اعتمادآنلاین،تلفن همراهم زنگ میخورد. گوشی را برمیدارم. با صدایی مستأصل خودش را معرفی میکند. مجید درتومی هستم. میخواهند ما را از خانه بیرون کنند. هیچ راهی غیر از شما که صدای ما را به مسئولان برسانید، پیدا نکردم. خواهش میکنم کاری کنید. این صدای مردی است که هشت سال پیش صاحب پنج بچه شد.
اواخر آذر ۱۳۸۸ به دنیا آمدن پنج قلوهای دماوندی به یکی از خبرهای جذاب و جالب تبدیل شد. خبری که ابتدا خندهای برلب میآورد و لحظهای بعد نگرانی برای پدر و مادر آنها که حالا چطور میخواهند این بچهها را بزرگ کنند. به خصوص وقتی مشخص شد که پدر پنج قلوها کارگر خدمات شهری شهرداری دماوند و مادرشان خانهدار است البته ابتدا پاقدم بچهها و احساسات مردم برای دستخالی پدر خیر و برکت بسیاری به همراه آورد و افراد بسیاری هدیه قدم نو رسیده را از سراسر کشور به حساب مجید درتومی پدر بچهها واریز کردند و رئیسجمهور هم قول اهدای یک خانه مسکونی را به آنها داد. هدیه رئیسجمهور دو ماه بعد از تولد «فاطمه، زهرا، حسن، حسین و علیرضا» به پدرشان داده شد اما این روزها پدر دوباره نگران و مستأصل است چون مسئولان یادشان افتاده این هدیه بلاعوض نبوده و مجید باید پول آن را بپردازد. راحله علمی و مجید درتومی که این روزها شاهد بزرگ شدن و مدرسه رفتن بچههایشان هستند نگرانیهای تازهای پیدا کردند. نگرانیهایی که حالا بچهها را هم همپای پدر و مادرشان ناراحت و غمگین میکند. مجید درباره تلاش برای پس گرفتن خانه میگوید: «در اخطاریه اول آمده بود که تا ۲۰ روز دیگر باید خانه را تحویل دهیم.» ۲۰ روز گذشت و با التماسهای خانواده درتومی، قرار شد مهلت تازه داده شود. حالا که برای بار دوم اخطاریه دادگاه به شکایت اداره مسکن و شهرسازی دماوند به دست مجید درتومی رسیده، استیصال و نگرانی دوباره به این خانواده بازگشته است.
مجید ماجرا را اینگونه روایت میکند: «سال ۸۸ که پنج قلوهایم به دنیا آمدند، خبر آن رسانهای شد. همان ابتدا که مردم متوجه شدند کارگر شهرداری هستم و مخارج پنجقلوها بسیار زیاد است از روی نوعدوستی به ما کمک مالی کردند. از آن مهمتر رئیسجمهور هم برای اینکه دیگر مستأجر نباشیم و اجاره خانه ندهیم یکی از خانههای سازمانی مسکن و شهرسازی در شهر گیلاوند دماوند را به ما هدیه داد و ما هم به آنجا نقلمکان کردیم. خانه هدیه رئیسجمهور را مهرداد بذرپاش مشاور امور جوانان وقت رئیسجمهوری و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی طی سفری به شهرستان دماوند به ما دادند و زمان تحویل از طرف اخبار ۲۰:۳۰ از اهدای این خانه فیلم گرفتند و پخش کردند.»
بعد از آن خانواده درتومی که منتظر رسیدن سند خانه بودند در سال ۹۲ با حرف تازهای روبه رو شدند. به آنها گفته شد که برای ثبت سند خانه باید مبلغ ۴۰ میلیون تومان واریز کنند. از چهار سال پیش تا کنون این مبلغ دو برابر شده است. مجید میگوید: «حالا ۸۰ میلیون برای خانه قیمتگذاری کردهاند. حرفشان این است که خانه سازمانی پول بیتالمال است و اینکه فرزندان شما بزرگ شدند و باید از اینجا نقل مکان کنید. میخواهم بدانم الآن که بچههایم بزرگ شدند یعنی دیگر خانه نمیخواهند و من با یک حقوق کارگری شهرداری چه سرمایهای دارم که بتوانم خانه بخرم یا پول خانه را به آنها بدهم؟»
مجید و خانوادهاش روزهایشان را با اضطراب از دست دادن هدیهای که مانور رسانهای زیادی روی آن داده شد میگذرانند. او میگوید: «ابتدای سال برای اولین بار اخطاریه دادگستری دماوند به دست ما رسید. وقتی دادگاه رفتم با توجه به درخواست و خواهش من و قول اینکه موضوع رسانهای نشود، مهلت دیگری به ما داده شد. حالا حدود یک ماه است که اخطاریه دوم به دست ما رسیده است و من به دادگستری نرفتم. چون نمیدانم دیگر باید چه حرفی بزنم. آخرش این است که حکم تخلیه ما را صادر میکنند. به ما هم هیچ کجا با ۵ فرزند که در سن بازی و کودکی هستند خانه اجاره نمیدهند و پولی هم برای خرید خانه ندارم چون با توجه به هزینههای بزرگ کردن ۵ بچه بهطور همزمان قادر به پسانداز یا گرفتن وام نیستم. در نهایت مجبورم در محوطه همین خانههای سازمانی یا بیرون از اینجا چادر بزنم و زندگی کنم. چون کار دیگری از دستم برنمیآید.»
- 15
- 3