سومین جشنواره آیینی «هلپرکه» بیستوهفتم تا بیست و نهم فروردین ماه جاری در شهرستان بانه با حضور کارناوالهای ۱۶ گروه شرکتکننده از استانهای کردستان، خراسان شمالی، آذربایجان غربی، ایلام و کرمانشاه برگزار شد.
بانه، پایتخت «هلپرکه»
حمیدرضا خوشبخت، رئیس اداره ارشاد شهرستان بانه یکی از اهداف مهم برگزاری جشنواره هلپرکه را ثبت شهرستان بانه بهعنوان پایتخت این هنر آیینی در کنار حفظ فضای تجاری این شهر، برای افزایش جاذبههای گردشگری میداند و میگوید: ما این جشنواره را با بودجهای بالغ بر ۱۹۵ میلیون تومان برگزار کردیم، ضمن اینکه از یاری نهادهایی مثل فرمانداری و شورای شهر و بخصوص حمایتهای بخش خصوصی هم برخوردار بودیم.
هلپرکه، راوی زندگی کردها
سید احمد توکلی، دبیر سومین جشنواره هلپرکه، ریشه این هنر را در تاریخ، تمدن، فرهنگ و زندگی کرد زبانان میداند و میگوید: از آنجا که هلپرکه پیوندی دیرین با تاریخ، تمدن، فرهنگ و زندگی مردم کردستان دارد و نماینده هنری مراسم سوگ و حماسه و شادی کرد زبان هاست، امسال با پیش بینی برنامههایی علمی، سعی کردیم این هنر باستانی را به صورتی کاملاً کلاسیک به مردم معرفی کنیم. در همین راستا، علاوه بر اجراهای گروههای شرکتکننده بهصورت خیابانی و اجراهای سالنی، کارگاههای تخصصی نیز برگزار شد. دبیر سومین جشنواره هلپرکه اضافه کرد: هدف ما بعد از جشنواره امسال که بهصورت کشوری برگزار شد، برگزاری چهارمین جشنواره در سطح بینالمللی است و در همان جشنواره میخواهیم هلپرکه را بهعنوان هنر اصیل اقوام کرد در یونسکو ثبت کنیم.
آیینی به وسعت ۷ هزار سال تاریخ
امید زارعی، یکی از اعضای هیأت داوران، نزدیک به ۲۰ سال سابقه آموزش هلپرکه دارد. او معتقد است هلپرکه تأثیری فلسفی در زندگی اقوام کرد زبان دارد و باید این هنر را که شاید در ذهن اقوام
غیر کرد زبان فقط در رقص کردی خلاصه شود، به تمام مردم ایران زمین و حتی جهان معرفی کنیم.
این عضو هیأت داوران جشنواره هلپرکه درباره معنای لغوی این هنر اظهار داشت: هلپرکه در لغت یعنی خیز برداشتن از زمین به آسمان و در معنای فلسفی، یعنی کندن از زمین و رسیدن به اسطورهها و نیروهای فرا زمینی.
دبیر دومین جشنواره هلپرکه در ادامه توضیحاتش پیرامون فلسفه هلپرکه تأکید میکند: هر یک از حرکات هلپرکه بازگوکننده یکی از بخشهای زندگی ما کردهاست. مردم نباید با شنیدن این واژه بلافاصله به سراغ عروسی کردها و رقص کردی بروند. در فرهنگ ما از آنجا که زن و مرد را به «گنموجو» (گندم و جو) تعبیر میکنند، به این معناست که گندم از جو جدا نیست و بین تمام مردم، اعم از زن و مرد، اتحاد برقرار است. بر همین مبنا، هر یک از حرکات هلپرکه دارای فرهنگ و فلسفهای تاریخی است و آنچه مردم از حرکات رقص کردی در ذهن دارند، شاید بخش بسیار کوچکی از هلپرکه باشد.
امید زارعی ضمن انتقاد از اینکه هنوز کتاب جامعی درباره هلپرکه وجود ندارد، به تعداد ریتمها و ملودیهای این هنر اشاره کرد و اظهار داشت: متأسفانه تا امروز کتاب جامعی درباره هلپرکه تألیف نشده، اما بر اساس تحقیقاتی که ما به عمل آوردیم، بالغ بر ۱۰۰ ریتم و ملودی مربوط به هلپرکه وجود دارد که با وجود نزدیکی ملودیها به هم، هر کدام از منظری خاص استفاده میشود و دارای معنای مستقلی است. مثلاً ریتمهای دو چهارم تند در حماسهها و جنگها استفاده میشد و همین ریتم با تمپوی پایین همراه با سرنا و «هوره» و «حیران»، در عزا و ماتم استفاده میشده و همچنان استفاده میشود. ریتمهای شش هشتم هم در شادیها به کار میروند.
هلپرکه رقص نیست
در سومین جشنواره کشوری «هلپرکه»، دکتر قطبالدین صادقی، کارگردان، بازیگر و مدرس تئاتر بهعنوان میهمان ویژه شرکت کرده بود. او که پنلی تخصصی درباره نماد شناسی و اسطوره در هلپرکه را همزمان با اجراهای گروههای رقابتی برگزار کرد؛ معتقد است احیای فرهنگهای متکثر تأثیر شگرفی در حفظ هویت هر ملتی دارد: دو چیز باعث استقلال یک کشور، یک فرهنگ و یک ملت میشود؛ نخست فلسفه است؛ برای اینکه با طرح پرسشهای اساسی، راه حلهای اساسی و بزرگ را برای حفظ هویت، اندیشه و معنویت یک جامعه مطرح میکند. صنعت و تکنولوژی باعث استقلال نمیشود، بعضاً حتی وابسته میکند.
این است که فلسفه دارای اهمیت والایی است؛ ذهنها را به کار میگیرد که چه باید کرد؟ چون فلسفه یعنی پرسش و ناراضی بودن از دستاوردهای فکری فعلی و دست یافتن به افقهای بزرگتر و بهتر. عنصر دیگر، هنر و ادبیات است. هنر و ادبیات یک ویژگی منحصر به فرد دارند و آن عبارت از این است که هر جای دنیا باشند، بدون استثنا بر زیباییهای یک فرهنگ، یک ملت و یک طبیعت و دستاوردهای آنها تأکید میکنند. این تأکید و یادآوری که نوعی تولید را در پی دارد، باعث میشود که سرزمین و مردم و داشته هایتان را دوست داشته باشید. شما بدون هنر و ادبیات هیچ عشقی به هیچ ملت یا سرزمینی ندارید. به نظر من این نکته در این چارچوب مهم است که: اگر شما سرزمین، طبیعت، خاک و فرهنگ خودتان را دوست نداشته باشید، براحتی در معادلات بزرگ جهانی بازنده خواهید شد.
بنابراین اساسی ترین راه حلها، زنده کردن فرهنگهای متکثر و هزاران ساله ای است که در یک سرزمین وجود دارد. ما خیلی غنی هستیم، با اتکا به اینها خیلی چیزها میتوانیم به دست بیاوریم؛ میتوانیم آیندهمان را طراحی کنیم؛ میتوانیم راههای خوشبختی بهتری را جست و جو کنیم. بنابراین وحدت ما در این کثرت است؛ یعنی ما باید بدانیم چیزهایی داریم که ما را میتوانند به این خاک و این مردم و این سرزمین وصل کنند و میتوانند در حکم مکانیسمهای اساسی برای مقابله با مشکلات، اعم از مشکلات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باشند.
او اضافه میکند: هر قدر شما این را تقویت کنید، یادآوری و به روز کنید، برای زیستن در این جهان پر از تناقضات بزرگ امروز آمادهتر خواهید بود؛ مخصوصاً در مقابل تهاجم شتابان تکنولوژی غرب. نه اینکه فکر کنید ایدئولوژی خاصی پشت آن است؛ اتفاقاً خود تکنولوژی و مناسبات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان این را میطلبد. شما هم باید چیزی برای سرپا ایستادن داشته باشی؛ اینطور که نمیشود ما منفعل باشیم و دست بسته هرچه آنها گفتند، بپذیریم.
این استاد پیشکسوت تئاتر دربارههای داشتههای مردم ایران زمین اظهار داشت: ما هنوز چیزهای ارزشمندی مثل شور، فرهنگ، انسان دوستی، زیبایی، فلسفه و خلاقیت داریم که میتوانند به زندگی ما چارچوب دهند. من اصلاً انفعال را دوست ندارم. این روی آوردن به فرهنگ هزاران ساله ملی که هنوز کارکرد دارد و زنده است، میتواند یک راهکار اساسی باشد. صادقی درباره کیفیت برگزاری سومین جشنواره هلپرکه اظهار داشت: اتفاقاً این سه دوره جشنواره مصداق بارز حفظ و افزودن است؛
چرا که هم در حفظ و هم در اضافه کردن گروههای مختلف موفق بود و از طرف دیگر، هماهنگی در اجرا و پشتیبانی و اسکان میهمانان بخوبی عمل شد. به هر حال جشن است؛ جشنواره یعنی ضیافت تن و روح و باید به همه خوش بگذرد و خوشبختانه عوامل جشنواره در کارشان موفق بودند. این مدرس تئاتر ضمن آرزوی اینکه دولت و نهادهای قدرت در هنر دخالت نکنند، هنر را کار مردم عنوان کرد: شاید این حرف من کمی تند باشد، اما امیدوارم دولت و نهادهای قدرت در هنر دخالت نکنند. هنر و فرهنگ کار مردم است، کار عناصر روشناندیش مردمی است. البته که کمکهای دولتی مؤثر است، اما حمایتهای سازمانهای مردم نهاد آزادی معنوی خاصی به هنر و فرهنگ میدهد.
هرچند سومین جشنواره آیینی هلپرکه در شهر مرزی بانه و در دامنه های کوه «آربابا» با بودجهای کم برگزار شد، اما نشان داد که علاقه مندان به آیینها و سنن این مرز و بوم تحت هر شرایط حاضرند در حفظ و صیانت فرهنگ خود، از هیچ تلاشی فروگذار نکنند. خاصه آنکه این علاقه توأماً از سوی دولت و مردم اظهار شود.* آربابا، کوهی است که شهر بانه در دامنه آن قرار گرفته است.
- 9
- 2