«پدرم اصرار داشت که رزمیکار شوم! او میگفت دختر باید این ورزش را بلد باشد که اگر جایی گیر افتاد بتواند از خودش دفاع کند... و همین عقیده پدر باعث شد تا حالا رزمیکار حرفهای باشم!» این اظهارات «صبا» دختری است که از ترس مواجهه با مزاحمان خیابانی چند سالی هست رفتوآمد به باشگاه ورزشی جزو برنامههای ثابت زندگیاش است.
از وقتی پای دختران به تردد در خیابان بیشتر باز شد و برای انجام کارهای شخصی از رفتن به دانشگاه تا رسیدن به محل کار باید از وسائل حمل و نقل عمومی استفاده میکرد، ردپای مزاحمان خیابانی هم در معابر شهری پررنگ و پررنگتر شد تا جایی که این روزها موضوع بسیاری از پروندههایی که در دادگاهها تشکیل میشود «مزاحمان نوامیس» است. به عبارت دیگر، در جامعهای که فقر فرهنگی یکی از معضلات شهری باشد احساس امنیت و اعتماد به همنوع کاهش مییابد.
چند بار پسرها را کتک زدم
«شادی» رزمیکار ۳۵سالهای است که در یکی از باشگاههای ورزشی محله یوسفآباد تهران به عنوان مربی مشغول به کار است. او که عامل رزمیکار شدنش را دقیقا همین مزاحمان خیابانی میداند در پاسخ به «ابتکار» ابتدا لبخندی میزند چراکه خاطرات دوران نوجوانی برایش زنده شده است. او میگوید: «تجربههای شخصی زیادی در این زمینه دارم. وقتی نوجوان بودم در محله جنوب تهران زندگی میکردیم و در راه مدرسه و بعد دانشگاه با مشکلات تردد و مزاحمتهایی روبرو میشدم، حتی یک بار به شکل بدی مرا خفت کردند.
چند بار کتک زدن پسرها هم از دیگر تجربههای زندگی من است. همین اتفاقها باعث شد تا فکر ثبتنام در باشگاه ورزشی و فراگیری یک ورزش رزمی به ذهنم برسد. ابتدا فقط یک سرگرمی بود اما به مرور زمان برایم جدی و جدیتر شد تا جایی که دوست داشتم مربی حرفهای شوم و حالا در جایگاه مربی، گاهی با دخترانی روبرو میشوم که علت ورودشان به این ورزش را همان دلیل من، عنوان میکنند. خیلی وقتها با خنده و شوخی تجربههای همدیگر را به هم منتقل میکنیم که البته این موضوع غصه غمانگیزی برای هر دختر ایرانی است.»
«پریسا» با ۲۵سال سن، شاگرد این بانوی مربی است، او که برای دیدار با مربیاش به باشگاه آمده است، به «ابتکار» میگوید: «من هم سال گذشته از ترس مقابله با مزاحمان خیابانی به ورزش رزمی روآوردم اما در میانه راه به دلیل سنگین بودن این ورزش و شکستن پایم، نتوانستم این ورزش را ادامه دهم.»
ترس زیاد مانع اجرای حرکت رزمی
اما «فاطمه» با ۴۰سال سن، بانوی دیگری است که در پاسخ به پرسش «ابتکار» نکته قابل توجهی را بیان میکند و میگوید: «خیلی وقتها فکر میکنم رفتن به کلاسهای رزمی برای دفاع شخصی خیلی مهم است و حتی میتواند اعتماد به نفسم را در مواجهه با مزاحمان بیشتر کند اما تاکنون در حد یک فکر باقی مانده و کلاس نرفتهام. یکی از دلایل نرفتنم این است که فکر میکنم در مقابل مزاحمان خیابانی اینقدر بترسم که حتی اگر فنی هم بلد باشم یادم برود که چه کار باید بکنم.»
«مریم» ۳۲ساله هم به این مسئله نگاهی مشابه با «فاطمه» دارد چراکه به «ابتکار» میگوید: «قبلا که سنم کمتر و ترسم بیشتر بود این فکر به ذهنم رسید که به باشگاه بروم و رزمی یاد بگیرم. از طرفی، در تلویزیون وقتی میدیدم یک خانم، راحت از پس مزاحم بر میآید و حتی مزاحم را کتک میزند و مزاحم هم دیگر جرات ندارد نزدیک این خانم شود حس خوبی پیدا میکردم و احساس قوی شدن در من قوت میگرفت اما شنیدن مسائلی مثل انتقامجویی و تلافی فرد مزاحمِ کتک خورده، بعد از درگیری، فکر رزمیکار شدن را از سرم بیرون کرد.»
در جامعهای هستم که باید قدرتمند باشم
اما «صبا» با ۲۹سال سن، به نظر میرسد دل و جرات بیشتری دارد. او در پاسخ به «ابتکار» توضیح میدهد: «وقتی نوجوان بودم پدرم میگفت زور زنها در کلام و زبانشان است و زور مردها در بازویشان. اگر زمانی با مزاحمان خیابانی روبرو شوی این زور توست که به داد تو میرسد، نه زبانت و البته به مرور متوجه شدم که پدر درست میگفت چراکه من در جامعهای زندگی میکنم که ضروری است قوی باشم. برای همین وقتی ۱۸ساله بودم به باشگاه ورزشی رفتم و برای رزمیکار شدن، ثبتنام کردم.
حالا هم از قدرت و اعتماد بهنفسی که دارم راضیام.»
«نیلوفر» ۱۹ساله هم همچون «صبا» با جدیت رزمیکار شدن را دنبال کرده است. او به «ابتکار» میگوید: «ابتدا کاراته را شروع کردم اما کمی که گذشت و مسئله مزاحمت و چیزهایی که از بقیه شنیدم رزمیکار شدن برایم جدیتر شد. حتی بیشتر از مسئله سلامتی به مسئله یاد گرفتن و دفاع کردن از خودم اهمیت دادم و اتفاقا چون حس میکردم کاراته نمیتواند این کارایی را برای من داشته باشد سراغ دیگر سبکهای رزمی رفتم و جودو جوجیتسو و دفاع شخصی را هم امتحان کردم و واقعا بعضی وقتها فکر میکنم اگر در جایی با مزاحم خیابانی برخورد کنم چه باید بکنم؟ بعضی وقتها حتی به این فکر میکنم ساعتهای دیروقتی که مجبورم بیرون باشم چاقویی در کیفم داشته باشم تا مطمئن باشم که میتوانم از خودم به بهترین شکل دفاع کنم حتی مدتی دنبال شوکر هم گشتم.»
اظهارات «نیلوفر» بهانهای میشود تا با یک حقوقدان به بررسی یک حادثه فرضی بپردازیم؛ اینکه اگر یک زن در دفاع از خودش فن رزمی را اجرا کند که منجر به ضرب و جرح مزاحم شود، در اینجا چه حکمی در انتظار این زن خواهد بود؟ آیا به دلیل مزاحمت مرد، قانون حقی برای زن قائل است یا خیر. با این توضیح که زن جان خود را در خطر دیده و از ترس مزاحمتی که در خیابان برای او ایجاد شده به ناچار اقدامی کرده که حالا موجب مجروح شدن یا حتی صدمه جدی برای فرد مزاحم شده است.
دفاع مشروع در صورت وقوع خطر جدی
عبدالصمد خرمشاهی، وکیل دادگستری در اینباره به «ابتکار» میگوید: «بحثی در قانون مطرح است با عنوان «دفاع مشروع». قانونگذار در این بحث برای فردی که به او تعرض و حمله شده، حقی قائل شده که این موضوع در قوانین همه کشورها وجود دارد. در اینجا فرد میتواند از جان و مالش که در معرض خطر است دفاع کند. حتی اگر این خطر جان و مال فرد دیگری را تهدید کند و صدمه به مزاحم برای در دفاع از دیگری باشد از نظر قانونی دفاع مشروع محسوب میشود. در واقع، فرد برای نجات جان و مال نه راه فرار دارد و نه دسترسی به پلیس. اما نکته مهم این است که خطر حتمی و قریبالوقوع باشد.»
به گفته این حقوقدان، «تناسب در حمله و دفاع موضوعی است که در اینجا مطرح میشود یعنی فردی که مورد حمله یا مزاحمت قرار گرفته باید ثابت کند که خوف جانی و مالی داشته است. این استثنای قانونی علل موجهه جرم نامیده میشود. اگر فرد توانست در خطر جدی بودنش را ثابت کند حتی اگر به مزاحم و متعرض چاقو وارد کند از مجازات معاف میشود.» تاکید خرمشاهی بر این است که «باید دلایلی که از سوی فرد به خطر افتاده در دادگاه اعلام میشود، از حیث قانونی قانعکننده باشد.»
همه این اظهارات درحالی است که طولانی بودن مراحل قانونی از مشکلات و دردسرهایی است که برای افرادی که با مزاحمت مواجه میشوند، پیش میآید. در اینجا نقش پلیس در ایجاد امنیت بسیار اهمیت پیدا میکند. بهعنوان مثال، ایجاد گشتهای امنیت اخلاقی، کاری است که از سوی پلیس برای برخورد با مزاحمان نوامیس انجام شده است و تداوم چنین طرحهایی میتواند حس اعتماد و امنیت را در جامعه بیشتر و بیشتر کند. با همه اینها، آموزش و فرهنگسازی هم جایگاه مهمی در تربیت افراد دارد چراکه بهطور حتم اگر هر فرد از کودکی مسائل تربیتی را آموزش ببیند در واقع نگاه ریشهای به آسیبهای اجتماعی شده است و هر فرد برای رفتار صحیح با همنوع خود آموزشهای لازم را دیده است بنابراین آموزشوپرورش و صداوسیما هم باید در این زمینه برنامههایی را برای فردای بهتر جامعه ایران در نظر بگیرند.
سوسن نوری
- 16
- 2