جمعه ۱۱ آبان ۱۴۰۳
۰۸:۰۱ - ۲۷ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۷۲۳۹
سایر حوزه های اجتماعی

گفت‌وگو با دایی ٢ کارآموزی که با نفتکش سانچی غرق شدند

اولین و آخرین ماموریت پسرخاله‌ها

پوریا عیدی و سجاد عبداللهی,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,جامعه
«پوریا عیدی» و «سجاد عبداللهی» دو پسرخاله‌ای بودند که در لیست ٣٢ خدمه‌ای کشتی سانچی حضور داشتند، دو پسر خاله‌ای که در شهرستان نورآباد ممسنی زندگی می‌کنند و اصالتا اهل روستای «تل مشکی» هستند.

نخستین سفرشان بود اما آخرین سفرشان شد؛ مقصد کره‌جنوبی بود. مقصدی که هرگز نرسیدند و در نیمه ‌راه بازماندند. «پوریا» و «سجاد» دو پسرخاله، دو هم‌دانشگاهی، دو رفیق و دو همکار بودند. دو پسر ٢٢ ساله‌ای که از بچگی با هم بزرگ شدند و با هم تصمیم گرفتند که با نفتکش سانچی به سفر دریایی بروند.

 

هر دو از شهرستان «نورآباد ممسنی» استان فارس بودند، از روستای «تل مشکی». ١٠روز از حادثه آتشین کشتی سانچی در دلتای یانگ تسه می‌گذرد، ١٠روزی که خانواده ٣٢ دریانورد در بیم و امید بودند؛ امید به بازگشت پسران، همسران و پدرانشان. می‌گفتند ٣١خدمه کشتی در جایی داخل کشتی در حال نفس کشیدن هستند و در انتظار امدادرسانی اما روز یکشنبه، ٢٤دی‌ ماه امیدشان ناامید شد. آتش نفتکش سانچی خاموش نشد و شعله‌های آن تا ارتفاع ١٠٠متری رسید و این نفتکش سوزان، در عمق دریا غرق شد.

 

با پایان یافتن تراژدی سانچی، مردان دریا در عمق ١١٠ کیلومتری اقیانوس آرام برای همیشه آرام گرفتند و چشم انتظاری خانواده‌هایشان با ماتم و اندوه گره خورد. ٣پیکر بی‌جان خدمه کشتی از غول ٢٧٤ متری بیرون کشیده شد اما مزار ٢٩ مرد دریا در همان دلتای یانگ تسه ماند. حالا خانواده‌ها مانده‌اند بدون هیچ نشانی از مرگ عزیزانشان. حتی نمی‌دانند دریانوردانشان چگونه جان باختند و رازآلود غروب کردند.

 

 

«پوریا عیدی» و «سجاد عبداللهی» دو پسرخاله‌ای بودند که در لیست ٣٢ خدمه‌ای کشتی سانچی حضور داشتند، دو پسر خاله‌ای که در شهرستان نورآباد ممسنی زندگی می‌کنند و اصالتا اهل روستای «تل مشکی» هستند.

دیروز خانواده‌های پوریا عیدی و سجاد عبداللهی در شهرستان ممسنی برای دو پسرخاله مراسم گرفتند. مراسم یادبود بدون خاکسپاری. محل دفن دو پسرخاله فرسنگ‌ها دورتر از زادگاهشان است؛ جایی در اعماق آب بین ژاپن و چین. این دوپسرخاله که از کودکی با یكدیگر بزرگ شده‌اند، داستان عجیبی دارند. حسینی دایی پوریا و سجاد ٢ دانشجوی عرشه از دانشگاه خارك که کارآموز بودند با شهروند گفت‌و‌گو کرد. او از خوشحالی دو خواهر زاده‌اش گفت که نخستین سفر خود راتجربه می‌کردند.

 

  چرا دو پسر خاله هر دو با هم عازم اینسفر شدند؟

پوریا و سجاد از بچگی با هم بزرگ شدند. هر کاری می‌کردند با هم بود. با هم مدرسه رفتند، دانشگاه رفتند، امتحان دادند و در شرکت ملی نفتکش قبول شدند. این نخستین سفرشان بود. هم نخستین سفر دریایی و هم نخستین سفر خارجی‌شان. از آنجا که آخرین ‌سال دانشگاهشان بود دوره کارآموزی را باید می‌گذراندند. به همین خاطر با هم تصمیم گرفتند تا به این سفر بروند.

 

  چه رشته‌ای درس می‌خواندند؟

سجاد و پوریا دانشجوی ‌سال آخر رشته مهندسی دریانوردی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم دریایی خارک بودند که به ‌عنوان بورسیه در شرکت ملی نفتکش ایران فعالیتمی‌کردند.

 

  سجاد و پوریا امدادگر هلال‌احمر هم بودند؟

سجاد از‌ سال  ٩٣-٩٢بود که وارد هلال‌احمر شد. من خودمم هم جزو نیروهای هلال‌احمر هستم. من خواهرزاده‌هایم را تشویق کردم تا وارد هلال‌احمر شوند. پوریا هم علاقه داشت و تصمیم داشت وارد هلال‌احمر شود. در ماموریت‌هايی که ما می‌رفتیم معمولا همراهمان بود. سجاد دوره‌های مختلف امدادی را گذرانده بود و خودم بارها با او به ماموریت‌های مختلف ‌رفتم. کوهستان و دره و تپه و کوه همه جا می‌رفتیم. سجاد در اکثر برنامه‌های واحد جوانان و امداد فعالیت می‌کرد و دوره‌های کمک‌های اولیه عمومی امدادونجات را گذراند و آخرین دوره‌ای که به‌طور کامل سپری کرد، دوره پیش‌بیمارستانی بود.

 

  کی از خانه به سمت نفتکش حرکت کردند؟

سجاد و پوریا زاده روستای تل مشکی هستند. چند ‌سال پیش بود که پوریا به همراه پدر و مادرش به شهر رفتند و آن‌جا زندگی کردند ولی سجاد و خانواده‌اش در همین روستا ماندند. ١٥ آذرماه بود که از نورآباد ممسنی به سمت خارک رفتند. سوار ماشین شدند؛ ماشین‌های بین راهی. از خارک هم به سمت عسلویه رفتند.

 

  آخرین صحبت‌هایشان پیش از سفر چه بود؟

خیلی خوشحال بودند. تا پیش از سفر آنها را این‌قدر شاد ندیده بودم. بیشتر از هر وقت دیگری می‌خندیدند. عید عروسی برادر سجاد بود. می‌خواست سریع‌تر این سفر را برود تا عید در خانه باشد. می‌گفت دو تا سه‌ ماه این سفر طول می‌کشد باید زودتر برویم تا عروسی در خانه باشیم.

 

 خانواده‌ها از سختی کار دریانوردهاخبر داشتند؟

تا حدودی اما هرگز تصور نمی‌کردیم چنین حادثه‌ای پیش بیاد. از وقتی می‌دانم چنین اتفاقی در دریا نبوده. فقط می‌دانستیم مدت‌ها روی آب هستند و کمتر در خشکی و خانواده‌هایشان تنها می‌مانند.

 

  پیش از حادثه تماس نگرفته بودند؟

در زمان حادثه نه؛ اما قبل از آن با ما تماس گرفتند. عکس می‌انداختند و ارسال می‌کردند. از حال و هوای دریا می‌گفتند و این‌که چقدر این سفر برایشان خوب بوده؛ تجربه پیدا کرده بودند.

 

  وقتی این حادثه را شنیدید، چه کار کردید؟

باورمان نمی‌شد. هنوز هم نمی‌شود. چشم از تلویزیون برنمی‌داشتیم؛ اما خبرها کوتاه بود و در حد زیرنویس. اصلا فکر نمی‌کردیم یک فاجعه باشد. فکر می‌کردیم زنده بیرون می‌آیند. هنوز هم همین تصور را داریم، فکر می‌کنیم خدمه روزی زنده به خاک کشورمان برمی‌گردند.

 

  حال پدر و مادرشان چطور است؟

اشکشان خشک شده. بغضشان تمامی ندارد؛ واقعا باید مثل کوه باشی تا این درد اثر نگذارد. پوریا تنها یک برادر کوچکتر داشت که ورزشکار است؛ البته هم سجاد و هم پوریا ورزشکار بودند. رشته‌شان کونگ‌فو بود. سجاد هم دو برادر بزرگتر داشت و یک خواهر کوچکتر که همه عزادار هستند. همه داغدیده هستند. همه برای تسلی ٢ خانواده به خانه‌هایشان آمده‌اند اما درد کمی نیست.‌ ای کاش اثری از این دریانوردان بود. بدون هیچ نشان و اثری سوگواری کردن سخت است. ما از مسئولان خواهش می‌کنیم پیکر عزیزانمان را به ما برگردانند.

 

عصر روز سه شنبه مراسم ختم سجاد   و پوریا با حضور ایت الله ملک حسینی نماینده ولی فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد و عضو مجلس خبرگان و مهندس جعفری مدیرعامل جمعیت هلال احمر استان فارس  برگزار شد که در این مراسم  پیام تسلیت دکتر پیوندی ریس جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران  برای گرامیداشت یاد سجاد که امدادگر هلال احمر بود قرائت شد.

 

 

 

  • 14
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱۱
در انتظار بررسی: ۲۰
غیر قابل انتشار: ۲۰
جدیدترین
قدیمی ترین
عباس پورمهدی ابادی از بم من از خودم وهمشریانم به خانواده سانچی تسلیت می گویم الخصوص به خانواده مرحوم احسان ابولی
خدا به خانواده شان صبر بده ما رو هم در غم خودشون شریک بدونند
همه اش دروغ بود
روحشان شاد. واقعا دردناکه
خداوند روحشان را شاد و به خانواده هایشان صبر عطا نماید ایران را در غم خود شریک بدانید
سانچی فاجعه ای بود که تا ابد دلمان را خواهد سوزاند.بدون شک انها اسمانی بودند و زمین تاب گنجایش انان را نداشت.روحشان شاد
یاران چه غریبانه رفتند از این خانه هم سوخته شمع ما هم سوخته پروانه
یاد و خاطرشان جاودان در سینه داغدار همه ماست.و بغض این فاجعه هیچ وقت شکسته نمی شود و هر بار با دیدن این تصاویر داغ دلمان تازه می شود.
یاد و خاطرشان جاودان...
سلام خیلی سخته فقط میتونم بگم ایران تسلیت
پولادی ازاستان بوشهر,تمام این ملوانان بچه های بودنددل همه ی ماسوخت خدابه بازماندگان صبروآب سردی روی جگرس وخته ی آنهابریزد
خدایشان بیامرزد وجایگاهشان در اعلاعلین قراردهدد همچنین به بازماندگان صبری که بتواند چنین اندوه بزرگی را تحمل کند
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش