زلزله مهیب کرمانشاه در مناطقی از غرب کشور خسارتهای مالیوجانی فراوانی برجا گذاشته است. هلالاحمر و نیروهای نظامی و انتظامی درساعات اولیه بهمنظور خدمترسانی در محل حاضر شدهاند، اما واقع مطلب آن است که بهخوبی در توزیع امکانات اولیه مدیریت صورت نگرفته تا جایی که مردم اینبار بر اساس آنچه در شبکههای اجتماعی از عمق فاجعه در کرمانشاه مشاهده کردند، بهصورت خودجوش اسباب زندگی اولیه را برای زلزلهزدگان فراهم و سوار بر خودوهای شخصی و باری به محل حادثه ارسال کردند. تا خود شخصا کمکهای مردمی را به زلزلهزدگان برسانند.
اینکه چرا این بار مردم خودشان کمکها را بین زلزله زدگان توزیع کردند، مورد تحلیل بسیاری از جامعهشناسان و کارشناسان علوم اجتمای قرار گرفته است. برخی اعتقاد دارند این اقدامات نشان از رشد فرهنگی و توسعه مخفی جامعه مدنی در ایران است. رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران اعتقاد دارد «اگر نهادیهای دولتی دخالتی در بازسازی مناطق زلزلهزده انجام ندهند، مردم و نهادهای خیریه مردمی مناطق زلزلهزده غرب کشور را باکمترین امکانات ازسوی دولت خواهند ساخت».
برای بررسی ابعاد مختلف این موضوع آرمان با مصطفی اقلیما به گفتوگو پرداخته که در ادامه میخوانید.
در زلزله اخیر شاهد کمکهای خودجوش مردم در مناطق غربی کشور هستیم. ارزیابی شما از این اتفاق چیست؟
از نوع برخورد مردم با زلزله غرب کشور میتوان به این نتیجه رسید که جامعه مدنی درایران با رشد مثبت در طول سالهای گذشته روبهرو شده است. جامعه مدنی به معنی بهوجود آمدن جامعهای برای نظارت اجتماعی برامور مختلف است. اگر جامعه مدنی در ایران با همین سرعت رشد کند درآینده آثار باشکوهتری را شاهد خواهیم بود. اگر جامعه مدنی در ایران درمعنای دقیق کلمه پا بگیرد، آنگاه اگر فردی در نقطهای دور افتاده، مثلا در روستاها اقدام خلاف قانون انجام دهد.
بلافاصه نگاه مردم به او باعث خواهد شد که آن فرد به عمل خلاف قانون و اخلاق خود ادامه ندهد. بهگونهای که این نظارت اجتماعی باعث خواهد شد کسی کوتاهی در اقدامات محول شده بهخود نداشته باشد. درکشوری که جامعه مدنی درآن رشد کند، دیگر فردی اجازه انجام خلاف قانون و اخلاق بهخود نخواهد داد. بهگونهای که افراد سعی میکنند به یکدیگر کمک کنند زیرا بههم احتیاج دارند.
با این حساب نقش دولتها در توسعه جامعه مدنی چیست؟
در جوامع شهری این دولتها هستند که بهوسیله اجرای قوانین و اقدامات نهادهای نظارتی از بیقانونی جلوگیری میکنند. درچنین شرایطی دولت با اجرای قوانین و توسعه و دامنزدن به نظارت اجتماعی به توسعه جامعه مدنی کمک میکند. در اغلب جوامع جهان سوم، قانون بهدرستی اجرا نمیشود و عدم اجرای قانون برای افراد قدرتمند منافع بیشتری ایجاد میکند. در چنین جامعهای شهروندان چندان رابطهای با هم ندارند و اگر فردی بهعمل خلاف قانوی دست بزند، همسایه و حتی همکار او از اقدام وی باخبر نخواهد شد.درنتیجه اگر جامعه مدنی بهوجود آید که در آن جامعه، قوانین برای همه یکسان باشد، هیچگاه شاهد بیقاعدگی نخواهیم بود.
امروز در همین شهرتهران مردم محل زندگی خود را به بالاشهر و پایینشهر تقسیم میکنند، به این علت که امکاناتی که در بالای شهر وجود دارد، برای محلههای پایین وجود ندارد. علت بهوجود آمدن بالا و پایین شهر چیست؟ علت آن عدم توجه شهرداران به توسعه مناطق پایین شهر است. واقعا پلیس در بالاشهر همان رفتاری را دارد که در پایین شهر دارد؟ علت اینکه جامعه مدنی نهادینه نمیشود این است که اجرای قانون توسط برخی مدیران بهدرستی صورت نمیگیرد. جامعه مدنی به فرهنگ اجتماعی باز میگردد.
بهعبارت دیگر نقش مردم در توسعه جامعه مدنی، مانند نقش دولتهاست. کشورهایی که جامعه مدنی درآن رشد قابل توجه داشته، رئیسجمهور نمیتواند بر خلاف ضوابط عملکند. در جامعه قانونمند همواره مردم حامی دولت هستند اما اگر همان دولت برخلاف قوانین اقدامی انجام دهد، مردم در مقابل آن میایستند. دولتهای مردمی نمیتوانند برخلاف قانون عمل کنند. در یک جامعه مدنی دولتها باید در مقابل هر ساعت اجرای برنامه پاسخگو باشند. در جوامع مدنی کارکرد هر دولتی از پیش تعیین شده است و هیچوزیری برای دوران مسئولیت خود برنامهای تعریف نمیکند، بلکه برنامههای قبلی را بر اساس قانون انجام میدهند. درهیچ جای دنیا فردی مانند محمود احمدینژاد پیدا نمیشود که بگوید منخودم برنامه میریزم و خودم آن را اجرا میکنم.
نافرمانیهایی که گاه دیده میشود، چطور؟ چنین کاری در توسعه جامعه میتواند نقش ایفا کند؟
در کشورهای پیشرفته، زمانی که دولتها برخلاف قانون رفتار کنند، مردم به آنها از طرق مختلف میفهمانند که دولت باید کنارهگیری کند. در فرانسه قانونی تصویب شد که بر اساس آن اخراج کارمندان توسط کارفرما آسان میشد. بعد از تصویب این قانون مردم ایستادگی کردند تا بالاخره این قانون لغو شد. اما درکشورهای توسعه نیافته اعتراضی به این اقدامات نمیشود. نافرمانی یعنی اگر خلاف قوانین، رفتاری از سوی دولتها انجام شود، مردم باید در مقابل آن ایستادگی کنند تا همگان از مردم تا دولتمردان به اجرای قانون حتی قانونبد احترام بگذارند. اینکه مقام معظم رهبری همواره سخن از شایستهسالاری میگوید، دقیقا به این معنی است که قانون زیر پاگذاشته نشود.
پس اگر نافرمانی در چارچوب قانون صورت بگیرد، باعث قانونمند شدن دولتها خواهد شد؟
بله، اعتراض مردم برای اجرای قانون بهمعنی قبول نداشتن دولتها و لزوم استعفای آنها نیست. وزرا باید پاسخ دهند که چرا در اجرای برنامه کوتاهی شده و توسعه اقتصادی کشور با مشکلاتی روبهرو شده است. نافرمانی مدنی موجب رابطه خوب دولتها با ملت میشود. مردم مالیات میدهند و دولت نفت میفروشد. اگر من بهعنوان استاد دانشگاه، خوب تدرس نکنم و مالیات و دلارهای نفتی را حیف و میل کنم، دانشجویان حق دارند که کلاس من را ترک کنند و استاد دیگری انتخاب کنند که از اصول تدریس بهتری بهرهمند شوند.
دراینجا نافرمانی بهمعنی جامعه ساختن و استفاده دقیق از مالیات و پول نفت است. بههمین علت است که مقام معظم رهبری هم به شایستهسالاری مدیریت منابع دولتی تاکید دارند. یک فرد آلوده را بایدکنار گذاشت وگرنه جامعه را با مشکل روبهرو خواهد کرد. باید خواست مردم که اجرای قانون است، اجرا شود نه فقط خواست مدیران مختلف دولتی.
در زلزله اخیر در غربکشور، شاهد بودیم که خود مردم کمکها را جمعآوری کرده و با دست خود به زلزلهزدگان تحویل میدهند. تحلیل شما از اینکه مردم تمایل دارند، شخصا کمکها را به آسیبدیدگان منتقل کنند، چیست؟
علتش این است که مردم سنوات گذشته را مشاهده کردهاند و از نوع خدماترسانی برخی نهادهای امدادرسانی رضایت ندارند و معتقدند که اگر خودشان به آسیبدیدگان کمکرسانی کنند، کمکها بهتر در اختیار مردم زلزلهزده قرارخواهد گرفت. این همه پتو و چادر در زلزلههای قبلی از مردم گرفته شد، آن اقلام کجا رفت؟ باید در ابتدا این اقلام در اختیار مردم قرار میگرفت و در مرحله بعدی به مردم گفته میشد که مثلا انبارهای هلالاحمر خالی شده و حال مردم باید به وظیفه خود عمل کنند.
زمانیکه مردم میبینند یا فکر میکنند که فلان نهاد امدادرسان توانایی مدیریت بحران و رساندن یک چادر به مردم را ندارد، خود تصمیم میگیرند که امکانات اولیه را به آسیبدیدگان تحویل دهند. کسی پاسخگو نیست که چرا چادر کم است. چرا نهادهای خیریه در این زلزله اعلام میکنند که تنها به افراد تحت پوشش خود کمک خواهیم کرد؟ امروز مردم غرب کشور فریاد میزنند که ما تنها چادر میخواهیم، نهادهای امدادرسان در همین مورد نتوانستند بهدقت عمل کنند و همین موضوع برای ایجاد بیاعتمادی کافی است.
چرا در چنین شرایطی برخی مسئولان بهجای کمک کردن، بهمحل حادثه میروند و تنها به گرفتن سلفی بسنده میکنند؟
برای اینکه فردا اعلام کنند که ما بهمحل فلان حادثه رفتیم و امدادرسانی کردیم. از دانشگاههای مختلف پزشکی، پرستار فرستاده میشود که تنها اعلام شود ما هم در دوران ریاستمان بهفکر زلزلهزدگان بودیم.روانپزشک در ساعات اولیه چنین حادثهای، چه اقدامی میتواند انجام دهد؟ در۲۴ ساعت اولیه بعد از هر زلزله باید در فکر خارج کردن مصدومان از زیرآوار بود. در این ساعت یک روانکاو یا روانشناس چه کاری میتواند، انجام دهد؟ این کارشناسان در روزهای بعد کارایی دارند، نه حالا.
این موارد نشان میدهد که ما حتی با مدیریت بحران آشنا نیستیم. در همین شهر تهران سالنهایی که برای مدیریت بحران در نظر گرفته شده بود که در صورت بروز هر اتفاقی از آنجا بحران کنترل شود، اجاره داده شده است. آیا این اقدام شهرداری نباید پاسخی داشته باشد؟ جالب اینکه حتی بعد از رسانهای شدن این مورد، کسی حاضر به پاسخگویی نیست. بسیاری از افرادی که اکنون در محل زلزله کرمانشاه حضور دارند، تنها کارشان مصرف اقلام امدادی مانند غذاست که برای آسیبدیدگان ارسال شده است. سوال این است که چرا ما حاضر به قبول این نیستیم که با مدیریت بحران آشنایی نداریم؟
صادق زیباکلام با اعلام شماره حساب خود اعلام کرد که بهسمت آسیبدیدگان خواهد رفت. بعد اعلام کرد که حدود یکمیلیارد تومان بهحساب او پول واریز شده است. علت اعتماد به او چیست؟
چون صادق زیباکلام محبوب است و مردم اعتقاد دارند او میتواند بهتر از دستگاهها کمکهای اولیه مردم را به آنها برساند. کاش چنین کمکهایی خرج ساختن منازل محکم برای مردم این مناطق شود. دولت اعلام کرده که هم مقداری وام و هم مقداری کمک بلاعوض به مردم زلزلهزده کرمانشاه خواهد داد. سوال این است که مگر بانکها بدون ضامن وامی هم پرداخت میکنند؟ مردم زلزلهزده ازکجا ضامن بیاورند؟ باید کمکهای مردمی را بهسمت ساختوساز مسکن در این مناطق هدایت کرد. نه اینکه وام بدهیم که فلان ارگان خانه بسازد و چیزی شبیه مسکنمهر تحول دهد و امروز میبینیم این ساختمانها به چه وضعی درآمدهاند.
من اعتقاد دارم که دولت اصلا کمک کردن برای ساختوساز این مناطق را رها کند. با این حجم کمکها مردم بخشی از خرابیها را خواهند ساخت. بیست روز دیگر تمام مسئولان از مناطق زلزلهزده خارج میشوند. بعد خود مردم باید با مصالح باقیمانده از خرابیها، خانه بسازند. دولت اعلام کرده۶۰۰میلیارد تومان به مردم وام خواهد داد. مردمی که خانههایشان ویران شده، چگونه میتوانند وامها را پرداخت کنند؟ دولت تنها برای خیران مشخص کند که فلان روستا را بسازند، در آن صورت با کیفیت و سرعت بیشتر این مناطق ساخته خواهند شد.
شبکههای اجتماعی چه نقشی در این مورد داشتند؟
من اعتقاد دارم اگر عدم رسیدن چادر به زلزلهزدگان رسانهای شده بهعلت همین شبکههای اجتماعی در دست مردم است. اساسا عمق فاجعه زمانی مشخص شد که شبکههای اینترنتی وارد کار شدند و مردم ایران درک کردند که تا چه میزان درغرب کشور مشکل وجود دارد. رسانههای خبری مکتوب با محدودیت مواجهند. با روشن شدن عمق فاجعه در رسانهها بود که مقامات به محل حادثه رفتند و امدادرسانی قوت گرفت. از اینرو میتوان گفت در بم نیز اگر شبکههای اجتماعی فعال بودند، شاید رسیدگی به مصدومان آن حادثه بهتر اجرا میشد. باید از ظرفیت شبکههای اجتماعی بهعنوان یک موهبت استفاده کرد.
احسان اسقایی
- 16
- 2