اشمیت (Schmidt) مدیر موسسه گوردار ناسا (nasa’s Goddard Institute) است که مطالعات مرتبط با علوم فضایی را انجام میدهد. این مرکز از سال گذشته اقدام به بررسی موضوع گرمایش جهانی کرده و تلاش میکند دریابد آیا روند صنعتی شدن تمدنهای یک سیاره میتواند منجر به تغییرات اقلیمی آن سیاره شود یا نه؟
یکی از نظریات مطرحشده درزمینهٔ فوق، این است که آیا صرفاً ما تنها تمدنی هستیم که روی زمین وجود داشتهایم یا اینکه تمدنهای دیگری نیز پیش از انسان روی زمین زندگی کرده بودند؟ منظور از این موضوع، گروههای انسانی نابودشده در طول تاریخ نیست بلکه در این نظریه بهجای بررسی تمدنهای چند هزارساله، به حوزه زمانی بین دهها تا صدها میلیون سال پیشپرداخته میشود که موضوع را پیچیدهتر کرده و تقریباً شواهدی از آن دوران در دست نداریم.
استفاده گسترده از کودهای کشاورزی برای تغذیه ۷ میلیارد انسان به این معنی است که ما جریان نیتروژن سیاره خود را به سمت تولید مواد غذایی هدایت میکنیم. محققان آینده باید این تغییرات را در ویژگیهای نیتروژن نشان دهند که در رسوبات دوران ما وجود داشته باشد. به همین ترتیب، عطش و علاقه بیوقفه ما برای استخراج عناصر نادر معدنی زمین که در جغرافیای الکترونیکی استفاده میشود. از سوی دیگر ایجاد و استفاده از آستروئیدهای مصنوعی ما هماکنون فراگیر بوده است که میتواند ۱۰ میلیون سال بعد در حوزههای زمینشناسی قابلتشخیص باشد.
زمانی که صحبت از یک تمدن صنعتی میشود، مواردی مانند شهرها، جادهها و کارخانهها به ذهن آمده و شواهد زمینشناسی در این حوزه حداکثر میتواند شواهد دوره کواترنری (Quaternary) را پوشش دهد که متعلق به ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار سال پیش است. برای نمونه قدیمیترین چشمانداز فعلی زمین را میتوان صحرای نگو (Negev Desert) محسوب کرد که تنها ۱ میلیون و ۸۰۰ هزار سال پیشینه دارد و دورههای قدیمیتر از آن را تنها میتوان با بررسی ساختار لایههای زمین و سنگها و صخرهها مطالعه کرد.
زمانی که ما از این دوران حرف میزنیم، دیگر حوزه بررسی ما به تمدن انسانی مرتبط نیست زیرا گونه امروزی انسان هوشمند یا هوموساپیسنس (Homo sapiens ) حدود سیصد هزار سال پیش روی زمین ظاهر شدند. (البته پیش از آن گونههای دیگری از انسانها مانند انسانهای راستقامت، هوموهابیلیس، نئاندرتال و پیش از آنها نیز در حدود سه میلیون سال پیش انساننماهایی مانند آسترالوپیتیکوس ها در زمین زندگی میکردند.) پیشازاین نظریات متعددی در این رابطه ارائهشده بود که از آن جمله میتوان به خزندگان هوشمند اشاره کرد.
بهاینترتیب باید این سؤال را طرح کرد که آیا پژوهشگران قادر به کشف شواهدی از گونههای باستانی هستند که تمدنهای کوتاهمدت صنعتی بناکرده و پیش از انسان زندگی میکردند؟ برای مثال ممکن است گروهی از پستانداران در دوره پالئوسن (Paleocene) یعنی شصت میلیون سال پیش برای خود تمدنی روی زمین داشتهاند. ما فسیلهایی از این دوره به دستاوردهایم اما بخشی کوچک از یک زندگی که فسیلشده است همیشه منحصربهفرد بوده و بسته به زمان و زیستگاه بسیار متفاوت است.
باید در نظر داشت که اگر یک دوره تمدن احتمالی باستانی برای تنها ده هزار سال روی زمین وجود داشت، این تمدن باید حدود ۵۰۰ برابر بیشتر از تمدن صنعتی امروزی ما بقا یافته باشد. طبیعتاً تمامی شواهد و مدارک مستقیم مرتبط با این تمدن در طول این مدتزمان طولانی از بین رفتهاند اما کدام بخش از این شواهد میتواند هنوز باقیمانده باشد؟ بهترین روش برای پاسخ به این سؤال، بررسی این مسئله است که ما انسانها در صورت نابودی تمدن خود، چه مواردی را باقی خواهیم گذاشت؟
اکنونکه تمدن صنعتی ما واقعاً جهانی شده است، فعالیت جمعی بشریت مجموعهای از آثار را نشان میدهد که توسط دانشمندان صد میلیون سال آینده قابلشناسایی است. برای مثال، استفاده گسترده از کودهای کشاورزی برای تغذیه ۷ میلیارد انسان به این معنی است که ما جریان نیتروژن سیاره خود را به سمت تولید مواد غذایی هدایت میکنیم. محققان آینده باید این تغییرات را در ویژگیهای نیتروژن نشان دهند که در رسوبات دوران ما وجود داشته باشد. به همین ترتیب، عطش و علاقه بیوقفه ما برای استخراج عناصر نادر معدنی زمین که در جغرافیای الکترونیکی استفاده میشود. از سوی دیگر ایجاد و استفاده از آستروئیدهای مصنوعی ما هماکنون فراگیر بوده است که میتواند ده میلیون سال بعد در حوزههای زمینشناسی قابلتشخیص باشد.
یکی دیگر از نشانههایی که انسان امروزی در جهان از خود باقی میگذارد،پلاستیک است. مطالعات نشان داده است که مقدار بالایی از لکههای دریایی پلاستیک در همهجا از سواحل حوضههای آبریز و حتی در قطب شمال ذخیره میشود. این پلاستیکها در طول زمان تبدیل به ذرات میکروسکوپی شده و در بستر دریاها تهنشین شده و لایهای ویژه را تشکیل خواهند داد.
شواهد علمی نشان میدهد که پنجاه وشش میلیون سال پیش، زمین تجربه دورهای موسوم به Paleocene-Eocene Thermal Maximum را داشت که در طول این دوران دمای متوسط این سیاره تا ۱۵ درجه فارنهایت بالاتر ازآنچه امروز تجربه میکنیم، بیشتر شده بود.در این زمان کره زمین تقریباً بدون یخ بوده و حتی قطبها نیز هوایی مناسب داشتند. پژوهشگران در مطالعات لایههای این دوران قادر به مشاهده ایزوتوپهای اکسیژن و کربن بهنوعی هستند که دقیقاً در دوره انسانی فعلی در حال ایجاد شدن است. البته این تنها مورد قابل استناد نبوده و شواهد دیگری نیز برای این فرضیه وجود دارد. برای نمونه ما میدانیم که چند میلیون سال پسازاین دوره گرمایش غیرطبیعی زمین، لایههای با منشأ عجیب و نامشخص در زمین ایجادشده و این مسئله منجر شد که در دوران کرتاسه (Cretaceous) برای دورهای طولانی شاهد وجود دریاهایی بدون اکسیژن باشیم.
آیا این رویدادها نشانگر وجود تمدنهای غیرانسانی صنعتی است؟ پاسخ تقریباً قطعی به این پرسش، منفی است زیرا شواهدی وجود دارد که نشان میدهد احتمالاً این دوره گرمایش باستانی به دلیل انتشار گسترده فسفر در هوا باشد. از سوی دیگر دورههای زمینشناسی ایجاب میکند که دیاکسید کربن سیاره زمین بهاندازه زیادی بالاتر از میزان امروز باشد، اما هرگز در تاریخ چند میلیارد ساله این سیاره کربن خورشیدی زیادی ناپدید نشده است.
بنابراین شمارهای ایزوتوپی که ما در موارد مستند زمینشناسی مشاهده میکنیم، ممکن است بهاندازه کافی برای اثبات این نظریه نباشند. هرچند این مسئله نیز میتواند از سوی مدافعان این تئوری مطرح شود که در صورت کوتاه بودن زمان این تمدن صنعتی، میتوان آن را با شرایط کشفشده تطبیق داد. درهرحال این سؤال همچنان در ذهن دانشمندان و بسیاری از دیگر انسانها همچنان باقی خواهد ماند که آیا ما تنها تمدن هوشمند روی زمین هستیم یا پیش از انسان، تمدنهای دیگری وجود داشتهاند. احتمالاً برای کشف پاسخ این سؤال باید همچنان منتظر ماند.
ترجمه: احسان محمدحسینی
- 11
- 1