۱۷ شهریور سال گذشته «جهانصنعت» در گزارشی با عنوان «دریاچه ارومیه مرد» به موضوع مرگ دریاچه و تبعات زیستمحیطی آن برای ساکنان منطقه پرداخت، اما در ایام نوروز امسال تصاویر مردم خوشحال سوار بر قایقهای تفریحی در دریاچه ارومیه در رسانهها منتشر شد و خبر از احیا و زنده شدن حیات در دریاچه داد؛ خبری که با تکیه بر افتتاح فاز اول کانال انتقال آب زاب، قابل باور جلوه میکرد، اما همه ماجرا این نبود چون انتقال آب تنها یکدهم حقآبه دریاچه را تامین میکرد و برای بقیه حقآبه باید تلاش مضاعف میشد. حالا پس از گذشت تنها چند ماه دوباره حال دریاچه ارومیه خوش نیست. تراز دریاچه ارومیه در تاریخ سیزدهم خرداد سال جاری به پایینترین سطح در ۶۰ سال گذشته رسیده است. آمار منتشرشده که در نتیجه همکاری طرح تحقیقاتی دریاچه ارومیه با مرکز سنجش از دور دانشگاه صنعتی شریف بهدست آمده، نشان میدهد این عدد کمترین تراز ثبتشده برای دریاچه ارومیه از سال ۱۳۴۳ تاکنون بوده و هماکنون حجم آب دریاچه از سال ۹۴ نیز کمتر شده است؛ عدد و رقمی پایینتر از روزهایی که دریاچه با مرگ دست و پنجه نرم کرده و هنوز ستاد احیایی نیز برای نجات آن تشکیل نشده است.
نکته هشداردهنده پژوهش دانشگاه صنعتی شریف که پیشبینی درباره شرایط شهریور پیشرو دریاچه هم بود، این است که «بنا بر روند افت تراز دریاچه ارومیه در فصل تابستان، تراز آب دریاچه ارومیه در پایان شهریور سال آبی جاری به عدد بین ۸۰/۱۲۶۹ تا ۹۰/۱۲۶۹ متر از سطح دریاهای آزاد خواهد رسید.»
این اطلاعات از یک بحران حکایت داشت که نخستین واکنشهای مسوولان مرتبط رد و تکذیب این اطلاعات بود. در هر صورت به عقیده بسیاری از کارشناسان حوزه محیطزیست توسعه بیرویه اراضی غیرمجاز و کشتهای پرمصرف، ظرفیت منابع آبی را بهصورت تصاعدی افزایش داده و تامین آب در چند ماه گذشته تنها از خشک شدن کامل دریاچه جلوگیری کرده است.
کاهش بیسابقه تراز آب دریاچه ارومیه در حالی بر دامنه نگرانیها از خشکیدگی کامل دریاچه و احتمال وقوع طوفانهای شن در منطقه میافزاید که «مهرنگ دوستیرضایی» مدیر دفتر مطالعات پایه منابع آب شرکت آبمنطقهای آذربایجان غربی، ۸ خرداد ۱۴۰۲ اعلام کرد: «با هدایت منابع آبی به سمت دریاچه ارومیه، حجم آب دریاچه به ۸۰۰ میلیون مترمکعب و سطح تراز آن نسبت به ابتدای سال آبی جاری، ۳۹ سانتیمتر افزایش یافته است.»
از سوی دیگر معاون محیطزیست دریایی و تالابهای سازمان حفاظت محیطزیست خبر میدهد که از ابتدای سال آبی جاری (اول مهر ۱۴۰۱ تا نیمه خرداد ۱۴۰۲) تنها حدود ۸۰۰ میلیون مترمکعب از حقآبه دریاچه ارومیه تخصیص یافته است. این در حالی است که حقآبه تعیینشده توسط سازمان محیطزیست برای این دریاچه، سالانه ۳ میلیارد و ۴۰۰ میلیون مترمکعب است.
سوال اساسی این است که چگونه آمار و ارقام شرکت آبمنطقهای آذربایجان غربی با نتایج منتشرشده همخوانی نداشته و هر کدام وضعیتی متفاوت از آینده دریاچه را ترسیم میکنند؟ آیا همانگونه که مجتبی ذوالجودی معاون محیطزیست دریایی و تالابها خبر داده، دور از ذهن نیست که وضعیت دریاچه تا دو ماه آینده به شرایط بیسابقهای در یک قرن اخیر برسد؟
تایید رسمی کاهش ۹۷/۰ میلیارد مترمکعبی حجم آب دریاچه
کاهش تراز، کاهش شدید سطح آب و همچنین رسیدن حجم آب دریاچه به پایینترین مقدار، اطلاعاتی بود که پژوهش منتشره بر آنها تاکید داشت و حالا دستکم یک مسوول ارشد سازمان حفاظت محیطزیست ایران، بخش مرتبط با کاهش حجم آب این دریاچه را تایید کرده است.
«مجتبی ذوالجودی» معاون محیطزیست دریایی و تالابهای سازمان حفاظت محیطزیست که با «ایلنا» سخن میگفت، ضمن تایید کاهش ۹۷/۰ میلیارد مترمکعبی حجم آب دریاچه، در توضیح دلیل این کاهش هم گفت: «با توجه به افزایش شدت تبخیر در ماههای گرم سال که غالبا تا اواخر مهرماه ادامه خواهد یافت، پیشبینی میشود با ادامه روند کنونی تبخیر آب از سطح دریاچه، تراز دریاچه ارومیه در ماههای آتی کاهش یابد و به کمتر از ۱۲۷۰ متر برسد.»
رسیدن تراز دریاچه به عدد ۱۲۷۰ متر یکی از اعداد منتشرشده در گزارش «اعتماد» بود که حالا از زبان معاون سازمان محیطزیست هم تکرار شده است. او همچنین درباره مساحت و حجم آب این دریاچه گفت: «براساس تصاویر ماهوارهای لندست، مساحت عرصه آبی دریاچه ارومیه در این سطح تراز برابر یک هزار کیلومترمربع است که نسبت به زمان مشابه در سال گذشته ۸۰۱ کیلومترمربع کاهش یافته است. همچنین حجم آب در وضعیت فعلی دریاچه ارومیه براساس اعلام شرکت آبمنطقهای استان آذربایجان غربی، ۳۶/۱ میلیارد مترمکعب برآورد شده که این حجم نیز نسبت به زمان مشابه در سال گذشته حدود ۹۷/۰ میلیارد مترمکعب کمتر شده است.»
نکته مرتبط با بیان و تایید چنان اعدادی، تناقض آنها با اظهارات مسوولان ستاد احیای دریاچه و همچنین برخی مقامات ارشد دولتی کنونی است؛ این اعداد به خوبی بحران پیشرو درباره شرایط شمال غرب کشور را هشدار میدهند در حالی که همین چند روز پیش استاندار آذربایجانغربی که در دولت جدید مسوولیت رییس ستاد احیای دریاچه را هم برعهده دارد، از رسیدن وضعیت دریاچه به «شرایط مطلوب» سخن گفته بود و آن شرایط به گفته خودش مطلوب را نتیجه تلاشها و پروژههای انجامشده در این دولت قلمداد کرده بود.
از جمله نکات دیگر در سخنان معاون سازمان حفاظت محیطزیست، بحث تبخیر شدید آب این دریاچه در چندهفته گذشته بود. او در این باره گفت که «در سال آبی جاری متاسفانه از دهم خرداد با گرم شدن هوا، تبخیر سطحی از دریاچه ارومیه شدت بیشتری گرفته و از آن زمان تا امروز سطح تراز دریاچه ۲۴ سانتیمتر کاهش یافته است و با توجه به تداوم ماههای گرم سال، کاهش بارندگیها و همچنین مصرف عمده آب در بخش کشاورزی، در ماههای آتی روند سطح تراز دریاچه کاهشی خواهد بود و امیدی به افزایش سطح تراز تا اواسط پاییز وجود ندارد.»
تبخیر در فصل گرم سال پدیدهای تازه نیست، اما این میزان تبخیر آن هم در شرایطی که تراز دریاچه به بحرانیترین حالت ممکن رسیده، حکایتی تازه و هشداری جدی برای مسوولان است. به عبارتی سادهتر حالا بحث فراتر از طی شدن یک روند عادی است و آن هم احتمال خشکی دریاچه در شهریور امسال است که اگر این اتفاق رخ دهد، نتایج سوء آن فاجعهای بیسابقه چه در بعد اجتماعی و چه در ابعاد زیستمحیطی و اقتصادی به وجود خواهد آورد. یکی از این آثار سوء که در ماههای گذشته هشدار شدید کارشناسان مدیریت بحران را هم به همراه داشته، هجوم غبارهای نمکی است.
طوفانهای شورهزار و بروز سرطان
موضوع مهمی که منجر به نگرانی برخی کارشناسان شده است، طوفانهای شورهزار یا هجوم غبار نمکی به سوی شهر تبریز است. عدم پیگیری مسوولان در مدیریت این موضوع زیستمحیطی، شمالغرب کشور را با یک چالش سیاسی و امنیتی مواجه میکند، چراکه با خشک شدن دریاچه ارومیه و هجوم غبارهای نمکی دیگر شهری به نام تبریز برای زندگی، زمینی برای کشاورزی و نهایتا هوایی برای نفس کشیدن وجود نخواهد داشت. بنابراین برخی کارشناسان پیشبینی میکنند با خشک شدن دریاچه ارومیه در بهترین حالت، حدود ۶ میلیون نفر از جمعیت ساکن در حاشیه این دریاچه مجبور به ترک منطقه خواهند شد. اگر دریاچه آب نداشته باشد، زمستان حداقل ۳ تا ۴ درجه سردتر و تابستان ۳ تا ۴ درجه گرمتر است. این ۸-۷ درجه اختلاف دما تمام اکولوژی منطقه را بههم میریزد. در غبار نمکی که سال۹۳ ایجاد شد، زنبور عسل در آذربایجانشرقی مسیر خود را گم کرد. جایی که زنبور عسل ۸-۷ سال وجود نداشته باشد، کشاورزی منطقه ریشهکن میشود. آنها هم که میمانند با بیماریهای قلبی، ریوی، چشم و انواع سرطانها دستوپنجه نرم خواهند کرد. چهبسا براساس تحقیقی که در نشریه «پیشگیری از سرطان آسیا- اقیانوسیه» تحت عنوان «افزایش بروز سرطانهای بدخیم در ۳ منطقه محروم از نظر زیستمحیطی» منتشر شده است، در ۳ منطقهای که با عناوین «منطقه فاجعه زیستمحیطی»، «منطقه بحران زیستمحیطی» و «منطقه شرایط بحرانی» شناخته میشوند، میانگین سالانه میزان ابتلا به سرطان در جمعیت بزرگسال ۵/۱ برابر بیشتر از منطقه «کنترل» در این تحقیق است. در هر ۳ منطقه «دریای آرال» و همچنین در منطقه «ژانارکینسکی»، سرطانهای اصلی در جمعیت بزرگسال شامل مری، معده، نای، ریه، کبد صفرا و پستان بود. بهطور خاص میزان افزایش سرطانها در منطقه فاجعه اکولوژیکی ۲/۵۷ درصد، در منطقه بحران زیستمحیطی ۹/۶۱ درصد و در منطقه شرایط بحرانی ۹/۱۶ درصد بیشتر از منطقه کنترل در این تحقیق بود. میانگین بلندمدت سالانه در سرطانهای مغز و سیستم عصبی مرکزی، سرطان استخوان و غضروف مفصلی و سرطان تیروئید نیز بهطور قابلتوجهی از میانگین گروه کنترل فراتر بود. به گفته «روحالله متفکرآزاد» نماینده تبریز اگر امروز تکان نخوریم، ستاد احیای دریاچه ارومیه که اکنون تبدیل به ستاد نجات شده، تبدیل به ستاد تدفین خواهد شد.
وزارت نیرو مقصر خشکی دریاچه ارومیه!
«محمد درویش» کارشناس محیطزیست وزارت نیرو را مقصر اصلی مرگ دریاچه ارومیه میداند و به «جهانصنعت» میگوید: مشخص نیست چرا پس از این همه مدت هنوز وزارت نیرو از پرداخت حقآبه دریاچه ارومیه شانه خالی میکند. برخلاف تصورات، احیای دریاچه ارومیه با پرداخت حقآبه نیازی به بودجههای هنگفت ندارد. اگر مسوولان مربوطه سالانه ۱/۳ میلیارد مترمکعب حقآبه دریاچه را به آن میدادند از مجموع ۷ میلیارد مترمکعبی که دریاچه تولید میشود، تنها ۴ میلیارد برای شرب، صنعت و کشاورزی صرف میشد و این روزها مرگ دریاچه ارومیه را شاهد نبودیم.
وی افزود: وزارت نیرو در حالی آب را به بخش کشاورزی و صنعت پیشفروش کرده است که انگار از بحران زیستمحیطی که ناشی از مرگ دریاچه ارومیه گریبان مردم را میگیرد، خبر ندارد. شاید سودی که از این پیشفروش نصیب وزارت نیرو میشود، آنقدر زیاد است که توجهی به دریاچه ارومیه نمیکنند. بنابراین در چنین شرایطی باید دولت ورود کند. دولت باید معیشتهای جایگزین اعلام کند، موتورپمپها را پلمب و خسارت کشاورزان را پرداخت کند تا حقآبه دریاچه ارومیه آزاد شود. اگر چنین اتفاقی رخ دهد، این دریاچه طی ۵ سال دوباره احیا میشود. تنها با ۴۰ درصد آن ۷ میلیارد مترمکعب دریاچه احیا میشود، اما اگر همانند سالهای گذشته آن را رها کنند جان میلیونها انسان در خطر است، چراکه با مرگ دریاچه ارومیه طوفانهای شورهزار در منطقه تبریز، شبستر و مراغه شروع میشود. در پی همین اتفاق موجی از مهاجرت اهالی منطقه شمالغربی کشور به سمت زنجان، استان البرز و تهران پدید میآید.
- 10
- 3