هرچه به موسم انتخابات نزدیکتر میشویم فعالیت جریانها و احزاب سیاسی بیشتر و پررنگتر میشود. همان فعالیتی که برخی آن را به فعالیت فصلی تعبیر میکنند. عوامل زیادی در ناکارآمدی و عدم تحزب در کشور دخیل هستند. درواقع پس زمینههایی در باور جامعه به وجود آمده است که موجب شده است احزاب آنچنان که باید و شاید در فرهنگ عمومی جدی گرفته نشوند. به عنوان مثال استفاده از اصطلاح فراجناحی و عدم وابستگی حزبی به عنوان یک ویژگی مثبت در انتخابات خود بیانگر همین باور است. مشکل دیگر، شکل حقوقی حزب در کشور است. در کشورهایی که رابطه حزب و پارلمان کاملا تعریف شده است و احزاب در انتخابات نهادهای منتخب سهم دارند، انگیزه برای فعالیت حزبی بیشتر است.
اختصاص سهمیه به احزاب در قانون احزاب برای حضور در پارلمان و نهادهای دموکراتیک، خود بیشترین انگیزه را به احزاب میدهد که نوع فعالیتشان را اساسا تغییر دهند. اما متاسفانه در کشور ما چنین رویکردی وجود ندارد. علاوه بر مشکلاتی که از بیرون در رابطه با احزاب وجود دارد از منظر درون حزبی نیز آنها با مشکلات متفاوتی نیز روبهرو هستند. یکی از همین مشکلات عدم توانایی احزاب برای معرفی یک فرد به عنوان نماینده خود است. درواقع تاکنون هیچ کدام از جناحهای سیاسی نتوانستهاند فردی را به عنوان نماینده خود در یک جریان و یا گفتوگوی بین حزبی معرفی کنند.
ابوالقاسم رئوفیان، فعال سیاسی و دبیرکل حزب ایران زمین دراینباره معتقد است تا زمانی که تحزب به معنای واقعی شکل نگیرد و احزاب از سوی حاکمیت جدی گرفته نشوند همین روال ادامه دارد.
این فعال سیاسی به «ابتکار» میگوید: این امر به نداشتن روحیه کار جمعی در جامعه برمیگردد. این امر مختص عرصه سیاستورزی و جریانهای سیاسی نیست. ما نوعا روحیه کار جمعیمان ضعیف است. حتی در شرکتهای تعاونی هم چنین بحثی را مشاهده میکنیم. نبود روحیه کار جمعی باعث میشود که ما بیشتر درگیر مسائل و چالشهای درونسازمانی شویم که اینها مانع از رشد کار جمعی است. لذا این را باید به کل کارهای جمعی تعمیم داد.
وی میافزاید: ما در عرصه سیاستورزی و کارهای حزبی تاکنون نتواستهایم به یک سیاست و خطمشی واحد برسیم که این به روحیات فردی ما برمیگردد. درواقع همه ما به دنبال این هستیم که خودمان بیشتر مطرح شویم. برخی مواقع تا زمانی که سیاستهای یک جریان سیاسی در راستای منافع افراد نباشد از آن تمکین نمیکنند. تا زمانی که در جناحهای سیاسی چنین نگاههای منفعتطلبانهای وجود دارد ما نمیتوانیم یک فرد را به عنوان رهبری جریان بپذیریم. منیت مهمترین مانع شکلگیری احزاب کارآمد در ایران است و تا زمانی که این مشکل حل نشود همین روال را در جریانهای سیاسی خواهیم داشت. این خودمحوری در جریانهای سیاسی متاسفانه باعث شده است که مسائل حزبی در درجه دوم اهمیت قرار بگیرند.
دبیرکل حزب ایران زمین تصریح میکند: ما در کشور جریان و جناح سیاسی داریم اما در رسیدن به وحدت همیشه مشکل داشتهایم و وحدتی هم اگر مشاهده میشود صوری است و با یک وحدت محتوایی خیلی فاصله دارد. تا زمانی که در کشور تحزب ایجاد نشود همچنان این روند ادامه دارد. عناصری که جریان را پدید میآورد باید به یک قانون تبدیل شده و همه از آن تبعیت کنند. اما متاسفانه ما در جریانها و جناحهای سیاسی چنین رفتاری را مشاهده نمیکنیم و این روحیه وجود ندارد.
رئوفیان با بیان اینکه ما چهل سال است که کار حزبی را در کشور تمرین میکنیم، میگوید: شهید مطهری به حدی به فعالیت حزبی در کشور تاکید داشت که حتی گفته غیرمسلمانان نیز تا زمانی که مخل امنیت کشور نباشند، میتوانند در کشور حزب داشته باشند. چند نفر از سیاسیون ما در حال حاضر چنین دید و تفکری دارند. احزاب و جریانها نباید در راستای تامین منافع یک دولت مشخص فعالیت کنند اهداف آنها باید تامین منافع ملی باشد. درواقع فلسفه وجود آنها هم همین است.
وی اضافه میکند: دو عامل مهم در نهادینه شدن احزاب در کشور بسیار اثرگذار است. یکی نهاد حاکمیتی است. باید احزاب را متناسب به شانی که قانون اساسی برای آنها درنظر گرفته است حفظ شود. مثلا در بحث توسعه سیاسی، ما نباید بدون کار کارشناسی همینطور به احزاب مجوز بدهیم. یا برعکس آن هم وجود داشته است.
برای مثال، نگاه یک دولت در رابطه با احزاب این بوده است که احزاب باجگیر هستند. دولت دیگر بر توسعه سیاسی تاکید میکند اما فقط توسعه کمی مدنظر قرار گرفته است نه کیفی. دولت دیگر برای اینکه نشان دهد به نقش احزاب اهمیت میدهد خانه احزاب را راهاندازی میکند. با دبیران کل برخی از احزاب دیدار میکنند که باز هم همه جریانهای سیاسی را شامل نمیشود و به گونهای تفاوت قائل میشوند. با اینگونه برخوردها شان احزاب رعایت نمیشود.
وقتی نهادینه میشوند که حاکمیت آنها را جدی بگیرد. من بارها پیشنهاد دادم که همانطور که روز کارگر و یا روز دانشجو این اقشار با رهبر انقلاب دیدار میکنند، یک روزی هم به نام روز احزاب نامگذاری شود و آنها نیز با رهبری دیدار کنند. من خودم قبلا هم گفتهام پیشنهادم این است که در روز ۷ تیر که روز شهادت شهید بهشتی است و جایگاه ویژهای برای احزاب قائل بودند، به روز احزاب و فعالان سیاسی نامگذاری شود. در این روز دبیران کل احزاب سیاسی با مقام معظم رهبری دیدار کنند. اینجا دیگر احزاب احساس میکنند که در جامعه دارای شان و تاثیرگذار هستند.
این فعال سیاسی در ادامه تصریح میکند: علت دیگری که تحزب در کشور جدی گرفته نمیشود به عملکرد خود آنها برمیگردد. یعنی خود احزاب هم بر نقش و میزان تاثیرگذاری خود تردید دارند. همین فعالیتهای فصلی احزاب نیز نمونه دیگر آن است، نباید فعالیت احزاب فقط به موسم انتخابات محدود شود. درست است که بهار فعالیت احزاب انتخابات است اما این یک روی سکه فعالیت احزاب است. روی سکه دیکر فعالیت احزاب در عرصههای مختلف فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است. درست است که احزاب براساس قانون از فعالیت اقتصادی منع شدهاند اما آنها میتوانند اتاق فکر تشکیل بدهند و ایدهپردازی کنند.
- 12
- 4