سه سال پيش وقتي اصولگرايان تصميم گرفتند يكبار براي هميشه به اختلافاتشان پايان دهند و ثابت كنند كه اگر بخواهند ميتوانند به يك نقطه مشترك برسند، خبر تشكيل «جمنا» در رسانههاي اصولگرا آنچنان بازتاب يافت كه كسي فكرش را هم نميكرد، اين تشكيلات با آن كنگره سههزار نفرهاش، خود به بحران اصولگرايان تبديل شود. انتخابات رياستجمهوري با هزاران اما و اگر به پايان رسيد و درنهايت آنچه براي جناح راست باقي ماند، مشتي انتقادات از سازوكار تشكلي بود كه براي وحدت آمده بود اما نتيجه كارش جز اختلاف چيز ديگري به دنبال نداشت. هر چند «جمنا» يا همان جبهه نيروهاي مردمي انقلاب اسلامي با سرعت جايي براي خود در خبرها باز كرد اما پس از پايان انتخابات رياستجمهوري و آشكار شدن اختلافات بر سر عملكرد اين جبهه به همان سرعت افولش آغاز شد تا جايي كه تقريبا به كما رفت و ديگر كمتر خبري از چند و چون فعاليتشان به گوش ميرسيد.
با وزيدن موسم انتخابات مجلس يازدهم اما كمكم «جمنا» هم از آن خواب زمستاني خود بيدار شد تا در اين ميدان رقابت و البته بازار داغ ليدري براي وحدت در جريان اصولگرايي عرض اندامي بكند. در اين زمان خبرهايي از آغاز شدن فعاليت «جمنا» در استانها به گوش رسيد؛ خبري كه شايد چندان ضرب و زوري نداشت اما حداقل از منفعل بودن بهتر بود. طولي نكشيد كه اصولگرايان دست رد بر سينه «جمنا» زدند و از ايجاد تشكلي ديگر با همان ساز و كار سخن گفتند. «جمنا ديگر نام تشكيلات انتخاباتي اصولگرايان نخواهد بود.» اين جملهاي بود كه محمدرضا باهنر همزمان با آغاز فعاليتهاي «شوراي وحدت» كه بعدها به نام «شوراي ائتلاف جريان ارزشي نيروهاي انقلاب اسلامي» يا «شاجا» به فعاليت خود ادامه داد، به زبان آورد.
شايد باهنر واضحتر از اين نميتوانست بگويد تمايلي براي ايفاي نقش «جمنا» وجود ندارد. اين مخالفتها اما به اظهارنظر باهنر ختم نشد و تقريبا تير خلاص را غلامرضا مصباحيمقدم سخنگوي جامعه روحانيت مبارز به سمت «جمنا» شليك كرد. مصباحيمقدم در اظهارنظري كار «جمنا» را تمام شده اعلام كرد. حالا ديگر تقابل ميان حاميان «شاجا» و «جمنا» جديتر ميشد. پس از انتقادهاي مكرر به «جمنا» آن هم از سوي همقطارانش ديگر وقت آن رسيده بود تا مدعيان و حاميان «جمنا» وارد ميدان شوند و از جايگاه آن حمايت كنند. در اين زمان، سپر دفاع به دست نايب رييس «جمنا» افتاد. مهدي چمران كه از حلقه اوليه موسسان اين جبهه بود، در همايش بزرگداشت روز خبرنگار كه توسط «جمنا» برگزار شد، صحبتش را از وحدت اصولگرايان شروع كرد و گفت: «اگر اين وحدت حاصل نشود، ممكن است جهت جامعه تغيير يابد.»
چمران ميگويد: «من معتقد هستم حافظه مردم بهطور كلي حذف نميشود. من هيچگاه كودتاي ۲۸ مرداد و روز ۳۰ تير را فراموش نميكنم. مگر آلزايمر باعث شود كه برخي اتفاقات فراموش شود. اتفاقات ۳-۲ سال اخير را نميتوان فراموش كرد تا جايي كه حتي قهرمان سازش را هم تحريم كردند.»
اما اوج صحبتهاي چمران مربوط به بخشي است كه به صحبت مصباحيمقدم واكنش نشان ميدهد و ميگويد: «عدهاي دوست دارند بگويند كار «جمنا» تمام شده، اين يك موج رسانهاي است و حكم همان كسي را دارد كه شايعه كرد حلوا توزيع ميشود و خودش هم باور كرد.» چمران ادامه ميدهد: «برخي از اين نگرانند كه يك جبهه توانسته از طريق يك سازوكار از پايين به بالا، در مدت كوتاهي فردي را معرفي كند كه در مقابل دولت مستقر، ۱۶ ميليون راي كسب كند.»
او ميگويد: «استمرار اين حركت مهمتر از خود اين حركت است، ممكن است ادامه حيات جمنا براي برخي خطرناك باشد و براي همين است كه ميبينيم اسامي مختلفي از جمله شاجا را در مقابل جمنا مطرح ميكنند.»
حالا ديگر دلخوري جمناييها و اختلافاتشان با حاميان «شاجا» علنيتر ميشود .چمران ميگويد: «با وجود اينكه برخي از ادامه حيات «جمنا» ناراحت هستند، اما ما كار را گستردهتر كردهايم و كاري كرديم كه همه در جبهه مردمي حضور داشته باشند و دست دوستي به همه ميدهيم.»
نكته جالب اما اينجاست كه پس از اظهارات مصباحيمقدم درباره تمام شدن كار «جمنا» و بازتابي كه اين صحبت داشت، موجب شد تا مصباحيمقدم گامي به عقب بردارد و اعلام كند كه از اظهاراتش، برداشت اشتباه شده است؛ بلكه منظور او از اينكه گفته است كار «جمنا» تمام است، درواقع ادغام «جمنا» و «شاجا» بوده است. صحبتي كه نه تنها به دلخوري جمناييها پايان نداد، بلكه همين موضوع هم آنها را به واكنش واداشت تا جايي كه چمران اعلام كرد: «سخناني از اين قبيل كه «جمنا» در شوراي وحدت ادغام شده، درست نيست، كار «جمنا» تازه شروع شده است.» حال به نظر ميرسد شوراي وحدت يا همان «شاجا» كه قرار بود، محلي باشد براي وحدت اصولگرايان، خود به مخل اين وحدت تبديل شده و به جاي آنكه «شاجا» و «جمنا» در يكديگر ادغام شوند، عليه هم صفآرايي كردهاند.
- 16
- 3