به گزارش سیناپرس،آنها در ادامه مسیری دشوار و گرانقیمت و با ایستادن بر دوش تجربیات مأموریتهای پیشین و استفاده از توان گروه عظیمی از مدیران، مهندسان، دانشمندان و اتکا به اراده سیاسی و مالی و حمایت مردمی، قدم درراه فتح ماه نهادند.
زمانی که آرمسترانگ هدایت بخش فرود ماه نشین را بر عهده گرفت لحظاتی مهم و تعیینکننده در تاریخ بشر رقم میخورد. در همان لحظاتی که به دلیل ناهموار بودن محل از پیش تعیینشده برای فرود آرمسترانگ ناچار شد تا هدایت دستی فرود را بر عهده بگیرد و تقریباً تا آخرین قطرات سوخت مجاز برای فرود را مصرف کند تا مهنورد را بهسلامت بر ماه بنشاند، ممکن بود تقدیر برنامههای فضایی بهگونهای دیگر رقم بخورد.
آرمسترانگ و دقایقی پس از او باز آلدرین قدم بر ماه گذاشتند. در پی آنها ۶ مأموریت سرنشین دار دیگر عازم ماه شد که بهغیراز یکی همه آنها موفق شدند دو فضانورد را روی ماه فرود آورند.
سفر به ماه چنان رویداد بزرگی بود که مرزهای جغرافیایی را در هم شکست. داستان مسافران ماه اگرچه داستان موفقیت آمریکایی است اما به دلیل تجلی روحیه کاوشگری که در نهاد انسانها، فارغ از مرزهای سیاسی نهادینهشده است به داستانی برای بشریت بدل شد.
ما بودیم که به ماه رفتیم و ماه را فتح کردیم. آرمسترانگ به نمادی از قهرمانی انسان بدل شد که در راه سختترین چالشها میتواند به موفقیت برسد.
به همین دلیل بود که فرود آرمسترانگ را نهتنها در ایالاتمتحده که در اینسوی جهان و ازجمله در کشور ما، مردم بهطور مستقیم تماشا کردند. به همین دلیل بود که وقتی آپولو ۱۳ درراه ماه با مشکل مواجه شد از راهبان بودایی گرفته تا پاپ در میانه میدان سنت پیتر تا مسلمانانی در مناطق دورافتاده ایران دست به دعا برداشتند.
اکنون قریب به نیمقرن از آن تاریخ میگذرد. هنوز ماه، تنها و آخرین قلمرویی است که انسان توانسته قدم بر آن بگذارد. از بین رفتن اراده سیاسی و حمایت مالی و توجه عمومی کافی بود تا رویاهای شیرینی که با فرود آمدن «عقاب» بر ماه، در دل مردمان آیندهنگر ایجادشده بود، رنگ واقعیت به خود نگیرد.
اکنون برخلاف انتظار آن روزها، نه خبری از شهرکهای روی ماه است، نه المپیک هزاره روی این قمر برگزارشده است نه توانستهایم بر مریخ انسانی را فرود آوریم و نه سرعت کاوشهای فضایی و علمی ما آنگونه بود که میاندیشیدیم.
۴۸ سال پیش، نیل آرمسترانگ، باز آلدرین و مایکل کالینز عازم سفری شدند که تاکنون ماجراجویانهترین سفر نسل بشر به شمار میرود.
بااینوجود هنوز فتح ماه نقطه عطفی در تاریخ ما است.
چرا باید نیمقرن بعد به آن فرود تاریخی بیندیشیم و چرا باید «هوا کردن آپولو» هنوز برای ما مهم باشد؟
یکسوی داستان، آشکار شدن توان انسان است. اگر اراده لازم وجود داشته باشد، اگر منابع لازم تأمین شود و اگر مدیریتی دقیق به کار گرفته شود. میتوان غیرممکنی را تحقق بخشید. داستان سفر به ماه تنها داستان سفر به قمر زمین نیست. داستان چگونگی تبدیل کردن رویایی جسورانه به واقعیت است. این روزها وقتی با فناوریهای رشد یافته مدرن به آن تاریخ برمیگردیم برای ما باورکردنی نیست که در آن زمان با چنان فناوری ابتدایی توانستیم چنان کاری را به انجام برسانیم.
برنامه آپولو دربردارنده درسهای مهمی است که هر شخص یا سازمان یا کشوری که بخواهد ابَرپروژه ای جسورانه را – در هر زمینهای – به نتیجه برساند باید به آنها توجه کند.
از بخشهای مهندسی و توسعه فناوری و برنامهریزی دقیق و مرحلهبهمرحله گرفته تا مدیریت پروژه و آمادهسازی افکار عمومی و بخشهای ترویجی و سعی در حل مسائل پیشبینینشده و با امکانات محدود، همگی مواردی است که در هر پروژه عظیم دیگری باید در نظر گرفته شود.
از سوی دیگر این مأموریت تاریخی، به همراه خود داستان مهم و شاید غیرمنتظرهای را به وجود آورد.
هنوز بعد از قریب به نیمقرن از آن تاریخ جمع بسیار بزرگی از مردم جهان تصور میکنند چنین مأموریتی هرگز اتفاق نیفتاده است. هزار و یک دلیل میآورند که انجام این مأموریت غیرممکن بوده است که البته به همه آن موارد جوابهای دقیق و علمی و فنی دادهشده است. بااینوجود هنوز این توهم توطئه به حیات خود ادامه میدهد.
اینکه چنان مأموریت عظیم و آشکاری با چنین انکارگرایی متعصبانهای مواجه میشود بهخودیخود خبر از روندهایی در جامعه معاصر میدهد که باید به آن توجه شود. نکتهای مهم که بهخصوص برای ارتباطگران و مروجان و در مرحلهای مهمتر برای جامعه علمی میتواند زنگ خطری از فاصله و شکاف عمیقی باشد که میان علم و مردم وجود دارد.
اکنون بار دیگر انسان عزم برداشتن گامهایی مهم به مقصد فضا کرده است. این بار هدف سیاره سرخ و مریخ است؛ اما درسهای ماه هنوز برای ما مهم است. آنچه در طی سفر به ماه اتفاق افتاد و آنچه باعث شد تا بعد از آپولو ۱۷ آن را فراموش کنیم و هرگز به ماه برنگردیم، میتواند برای سفرهای گران و دشوار آینده به فضا بار دیگر برای ما آموزنده باشد.
- 14
- 6