یکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳
۰۹:۴۰ - ۲۴ مرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۵۰۵۷۵۷
رفاه و آسیب های اجتماعی

داستان زندگی مردی بر سر دوراهی انتخاب زن عقدی یا همسر موقت

دادگاه,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,آسیب های اجتماعی

جوان فروشنده‌ای که در انتخاب یکی از دو همسر عقدی و موقتش برای زندگی گرفتارو سرگشته شده بود، به دادگاه خانواده فراخوانده شد تا مهریه ۱۳۶۰ سکه‌ای یکی از این دو زن را بپردازد.این جوان که در راهرو شلوغ مجتمع قضایی ونک با سری تراشیده و دست‌هایی خالکوبی شده جلب نظر می‌کرد، اسمش «فرشاد» بود و ۳۵ سال داشت.

 

برای اعلام ناتوانی در پرداخت مهریه سنگین یکی از همسرانش پشت اتاق شعبه ۲۶۱ دادگاه خانواده به انتظار نشسته بود و در سکوت به نقطه‌ای چشم دوخته بود که در مسیر نگاهش، جایی از راهروی مجتمع همسرش دیده می‌شد.

 

برخلاف انتظارم، فرشاد سکوتش را شکست و از حرف زدن درباره مشکل­ زندگی‌اش استقبال کرد. گفت:«بین دو زن گیر کرده‌ام. واقعاً نمی‌دانم چه کار باید کنم؟ اگر با همسر عقدی‌ام زندگی کنم دمار از روزگارم در می‌آورد و اگر با همسر موقتم بمانم دلم برای پسر خردسالم تنگ می‌شود. دستی دستی خودم را توی دردسر بزرگی انداخته‌ام.»سپس نگاهی به انتهای راهرو انداخت، همسر عقدی‌اش را نشان داد و گفت: «درست ۱۳ سال پیش بود که با کتایون آشنا شدم. آن زمان هر دو دانشجو بودیم. نخستین بار در خیابان دیدمش که دلهره‌ای به جانم افتاد.

 

تعقیبش کردم و خانه‌شان را پیدا کردم. جدا از زیبایی و خوش اخلاقی، دختری درسخوان بود. اما وقتی که به خواستگاری‌اش رفتیم پدرش مخالفت کرد چون سه سال از دخترش کوچکتر بودم. اما رابطه ما قطع نشد و گاهی با هم به سینما و کافی شاپ و رستوران می‌رفتیم. آن روزها فهمیدم که کتایون در نوجوانی مادرش را از دست داده و بشدت از پدرش حساب می‌برد. با این حال درسم را رها کردم و به کاری پرداختم تا پولدار شوم و دوباره به خواستگاری دختر مورد علاقه‌ام بروم.

 

چند سال بعد توانستم با فوت و فن‌های حرفه «واردات چمدانی» پوشاک آشنا شوم و وضع مالی‌ام خوب شود. دوباره وقتی به خواستگاری کتایون رفتم پدرش مهریه‌ای برابر با سال تولدش در نظر گرفت و من با وجود مخالفت پدر و مادرم قبول کردم و بعد از یک سال عقد زندگی‌مان را شروع کردیم. در آن چند سال فهمیدم که کتایون دختری بسیار منزوی است و پدرش درباره همه مسائل دخترش تصمیم می‌گیرد.

 

در زندگی ما هم مثل بسیاری از زن و شوهرها مشکلات و اختلاف‌هایی وجود داشت، اما سایه پدر کتایون زندگی ما را تحت تأثیر قرار داده بود و من سعی می‌کردم تا جایی که بشود از پدرزنم دور باشیم. تا اینکه یکی از دعواهای ما باعث شد همسرم بسیار کم حــــــــــــرف و گوشه گیر شود.

 

بعد از آن دچار سردمزاجی شده بود و به من توجهی نمی‌کرد. چند روز خوب بودیم و دوباره اختلاف پیدا می‌کردیم و گاهی ۶ ماه با هم حرف نمی‌زدیم سرانجام در جریان یکی از سفرهایم در فرودگاه با زن بیوه‌ای آشنا شدم که کارمند ارشد یک شرکت خصوصی بود. دو هفته از آشنایی‌مان گذشته بود که داستان زندگی‌ام را برایش گفتم و پیشنهاد ازدواج موقت به او دادم. ابتدا مخالفت کرد اما سرانجام رضایت داد و...

 

چند ماه ازاین ماجرا گذشته بود که یک روز خواهر زنم ما را در خیابان با هم دید و موضوع علنی شد. کتایون قهر کرد و به خانه پدرش رفت و همان روزها فهمیدم که باردار است. من که عاشق بچه بودم وقتی دیدم که با وجود مخالفتش برای بچه دار شدن بالاخره دارم پدر می‌شوم، قول دادم هر شرطی بگذارد قبول کنم و به زندگی‌ام برگردم. پدرش مجبورم کرد حق طلاق به همسرم بدهم. اما با وجود تولد پسرمان باز هم دعواهای ما از سر گرفته شد.

 

کتایون حتی حساس‌تر شده بود و دائم بهانه‌گیری می‌کرد. فهمیدم کتایون مهریه سنگین خود را از طریق دادگاه درخواست کرده بود و من ممنوع الخروج شده بودم. دوباره به سراغ همسر موقتم رفتم و همه چیز را برایش تعریف کردم. او مخالف ادامه ارتباطمان بود و می‌گفت با وجود داشتن بچه بهتر است به زندگی خودم سر و سامانی بدهم. اما چون نمی‌توانستم از کشور خارج شوم، کسب و کارم از رونق افتاده بود.

 

در این مدت همسر موقتم از نظر روحی کمک زیادی به من کرد. با وجود اینکه ۱۰ سال از من بزرگتر است، کمک زیادی در آرامش روحی‌ام داشته است. چند ماه است که کتایون با پسرم به خانه پدرش رفته و هر هفته فقط یک روز بچه‌ام را می‌توانم ببینم. من عاشق پسرم هستم ولی نمی‌توانم با کتایون زیر یک سقف زندگی کنم. از طرف دیگر همسرموقتم کمک فکری زیادی به من می‌کند و حالا مانده‌ام چه کار کنم. تمام دارایی‌ام یک ماشین ۱۲۰ میلیونی است که توقیفش کرده‌اند و یک مغازه اجاره‌ای. حالا در این شرایط کتایون می‌تواند با استفاده از حق طلاق از من جدا شود. من می‌مانم و یک بدهی میلیاردی بابت مهریه، گیج شده‌ام. نمی‌دانم چه کنم؟»

 

وقتی که حرف‌های فرشاد به اینجا رسید منشی شعبه ۲۶۱ زن و شوهر را فراخواند تا وارد دادگاه شوند و در مقابل قاضی «محمود سعادت» بنشینند. کتایون هم از انتهای راهرو خودش را به دادگاه رساند. مردی میانسال خواست وارد دادگاه شود که قاضی اسمش را پرسید و وقتی معلوم شد پدر کتایون است اجازه ورود به او نداد. مرد میانسال هم گوش‌هایش را تیز کرد تا از پشت در بتواند صدای دختر و دامادش را بشنود.

 

بهمن عبداللهی

 

 

iran-newspaper.com
  • 13
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۷
غیر قابل انتشار: ۱۲
جدیدترین
قدیمی ترین
تا آنجایی که ما میدانیم مهریه فقط ۱۱۰ تا قابل پرداخت میباشد حتی اگر ۲۰۰۰ تا باشه پس چی شد
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش