پس از یک رقابت ۱۳ ساله بین دو کشور "ایران" و "آذربایجان" برای ثبت جنگل های هیرکانی که بالاخره با تلاش بسیار، ایران در آن پیروز شد؛ حالا برخی مسوولان و نماینده های استان گلستان می خواهند این امتیاز ارزشمند را پس داده و به جای آن، با ساخت تله کابین، صنعت گردشگری را در استان توسعه دهند. این درخواست مانند این است که مسوولان شیراز درخواست کنند که "تخت جمشید" را از لیست یونسکو بیرون بیاورید تا ما با دیگر طرح ها، گردشگری را در آن منطقه رونق بدهیم!
بر اساس نامه ۵۸۰۰/۱۳۲/۹۸۳ که در تاریخ ۳۰/۰۵/۱۳۹۸ به امضای مدیران سه دستگاه اجرایی استان گلستان رسیده ، از استاندار گلستان درخواست شده که با توجه به قرار گرفتن دکل های "تله کابین کبودوال" در محدوده جنگل های هیرکانی ثبت شده در یونسکو، نسبت به رفع این مشکل اقدام کند. چنین درخواستی یعنی درخواست خروج این منطقه از ثبت جهانی!
به گفته متخصصان، "ثبت جهانی" و قرارگرفتن در لیست "میراث یونسکو" بهترین ابزار برای توسعه گردشگری است. حال چگونه می شود تصور کرد که برخی از درک چنین موضوع واضحی عاجز باشند؟! شاید بتوان این درخواست را یکی از رویدادهای اعجاب آور قرن به حساب آورد که به گفته برخی کنشگران منطقه، بی ارتباط با نزدیک شدن انتخابات مجلس و رای آوری دوباره برخی نمایندگان منطقه نیست.
جالب اینجاست که در نامه مربوطه، مدیران محترم به جای اینکه از استاندار گلستان درخواست کنند با توجه به قرار گرفتن منطقه مورد نظر در زون اصلی ثبت جنگل های هیرکانی، بهتر است مکان و نقشه طرح تله کابین جابه جا شود؛ درخواست کرده اند که موانع برای ایجاد طرح در این منطقه رفع شود و این جز با بیرون آمدن از محدوده جهانی ثبت شده، میسر نیست.
ماجرا چه بود؟
مهرماه بود که خبری شگفت انگیز، دهان به دهان در استان گلستان پیچید؛ « یکی از نمایندگان شرق استان گلستان، به ملاقات مونسان رییس وقت و وزیر کنونی سازمان میراث فرهنگی وگردشگری رفته و از او درخواست کرده که برای کمک به اجرای طرح تله کابین کبودوال، به خروج منطقه مورد نظر از محدوده ثبت جهانی کمک کند.» این خبر اگرچه قابل باور نبود؛ اما حوادث و اخبار بعدی آنرا تایید کردند.
در همین حال خبرهای متناقض به دست آمده از "سازمان جنگل ها،مراتع و آبخیزداری کشور" که رییس آن اکنون به جرم ارتشاء دستگیر شده، حکایت از این داشت که تله کابین علی آبادکتول، حتی بعد از اعلام منطقه به عنوان "میراث جهانی" از شورایعالی جنگل ومرتع، مجوز ساخت در محدوده جهانی را دریافت کرده است؛ هر چند خلیل آقایی رییس سازمان متولی جنگل ها در نشست شبکه تشکل های منابع طبیعی و محیط زیست کشور در مردادماه امسال، اعلام کرد که هنوز سازمان متبوعش با دو تله کابین گرگان و کبودوال در جنگل موافقت نکرده است.
با اینهمه اما "طرح تله کابین کبودوال" در ایستگاه آخر، یعنی "شورایعالی معماری وشهرسازی" به مشکل برخورد و این شورا باید به زودی در اینباره که تله کابین برای تقویت گردشگری در منطقه ابزار مهم تری است یا "ثبت جهانی شدن" تصمیم بگیرد.
در این میان نکته قابل ذکر این است که آیا منافع فردی و بخش خصوصی برای مسوولان استان مهم تر است یا منافع گروهی یک استان و جوامع محلی؟ به گونه ای که آیا حاضرند منافع شهرها را فدای سود آوری یک طرح شخصی برای یک شرکت خصوصی کنند؟ آیا اگر مرزهای تله کابین را کمی جابه جا کنند و از مرزهای ثبت شده جهانی آن طرف تر بروند به گونه ای که هم تله کابین اجرا شود و هم جنگل های جهانی در جای خود باقی بمانند بهتر نیست؟ چه کسانی در این میان چه منافع سیاسی و مالی را پیگیری می کنند که اصرار بر اجرای تله کابین در محدوده مورد نظر دارند؟
آزمون وخطاهای بی ثمر و پرخرج
گلستان، استان آزمون وخطاهای بی ثمر و مخرب در راه توسعه یافتن است؛ از آبشارمصنوعی جاده ناهارخوران که در قلب جنگل های هیرکانی و با تحمیل هزینه میلیاردی به شهر درست شده گرفته تا احداث پتروشیمی به عنوان یک صنعت آلوده و آبخوار، در قلب منطقه ای که آب آشامیدنی برای شهرها و روستاهایش ندارد؛ تا احداث راه آهن مثلا بین المللی بدون هیچ خروجی مثبت و اثرگذار در اقتصاد منطقه، از جمله تصمیم های پرخرج و بی نتیجه در این استان است.
انگار مسوولان گلستان می خواهند از ابتدا چرخ را خود اختراع کنند. نه از تجارب دیگر استان ها درس می گیرند و نه گوش شان به قوانین موجود بدهکار است و نه به فکر معضلاتی مانند سیل و طوفان و خشکسالی و ریزگرد هستند که هر یک چند سالی است امنیت زندگی شهرها و روستاهای استان را به خطر انداخته اند. گلستان مصداق بارز این شعر است که "خانه از پای بست ویران است، خواجه در فکر نقش ایوان است". مسوولان، با فشار و لابی و اصرار، طرحی را بدون ارزیابی و بررسی کامل، کلید می زنند و بعد در میانه راه، به دلایل متعدد از جمله "فقدان توجیه اقتصادی" در آن می مانند و یا بعد از افتتاح و با هدر رفت پول های کلان، متوجه اشتباه خود می شوند.
حالا در جدیدترین حرکت، "درخواست خروج از محدوده ثبت جهانی جنگل های هیرکانی" اگر چه با صراحت در نامه های رسمی و اداری بیان نشده؛ اما واژه "پیگیری جهت رفع مشکل ایجاد شده" در نامه ۳ مدیرکل " میراث فرهنگی وگردشگری" ، "منابع طبیعی و آبخیزداری" و "حفاظت محیط زیست" را می توان مصداق درخواست خروج از ثبت جهانی برشمرد.
هر چند از پاسخ استاندار گلستان به این نامه خبری در دست نیست و برخی نیز می گویند اساس این نامه به درخواست شخص استاندار نوشته شده، اما تاکید هادی حق شناس بر "انجام ارزیابی زیست محیطی" برای طرح های مختلف توسعه در استان، خلاف چنین درخواستی است و طبیعی است که اگر استاندار گلستان می خواهد به "قانون اساسی" و "قوانین برنامه توسعه پنجساله کشور" پایبند باشد باید با چنین درخواستی مخالفت کند؛ ضمن اینکه مضمون این نامه، در مخالفت صریح با فرمایشات مقام معظم رهبری درباره "حفظ جنگل در برابر تصرف ها به بهانه گردشگری حتی ساخت حوزه علمیه" است.
یک پرسش مهم!
در این بین خواندن این نامه این پرسش را به ذهن می آورد که « اگر آن بخش از "جنگل های هیرکانی گلستان" که برخی می خواهند در آن تله کابین بر پا کنند آنقدر ارزش های اکولوژیک و زیستی داشته که ثبت جهانی شده، چگونه است که متولی، یعنی "سازمان جنگل ها" و نیز "شورایعالی جنگل ومرتع" و " معماری وشهرسازی" می تواند مجوز ساخت تله کابین را در آن بدهد؟
از سوی دیگر موضوعی که همه کنشگران و کارشناسان را به تعجب واداشته این است که "ثبت جهانی" و قرارگرفتن در لیست "میراث یونسکو" بهترین ابزار برای توسعه گردشگری در یک منطقه است. حال چگونه می شود تصور کرد که برخی مسوولان استان گلستان از درک چنین موضوع واضحی عاجز باشند و درخواست بدهند که برای توسعه گردشگری، منطقه را از لیست یونسکو دربیاورید؟! شاید بتوان این درخواست را یکی از رویدادهای اعجاب آور قرن به حساب آورد.
یک طلسم ۱۳ ساله
ثبت جنگل های هیرکانی ایران، موضوعی نبود که طی یک سال و دوسال به نتیجه رسیده باشد. این آرزوی دیرینه، روندی بسیار طولانی و گاه سخت و فرسایشی داشت که نزدیک به ۱۳ سال به طول انجامید.
ماجرا از این قرار بود که جمهوری آذربایجان در سال ۲۰۰۵ میلادی یعنی سال ۱۳۸۴ پروندهای تهیه کرد تا جنگلهای هیرکانی داخل مرزهای جغرافیایی خودش را به صورت مستقل و به نام خود ثبت جهانی کند.
این اقدام، با اعتراض ایران رو به رو شد. یونسکو و IUCN سازمان جهانی حفاظت و دیگر مراجع معتمد، پروندهی جمهوری آذربایجان را بررسی و درخواست آن را برای ثبت به صورت مستقل رد و اعلام کردند « با توجه به این که بیش از ۹۰ درصد جنگلهای هیرکانی در ایران و بخش کوچکی از آن در کشور آذربایجان قرار دارد این کشور نمیتواند بدون مشارکت ایران «جنگلهای هیرکانی» را ثبت جهانی کند.»
پس از آن، یونسکو و اتحادیه جهانی حفاظت، اعلام کردند که این جنگل بهعنوان یک اثر طبیعی مشترک میان ایران و جمهوری آذربایجان از سوی دو کشور برای ثبت به یونسکو ارائه شود.
بر این اساس، مسوولان ایرانی، تهیه نخستین پرونده طبیعی این جنگل ها را برای ثبت در فهرست میراث جهانی یونسکو از سال ۱۳۸۵ آغاز کرد و موفق شد پرونده "جنگلهای هیرکانی" را در سال ۲۰۰۷ یعنی ۱۳۸۶ در فهرست موقت یونسکو ثبت کرد. اما این تازه بخش کوچکی از راه بود و تا ثبت کامل فاصله زیادی بود.
سال ۸۷ برای نخستین بار پرونده جنگلهای هیرکانی، به صورت مشترک با کشور آذربایجان برای ثبت در فهرست آثار جهانی یونسکو طرح شد که این پرونده در آن زمان به دلیل برخی مشکلات معلق و ارجاع داده شد. در ابتدای کار تهیه پرونده ایران و آذربایجان، اختلافنظرهایی بین دو کشور وجود داشت و برطرف شدن این اختلافنظرها به کشور آذربایجان برمیگشت؛ در حالی که در آن اجلاس اگر آذربایجان مخالفتی نداشت پرونده جنگلهای هیرکانی، از نخستین پروندههایی بود که در اولویت بازنگری، بروزرسانی، تدقیق و تدوین قرار میگرفت.
پیگیری های این ثبت جهانی تا مدتی به فراموشی سپرده شد تا اینکه در سال ۱۳۹۴ ایران اقدامات جدیدی را آغاز کرد و بار دیگر از سرگیری مذاکرات ایران و آذربایجان برای رسیدن به نقاط مشترک مطرح شد، اما مخالفتها و بهانههایی که کشور آذربایجان برای تهیه و تدوین پرونده فوق مطرح میکرد موجب شد تا ارجاع پرونده به یونسکو عملی نشود.
پس از فراز ونشیب های فراوان، به علت نرسیدن به یک نقطه نظر مشترک بین ایران وآذربایجان، ایران تصمیم گرفت تا پرونده "جنگلهای هیرکانی" را خود به طور مستقل به یونسکو ببرد تا از آن بخش از جنگل های شمال که از آتش، سیل، چوب بری، سدسازی، ویلاسازی، معدنکاوی و جاده سازی در امان مانده، حفاظت کند. با چنین هدفی، هماهنگی ها و تلاش ها ادامه یافت تا اینکه در سال گذشته پرونده به صورت مستقل برای یونسکو فرستاده شد و جمعه ۱۴ تیر روی میز چهل و سومین اجلاس جهانی یونسکو در باکو قرار گرفت و به عنوان بیست و چهارمین اثر ملموس و دومین اثر طبیعی ایران با رأی کارشناسان IUCN و یونسکو در "فهرست میراث طبیعی جهانی" ثبت شد.
ثبت جهانی جنگل های هیرکانی ایران
چهاردهم تیرماه امسال بود که محمدحسن طالبیان معاون میراثفرهنگی "سازمان میراثفرهنگی،صنایعدستی و گردشگری کشور" خبر از ثبت جنگلهای هیرکانی ایران در فهرست میراث طبیعی جهانی با رای مثبت اعضای یونسکو داد. او گفت که معیار ۹ یعنی "فرایندهای اکولوژیک در حال توالی و تکامل" از معیارهای میراث طبیعی در یونسکو از مهم ترین دلایل این ثبت بوده است.
طالبیان گفت که همه با هم دربارهی ارزشهای این جنگل متفقالقول بودند و «IUCN» نیز گزارش بسیار خوبی دربارهی جنگل ارائه داد، این نشاندهندهی کیفیت بالای تدوین پرونده و وجودِ اتحاد بین مسئولان، جامعه محلی، سمنها و محیط زیست و منابع طبیعی بود. پهنهها به دقت انتخاب شدهاند، ۱۵ پهنه در ۵ استان در مساحت ۳۰۰ هزار هکتار از دو میلیون هکتار جنگل مشخص شدهاند، آن هم در فضای جنگلی باستانی که بین ۲۵ تا ۵۰ میلیون سال قدمت دارند و بعد از جریان یخبندان که بیش از یک میلیون سال پیش اتفاق افتاده بود و این محیط خوشبختانه بین دریا و کوه قرار داشت، فضای معتدلی ایجاد شد و آنها سالم ماندند. این اتفاق افقهای جدیدی پیشِ روی پژوهشگران و نسل آینده کشور با هدف پایداریِ این محوطهی جهانی قرار می دهد.
حالا باید منتظر بود که تصمیم گیران در این حوزه مخصوصا وزیر میراث فرهنگی وگردشگری کشور در اینباره چه تصمیمی می گیرد. تصمیمی که می تواند تلاش های ۱۳ ساله چند سازمان، وزارتخانه و متخصصان این سه حوزه را به چالش کشیده و از اینها مهم تر، سرنوشت جنگل های هیرکانی شرق گلستان را به سمت تغییر کاربری های بیشتر با هدف انتفاع بخش خصوصی بکشاند.
- 18
- 1