یکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳
۰۹:۰۶ - ۰۶ آبان ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۸۰۱۲۹۴
رفاه و آسیب های اجتماعی

جـاری ام می خواهد «هوو»یم شود

طلاق,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,آسیب های اجتماعی
 زن جوان از ترس اینکه مبادا همسرسابق برادرشوهرش، هوویش شود راهی دادگاه خانواده شد تا طلاق بگیرد. اما در این شرایط یک قتل فامیلی همه چیز را بهم زد. با این حال بدون ترس از تهدیدهای شوهرش پرونده را پی گرفت.

زن جوان با اینکه تنها ۲۹ سال داشت، مادر سه فرزند بود. لاغر اندام، با چهره‌ای تکیده و پیشانی چروک خورده. به همراه وکیل‌اش به دادگاه آمده بود تا از همسرش طلاق بگیرد. اسمش «خورشید» و متولد یکی از شهرهای غرب کشور بود. چند سالی می‌شد که به تهران مهاجرت کرده بودند. خیاط ماهری بود و درآمد خوبی داشت.

 

چند ماه پیش یکی از مردهای فامیل همسر و مادرزنش را به خاطر آنکه طلاق می‌خواست، به گلوله بسته بود و از همان روز همه اعضای فامیل و بستگان به خورشید گفته بودند بهتر است دیگر حرف طلاق را نزند. اما او تصمیم گرفته بود به زندگی مشترک با همسرش پایان دهد. خانم خیاط نمی‌توانست پای یک زن دیگر را در زندگی‌اش تحمل کند. تصور می‌کرد قواره زندگی‌اش جور درنیامده و چرخ روزگار به نفع او نگشته است.

 

وقتی زن جوان همراه وکیل‌اش وارد شعبه ۲۴۴ دادگاه خانواده شدند، پرونده‌ای زیر دست قاضی «حمیدرضا رستمی» بود که مربوط به او می‌شد. برگه‌های پرونده نشان می‌داد که مهریه، اجرت‌المثل، نفقه و در نهایت طلاق درخواست کرده است. قاضی پس از چند لحظه رو به این زن جوان کرد و پرسید: «چه شده که با داشتن سه فرزند تصمیم گرفته‌اید، از همسرتان جدا شوید؟»

 

خورشید از جا بلند شد و جواب داد: «شوهرم تصمیم گرفته با همسر برادر مرحومش ازدواج کند...»

قاضی حرف او را قطع کرد و گفت: «یعنی هنوز ازدواج نکرده؟ پس می‌توان به عوض شدن نظرش هم فکر کرد.»

زن نگاهی به وکیل‌اش کرد وادامه داد: «فقط این نیست. بیشتر از ۱۲ سال است که با رنج و دعوا زندگی می‌کنیم. از روز اول ازدواج مان بد دهن و یکدنده بود. دست بزن داشت و برای خرجی دادن جانم را به لبم می‌رساند و تحمل می‌کردم، ولی حالا نمی‌توانم. خسته شده‌ام.»

 

آن موقع خانم وکیل به حرف آمد و گفت: «مدارک مربوط به ضرب و جرح، طول درمان، تهدید و عدم پرداخت نفقه و حقوق ایشان در پرونده موجود است.»

 

قاضی دوباره پرسید: «به نظرمی‌رسد نسبت فامیلی با هم دارید؟ چطور متوجه اخلاق و رفتارش نشدید؟»

خورشید که انگار منتظر چنین سؤالی باشد، سر جایش نشست و گفت: «همه چیز از یک عکس دسته‌جمعی فامیلی شروع شد. ۱۵ سال پیش من دانش‌آموز بودم. اما آن عکس باعث شد زن عمویم تهمت بی‌آبرویی به من بزند. زن عمویم دوست داشت من با پسرش ازدواج کنم، اما من عاشق پسرخاله‌ام بودم. جنجال آن عکس باعث شد که پسرخاله‌ام قید ازدواج با من را بزند و برای همین پسرعمویم با پیش‌دستی از من خواستگاری کرد تا مثلاً معرفت خودش را نشانم دهد.

 

یک سال بعد نامزد شدیم و با تمام شدن دوره دبیرستان سر سفره عقد نشستم و با مهریه ۱۲ میلیون تومانی عروس خانواده عمویم شدم. اما کم کم متوجه شدم پسرعمویم مرا دوست نداشته و تحت فشار مادرش با من ازدواج کرده است. بداخلاقی‌هایش هم به خاطر همین بود. خواستم طلاق بگیرم، اما زن عمویم گفت اگر جدا شوید آبرویی برای هیچ کس نمی‌ماند و در شهر کوچک ما جای زندگی کردن برای هیچ یک از اعضای فامیل نخواهد بود. مادر خودم هم می‌گفت بچه دار شویم همه چیز درست می‌شود.

 

امانه تنها با بچه اول بلکه با فرزند دوم هم چیزی عوض نشد و ما سر هر موضوعی با هم اختلاف و دعوا داشتیم. چند سال پیش تا مرز طلاق رفتیم اما وقتی معلوم شد باردار هستم ،همه چیز به هم خورد. تا اینکه برادر شوهرم در یک تصادف فوت شد و بعد از مراسم چهلم متوجه تغییر رفتار همسرم شدم. او به بهانه‌های مختلف به خانه برادرش سر می‌زد و به طور پنهانی ساعت‌های زیادی را با گوشی و تلگرام مشغول می‌شد. بالاخره یک روز گوشی‌اش را چک کردم و فهمیدم با همسر برادرش قرار ازدواج گذاشته‌اند. وقتی اعتراض کردم گفت؛ مهریه‌ات را ببخش تا طلاقت بدهم...»

 

لحظه‌ای سکوت بر دادگاه حکمفرما شد. بعد از آن خانم وکیل رو به خورشید گفت: «موضوع تهدید را هم بگو.»

زن جوان هم ادامه داد: «مدتی بعد از آنکه پیگیر درخواست حق و حقوقم شدم، شنیدم که یکی از زن‌های جوان فامیل هم دادخواست طلاق داده است، اما شوهر معتاد او که راضی به طلاق دادن همسرش نبود، اسلحه‌ای برداشت و به سراغ زنش رفت که در آن تیراندازی زن و مادرزنش کشته شدند. از آن روز تا به حال شوهر من هم بارها مرا به قتل تهدید کرده و اعضای فامیل هم حرف او را جدی گرفته‌اند. با این حال من تصمیم گرفته‌ام راه زندگی‌ام را از او جدا کنم.اما اول باید مهریه‌ام را بگیرم.»

 

 قاضی حرف‌های زن و وکیل‌اش را در برگه‌های دادرسی نوشت و از آنها خواست پای ورقه‌ها را امضا کنند. سپس تأکید کرد که مدارک مربوط به دارایی‌های شوهر را در جلسه بعدی دادگاه همراه داشته باشند. خورشید بعد از آنکه برگه‌ها را امضا کرد سرش را پایین انداخت و از دادگاه خارج شد. بیرون از مجتمع قضایی صدر، هوا بسیار گرم بود، بر خلاف زندگی خورشید که رو به سردی می‌گذاشت.

 

 

 

iran-newspaper.com
  • 9
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۸
غیر قابل انتشار: ۹
جدیدترین
قدیمی ترین
امیدوارم قانون محترمه پیگیر باشن تا خانم حتما مهریش رو دریافت نکنه نه انیکه بخاطر ترس نگیره اونام سرشون رو بذارن پایین و بگن خب بخشیده کار انسانی و اسلامیه!!
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش