کافهها امروز دیگر جزو جداییناپذیر زندگی بسیاری شدهاند. همه جای دنیا پرطرفدارند و بعضی از شهرها اصلا به خاطر کافههایش شهرهاند. نمونهاش استانبول است و کافههای فراوانش و نمونههای دورترش هم میشود فرانسه و بسیاری دیگر از شهرهای اروپایی و آمریکایی. تاریخچه میل ایرانیان به کافه هم تاریخچهای طولانی است که از قهوهخانههای قدیمی شروع میشود و خسرو سینایی، کارگردان و فیلمنامهنویس در گفتوگویی با کرگدن آن را اینطور توصیف میکند: «اگر ما دوران شکوفایی کافهنشینی را به مفهوم قدیمی بخواهیم ببینیم، به دوران صفویه میرسیم. همینطور که جلوتر آمده، سطح قهوهخانه به آن سبک، کمی پایین آمده و دیگر طبقات متوسط به بالای اجتماعی کمتر به قهوهخانه میرفتند، تا اینکه دوران مشروطه شکل میگیرد و سفر به اروپا مرسوم میشود (آمریکا آن موقع خیلی در دسترس نبود). این مسافرها برمیگردند و کمکم عادت کافهنشینی شکل میگیرد.»
اما ماجرای کافهنشینان ایرانی، ماجرایی متفاوت است. میل و اقبال اینروزها عاملی شده تا بسیاری دلشان بخواهد کافه داشته باشند و خیل کافهروندگان هم هر روز مشتاقتر از دیروز به کافههای جدید نگاه کنند.
همین هم عاملی بوده تا سال گذشته محمد آقاسی پژوهشی با عنوان «سنجش ذائقه کافهنشینان تهرانی» انجام دهد که در روزهای گذشته نتایج این پیمایش منتشر شده است. نتایج این نظرسنجی نشان میدهد ۵۰.۳درصد پاسخگویان برای تفریح، ۴۳.۴درصد برای خوردن نوشیدنی یا قهوه، ۳۹.۵درصد برای وقتگذراندن، ۳۱.۸درصد برای داشتن قرار، ۲۸.۷درصد برای خوردن غذا، ۱۸.۷درصد برای دورشدن از جامعه و آرامش فکری، ۱۰درصد برای منتظر کسیبودن و ۸.۲درصد برای دیدن آدمهای جدید و تنوع به کافهها میروند.
در ادامه از «کافهروهای تهران» پرسیده شده: «در ماه گذشته چندبار به کافه رفتهاید؟» ۷۳.۷درصد پاسخگویان بین ۱ تا ۹بار، ۱۱.۷درصد پاسخگویان ۳۰دفعه و بیشتر، ۸.۵درصد پاسخگویان بین۱۰ تا ۱۹بار و ۵.۱درصد پاسخگویان بین ۲۰ تا ۲۹بار در ماه گذشته به کافه رفته بودند. یکدرصد از پاسخگویان نیز در ماه گذشته اصلا به کافه نرفته بودند.
این درحالی است که علیرضا شریفییزدی، جامعهشناس به «شهروند» میگوید، تحقیق درباره کافه و کافهنشینی از تحقیقات قدیمی است و همواره مورد توجه قرار داشته است «بحث کافهنشینی همواره اهمیت فراوانی داشته و در دهه اخیر در ایران هم مورد توجه بسیار قرار گرفته است. یکی از دلایل این اهمیت هم این است که کافهها جزو معدود مکانهایی هستند که افراد میتوانند در آن با یکدیگر تعامل داشته باشند.»
به گفته شریفی این وضع در کشورهای دیگر متفاوت است. آنجا مکانهای مختلف و با کارکردهای متفاوت تعریف شده و در نتیجه افراد با انتخاب آگاهانه به کافه میروند اما در ایران وضع فرق دارد «قبلا کافهها مکان روشنفکران بودند. کافه نادری، کافه خرد و… مکانهایی بودند برای دور هم جمعشدن روشنفکران که رفتهرفته این خاصیت کم و کمتر شد.»
او میگوید همچنان که کافهها محیطی خمود و بستهاند اما از منظر ارتباطات اجتماعی بسیار قابل تأملاند؛ چراکه افراد عموما در این مکانها همدیگر را قضاوت نمیکنند. کسی سرزنش نمیشود و امکان برقراری ارتباط و گسترش حلقه ارتباطی هم وجود دارد که این نکات برای جوانان جذاب است «در هر کشوری لازم است مکانهایی وجود داشته باشد که جوانان با هم تلاقی داشته باشند. افراد میتوانند با یکدیگر ارتباط داشته باشند و تخلیه عاطفی و هیجانی شوند که این نکته به امنیت عمومی هم کمک میکند؛ چراکه خشم، اضطراب، افسردگی و مشکلاتی از این دست با دور هم نشستن با دیگران میتواند فروکش کند.»
به گفته این جامعهشناس، یکی از چیزهای خوبی که اخیرا شاهدش هستیم، وجود کافه- کتابخانهها در شهرهاست که این مورد میتواند فرهنگ کتابخوانی را گسترش دهند و از این منظر هم حایز اهمیت است.
- 13
- 1