حقوق شهروندی
به مجموعه ای از حقوق مدنی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی که شخص بعنوان تبعیت یک کشور از آن برخوردار است، حقوق شهروندی یا آزادی های عمومی می گویند و قانون، محور تضمین این حقوق میباشد که دولت در هر جامعه ای موظف است به نمایندگی از اتباع خود، آن را( بعنوان حقوق ملت یا آزادی های عمومی) در چهارچوب اعلامیه حقوق بشر تصویب کند و بموقع به اجرا گذارد. چنانچه تمام افراد یک جامعه از کلیه حقوق مدنی و سیاسی برخوردار باشند و شهروندان نیز مسئولیت هایی را بعنوان اعضای آن جامعه در راستای اداره بهتر و ایجاد نظم عهده دار شوند، حقوق شهروندی تحقق پیدا می کند. بدیهی است شناخت این حقوق متقابل نقش موثری در ارتقای حقوق شهروندی و ایجاد جامعه سالم مبتنی بر نظم و عدالت دارد.
تاریخچه حقوق شهروندی
قانون اساسی ۱۷۹۱ م کشور فرانسه و اعلامیه حقوق شهروندی سال ۱۷۸۹ م که در تحولات قرن هجدهم جایگاه ویژه ای بخود اختصاص داده اند، در پی ریزی حاکمیت ملی و انتقال قدرت تصمیم گیری از« پادشاه» به« شهروندان» نقطه عطف به شمار می روند. درواقع« رعایا» در پرتو نگاه جدید به مفهوم حاکمیت، به مقام« شهروندی» ارتقاء پیدا کرده اند و از حقوق اجتماعی قابل حمایت در کنار تعهدات و وظایف بهره مند می شوند. به همین علت قرن هیجدهم میلادی در عبور« جامعه اقتداگرا» به« جامعه قانونگرا» نقش غیرقابل انکاری ایفا می کند که« جمهوری سوم فرانسه» از درون آن سر بیرون می آورد. بعدها در مقدمه قانون اساسی سال ۱۹۵۸ م فرانسه که آغاز دوره جمهوری پنجم فرانسه است، پیوستگی خود را بطور رسمی به« حقوق بشر» اعلام می کند.
از سوی دیگر، در تاریخ ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ م مجمع عمومی سازمان ملل متحد، اعلامیه حقوق بشر را پذیرفت. کنوانسیون محافظت از حقوق بشر و آزادی های بنیادین در تاریخ چهارم نوامبر ۱۹۵۰ توسط اعضای شورای اروپا تصویب شد. به تدریج مفهوم« آزادی عمومی» دربرابر قوای عمومی بعنوان مطالبات شهروندان قد علم کرده و با مجموعه« حقوق بشری» در هم آمیخت. عناصر کوچکتر و فرعی تری از دل مفهوم« آزادی» نظیر آزادی سیاسی، آزادی مطبوعات، آزادی تجمعات، آزادی دینی، آزادی آموزش و ... زاده شدند. گرچه خود آزادی در این مقاطع تاریخی اوج و حضیضی را تجربه کرد، ولی این امر مانع از این نشد که در اروپا به تدریج« حقوق شهروندی» جا باز نکرده و وارد ادبیات حقوقی نگردد. شهروندی که در جامعه مدرن، عموم مردم از آن بهره می برند، مفهوم جذابی به شمار می رود. همواره گروههای فکری و سیاسی نیز تلاش دارند برای حمایت از سیاست های خود از زبان شهروندی بهره برداری کنند.
انواع حقوق شهروندی
از مصادیق حقوق شهروندی می توان به حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اشاره نمود که در زیر به مواردی از آنها اشاره شده است:
* منع تبعیض:
از نمونه های مهم منع تبعیض حقوق شهروندی می توان به قانون کار اشاره کرد. این قانون به علت جنسیت افراد، اجازه تبعیض میان آن ها را نداده و تمامی افراد طبق قانون کار حقوق و مزایایی یکسانی دارند.
* حفظ کرامت انسانی:
طبق قانون اساسی، از نظر قانون هیچ شخصی مجرم شناخته نمی شود مگر اینکه در دادگاه، جرم او صلاحیتدار ثابت شود. بنابراین، حفظ کرامت انسانی که از مصادیق حقوق شهروندی به شمار می رود ، اقتضا میکند که طبق قانون مجازات افراد تعیین می شود و فرد بداند در صورت انجام چه عملی و به چه میزانی مجازات خواهد شد. همینطور پس از این که فرد، مجرم شناخته شد باید کرامتش حفظ شود.
* حق داوری:
از دیگر مصادیق حقوق شهروندی میتوان به حق داوری اشاره کرد. یعنی افراد در صورت اختلاف بتوانند، به یک شخص ثالث حل و فصل اختلافاتشان را بسپارند که وی در خارج از مجموعه دادگستری به آن رسیدگی کند.
انواع قوانین و مقررات مربوط به حقوق شهروندی
۱. قوانین حمایتی:
جهت ایجاد شرایط مناسب برای گسترش فعالیت های اجتماعی و حمایت از شهروندان این قوانین و مقررات تعیین شده است. همانند اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی که می گوید:« دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم، برای امور زیر تمامی امکانات خود را بکار برد…..آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه، در تمام سطوح و تسهیل و تعلیم آموزش عالی»
۲. قوانین و مقررات پیشگیرانه:
توسط مقام صالح قوانین و مقرراتی وضع شده است که پیشگیری از وقوع جرایم یا تخلفات و یا ممنوعیت انجام بعضی از فعالیت ها و یا اقدامات در جامعه از اهداف آن می باشد. به طورمثال قانون ممنوعیت تصدی بیش از یک شغل، مصوب ۱۳۷۳ که در راستای حفاظت از حقوق شهروندی در برخورداری از فرصت های شغلی است.
۳.قوانین تنبیهی:
فعالیت های اجتماعی در شهر اقتضائات خاصی دارد و مقررات خاصی برای کنترل احتمال بروز حوادث و وقایع مختلف، وضع شده است. اصلی ترین قانون حقوق شهروندی در این زمینه« قانون مجازات اسلامی» می باشد.حقوق شهروندی، شامل حقوقی که در صدد تاسیس و یا ایجاد آن ها باشیم، نمی باشد بلکه حقوق ثابت نزد انسان هاییست كه با خود عنوان شهروند را دارند.
حقوق شهروندی طبق قانون اساسی
از حقوق شهروندی که قانون اساسی به آنها پرداخته می توان به موارد زیر اشاره کرد :
> حیثیت، جان، مال، مسکن و شغل افراد از تعرض مصون و در امان است، مگر اینکه مواردی از حقوق شهروندی به تشخیص قانون باشد.
> برای تمامی افراد آموزش و پرورش و تربیت بدنی در تمام سطوح رایگان باشد و آموزش عالی آسان شود.
> هر قبیله ای از مردم ایران بهطور مساوی از حمایت قانون برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها در حقوق شهروندی امتیاز نیست.
> در حقوق شهروندی، تفتیش عقاید ممنوع است و به صرف داشتن عقیده ای نمی توان کسی را مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد.
> در حقوق شهروندی، نیازهای همه جانبه افراد تامین شود و امنیت قضایی عادلانه برای همگی ایجاد شود.
> حقوق شهروندی طبق قانون اساسی اینست که عموم مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مشارکت داشته باشند.
> در حقوق شهروندی طبق قانون اساسی، همه ی زنان و مردان باید از حمایت یکسان قانون بهرهمند باشند.
> فارسی، زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران است. به همین منظور اسناد، مکاتبات و متون رسمی و کتب رسمی باید به زبان و خط فارسی باشد، ولی در کنار زبان فارسی آزاد، استفاده از گویش های محلی و قومی در مطبوعات و در رسانه های جمعی و تدریس آنها در مدارس است.
منشور حقوق شهروندی
به مجموعه حقوقی که افراد به اعتبار موقعیت شهروندی خود دارند و نیز مجموعه قواعدی که در جامعه بر موقعیت آنان حکومت می کند، حقوق شهروندی گفته می شود. از همین رو« حقوق شهروندی » یک مفهوم نسبتاً وسیعی است که از آن می توان به حقوق مدنی و سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فردی اشاره کرد. به سندی که حاوی کلیه حقوق ملت است و قبلا به صورت پراکنده و یا مختصر بیان شده ، منشور حقوق شهروندی میگویند ولی حقوق ملت ایران در منشور حقوق شهروندی مفصل بیان شده است.
اگرچه منشور در کشور ما دستور جدیدیست ولی بطور کلی در آن نوآوری خاصی وجود ندارد و قبلا در سایر قوانین به صورت پراکنده به آن پرداخته شده است ولی این حقوق در منشور حقوق شهروندی به صورت منسجم و تفصیلی به آن پرداخته آیینه تمام نمایی حقوق ملت است و به صورت یک مجموعه جمع آوری شده است. به عبارت دیگر کلیه حقوق ملت به صورت منسجم و به تفصیل در آن بیان شده است تا علاوه بر این که در حقوق شهروندان، سندی جامع وجود داشته باشد دولت نیز در برابر حقوق ملت وظایف و تکالیف عمده خود را شناسایی نماید.
مفاهیم حقوق شهروندی
اغلب در کنار دو مفهوم« حقوق اساسی» و« حقوق شهروندی»، مفهوم حقوق بشر مطرح می شود که این سه مفهوم، مترادف جانشین یکدیگر می باشند ولی مرزهای ظریفی میان این مفاهیم سه گانه در تفکیک مفهومی و دلالت موضوعی وجود دارد.
بخش از حقوق اساسی که شکل ملی در قانون اساسی هر کشور بخود می گیرد و صرفا شامل حال شهروندان همان کشور خاص میباشد ( مانند حق مشارکت سیاسی که ملهم از حقوق بشر در شکل نسبی آن است)، حقوق شهروندی گفته میشود.
برطبق نظر خیلی از افراد، مفهوم شهروندی و حقوق شهروندی براساس قوانین هر کشور تعیین می شود. بعضی از افراد شهروندی را در ابعاد اجتماعی، سیاسی و مدنی تقسیم بندی می کنند ولی بنظر میرسد که شهروندی را میتوان در دسته بندی کلی در مسئولیت های فردی و اجتماعی شهروندان و همچنین مسئولیت های دولت در قبال شهروندان بررسی کرد. با نگاهی کلی در جوامع مختلف میتوان قسمتی از این مفاهیم مشترک را عنوان و تکمیل کرد.
نقش مشارکت شهروندان در حفظ حقوق شهروندی
گذشتگان نقل میکردند:« حق گرفتنی است، نه دادنی.» به همین منظور، چنانچه شهروندی برای دفاع از حقوق شهروندی خود، آگاهی از آن حقوق داشته باشند و برای رسیدن به حقوق شهروندی اش اصرار کنند، چه در معنی قوه مجریه و چه در معنی حاکمیت، دولت ناچار است توقعات شهروندان را برآورده کند، ولی اگر شهروندی در حفظ حقوق شهروندی خود کوتاهی انجام دهند و درباره این حقوق آگاهی نداشته باشد، دولت هم در این زمینه دچار قصور و تقصیر می شود. بدین ترتیب، در حفظ و صیانت از حقوق شهروندی، نقش شهروندان یک امر اجباری به شمار می رود.
چه آسیب هایی حقوق شهروندی را تهدید می کند؟
سیاست زدگی مدیران و تفسیر سیاسی و حزبی از مفاد آن، بدترین آسیب حقوق شهروندی است. طبق ماده چهار آیین دادرسی کیفری اصل بر برائت است و شهروندان طبق ماده دو منشور حقوق شهروندی حق برخورداری از زندگی سالم را دارند، با برداشت سیاسی تمامی این امور مختل، آزادی شهروندان محدود و حقوق آنان ضایع می شود.
از آسیب های دیگر حقوق شهروندی می توان به ناآگاهی شهروندان به حقوقشان و شیوه معقول مطالبه گری در این زمینه اشاره کرد. همچنین یکی از دیگر آسیب های حقوق شهروندی، استفاده از مدیران ناآگاه یا بی توجهی به دانش حقوق به خصوص حقوق شهروندی، نگارش و ابلاغ آئین نامه های معارض یا مخالف با حقوق اساسی شهروندان یا آئین نامه های مجمل که امکان تفسیر موسع و خلاف اصول مسلم حقوقی را فراهم می کند، است.
از جنبه عمومی ابلاغ منشور حقوق شهروندی، تأمین حقوق ساکنان شهرهاست، اقدامی که در خور توجه بود، ولی برای این که همه ی مفاد این منشور بطور دقیق و کامل اجرا شود، کنش های اجتماعی هم باید شکل بگیرد؛ فرهنگسراهای شهرداری ها باید به محلی برای تضارب آرا و تحلیل قوانین شهروندی تبدیل شود.
اجرای دقیق حقوق شهروندی چه تأثیری در بهبود شرایط ارایه خدمات شهری دارد؟
مدیران شهری باید برآیند نهایی اثرات اجرای حقوق شهروندی در بهبود خدمات شهری را اعلام و تحلیل کنند، ولی اگر حقوق مکتسبه شهروندان طبق یافته های حاصل از مطالعات اجتماعی و حقوق عمومی، بدرستی احقاق شود، جامعه شهری عاری از آلودگی های زیستی، بانشاط، دارای رونق اقتصادی و مبتنی بر اصول دموراتیک و آزادی بیان شکل می گیرد. حقوق شهروندی، شهروندان را بعنوان صاحبان اصلی شهر در جایگاهی قرار می دهد که هم حقوق خود را مطالبه و هم از دستاوردهای مدیریت صحیح شهری صیانت کنند.
گردآوری: بخش جامعه سرپوش
- 14
- 1