بهتر است به دور از حاشیه و مقدمهچینی، سر اصل مطلب برویم. تهران حال خوشی ندارد و از آن بدتر عدهای که قرار بوده و هست پایتخت را مدیریت کنند، کمر همت بستهاند تا پس از اتمام دوره مسوولیت خود جز زخم بر تن این شهر فرسوده، چیزی باقی نگذارند.
زاکانی که بدون تجربه و دانش لازم برای هدایت یک ابرشهر به لطف پاسکاری وعدههای فضایی در مناظرات انتخاباتی اصولگرایان، سهمی بزرگ از سفره تیم برنده برداشته، امروز روی ذهن و روان شهروندان تهرانی رژه میرود.
جنجال و درگیری پارک قیطریه هنوز نخوابیده که نصب دیوارهای آبی و سفید فلزی در پارک لاله دوباره حساسیت شهروندان را برانگیخته است؛ دیوارهایی که به گفته رییس شورای شهر تهران برای ساخت مراکز فرهنگی علم شدهاند!
چمران گفته بعد از جشن خیابانی عید فطر به این نتیجه رسیدیم که مرکز شهر تهران نیاز به ساختمان فرهنگی دارد! و اکنون انتخاب شهرداری کجاست؟ پارک لاله! ریه تنفسی پایتخت که بیش از ۵۰سال است در حافظه تصویری شهروندان تهرانی نقشی بیبدیل دارد. پارکی که میزبان دو موزه، یک بازارچه، زمینهای بازی متعدد، مسجد، امکانات رفاهی و البته درختان کهنسال ارزشمندی است.
حال چرا شهرداری با توجه به جنجال پارک قیطریه دوباره روی یکی از خاطرهانگیزترین بوستانهای تهران دست گذاشته؟ اصرار زاکانی برای تولید جنجال چیست؟
اگر اخبار را دنبال میکنید بهطور حتم از قرارداد ۲میلیارد یورویی زاکانی با چینیها باخبر هستید؛ قراردادی که باوجود مخالفت یا حتی بیخبری اعضای شورای شهر تماما اصولگرای تهران، توسط شهردار اصولگرای پایتخت با طرف چینی بسته شده است، اما مفاد قرارداد چیست؟ نمیدانیم!
مسوولان شهرداری گفتهاند افشای مفاد قرارداد تازه زاکانی با طرف چینی، مشکلات امنیتی دارد. چطور ممکن است خرید اتوبوس و تاکسیبرقی برای کشور اشکال امنیتی ایجاد کند؟
ممکن است با این توضیح که تحریمهای بینالمللی دست کشور را برای بستن قرارداد با شرکتهای خارجی بسته، دوباره قصه حسینکرد شبستری بخوانند! اما شهروندان تهرانی که پول این قرارداد از مالیات آنها پرداخت شده باید بدانند این رقم هنگفت قرار است به چه کسی پرداخت شود؟ شرکت چینی چطور انتخاب شده و زاکانی بر چه معیاری این وسایل نقلیه را خریداری کرده است؟
کنجکاوی رسانهها و شهروندان اما بیفایده است. در عوض شهردار هر روز نقشه تهران را باز میکند و تبرش را بر گلوی یکی از پارکهای پایتخت میساباند. زاکانی که نشان داده حتی با اعضای شورایشهر هم مشورت نمیکند، تهران را شبیه ملک شخصیاش میبیند. هروقت که بخواهد، بدون توجه به رفتوآمد و زندگی مردم جشن خیابانی برگزار میکند. اگر هوس کند، درختان پارک را برای ساختن مرکز فرهنگی قلعوقمع میکند و آنطور که صلاح بداند پول مملکت را برای اشتغالزایی چینیها خرج میکند!
همه چیز شبیه یک بازی است. وقتی مسوولی نتواند عملکردی قابلقبول ارائه دهد، نیاز به جنجال دارد؛ جنجالی که هر روز ذهن و روان مردم را تحت تاثیر قرار دهد. در ادامه ماجراهای پارک لاله، مدیر سازمان پارکهای تهران گفته، این حصارکشی برای ایجاد کارگاهی در خصوص تعمیرات و نگهداشت پارک ایجاد شده است!
از چه زمانی کاشت و هرس نهال به راهاندازی کارگاه ساختمانی نیاز دارد؟ اگر واقعا این ماجرا حقیقت دارد، گفتههای رییس ۸۳ساله شورایشهر تهران چه میشود؟
همه آنچه اتفاق افتاده و میافتد، در نهایت به ضرر شهر تهران و شهروندان است. زاکانی دیر یا زود از شهرداری پایتخت میرود. همانطور که محمدباقر قالیباف و محمود احمدینژاد رفتند. آنچه باقی میماند پایتختی است که با فوران جمعیت، مشکلات متعددی چون ترافیک و آلودگی هوا، سرانه پایین فضای سبز و… دستبهگریبان است.
محمد تاج/جهان صنعت
- 16
- 2