در تابستان سال ۱۹۶۹ پس از اینکه «نیل آرمسترانگ»(Neil Armstrong)، «باز آلدرین»(Buzz Aldrin) و «مایکل کالینز»(Michael Collins) یک جهش بزرگ را برای بشریت انجام دادند و برای اولین بار در تاریخ بشر قدم روی خاک فرازمینی گذاشتند، دوباره در فضاپیمای خود جمع شدند و به زمین بازگشتند. «ریچارد نیکسون»(Richard Nixon)، رئیس جمهور وقت آمریکا در حالی به این فضانوردان خوشآمد گفت که آنها در اتاق قرنطینه ماه ناسا حضور داشتند. این اتاق قرنطینه به منظور محافظت از سیاره زمین در برابر هرگونه عامل بیماریزای آخرالزمانی ماه، به طور ویژه ساخته شده بود. از این دیدار، یک عکس مشهور نیز گرفته شد.
اما اکنون و بیش از نیم قرن بعد، پژوهشی که در «دانشگاه جورجتاون»(Georgetown University) انجام شده است، نشان میدهد که این تلاشهای دفاع از سیاره احتمالا بیهوده بودهاند و نیکسون به احتمال زیاد در معرض خطر قرار داشته است.
«داگومار دگروت»(Dagomar Degroot)، پژوهشگر ارشد این پروژه گفت: پروتکل قرنطینه آپولو تا اندازهای که پیشتر ناشناخته بود، احتمالا به مشکلات متعدد مهار آلودگی دچار بوده است که اگر میکروارگانیسمهای قمری واقعا وجود داشتند، احتمالا بیوسفر زمین را در معرض آلودگی قرار میداد.
اگرچه ناسا آن شکست را محاسبه کرده بود اما وجود نداشتن میکروارگانیسمهای قمری، یک شانس بزرگ به شمار میرفت. ناسا از این خطر خبر داشت و میدانست ماه ممکن است میزبان میکروبهای بیگانه باشد که میتوانند زمین را با تخریب زیستی یا تب قمری ویران کنند. چنین تهدیدهای غیر قابل کشفی میتوانند عامل پایان یافتن جهان باشند. با وجود این، دانشمندان از این موضوع نیز خبر داشتند که احتمال وجود حیات میکروبی روی ماه بسیار اندک است.
دگروت استدلال میکند که به رغم هزینه کردن بیش از ۱۰۰ میلیون دلار برای تلاشهای ضد آلودگی در دهه ۱۹۶۰، پروتکل پس از بازگشت ماموریت آپولو مملو از خطاهایی بود که از دید عموم پنهان ماندند. برای مثال، محفظه فلزی براقی که آرمسترانگ و خدمه از آن به بیرون نگاه میکردند، بیشتر جنبه نمایشی داشت.
دهها میلیون نفر به یک مرکز قرنطینه پیشرفته موسوم به «آزمایشگاه دریافت قمری»(LRL) انتقال یافتند که در آنجا برخی از تجهیزات استریلکننده، ترک خورده یا در حال ذوب شدن بودند. لباسهای فضانوردان نیز نشت کرده بودند و همه طرفهای دخیل در ماموریت به زودی متوجه شدند که گرد و غبار ماه همه جا وجود دارد و تمیز کردن آن غیرممکن است.
خود آزمایشگاه نیز نسبتا ناموفق بود زیرا به فضانوردان دستور داده شد که پس از بازگشت، دریچه شاتل خود را در اقیانوس آرام باز کنند تا هرگونه عامل بیماریزا به بیرون سرازیر شود.
اولویتبندی تهدیدها
برای ناسا، همه این اقدامات از یک طراحی بزرگتر سرچشمه میگرفتند. مقامات این آژانس فضایی، از نقصهای پروتکل آگاهی داشتند اما مدتها پیش تشخیص داده بودند که عوامل بیماریزای قمری، یک احتمال دور هستند و اگر به زمین سفر کنند، قرنطینهها به هر حال احتمالا بیفایده و محکوم به شکست خواهند بود.
در عوض، مدیران و مهندسان ناسا زمان خود را به رفع کردن نقصهای فنی اختصاص دادند که احتمال داشت موفقیت آپولو ۱۱ در فضا را به خطر بیندازند. دگروت گفت: آنها توانستند خطراتی را که با احتمال بالا در کمین فضانوردان و ماشینها بودند، به جای خطرات کماحتمال برای جامعه آمریکا اولویتبندی کنند.
این روایت عصر فضا که نشان میدهد دانشمندان از تهدیدات بعید به نفع فاجعههای کمخطر اما محتملتر چشمپوشی کردهاند، در مأموریتهای دهه آینده به مقصد مریخ، مهم به نظر میرسد زیرا کشورها بار دیگر برای پرتاب انسان به یک مقصد مهم که این بار سیاره سرخ است، رقابت میکنند. مریخ یک سرزمین کیهانی است که به مراتب بیشتر از ماه میتواند میزبان حیات بیگانه باشد. پژوهشهای اخیر نشان میدهند که میکروبها ممکن است ۳.۵ میلیارد سال پیش در زیر پوسته مریخ متولد شده و هنوز هم زیر سطح یخی آن مدفون باشند.
دگروت خاطرنشان کرد: فلسفه اساسی تقابل احتمال و بعید بودن، صرف نظر از مقیاس پیامد، اغلب در مورد سه عرصه سلاحهای هستهای، هوش مصنوعی و تغییرات آب و هوایی به کار میرود که با پیشروی به دهه ۲۰۳۰، بیش از هر زمان دیگری پرشور و خطرناک میشوند.
با توجه به اینکه تهدید همیشه در کمین است و آینده ما را در حالت تعلیق نگه میدارد، این پرسش ایجاد میشود که اگر نیروهای بیگانه، زمینیها را نابود نکنند، آیا ما خودمان را نابود خواهیم کرد؟
- 10
- 6