مشهد بعد از تهران در مؤلفههاي مثبت و منفي زيادي رتبه دوم را دارد. اگر برج ميلاد ندارند، تاکسي تلفنيهايي دارند که در کوتاهترين زمان با قيمتي منصفانه سرميرسند. جاذبههاي شهر مشهد بهجز حرم رضوي انگشتشمارند و در اين سالها جاذبه جديدي جز مراکز خريد به آن اضافه نشده است. اين شهر در رقابت با تهران رکورددار حاشيهنشيني، اعتياد، فروش مواد مخدر، طلاق، زنان خياباني و... با آهنگ و آژيري قرمز شده است اين را آمارهاي رسمي ميگويند. عملکرد شهرداران مشهد در چند دهه گذشته در کالبد فرسوده و چندقشري آن بهقدری منفي است که ديگر جاي سؤال باقي نميگذارد و درست به همين دلايل در سالهاي گذشته نام مشهد با بسياري از آسيبهاي اجتماعي همراه شده است.
شهرداران مشهد در اين سالها با پرداختن به زيرساختهاي شهري و حوزههاي حملونقل و بهویژه فروش تراکم و مجوز براي ساخت مراکر خريد بزرگ که اتفاقا کمبود منابع مالي را جبران ميکند، بيشتر و بيشتر از اين آسيبها غافل ماندهاند؛ بهویژه که در دوره قبلي و فعلي مديريت شهري مشهد دو جريان سياسي بر شهر تسلط داشته و دارند و اين گرايش سياسي روي بسياري از تصميمات و اتفاقات در شهر، مستقيم و غيرمستقيم اثرگذار است حتي اگر شهرداري مثل تقيزادهخامسي با خاستگاه سياسي باسابقهاي که دارد در گفتوگوي خود با «شرق» بگويد در کارش سياسي نگاه نميکند. اگر تهران در دورهاي با دوربرگردان و در دورهاي با تونل و بزرگراه انباشته شد، مشهد هم زماني با تونل و بزرگراه و زماني با مرکزخريد و هتل انباشته شد و حالا هر دو شهر که جزء فتوحات انتخابات شوراهاي اصلاحطلبان هستند، منتظر تصميمات شهرداران امروزشان هستند.
از قضا گفتوگویي با قاسم تقيزادهخامسي، شهردار صريحاللهجه مشهدي شهر مشهد، درست در روز و ساعتي انجام شد که اولين تجمعات اعتراضي به گراني در ميدان شهدا –يعني محل استقرار شهرداري و شوراي شهر مشهد– رخ داد. قبل از شروع گفتوگو صداي شعارها شهردار را به کنار پنجره اتاق مشرف به ميدان برد اما هم او به گفته خودش به اين صحنهها عادت داشت و هم هنوز جمعيت زياد نبودند.
در شروع صحبتش گفت: «اينجا را هايد پارک کردهايم و گفتهايم همينجا هر وقت خواستند تجمع کنند و در شهر پراکنده نشوند. مسئلهشان هم «نه به گراني است» شعارشان را ميدهند و ميروند». اما اين شرايط تجمع و نظر تقيزادهخامسي در ادامه تغيير کرد.
مشروح اين گفتوگو را در ادامه بخوانيد.
شهرداران مشهد در سالهاي گذشته هر کدام نوعي تعامل و سازش را با آستان قدس رضوي داشتهاند و روابط مشترکشان اينطور پيش رفته و متناسب با همين مناسبات شهر مشهد تغييراتي را داشته است. تعامل شما با آستان از چه نوع است؟
بيش از نيمي از اراضي در مشهد متعلق به آستان قدس رضوي است و آستان هم هيچوقت هيچ زميني را به کسي نميفروشد يا واگذار نميکند مگر در مواردي که اجارههاي بلندمدت ميدهد. بنابراين هر مدير و شهرداري، بهخصوص مديراني که بومي مشهد هستند و فضا را ميشناسند، بايد آستان را به عنوان مجموعهاي که ظرفيتي بزرگ در شهر دارد، بشناسند و قبول کنند. اين مسئله هم هيچ ارتباطي با سياست ندارد. درست مثل اينکه مجموعهاي ثروتمند و داراي ظرفيت در هر شهر ديگري به شهرداري مراجعه ميکند و ميگويد ما قصد همکاري و سرمايهگذاري داريم.
يعني شما به آستان قدس مانند يک سرمايهگذار نگاه ميکنيد، نه آستان قدس؟
بله. استقبال كرده و فرش قرمز هم پهن ميکنيم. من قطعا با اين چشم به آستان نگاه ندارم و تأکيدم اين است که چنين ظرفيتي وجود دارد و ميتواند در جهت بهترشدن زندگي مردم استفاده شود و بنابراین با آن تعامل و گفتوگو ميکنم.
يعني با آن ديدگاه که چنين توجه و همکاريای ميتواند غلبه آستان بر شهر مشهد را بيشتر کند، نگاه نميکنيد؟ يعني تا وقتي سود ميرسانند همکاري ميکنيد؟
حداقل در دوره من سلطهاي وجود ندارد.
ولي در عمل اين شرايط وجود دارد و ادامه مييابد!
به نظر من اينطور نيست. من هفت سال اينجا معاون استاندار بودم و اينجا زندگي کردم و تمام تهديدها و فرصتهاي شهر را ميشناسم و ميتوانم تصميمي را بگيرم که براي شهر ظرفيت جديد ايجاد ميکند. در اين مدت کوتاه هم انصافا تعامل خوبي با آستان داشتهايم و هر ١٠ روز يک بار درباره مسائل مشترک صحبت ميکنيم.
جلسات دائمي درباره همه مسائل اقتصادي و سياسي و اجتماعي؟ گويا اقداماتي در زمينه آسيبهاي اجتماعي هم دارند.
مسائل اقتصادي؛ چون غير مسائل اقتصادي موضوعي نداريم. درباره اقدامات اجتماعي هم مثل همه گروههاي مردمي و مستقل اقداماتي دارند و ما هم در همه آن موضوعات به آنها کمک ميکنيم.
حرفتان براي من ملموس نيست، اينکه با آستان صد درصد مانند ارگاني مستقل رفتار کنيد و به شرايط و دامنه اشرافش توجهي نداشته باشيد؟
براي ما فرقي ندارد. افراد و گروههاي زيادي هستند که در زمينه آسيبهاي اجتماعي به ما مراجعه ميکنند که مثلا خانه بسازند، ما به همه آنها و آستان کمک ميکنيم.
يعني هيچ شرايط ويژه يا تخفيف يا سفارشي ندارند؟
تخفيفي وجود ندارد، اما شرايط براي گروههاي غير از آستان سختتر است، چراکه آستان امکانات و پول بيشتري دارد و با ما کنار هم ميآيد، ولي گروههای مردمي و نهادها مشکلات بيشتري دارند و ما تخفيفهاي بيشتري ميدهيم. اينکه آستان بيمارستان يا مراکز اقامتي براي اقشار کمدرآمد ميسازد قابل استقبال نيست؟ اتفاقا بايد بگويم که آستان قدس از معدود مراکزي است که کارش را قانوني انجام ميدهد.
پس ميتوانيم بگویيم جاي سرمايهگذاراني را که بايد در مشهد باشند و نيستند، پر کرده است؟
بله. قبلا همينطور بوده و حالا هم همينطور است و اقدامات قبلي ادامه دارد. به نظر تعاملات خوبي در جريان است.
يکي از اشکالاتي که از سوي وزارت مسکن و شهرسازي در دولت يازدهم درباره شهردار سابق مشهد گفته شد، همکاري براي ساخت تعداد زيادي از مالها و مراکز تجاري بود که تخلفاتي هم داشتند. تخلفات را قبول داريد؟ روندي که ميگوييد ادامه پيدا ميکند، شامل اين مالسازيها هم ميشود؟
چنين موضوعي نبوده و بسياري از اين ساختوسازها مربوط به محدوده اطراف حرم ميشود که به من مربوط نيست. در مشهد، آستان قدس هر کاري را انجام داده با نظر و مصوبه کميسيون ماده پنج بوده و اقدامي قانوني بوده است، اما اينکه شهردار وقت روي برخي موارد تخلف يا اشتباه داشته و نبايد اقدام ميکرده مسئله ديگري است و موضوع ما نبودند.
از اين جهت پرسيدم که بخشي از اين همکاريهاي اقتصادي، ساخت همين مراکز خريد و هتلها بوده و هستند.
همه اين موارد مجوز دارند و مانند هر بخش خصوصي ديگري کارشان را شروع کردهاند. حرف من اين است که آستان قدس از همه قانونيتر عمل ميکند، چراکه در اين امور اقتصادي تجربه دارد و با رفتوآمد شهرداران برنامههايش هم تغيير نميکند.
(در اين بخش از گفتوگو شعارها و ادامه حضور تجمعکنندگان پنجشنبه هفتم دي در مقابل شهرداري در ميدان شهدا بحث ما را چند بار قطع ميکند. تماسهاي شهردار و حضورش در کنار پنجره ادامه دارد).
پس در دوره شما اين روند اقتصادي و از جمله مالسازيها ادامه خواهد داشت؟
اينکه من چه خواهم کرد موضوع ديگري است. موضوع اين است که سه سال است طرح جامع شهر مشهد تصويب و ابلاغ شده، اما آن را اجرا نکردهاند و نگه داشته بودند و ميگفتند قبول ندارند، اما من که آمدم ابلاغ کردم.
اشکالش چه بود که ابلاغ نميکردند؟
خب ديگر همين کارها را در آن نميتوانستند انجام دهند و در واقع من دست خودم را بستم. در اين طرح تمام پهنهبنديها و جزئيات از جمله بلندمرتبهسازيها مشخص است و براساس آن اقدام ميکنيم.
در اين طرح جامع وضعيت تجاريسازي و بلندمرتبهها چطور است؟
همه مسائل ديده شده و تا من هستم به آن عمل ميکنم.
گرايش سياسي و خاستگاهي که به جريان کارگزاران نزديک است و شما همه به آنها نزديک هستيد، اين برنامه پايهاي که تهران بايد گران شود و پول آن از مردم گرفته شود از زمان آقاي کرباسچي تا امروز بوده و حالا علني و غيرعلني در دستور کار قرار گرفته است. به نظر ميرسد کمبود منابع مالي و اين ديدگاه سياسي- اقتصادي شما را هم به اين سو ميبرد؛ اينطور است؟
راه ديگري وجود ندارد، يا بايد تراکمفروشي کنيم يا بايد درآمد پايدار درست کنيم. البته من با اين روند، آن هم با شيبي کند، موافق هستم و نه شيبي تند که همهچيز را به هم بريزيم؛ مثلا درصدي حدود ٢٥ درصد را بگذاريم.
همين درصد هم روي عوارض يا خدمات درخور توجه است. بهویژه که دولت براي سالهاي آينده برنامههاي نگرانکنندهاي دارد!
قبول دارم، اما راه ديگري نداريم وگرنه اين شرايط عدم تعادل در اداره درآمد و هزينه شهر بدتر ميشود.
پيشبيني شما از افزايش اخذ عوارض در کدام بخشهاست؟ حملونقل يا ساختوساز؟
فرق ندارد؛ از نظر ما هر که بامش بيش برفش بيشتر. هرکس بيشتر استفاده کند بايد بيشتر پول بدهد.
در اين ميان به موضوع عدالت اجتماعي توجه کردهايد؟
حرف من هم مصداق همين عدالت اجتماعي است.
يکي از مسائلي که در دوره آقاي صولت مرتضوي، شهردار قبلي مشهد، زمينه اختلاف را به وجود آورد، مخالفت او با ورود کارشناسان ديوان محاسبات بود و اينکه در عملکرد مالي شفافيت وجود ندارد. ميخواهم بدانم حسابهاي مالي شهرداري که شما تحويل گرفتيد عدم شفافيت داشت يا نه؟
من کلا به گذشته نميپردازم. همه آنچه را تحويل گرفتهام ثبت كرده و به آنهايي که بايد بگويم گفتهام.
نميتوانيد بگویيد از نظر مالي مطلوب، قابلقبول يا قابل رد بوده است يا نه؟
از نظر من هر شهرداري در دوره خودش تصميماتي ميگيرد که چون مصوبه قانوني داشته و آن قوانين را شورايي که مردم انتخاب کردهاند، تصويب کرده پذیرفتنی است و مردم هم بايد دست آخر نتيجه اين انتخابشان را ببينند. همين حالا در شهرداري مشهد حدود هفت هزار ميليارد تومان بدهي بانکي و حدود هزار ميليارد بدهي پيمانکاران است. اينها عددهايی جدي هستند که نوبت سررسيدشان رسيده و بايد پرداخت کنيم؛ اما در مجموع بايد گفت شهرداريها هم مثل کل کشور در چهار سال اخير، وضعيت خوبي نداشتهاند و شرايط ساختوساز و صدور پروانه و بسياري از اتفاقات زمينه تصميماتي را فراهم کرده است. در عين حال بايد بگويم که موضوع حسابرسي در شهرداري تهران فارغ از موضوع ورود کارشناسان ديوان محاسبات بوده و همه حسابرسيهاي شهرداري مشهد بهموقع انجام شده است. موضوع اختلاف ديوان محاسبات با همه شهرداريهاست و شهرداريها معتقدند که ديوان محاسبات نبايد وارد شهرداريها شود؛ مگر اينكه شهرداري اعتبار دولتي داشته باشد که اينگونه نيست. اين موضوع هميشه محل مناقشه بوده و همين حالا هم محل اختلاف ماست.
پس ميگويد که حسابهاي مالي شهرداري مشهد شفافيت داشته و مطلوب بوده است؟
من از اين لحاظ انصافا مشکلي نديدم. اما اينکه چطور مديريت شده، حرف ديگري است. من نقطه ابهامي نديدم اما با بدهي سنگيني مواجه هستم که به من تحميل شده است.
اين بدهي خودش دليلي بر آشفتگي مالي نيست؟ مثلا هزينههاي فاقد سند داشتهاند؟
اين را ديگر صاحبنظرها بگويند.
چند هزار ميليارد بدهي قابل توجه است!
بالاخره مترو ساختهاند.
يکي از آسيبهاي جدي در مشهد که از دهههاي گذشته تاکنون وجود داشته و همچنان در شرايط بحران است، حاشيهنشيني است. حاشيهنشيني که بارها زمينه آسيبها و اتفاقات ناگوار را هم فراهم كرده است و به نظر، شهرداري مشهد در همه اين سالها برنامهاي براي آن نداشته، شما هم برنامهاي نداريد؟
حاشيهنشيني در مشهد حادتر از همه شهرهاست و تقريبا يکسوم جمعيت در حاشيه شهر هستند. مسئله مهم اين است که با ابلاغ طرح جامع شهر مشهد ديگر حاشيه نخواهيم داشت و همه آنها داخل شهر محسوب ميشوند و بايد براي آنها فکري کنيم. خوشبختانه دولت تصميم خوبي گرفته تا در همين دولت دوازدهم، موضوع بافت فرسوده و بافت متراکم حاشيه را در دستور کار قرار دهد و در جلسات مشترک اخيرم با معاون اول رئيسجمهور تأکيد شد که مشهد جزء اولويتهاست.
شامل چه اقداماتي ميشود؟
به آقاي اکبر ترکان حکم دادهاند تا شرايط را بررسي کنند تا حداقل به وضعيت حواشي پرآسيب در همه شهرها از جمله مشهد بپردازند. اين اتفاق خوبي است و من هم خواستهام تا مسائل مشهد را که شامل نوسازي، بازپيرايي و بازسازي و نيز اختصاص تأسيسات شهري ميشود، با حساسيت بيشتري مورد توجه قرار دهند. در عين حال شهرداري مشهد براي مناطق حاشيهاي اقدامات ديگري هم دارد و تمرکز ما بيشتر روي الگوسازي محلهاي است که با مشارکت خود مردم است تا بدانند بهبود شرايط به نفع آنهاست و آنها هم در اين شرايط جديد سهم دارند. اگر طوري رفتار کنيم که به اين نتيجه برسند که ميخواهيم آنها را بيرون و خانهها را خراب کنيم، واکنش دارند و پروژه موفق نيست.
محلات حاشيهاي که شامل اين طرحها ميشوند، مربوط به شهرداري است يا آستان قدس؟
ترکيبي است از هر دو زمينها و آستان هم براي بهبود اين شرايط کمک ميکند؛ آنها هم از خدا ميخواهند زمينهايشان شرايط بهتري داشته باشد.
در همين محلات حاشيهاي بخش زيادي از آسيبهاي اجتماعي وجود دارد که قابل تفکيک از شهر هم نيستند، براي آسيبهاي اجتماعي هم برنامه و طرح جداگانهاي را پيشبيني کردهايد؟
براي هم کدام از آسيبهاي اجتماعي در کشور متصدي و مسئولي وجود دارد و مستقيما ما مسئول نيستيم.
بله. اما عوارض به شکل معضل شهري براي شماست!؟
درست است و ما هم براي اصلاح شرايط با مسئولان هر حوزهاي همکاري ميکنيم اما اگر شهرداري همهکاره اين امور شود، بايد مسئوليت اصلي شهرداري را کنار بگذارم.
(صداي شعارها بلندتر شده، آنقدر که گفتوگو قطع ميشود تا يک بار ديگر از پنجره وضعيت را ببينيم؛ نيروي انتظامي در حال پراکندهکردن جمعيت است و صداي کف و جيغ و سوت بلند ميشود).
حرفتان را قبول دارم اما مثلا جمعآوري معتادان و کارتنخوابهاي متجاهر وظيفه شهرداري است، اين وظيفه را چطور انجام ميدهيد؟ مثل تهران دخالت داريد؟ گرمخانه داريد؟
ما فقط جمع ميکنيم ولي ميسپاريم به ارگانهايي که مسئوليت دارند. گرمخانه هم نداريم ولي خانههاي سبزي داريم که مدتي کوتاه در آن نگهداري ميشوند.
درباره آسيبهاي اجتماعي در مشهد هميشه حواشي وجود دارد که هيچگاه ثابت يا انکار نشده است. حضور زنان در برخي از هتلهاي خاص يا کاربري خاص برخي از هتلها؟ محلاتي که براي مقاصد خاصي هستند و... اين مسائل را رد يا تأييد ميکنيد؟ براي اصلاح چهره مشهد از اين حواشي کاري شده يا ميشود؟
درباره آسيبهاي مشهد و همين مسائل غلو شده است. مشهد هم به اندازه جمعيت ساکن و جمعيت زائري که متغير دارد مثل همه شهرها آسيبهاي اجتماعي دارد. من فکر ميکنم مشکلات مشهد را بزرگ کردهاند و آن را به کل شهر سرايت ميدهند. نميخواهم بگويم وجود ندارد اما اگر هم باشد مثل همه شهرهاست.
مشهد بعد از تهران توانست با وجود کمکاري دولت در هماهنگي و اجرا و اختصاص بودجه مترو را راهاندازي کند و در مدلهاي ديگر حملونقل يعني اتوبوس و بهخصوص تاکسي عملکرد خوبي داشته است، با وجود اين بيپولي که گفتيد کداميک از اين امور همچنان اولويت دارند؟ (صداي شعار و کف و سوت جمعيت معترض حاضر در ميدان شهدا بيشتر و بيشتر ميشود و تماسهاي شهردار درباره تجمع با ديگر مسئولان شهر شروع ميشود).
مترو همچنان اولويت است و براي بخشي از آن از کمک دولت استفاده ميکنيم و براي بخش ديگر هم از درآمدهاي خودمان صرف ميکنيم. درعينحال نوسازي اتوبوسراني هم جزء برنامههاي جدي ماست. شهر نياز به کارهايي دارد که اعتبار جدي نميخواهد، اما همت بالايي لازم دارد.
شما در دهه ٧٠ که با آقاي کرباسچي کار ميکرديد، تجربه کار با شوراي شهر را نداشتيد، شرايط فعلي شهرداري و شورا نتايج مثبتي براي شهر هم دارد؟
از شرايط راضي هستم، البته همسوبودن شورا و شهرداري خوب است، اما نه هميشه، ولي در شهر ما اعضاي شوراي شهر افرادي همدل و همراه و عموما افرادي دانشگاهي هستند.
يعني جهتگيري سياسي چندان اثري روي روند کار نداشته!
نميتوان گفت جهتگيري سياسي بوده است، چون من برخورد و انتخاب سياسي ندارم و فردي عملگرا هستم. در اين مدت هم بيش از ٨٠ نيرويي که انتخاب کردم از درون شهرداري بودهاند و اگر افرادي را آوردهام، به نحوي در ارتباط با شهرداري بودهاند. درعينحال به گرايش سياسي افراد هم کاري ندارد و شايد يکي از اعتراضات به من هم اين باشد که به من ميگويند اول به اصلاحطلببودن فرد نگاه نميکنيد!
يعني ديدگاهتان در انتخابها شبيه آقاي نجفي- شهردار تهران- است؟
ايشان دوست من است و خيلي از عملکردشان دفاع ميکنم، اما شيوه خودشان را دارند، ولي براي من اينکه فرد شهرداري را بشناسي و امورات داخلي آن را بلد باشد، اهميت زيادي دارد. فرق آقاي نجفي با من اين است که من ١٢ سال معاون شهردار بودم و خيلي زود ميتوانم امور شهرداري را حس کنم، ولي براي آقاي نجفي اين زمان کمي بيشتر طول ميکشد. باوجوداين معتقدم نجفي از همه افرادي که ميخواستند شهردار شوند و در شهرداري نبودند، زودتر سوار بر امور ميشود.
معصومه اصغري
- 18
- 6