هفته گذشته شورای شهر تهران رأیی صادر کرد که عامل حواشی بسیاری بود. اهالی شورا در پاسخ به استفساریه شهرداری تهران در مورد ارایه پروانه ساخت در ۶۲ باغ پایتخت رأی مثبت دادند و قرار شد به این ترتیب ٦٢ باغ دیگر در معرض ساختوساز قرار بگیرد.اگر چه تیتر شهروند به اشتباه از مخالفت ٧ عضو شورا حکایت میکرد، آن جلسه تنها چهار مخالف داشت. محمود میرلوحی، ناهید خداکرمی، آرش میلانی و الهام فخاری چهار عضو شورای شهر بودند که با این امر مخالفت کردند و حجت نظری و بهاره آروین بهرغم حضور در جلسه شورا در رأیگیری شرکت نکردند. احمد مسجدجامعی که در دوره پیشین شورای شهر تهران گفته بود «برجهای منطقه یک بدتر از موشکهای صدام است» در جلسه آن روز غایب بود. آن جلسه برای تهران جلسه خوبی نبود و این درحالی است که روز گذشته محمد اسلامی، وزیر راه و شهرسازی هم خبر تلخ دیگری داد. او گفته شهرداری به شورای عالی شهرسازی و معماری ایران گزارش داده که از ۹۲۸ برجی که در تهران ساخته شده ۷۰۰ برج بدون پروانه ساختمانی ساخته شده است؛ موردی که ازجمله دیگر موارد تخلف در این شهر است.
حالا الهام فخاری در گفتوگو با «شهروند» ازجمله دلایلش برای مخالفت با رأی به ساختوساز در ٦٢ باغ را توجه به نظر نهادهای تخصصی و مدنی میداند و میگوید در چنین مواردی نباید فقط به مالکیت خصوصی و مالکان توجه داشت و باید دید چقدر حیات شهروندان در خطر چنین تصمیمی قرار دارد.
خانم فخاری، شما ازجمله مخالفان دادن مجوز به ٦٢ باغ تهران برای ساختوساز بودید. این امکان وجود نداشت که بتوانید در شورا سایر اعضا را برای مخالفت بسیج کنید؟
خیر، علاوه بر آن مکانیسم و ابزار ما در شورای شهر رأی اکثریت است و این رأی است که حتی با یک اختلاف مصوب تلقی میشود و درنهایت بهعنوان مصوبه محترم است. اعضا هم هرکدام به دلایلی که داشتند رأی خود را دادند و من هم رأی مخالف دادم.
شما در دادن رأی منفی چه مواردی را مدنظر داشتید؟
برای مواردی از این دست از نظر دوستانی که در نهادهای تخصصی و مدنی با آنها در ارتباط هستم، استفاده و حتما نظرشان را در رأی دادنم لحاظ میکنم. این افراد هم مدتهاست که درباره آثار مخرب چنین تصویبی هشدار میدهند. به اینترتیب، به نظرم آمد ضمن اینکه کمیسیونهای تخصصی تلاش کردند عواقب و پیامدها را به حداقل برسانند باید به نظر آنها توجه کرد. همچنین توضیحی که برای گرفتن رأی مثبت ارایه شد برایم قانعکننده نبود و در نتیجه حاضر نشدم رأی مثبت بدهم.
توضیحی که آقای اعطا برای موافقت با این مصوبه عنوان کردند این بود که این امر باعث میشود لطمهای به مصوبه برجباغها زده نشود، اما بیان این مطلب هم در اصل موضوع که نابودی ٦٢ باغ است، تغییری ایجاد نمیکند.
باید این مطلب را کمی واکاوی کنیم و بدانیم که اصل مشکل به دوره شورای دوم برمیگردد که البته با سازوکاری قانونی و با هدف حفظ باغها مصوبه برج-باغها تصویب شد. اما واقعیت این است که در اجرا، آن مصوبه به بیراهه رفت و بعد از آن هم پشت سر هم شاهد تخلف بودیم و این در کل دهه ٨٠ اتفاق افتاد و ادامه یافت. اما شورای پنجم با لغو آن مصوبه اولین تلاش قانونی را انجام داد برای اینکه بتوان جلوی یک مسیر اشتباه را گرفت. در نتیجه در این شورا این تلاش آغاز شد. با وجود آنکه از رأیام دفاع میکنم اما باید بدانیم وقتی تحلیل میکنیم باید منصفانه نگاه کنیم و بدانیم شورای پنجم گامی در این راستا برداشت. نگاه دوستان این بود که برای اینکه بشود ٥٠٠ باغ دیگر را حفظ کرد، از پذیرش این مورد ناگزیریم.
آیا موارد جایگزینی وجود داشت که بتوان چنین موردی را تصویب نکرد و چرا این موارد در آن جلسه مطرح نشد؟
بله، ولی از منظر حقوقی و پیگیری کارها بسیار زمانبر و دشوار بود و شاید یکی از دلایل برای بیان نکردن آنها همین باشد که راهحلهای دیگر سخت و مبتنی بر مذاکره بود و از نظر حقوقی پیچیدگی داشت و برای همین هم در آن روز مورد بررسی قرار نگرفت. از سوی دیگر، این بحثها تخصصی است و در کمیسیونها درباره آنها بحث میشود و بعد گزارش آنها در جلسه میآید. برای مثال میتوان این مورد را بررسی کرد که صاحبان این باغها دارای حقوق مکتسبه تلقی میشوند یا نه؟ متخصصان حقوق شهری تلقی خود را بیان کردند و گفتند که مالکیت خصوصی تا جایی معنا دارد که ضرر به غیر نرساند و حقوق شهروندان دیگر را تضعیف نکند. درحالیکه این مصوبه میتواند به راحتی حقوق شهروندان دیگر را ضایع کند و مالکیت خصوصی در چنین مواردی نباید مبنای عمل قرار گیرد.
از نظر شما ممکن است چنین رأیی عاملی برای ادامهدار شدن اتفاقاتی از این دست باشد؟
بله، از نظر من ممکن است دو سه ضربه دیگر هم بخوریم. مصوبه برج-باغها سالهاست به کار خود ادامه داده و با تخلفات بسیار متوقف نشده است. این تجاریسازی و سوداگری هم به ضرر مردم شهر است؛ املاک مجاور و باغها را تحتتأثیر قرار داده و ویرانی باغها را در پی داشته و ممکن است در آینده شاهد اتفاقات دیگری از این دست باشیم.
- 10
- 5