دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۱۱:۴۱ - ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۳۵۰۱
رفاه و آسیب های اجتماعی

کسب و کارهای شبانه بدون مامور

اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,آسیب های اجتماعی,دستفروشی در شب
پایتخت شب‌ها نمی‌خوابد. حداقل در میادین و گذرگاه‌های مهم، چراغ زنبوری‌هایی که پای بساط دستفروشان روشن می‌شود، جلوه دیگری به خیابان‌ها می‌دهد.

به گزارش روزنامه اعتماد، دستفروشاني كه پيش‌تر كارگر كارخانه يا مغازه‌دار بودند ولي بحران اقتصادي كه در پي تحريم‌ها حادث شد، ابتدا آنها را دستفروش كرد و سپس برخورد سخت ماموران شهرداري آنها را شب‌كار.

 

گفته مي‌شود از زمان‌هاي دور شب‌نشيني و شبگردي تفريح اصلي بخشي از جوانان پايتخت‌نشين بوده است. در اين تفريحات شبانه اما جاي رستوران‌ها و اغلب اماكن تفريحي خالي است چراكه سال‌هاست قوانين ساعات كار رستوران‌ها و مغازه‌هاي رسمي را پايان ساعت ١٢ شب مي‌داند.

 

در اين فضاي خالي، دستفروشان شب جاي كسب و كارهاي رسمي را گرفتند و ميدان‌ها و خيابان‌هاي اصلي شهر ميزبان شهرونداني شده كه بي‌خوابي آنها را به خيابان‌ها مي‌كشاند. از جگرفروش تا سيگارفروش، لباس‌فروش و تابلوفروش، شب‌ها كه مغازه‌ها آرام‌آرام در حال پايين كشيدن كركره‌ها هستند، راهي ميادين اصلي شهر مي‌شوند. ميدان رسالت، زير پل پارك‌وي، ميدان امام حسين، شهدا، شوش، آزادي، انقلاب، توحيد و تمام ميدان‌ها و خيابان‌هاي اصلي شهر پايتخت، هر شب ميزبان بساط افرادي است كه كار خود را از ساعات پاياني روز كار بقيه مردم آغاز مي‌كنند.

 

جالب اين‌جاست كه دستفروشان شب معتقدند دستفروشي در ساعات پاياني روز به مراتب سودآورتر از هر ساعت ديگري است، چراكه نه مامور شهردار هست كه بساط آنها را جمع كند و نه مغازه‌اي باز است كه مشتري آنها را جذب خود كند.

 

ساعت كه از نيمه شب مي‌گذرد، اگر در خيابان گرسنه باشيد يا هوس چاي كنيد، هيچ راهي وجود ندارد جز اينكه به گذرگاه‌هاي اصلي نزديك خود مراجعه كنيد. در اين ساعت شب نه خبري از ماموران شهرداري است كه به دستفروشان حمله كنند و نه خبري از ترافيك‌هاي هميشگي پايتخت. خيابان‌هاي خلوت به ويژه در شب‌هاي تابستان، صف بساطي‌ها را به يكديگر فشرده‌تر مي‌كند و صداي خنده و شوخي جوانان حوالي هر چرخ بساطي محله‌ها را تحت‌الشعاع قرار مي‌دهد.

 

دستفروشان آخر شب مي‌گويند براي تامين نيازهاي معيشتي خود چاره‌اي جز اين كار براي‌شان نمانده است؛ زيرا اجاره بالاي مغازه‌ها در كنار ماليات و هزينه‌هاي ماهانه ديگر كه هر محل كسبي با آن روبه‌رو است، اجازه نمي‌دهد آنها هم به سوي مشاغل رسمي بروند. تعدادي از آنها پيش‌تر مغازه هم داشتند ولي سرانجام ترجيح دادند كه پاي بساط بازگردند.

 

بحران اقتصادي در گام نخست، گريبان اقشار مياني و رو به پايين جامعه را مي‌گيرد؛ با تعطيلي هر كارگاه و كارخانه شمار بيكاران افزايش مي‌يابد و با بسته شدن اميدواري به يافتن شغل، افراد به بخش غيررسمي مي‌روند و دستفروشي يكي از قديمي‌ترين و سنتي‌ترين بخش‌هاي غيررسمي اقتصاد كشور است.

 

به بيان ديگر زماني‌كه راه براي مشاغل رسمي بسته مي‌شود، مشاغل غير رسمي مامن افرادي است كه بي‌پولي جان خود و خانواده‌شان را لبريز كرده است. با اين همه دستفروشي در ايران شغل راحتي نيست؛ زيرا علاوه بر سختي‌هاي ذاتي اين دست از مشاغل، چند سالي است ماموران شهرداري هم فشار بر اين اقشار را افزايش دادند و همين سبب شده تا شب‌ها به مامن دستفروشاني تبديل شود كه به دور از فشارهاي ماموران، هم ديگران را سير مي‌كنند و هم گره‌اي از مشكلات خود باز مي‌كنند.

 

در يك محاسبه سر انگشتي، حوالي ميدان امام‌حسين، شهدا و خيابان پيروزي هر شب، ٢٠ چرخ بساطي مي‌ايستند و سيگار، چاي و جگر مي‌فروشند. پاي هر بساط دو تا سه نفر كارها را رتق و فتق مي‌كنند تا به عبارت ديگر بتوان گفت هر شب نزديك به ٦٠ نفر روزي خود را از اين خيابان‌ها تامين مي‌كنند. آن طور كه به نظر مي‌آيد، بيشتر مشتريان به دنبال چاي و سيگار هستند ولي سود اصلي اغلب به جگر فروش‌ها تعلق مي‌گيرد، هر چند كه احتمال فساد محصولات غذايي، احتمال زيان كردن را هم افزايش مي‌دهد.

 

جالب اين‌جاست كه كمتر دستفروشي در آن حوالي ديده مي‌شود كه قبلا مغازه‌اي نداشته، اما ورشكستگي و مشكلات اقتصادي سبب شده تا بسياري از آنها از بخش رسمي به بخش غيررسمي كوچ كنند. يكي از سيگار فروش‌هاي شب به «اعتماد» گفت: «قديم كارگر بودم، در فشار مشكلات اقتصادي ميانه دهه ٨٠ كارخانه تعديل نيرو كرد و همه ما اخراج شديم. بعد از آن توانستم با قرض مغازه‌اي كوچك در جنوب شهر اجاره كنم و كجدار و مريز زندگي ادامه داشت.

 

از سال ١٣٩٠ وضعيت سخت‌تر شد، ناگهان همه هزينه‌ها به شكل چشمگيري بالا رفت و كم آوردم. مغازه بسته شد و راهي خيابان شدم. اوايل روز كار مي‌كردم ولي ماموران شهرداري چند باري بساطم را به هم زدند و مجبور شدم شب‌ها بيايم.» او در ادامه افزود: «هرچند خيابان سختي‌هاي خودش را دارد ولي از جهاتي راحت شدم، مهم‌تر از همه اينكه از شر اجاره و ماليات راحت شدم. البته منظورم اين نيست بساط شب خيلي خوب است، اصلا نيست، ولي وضعيت طوري نيست كه بتوان توقع بيشتري داشت و همين كه شكم خود و خانواده‌ام سير مي‌شوند، خدا را شكر مي‌كنيم.»

 

ساعت از يك بامداد گذشته كه اتومبيل از زير گذر ميدان امام حسين به سمت شرق حركت مي‌كند. همين كه تونل به پايان مي‌رسد، چراغ‌هاي زنبوري روشن روي گاري‌ دستي‌ها خودنمايي مي‌كنند. حدود ١٥ چرخ جگرفروش در كنار وانتي كه سيگار و چاي مي‌فروشند، گوشه خيابان انتظار مشتريان را مي‌كشند. سرعت هر ماشين كه كم مي‌شود، بساطي‌ها به سويش مي‌روند و تلاش مي‌كنند هر طور شده طرف را به سوي چرخ دستي خود بكشند.

 

الف پسر جواني است كه كمتر از ٣٠ سال سن دارد و سال‌هاست كنار ميدان امام حسين، بساط دارد. او پيش از آنكه هجده ساله شود، درس و مدرسه را رها كرد و به قول خودش سراغ كاسبي رفت. در حال حاضر او صاحب سه چرخ است كه هفت نفر در آنها مشغول به كار هستند. او در رابطه با ميزان درآمدش مي‌گويد: «هر شب چيزي حدود ٧٠٠ هزار تومان فروش داريم و حدود ٢٥٠ هزار تومان سودي است كه نصيب ما مي‌شود. همچنين هر شب بايد مقداري غذا به نيروي انتظامي بدهيم وگرنه اجازه ايستادن به ما نمي‌دهند.»

 

اين دستفروش جگر به «اعتماد» گفت: «شب مشكلات بسياري دارد و هيچ كس تمايلي ندارد كه شب تا صبح، در سرما و گرما، در باران و برف، كنار خيابان بايستد ولي مساله اين است كه مغازه درآمد كافي براي هزينه‌هايش ندارد. من ترجيح مي‌دهم در مغازه كار كنم ولي واقعيت آن است كه چنين چيزي ممكن نيست. مغازه اجاره‌اي مثل كار كردن براي كسي ديگر است، هرچه مي‌كارم را بايد آخر ماه دو دستي تقديم صاحب مغازه كنم، به همين دليل چاره‌اي جز دستفروشي باقي نمانده است.»

 

الف در رابطه با اينكه چرا روزها كار نمي‌كند، گفت: «روزها ماموران شهرداري اجازه كار كردن به ما نمي‌دهند. ما با برخوردهاي سخت شب كار شديم و همين كه شب‌ها كسي يقه ما را نمي‌گيرد، براي من خوشايند است. ماموران شهرداري وقتي حمله مي‌كنند كاري ندارند، تمام بساطم را داغون مي‌كنند و من مي‌مانم و بساط خرد شده و عصبانيتي غيرقابل وصف.»

 

او در مورد تعداد مشتريانش هم گفت: «شب‌هاي تابستان تعداد مشتريان بيشتر مي‌شود، چون مردم تمايل بيشتري براي بيرون ماندن دارند و هوا طوري است كه هر كسي مي‌تواند چند دقيقه‌اي كنار خيابان بايستد و غذا بخورد. با اين وجود سختي كار در تابسان اين است كه گوشت و جگر زود خراب مي‌شوند، در نتيجه اگر چيزي بماند بايد دور ريخته شود و اين موجب زيان مي‌شود.»

 

ميدان شهدا، ابتداي خيابان پيروزي، يك چهار پايه آبي و مردي ميانسال كه او نيز چند سالي است شب‌ها بساط سيگارفروشي دارد. اين دستفروش، روزها هم كنار يكي از خيابان‌هاي منتهي به ميدان امام حسين مي‌ايستد و شب‌ها سر خيابان پيروزي. او در رابطه با وضعيت كار و كاسبي مي‌گويد: «وضعيت مملكت خوب نيست، پس وضع من هم چندان خوب نيست. با اين همه چاره‌اي نيست و مجبورم چنين كنم. البته سيگار فروختن درآمدش نسبت به خيلي كارهاي ديگر بد نيست اما سختي كار زياد است و دايم بايد جواب پليس را بدهيم، چون نگاه نيروي انتظامي شب‌ها به همه پر از ترديد و ظن است. من شبانه حدود ٣٠٠ هزار تومان فروش دارم كه بد نيست و با توجه به اينكه‌دار و ندارم يك چهارپايه و چند جعبه سيگار بيشتر ندارم، درآمد خوبي است و خدا را شكر مي‌كنم.»

 

 

  • 11
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش