البته ریش در گذر زمان در موارد دیگری هم فرازوفرودهای قابل تأملی بهويژه به لحاظ ابعاد اجتماعی طی کرده است. براساس منابع مذهبی، احادیث و روایتهای بسیاری بازمانده از صدر اسلام (بهصراحت و مستقیم)، مؤمنان و مسلمانان به گذاشتن ریش و نتراشیدن آن توصیه شدهاند.
در ایران هم دستکم از اوایل انقلاب به اینسو داشتن ریش بیشتر بخشی از هویت ایدئولوژیک و سیاسی برخی از مردم بوده و هست. در سالهای اخیر اما نتراشیدن محاسن صورت به غیر از بعد مذهبی ماجرا، برای گروهی از مردان و بهويژه مردان جوانان، بهعنوان یک «مد» جدید باب شد و بههمیندلیل گروههای ریشوی دیگری به جمع ریشوهای جامعه اضافه شدند.
البته مدشدن ریش هم لزوما ربطی به ایران ندارد، این مد در کشورهای غربی هم کم طرفدار نداشته و ستارههای زیادی را میتوان مثال زد که در این سالها ریشهای بلند بر صورتشان سبز شده است. معروفترین مثال از این دست، لئونل مسی فوتبالیست بسیار مشهور آرژانتینی و بازیکن تیم بارسلونای اسپانیاست، که مدتهاست ریش بلندی بر صورتش خودنمایی میکند. به غیر از او در سالهای اخیر جورج کلونی، بن افلک و چند ستاره دیگر هالیوودی هم مدتی ریش گذاشته بودند.
برخی بر این باورند فراگیرشدن ریش نتیجه کار همین سلبریتیهای شناخته شده است. اما گروهی دیگر نظری متفاوت دارند؛ ازجمله چیزی که از نتایج یک پژوهش علمی در استرالیا حاصل شد.
به گزارش بیبیسی، نتایج این پژوهش حکایت از آن دارد کاهش یا افزایش در گرایش مردها به گذاشتن ریش، ممکن است تابعی باشد از فرضیههای داروین درباره روند گزینش طبیعی. در این گزارش آمده است: «روند گزینش طبیعی نشان میدهد هرچه مقدار موی صورت مردها بیشتر باشد از جذابیت ظاهری آنها کاسته میشود و بنابراین صورتهای تراشیده در این زمینه بهنسبت سایرین برتری دارند. پژوهشگران استرالیایی میگویند وقتی در دورهای گذاشتن ریش مد میشود به فاصله کوتاهی چرخه به سوی گرایش به صورتهای بدون مو تغییر میکند. در این پژوهش نظر گروهی از زنان و مردان درباره چهار درجه متفاوت از ریش بررسی شده است.
نتایج این نظرسنجی نشان داده که چه در مورد صورتهای با ریش و چه در مورد صورتهای بدون ریش، وقتی چهرهای متفاوت و نادر باشد جذابیت بیشتری پیدا میکند. این نتیجهگیری در واقع تأییدکننده یک پدیده شناختهشده در تکامل انسان است که در اصطلاح علمی به آن «ترجیح نمونههای نادر در جنس مخالف» میگویند».
بعد دیگر ماجرای ریش اما پیوندخوردن آن با نمادهای گروه تروریستی مشهور این روزهای جهان است؛ داعش. تندروهای تروریست عضو داعش با ریشهای بلند نتراشیده که روی صورت بعضیهایشان با سبیلهای از تهتراشیده تلفیق شده، شناخته میشوند؛ بهويژه آنکه فعالیتهای تبلیغاتی بهغایت حرفهای این گروه برای اقدامات بسیار وحشیانه و خشنشان، باعث شده است بیشازپیش آنها را مشهور کند و باعث شده ریش در ذهن مردمان بیشتری در چهارگوشه جهان، با موضوع تروریسم و تروریستها پیوند بخورد.
در غرب و کشورهای اروپایی هم موضوع ریش در همین مدت ظهور و حضور گروه داعش، کم حاشیه و مسئلهساز نبوده است؛ ازجمله میتوان به موضوع ریشهراسی(pogonophobia یا Beard Phobia) اشاره کرد که چندین مقاله و تحلیل درباره آن نیز نوشته شد. از اصلیترین مسائل پیرامون این موضوع در غرب میتوان به بحثی که «جرمی پکسمن»، مجری معروف بیبیسی، مدتی در توییتر خود راه انداخته بود اشاره کرد. موضوع طرحشده ازسوي این مجری تلویزیونی با عنوان پوگونوفوبیا (پوگون در یونان باستان به معنای ریش است) بود و دراینباره مقالاتی هم ازجمله در روزنامه گاردین نوشته شد.
او برخی رسانهها ازجمله خود بیبیسی را متهم به ایجاد ریشهراسی کرده بود. در ایران هم بهويژه در سالهای اخیر و همزمان با اوجگرفتن فعالیتهای داعش از یکسو و همزمان با مدشدن ریش بلند بین گروهی از مردان، موضوع ریش و واکنشها یا هراسیدن از آن تا حدی اوج گرفته است. هفته گذشته وقتی چند نفر از اعضای گروه تروریستی داعش، در مجلس شورای اسلامی و حرم امام خمینی دست به انجام عملیات تروریستی زدند، بار دیگر موضوع ریش و ریشهراسی دوباره خود را نشان داد. این اولین عملیات تروریستی این گروه در ایران بود، پیش از این هرچه از داعش شنیده میشد خبر اقدامات و کشت و کشتارهای اعضای این گروه خارج از ایران بود. اما حالا چند داعشی در قلب تهران دست به عملیات زدهاند.
پس از این ماجرا بود که گروهی از افراد دارای ریش، در شبکههای اجتماعی از تجربههای خود پس از این حادثه نوشتههای کوتاهی منتشر کردند؛ از مواجهه همراه با شک و ترس دیگران، از مواجهه با این افراد در مکانهای عمومی، از نگه داشتهشدنشان در ایستهای بازرسی شبانه در خیابانهای شهر که این چند روز زیاد شده است و...
- 9
- 1