جواد امام، مديرعامل بنياد باران در واكنش به حمايتهاي يكباره جريان رقيب دولت از روحاني ميگويد كه اگر تاكتيك جرياني هم باشد در شرايط كنوني مفيد است و تاكيد دارد براي عبور از اين بحرانهاي بينالمللي و شرايط داخلي بايد به وحدت رسيد. با اين حال يادآوري ميكند كه اين وحدت با ناديده گرفتن جريان اصلاحات ممكن نيست. او معتقد است كه روحاني تغيير رويكردي نداشته كه حالا رقبا به آن اشاره ميكنند و دليل حمايتهايشان ميدانند؛ البته ميگويد ممكن است اين تغيير رويكرد در پشت پردهها رخ دادهباشد و اصلاحطلبان بياطلاع.
ديروز، روز حمايت منتقدان روحاني از دولت بود. در واقع آنها با پالسهاي مثبت مدتي است كه بر همراهي با دولت تاكيد ميكنند. فارغ از اينكه كنش آنها با توجه به شرايط بحراني بينالمللي و شرايط نامساعد داخلي طبيعي است، به نظر شما اين جريان فكري طي يك حركت تاكتيكي رو به وحدت آورده يا ادعاي آنها پشتوانه قويتري دارد؟
اگر اصولگرايان به اين جمعبندي رسيده باشند كه تهديدي متوجه كشور است و بحراني ايجاد شده و براي عبور از بحران اقتضا ميكند انسجام و وحدتي ميان همه گروهها شكل گيرد كه واقعا بايد به فال نيك گرفت. ولو اينكه تاكتيك جريانشان در حال حاضر اينگونه ايجاب كند. باز هم فكر ميكنم در اين شرايط همراهي ميان همه گروهها و همه جريانها ميتواند مفيد باشد اما اين نبايد فقط در حد يك شعار باقي بماند. اين انسجام بايد عميق و ميان همه باشد تا بتوان از بحران عبور كرد.
در درجه اول بايد تمام صداهاي داخل كشور و تمام افكار و انديشهها را به رسميت بشناسيم. در واقع در راستاي حمايت از دولت بايد بقيه صداها را هم به رسميت بشناسند و مشاركت بدهند. وحدت ملي محقق نميشود تا اينكه از همه ظرفيتهايي كه در اختيار داريم، استفاده كنيم يا حداقل بتوانيم با همه جريانها و گروههاي داخلي به گفتوگو بنشينيم. امام بر «همه با هم» تاكيد داشتند كه تاكيد درست و دقيقي بود؛ واقعا اگر همه با هم نباشيم عبور از اين بحرانها سخت خواهد شد و كشور آسيب خواهد ديد.
در خلال صحبتهاي فعالان سياسي جريان رقيب نكتهاي به چشم ميخورد. آنها معتقدند كه روحاني تغيير رويكرد داشته و اين تغيير رويكرد باعث شده كه آنها نيز جلو بيايند و براي وحدت در راستاي منافع ملي گام بردارند. اغلب هم اشاره آنها به سخنراني آخر روحاني است. آيا شما نيز تغيير رويكردي در روحاني احساس ميكنيد؟
خير. به نظر نميرسد روحاني دست كم در سخنرانيها تغييري كردهباشد. فكر ميكنم حالا كه حركتهاي تصنعي وپشت پرده هدايت شده برخي كنشهاي آنها كه ميخواستند نشان دهند مردم در مقابل دولت قرار گرفتند، برملا شده و حالا باعث شده تغيير رويكرد دادهاند. گرچه بايد بپذيريم عملكرد تيم روحاني قابل دفاع نيست و از لحاظ توانمندي و كارآمدي نقدهايي به آن وارد است.
با اين حال تغيير رويكردي دست كم در ظاهر احساس نميشود مگر اينكه اين تغيير رويكرد در مذاكرات پشت پرده اتفاق افتاده باشد كه ما از آن بياطلاعيم.
به هر حال جريان رقيب روحاني در راه حمايت از او گام گذاشته است و هر جريان سياسي قطعا مطالبات و خواستههاي تعريفشدهاي در قدرت دارد. به نظر شما چقدر اين حمايتها براي گرفتن امتياز از دولت است؟
درست است كه تمام راي و سرمايه اجتماعي روحاني از جريان اصلاحات است اما براي كارگزاران دولت او در اغلب موارد نمايندگان افكار و نگاه اصولگرايانهاند.
در حال حاضر اصلاحطلبان به جهت حمايتهايي كه براي روي كار آمدن روحاني انجام دادند، مسوول پاسخگويي هستند اما نبايد ناديده گرفت كه بيشتر دولتيها از جريان راست انتخاب شدند و در واقع اصلاحطلبان هيچ مشاركتي در كار اجرايي دولت نداشتهاند.
فكر ميكنيد اين حمايتها در نهايت باعث دوري روحاني از حاميان اصلي و نزديكي به رقباي سابق شود؟
حتما اگر روحاني بخواهد به مطالبات اصولگرايان تن دهد و مطالبات اجتماعي مردم به خصوص حاميان و رايدهندگان را ناديده بگيرد اين دوري اتفاق خواهد افتاد و قطعا فاصله بيش از اين خواهد شد. با توجه به اينكه ناكارآمديهاي جدي هم در دولت مشاهده ميشود اين دوگزاره باعث ميشود اصلاحطلبان نتوانند در ادامه مسير همراه روحاني بمانند. تا الان كه مسير انتخاب دولت يك طرفه بوده و اگر بخواهد اين مسير را ادامه دهد قطعا مشكلات بيشتر ميشود. البته من بعيد ميدانم كه روحاني گردش به راست بيشتر از اين داشته باشد.
به هر حال نبايد ناديده گرفت كه اين حمايتها چه واقعي و چه تصنعي لازمه عبور از بحران براي كل جريانات موجود است.
برخي منتقدان دولت معتقدند كه اگر دولت ميخواهد حمايت آنها را داشتهباشد بايد مرزبنديهاي مشخصي با اصلاحطلبان داشته باشد. تحليل شما از اين گزاره چيست؟
البته اين نوع حمايت بيشتر شبيه خط و نشان كشيدن است. دولت برآيند انسجام و راي اصلاحطلبان بوده و نميتوان به دولت گفت اعتبار و رايي كه از اصلاحطلبان گرفتهاي را ناديده بگير و با آنها مرزبندي كن. اگر دنبال وحدت هستيم نبايد و نميتوانيم كه جريان اصلاحات كه جريان كوچكي هم نيست و در انتخابات نشان داده اكثريت است را ناديده بگيريم و با آن مرزبندي كنيم. مگر اين وحدت و انسجام بدون جريان اصلاحات محقق ميشود؟
به هر حال نبايد خيلي هم زود قضاوت كنيم. اميدواريم كه تدبير عاقلانهاي باشد و جريان رقيب دولت هم به اين جمعبندي رسيدهباشد كه براي گذر از مشكلات و مديريت بحران نيازمند انسجام و وحدت واقعي هستيم.
مرجان زهراني
- 23
- 6