشان این بود که این دو رای ثابت می کند انتخاب ما ساختگی و نمایشی یا بر مبنای تصمیمات و روابط محفلی نیست.
به اعتقاد من آنچه در وضعیت فعلی سیاست ایران اهمیت دارد سهم روابط محفلی در تصیمات است زیرا نمی توان این روابط را به کلی نادیده گرفت یا انکار کرد. ما در جریان اصلاحات معتقدیم که روابط محفلی سهمی در تصمیم گیری ها ندارد.
- 17
- 3