۳۶۶ روز از حادثه تلخ آتشسوزی پلاسکو میگذرد، حادثهای که به تاریخ پیوست و شاید هیچگاه از خاطر کسی پاک نشود و همیشه اما و اگر و ایکاشهایی برای همه به دنبال داشته باشد. در اولین سالگرد از این حادثه مهدی داوری، مدیرعامل سازمان آتشنشانی شهرداری تهران و معاون عملیات وقت، ابعاد مبهم این حادثه تلخ را بازگو میکند.
*حادثه پلاسکو چه درسهایی برای مجموعه سازمان آتش نشانی داشت؟
یکی از بزرگترین دغدغههای سازمان آتشنشانی، ایمنسازی ساختمانهای تهران است. معضلات بسیاری از لحاظ ایمنی در برابر حریق در ساختمانهای تهران وجود دارد. ما معتقدیم آنطور که باید به این مسئله اهمیت داده نمیشود. سازمان آتشنشانی در بازدید از ساختمانها، اخطاریهها یا دستورالعملهایی صادر میکند که متاسفانه موردتوجه کافی قرار نمیگیرد.
در مورد ساختمان پلاسکو نیز پتانسیل خطر را تشخیص داده بودیم و تعداد اخطارهای صادرشده نیز کم نبود و با عدم توجه به این اخطارها، آن اتفاق دردناک به وقوع پیوست، با شرایطی که در آن زمان به وجود آمد ریشهیابی صحیحی در مورد علت وقوع این حادثه صورت نگرفت و بیشتر توجه به عملیات معطوف شد، البته بعد از حادثه پلاسکو رویکردها در مورد ساختمانهای ناایمن بهبود پیدا کرد.
در دنیا هر حادثهای برای آتشنشانها شرایط خاص خود را دارد و یک تجربه محسوب میشود. در کشور نیز نهتنها برای حادثه پلاسکو بلکه برای تمام حوادث نحوه عملیات و مسائلی که در این حادثه مطرح میشود، موردتوجه سازمان قرار میگیرد.
از نظر عملیاتی هر آنچه امکان عملیاتی شدن داشت، چه ازلحاظ فداکاری و تلاش آتشنشانان و چه ازلحاظ تجهیزاتی که باید به کار گرفته میشد، انجام شد. چنانچه اتفاقات مشابه در سرتاسر دنیا مانند آتشسوزی برج گرنفل انگلستان باعث مرگ بیش از ۳۰ نفر و مفقود شدن تعداد زیادی از ساکنان، رخ میدهد، ما معتقدیم که ابعاد فاجعه در حادثه پلاسکو آنقدر بزرگ بود که میتوانست بیش از ۲۰۰ کشته داشته باشد و عملکرد آتشنشانان تعداد تلفات مردم در این حادثه را بشدت کاهش داد.
*انتقادهایی در مورد آواربرداری مطرح شد، نظر شما نسبت به این انتقادات چیست؟
آواربرداری غیرعلمی را نمیتوانم بپذیرم، کسانی که شاهد حادثه بودند حجم انبوه آوار انباشتهشده رویهم را دیدند، مراحل جستوجو و نجات از دقایق اولیه شروع شد و تونلهایی از نقاط مختلف به نقاطی که احتمال داده میشد، ممکن باشد آتشنشانان و شهروندان در آنجا محبوس شده باشند، حفر شد. پلیس و هلالاحمر با سگهای زنده یاب در محل حاضر بودند و با تجهیزات و جستوجو و نجات و آواربرداری انجام میشد.
چیزی که باید موردتوجه قرار گیرد این است که با ساختمان با آوار سنگین و حجم عظیمی از آهنهای در هم تنیده مواجه بودیم و عملیات جستوجو از سطح آوار انجام و برای جستوجوی دقیقتر به عمق نفوذ میشد که با بتنهای سنگین و آهنهای درهمتنیده، آواربرداری بسیار مشکل میشد.
اینطور نبود که اول با بیل و لودر آواربرداری کنند، جرثقیلهای سنگین در محل حاضر شدند و از ابتدا به برش آهنآلات، جدا کردن قطعات سنگین پرداختند و بهمرور به داخل آوار نفوذ کردیم.
*مسئول آواربرداری در حوادث بزرگ چه ارگانی است؟
در تمام دنیا حریق ساختمانهای بزرگ با آوارهای سنگین موضوع موردبحث است، آواربرداری سبک به آن معنایی ذهنی که با دست جابجا شود و به نتیجه برسد در مورد برخی آوارها غیرممکن است.
چیزی بهعنوان مهندسی آواربرداری نداریم، عملیات جستوجو و نجات در حوادث بزرگ و بحرانهای تهران بر عهده هلالاحمر است و ما نیز در این عملیات کنار آنها بودیم، مهندسان سازه در طول عملیات آواربرداری پلاسکو حضور داشتند، حتی ما با دستورات آنها کار میکردیم و حتی در نقاطی به دستور آنها به دلیل احتمال ریزش مجدد، دست از کار میکشیدیم. این هماهنگی و ارتباط تا آخر عملیات وجود داشت.
*آیا فقر شدید تجهیزات آتشنشانی را تائید میکنید؟
من هرگز نگفتم که کمبود تجهیزات نداریم، اما فقر شدید تجهیزاتی را نیز قبول ندارم. در آتشنشانی بروز رسانی و اضافه شدن تجهیزات مدرن از اهداف من است، پس از حادثه پلاسکو در صحن شورا گفتم در حریق پلاسکو کمبود تجهیزاتی نداشتیم، نگفتم آتشنشانی تهران کمبود تجهیزات ندارد.
در حریق پلاسکو آن چیزی که در عملیات اطفاء حریق ساختمانهای بلند موردنیاز است در محل وجود داشت و از آن استفاده کردیم، این فقط یک ادعا نیست و موضوع در تصاویر و فیلمهایی که از حادثه پلاسکو موجود است، دیده میشود.
برخی حرفهایی میزدند که از نظر امکانات آتشنشانی قابلپذیرش نیست، اینکه مثلا فکر میکنند اگر در تهران یک برج ۱۵۰ متری وجود دارد، آتشنشانی تهران نیز باید نردبان ۱۵۰ متری داشته باشد. در هیچ جای جهان نردبان ۱۵۰ متری وجود ندارد اگرچه ارتفاع برجها در برخی از کشورها حتی به بیش از ۳۰۰ متر میرسد. آنها برای کدام یک از این برجها نردبان دارند که ما به آن فکر کنیم؟
همچنین فکر میکنند که هلیکوپتر معجزهآسا حریق را اطفاء میکنند، اینها تصوراتی بود که گاها تا مرز تخیل هم پیش میرفت؛ البته ما رد نمیکنیم که به دنبال تجهیزات جدید هستیم، در آن جوی که به وجود آمده بود هرکسی آزاد بود اظهارنظر کند، هنوز هم همینطور است، ما باید به موضوع، منطقی نگاه کنیم. شاید بهتر باشد افراد کارشناسی که به این موضوع میپرداختند باید به این موضوع بپردازند که شهر را چگونه ایمن کنیم. برای کشوری که ساختمانهای آن با ارتفاع زیاد ساخته میشود، قطعا موضوع ایمنی مهمترین مسئله و یک رکن محسوب میشود. آیا در کشور ما به این مسئله توجه کافی میشود؟ آیا همگرایی و همسویی بین سازمانها و حتی شهروندان وجود دارد که ساختمانها ایمن شوند؟
درمجموع ازلحاظ تجهیزات آتشنشانی کمبودهایی داریم که در حال حاضر دو دستگاه نردبان خریداری کردهایم و در حال اضافه شدن به ناوگان است. ۱۹ دستگاه نردبان نیز تا چند ماه آینده به ناوگان آتشنشانی تهران اضافه میشود، لباسهای فردی آتشنشانان نیز خریداری کردهایم که ۲ هزار دست در حال توزیع بوده و بازهم در حال عقد قرارداد خرید جدید هستیم تا تعداد بیشتری خریداری شود. بنابراین روند نوسازی و توسعه ناوگان تجهیزاتی ادامه خواهد داشت.
*براساس گزارش کمیته ملی پلاسکو ذکرشده است که براساس استانداردها عملیات اطفاء در ابتدا باید بهصورت تدافعی و بعد بهصورت تهاجمی صورت میگرفت، درحالیکه این موضوع در حادثه پلاسکو محقق نشد. دلیل این موضوع چیست؟
بیان استانداردهای بینالمللی نمیتواند مبنای قضاوت باشد، در گزارش ملی بیشتر یک استاندارد تشریح شده، از این نظر میگویم که اصل توجهی به شرایط عملیاتی نشده است. فرض کنید که اینچنین تحلیل میکنند که آتشنشانان بلافاصله بعدازآنکه دیدند طبقه دهم دچار آتشسوزی شده باید از سرایت حریق به طبقه یازدهم و دوازدهم جلوگیری میکردند؛ اما شرایط ساختمان با معماری بسیار نامناسب و غیراستاندارد، مصالح و اجرای غیراستاندارد، ساختمانی که با این ارتفاع فقط یک پلکان دارد آنهم پلکانی ناپیوسته که برای رسیدن به پلکان بعدی باید مسیر پیچدرپیچ طولانی طی میشد، ساختمانی که حتی کوچکترین تمهیدات لازم را در آن لحاظ نشده بود را در نظر داشته باشید.
از زمان اولین ارتباط شهروندان با سامانه ۱۲۵ تا رسیدن اولین تیم آتشنشانی حدود ۳ دقیقه طول کشیده است، طبق فرمول عملیاتی که فرماندهها دارند، برای اینکه ارزیابی دقیقی از حریق داشته باشند، ضمن اینکه به آتشنشانان دستور میدهد که عملیات لولهکشی و آبرسانی (در ساختمان هیچ فایرباکس قابل بهرهبرداری، رایزرهای خشک و خاموشکنندههای مناسب وجود نداشت) انجام شود و بلافاصله خودشان نیز وارد ساختمان شده و بهطرف طبقه دهم حرکت میکند.
اولین آتشنشانان ما که با صحنه موجه میشوند حریق بسیار گستردهای در طبقه دهم و حتی در طبقات یازدهم و دوازدهم مشاهده میکنند که دسترسی از طبقه دهم به بالاتر نیز به دلیل سرایت حجم شعلهها به راهپلهها غیرممکن شده بود، بنابراین عملا راه تهاجم ما به طبقات بالاتر بسته شد.
همچنین دسترسی نردبانهای آتشنشانی نه به دلیل کوتاه بودن بلکه به دلیل موانعی که وجود داشت عملا از یک ضلع امکانپذیر بود که از آنهم امکان دسترسی به کانون اولیه حریق به دلیل وجود دیوارهایی که در داخل ساختمان وجود دارد، امکانپذیر نبود و اجازه نفوذ را نمیداد، ما همه تجهیزات را به کار گرفتیم، وقتی هیچ امکان نفوذی وجود ندارد چطور تحلیل میکنند که اول باید این کار صورت میگرفت.
واقعا از خواندن برخی مطالب گزارش کمیته ملی پلاسکو تعجب میکردم که چطور وقتی شرایط را میدانند، صرفا یک استاندارد را (طبق ۱۵۶۱ آن اف بی ای) بیان میکنند؛ این صحیح نیست، هر عملیاتی شرایط خاص خود را دارد اینگونه نمیشود که بگوییم اول باید به طبقه بالا نفوذ میکردیم.
در ساختمانهای مدرن تمام امکانات را در استانداردها در نظر میگیرند. در ساختمانی با ارتفاع پلاسکو حداقل باید یکی دو راهپله اضطراری دیگر هم وجود داشته باشد، یا دسترسی نردبانهای آتشنشانی به آنها امکانپذیر باشد یا ساختمان به شبکه بارندگی مجهز و سیستم اعلام حریق اتوماتیک مجهز باشد. برای یک ساختمان بلند و برای اینکه بشود امکانات مقابله را فراهم کرد، تمام این تمهیدات را در نظر میگیرند درحالیکه یک ساختمان هیچیک از تمهیدات ایمنی را ندارد و یک سری ناایمنیهای مهم دیگر هم دارد.
مواجه آتشنشانان با این حریق گسترده، چند مطلب را مشخص میکند ، اینکه اطلاعرسانی بهموقع صورت نگرفته، تحلیل ما این است که از زمان شروع آتشسوزی افراد حاضر خودشان سعی بر خاموش کردن آتش کردند که احتمالا ۲۰ دقیقه از زمان شروع آتشسوزی گذشته و بعد به سامانه اطلاع دادهاند.
موضوع بعدی این است که گسترش آتشسوزی به علت حجم کالاهای انباشته بهصورت غیراستاندارد و سریع الاشتعال بودن آن دستبهدست هم داده که مقابله موفق را با چالشهای بسیاری موجه کند. در تمام دنیا هر چه پتانسیل خطر افزایش مییابد تأثیرات مقابله کاهش مییابد. برای همین قوانین سختگیرانه برای ایمنی ساختمانها اعمال میشود که از بروز چنین حوادثی جلوگیری شده و در صورت وقوع گسترش نیابد.
*آتشنشانان در چه مرحلهای گرفتار شدند؟
در ساعت ۱۰:۵۳ دقیقه ریزش اول صورت گرفت که تعدادی از آتشنشانان در این مرحله غافلگیر شده و زیر آوار گرفتارشده و هرگز نجات نیافتند، پسازآن فرماندهان داخل و خارج ساختمان دستور تخلیه را صادر کردند و تعداد زیادی از آتشنشانان از پلهها داخل ساختمان خارج شدند.
تقریبا در ریزش دوم، یکی دو نفر از همکاران ما گرفتار شدند و در ریزش نهایی اکثریت آتشنشانان بهجز شهید امینی آنهم به دلیل احساس مسئولیتی که برای اطمینان از خارج شدن افراد داشت، جان خود را از دست داد.
شاید اگر این تخلیه بهسرعت صورت نمیگرفت ما تعداد بیشتری از همکاران را از دست میدادیم. ضمن اینکه تاکید میکنم در حریقها این شجاعت آتشنشانان بود که تعداد کشتههای افراد را به حداقل ممکن رساندند. چون بیش از ۳۰۰ نفر افراد در ساختمان حضور داشتند و برای حفظ اموالشان از خروج مقاومت میکردند.
*ایکاشهای حادثه پلاسکو چه بود؟
لحظه گزارش اولین آوار و گرفتار شدن همکارانمان لحظات سختی بود، ما سعی کردیم که دستور خروج و مدیریت صورت بگیرد و اتفاق بدتری رخ ندهد اما وقتیکه ساختمان فروریخت، امیدها را برای نجات همکاران از دست دادیم و شرایط بسیار سختی بود.
پلاسکو آخرین و اولین برجی نبوده که در تهران دچار حریق شده است، ما با آتشسوزیهای بسیاری در شهر مواجه بودهایم که همکاران ما هرروز با ایثار با این حوادث مقابله و جان شهروندان را نجات میدهند. طبق نظرسنجی آتشنشانی رضایت ۱۰۰ درصدی از این سازمان داشتهاند.
همیشه میگویم ایکاش این اتفاق صورت نمیگرفت، اما واقعا هرچه در توان داشتیم و همکارانمان هرچه تجربه داشتند به کاربردند.
- 19
- 5