با حکم قاضی به زندگی برگشتم این پسر ٢٥ ساله پس از آزادی از زندان ٣ معتاد را به ترک موادمخدر تشویق کرده است قاضی پرونده: به چند دلیل این محکوم را مناسب مجازات جایگزین دانستم
حدود ٦ ماه پیش بود که در شهرستان فیروزآباد دستگیر شد. او را به جرم حمل شیشه بازداشت کردند. قرار بود به ٦سال حبس محکوم شود. محمدرضا در زندان اعتیاد خود را ترک کرد و همین باعث شد تا قاضی پروندهاش با حکمی جایگزین، او را از حبس نجات دهد. این مرد ٢٥ساله با رأی قاضی پرونده با اعمال مجازات جایگزین حبس، موظف به آزادی ٣ محکوم غیرعمد شد. محکوم جوان این پرونده که از جرم خود بشدت پشیمان است، علاوه بر آزادسازی سه زندانی جرایم مالی غیرعمد، موظف است به مدت ٦٠ روز به ارایه خدمات رایگان در حوزه ترک اعتیاد جوانان در یکی از مراکز ترک اعتیاد شهرستان فیروزآباد استان فارس بپردازد. محمدرضا حالا از زندان آزاد شده و زندگی جدیدی را برای خود تشکیل داده است. او که قرار است بهزودی پدر شود، با راهاندازی یک شغل، هم سر کار میرود و هم در حوزه ترک اعتیاد فعالیتهای موثری میکند. او در این یک ماه و نیمی که از زندان آزاد شده، توانسته ٣ معتاد را برای ترک تشویق کند و آنها را به مراکز ترک اعتیاد بفرستد.
«محمدرضا محمدی» که حالا از زندگی خود راضی است و دوست دارد که جوانان از زندگی او درس عبرت بگیرند، در گفتوگو با شهروند جزییات ماجرای پروندهاش را تشریح میکند:
چه شد که دستگیر شدی؟
چند ماهی میشد که به مواد مخدر از نوع شیشه اعتیاد پیدا کرده بودم. یک روز که در خیابان راه میرفتم به دلیل ظاهر آشفتهام ماموران به من شک کردند و دستگیر شدم.
مواد مخدر همراهت بود؟
بله؛ مقداری شیشه همراهم بود. نمیدانم چند گرم بود. ولی وقتی آن را تهیه کردم با کمی مواد دیگر مثل جوهر نمک و غیره مخلوط کرده بودم. برای همین مقدارش بیشتر شده بود.
چند وقت بود که اعتیاد پیدا کردی؟
وقتی دستگیر شدم، تازه ٤ ماه بود که به شیشه اعتیاد پیدا کرده بودم، ولی اعتیادم خیلی شدید بود و مرتب به دنبال مواد بودم. تمام زندگیام شده بود مواد.
چرا معتاد شدی؟
زندگیام خیلی سخت بود. کارگر ساختمانی بودم و دستمزدم پایین بود. از طرفی مادرم مریض بود و باید هزینه درمان او را هم میدادم. زندگیام خرج داشت. آنقدر در فشار بودم که نمیدانستم باید چهکار کنم. یک روز به پارک رفتم. در آنجا مردی را دیدم که تقریبا همسن و سال خودم بود، اما خیلی حال خوبی داشت. خوشحال بود و میخندید. وقتی سر صحبت را با او باز کردم، متوجه شدم که مثل من کارگر است و درآمد خوبی ندارد. با اینحال مرتب میخندید. او به من شیشه تعارف کرد و گفت که حالت را خوب میکند. من هم وسوسه شدم. دلم میخواست دیگر به گرفتاریهایم فکر نکنم. تصور میکردم با مصرف این مواد برای همیشه آرام میشوم و خوشحالم. همانجا اعتیاد من شروع شد. آنقدر به سمت این مواد کشیده شدم که زندگیام نابود شد. در عرض سه، چهار ماه اعتیادم شدید شد. من که اصلا حتی سیگار هم نمیکشیدم مستقیما به سراغ شیشه رفتم و معتاد شدم.
خانوادهات متوجه شده بودند؟
خیلی میترسیدم که متوجه شوند. میترسیدم که همسرم بفهمد و مرا ترک کند، اما به مرور زمان ظاهرم تغییر کرد. اخلاقم هم همینطور؛ بشدت عصبی شده بودم و مرتب دعوا میکردم. ظاهرم هم که همه چیز را مشخص میکرد. به دلیل همین ظاهرم بود که در خیابان ماموران به من مشکوک شدند و دستگیرم کردند، اما پیش از دستگیر شدن، همسرم متوجه اعتیادم شده بود. با من درگیر شد و بشدت عصبانی بود تا اینکه دستگیر شدم.
همسرت تو را بخشید؟
وقتی دستگیر شدم، تصمیم گرفتم ترک کنم. همسرم هم وقتی متوجه شد ترک کردهام مرا بخشید. او همیشه سنگ صبورم بوده و در همه حال مرا همراهی کرده است. اینبار هم تنهایم نگذاشت و با رفتار خوبش مرا برای ترک تشویق کرد. حالا هم از اینکه ترک کردهام و زندگی جدیدی را آغاز کردهام، بشدت خوشحال است.
چه شد که تصمیم گرفتی ترک کنی؟
وقتی دستگیر شدم، تازه به خودم آمدم. همیشه در زندگی آبرو برایم از همه چیز مهمتر بود. شهرستان ما خیلی کوچک است و همه همدیگر را میشناسیم. آن روز در خیابان به من دستبند زدند و خیلیها مرا با این وضع دیدند. همین مسأله تلنگری شد برای من که دیگر به سمت مواد نروم و آن را ترک کنم. تازه متوجه شدم که زندگیام نابود شده و اگر کاری نکنم، دیگر نمیتوانم زندگی خوبی داشته باشم. برای همین با کلی سختی اعتیادم را ترک کردم و حالا هم خیلی خوشحالم. زندگیام عوض شده و دلم نمیخواهد به آن روزهای تاریک حتی فکر کنم.
از حکمی که قاضی برایت صادر کرده بگو.
یکی از دلایلی که باعث شد به ترک اعتیاد تشویق شوم، صحبتهای قاضی پروندهام بود. آقای صمد چوبینه خیلی به من کمک کرد. اگر به زندان میرفتم باید ٦سال آنجا میماندم. معلوم نبود در این ٦سال چه اتفاقاتی میافتاد. ممکن بود همسرم مرا ترک کند. یک مادر مریض دارم که بیسرپناه و تنها میشد. شاید باز هم دوباره به سمت اعتیاد کشیده میشدم. ولی قاضی وقتی دید که ترک کردهام، کمکم کرد. مجازات جایگزین برایم در نظر گرفت و من الان یک ماه و نیم است که به لطف او آزاد شدهام.
بعد از آزادی چهکار کردی؟
هیچ پول و سرمایهای نداشتم، اما میخواستم برای خودم کار کنم. به همین دلیل النگوی همسرم را فروختم و با پولش در مقابل همان دادگستری شهرستان فیروزآباد یک دکه اجاره کردم. در آنجا خوراکی مثل آبمیوه و کیک میفروشم.
در رابطه با مجازاتت کاری هم انجام دادهای؟
من محکوم به آزادی سه زندانی مالی غیرعمد شدهام، ولی پولی برای آزادسازی آنها ندارم، اما اگر زندانی مالی با پول کم مثلا در حد ٥٠٠ یا ٦٠٠هزار تومان بود، میتوانم پرداخت کنم، ولی در غیر اینصورت میتوانم تمام کارهای اداری زندانیان مالی را برایشان انجام دهم و کمکهای دیگر کنم. درخصوص محکومیتم در فعالیت در حوزه اعتیاد هم بروشور و مقالههایی درباره ترک اعتیاد تهیه کردهام و به پارکها میروم. کسانی را که اعتیاد دارند، پیدا و با ارایه این مقالهها سعی میکنم آنها را برای ترک تشویق کنم. بعد از آن وقتی قبول کردند، آنها را به مراکز ترک اعتیاد معرفی میکنم.
تا الان کسی را به ترک اعتیاد ترغیب کردهای؟
بله؛ سه نفر را تشویق کردم و آنها هم به مراکز ترک اعتیاد مراجعه کردند. حتی خودم کارهای اداری را برایشان انجام دادم. خیلی دوست دارم زندگی من درس عبرتی باشد برای تمام جوانهای کشورم. یک لحظه غفلت داشت تمام زندگیام را نابود میکرد. اگر کاری نمیکردم دیگر نمیتوانستم مثل گذشته زندگی کنم. اعتیاد به جز نابودی هیچ چیز دیگری ندارد.
چند وقت است ازدواج کردهای؟
یکسال و نیم است که ازدواج کردهام و با مادر و همسرم در یک خانه اجارهای زندگی میکنیم، ولی دیگر هیچ گلهای ندارم و خدا را شاکرم. من زندگی دوباره به دست آوردم و تا آخر عمر به خاطر این اتفاق شکرگزار خدا و قدردان قاضی پروندهام هستم.
فرزند هم داری؟
همسرم دوماهه باردار است.
سابقه زندان داری؟
یکبار زمانی که ٢٠ساله بودم، کیف یک خانم را دزدیدند. من هم با دوستانم آنجا نشسته بودیم. فکر کردند این دزدی کار ماست. دستگیر شدم، اما خیلی زود متوجه بیگناهیام شدند و آزادم کردند.
ترغیب متهمان به زندگی دوباره با مجازاتهای جایگزین
«صمد چوبینه»، رئیس دادگستری شهرستان فیروزآباد و قاضی پرونده «محمدرضا» است. او این حکم جایگزین را برای «محمدرضا» در نظر گرفت تا هم یک زندگی خانوادگی را نجات دهد و هم اینکه این جوان برای جامعه اش مفید باشد. قاضی «چوبینه» معتقد است اگر از چنین مجرمهایی که از کردهشان پشیمان هستند، در جامعه برای کارهای مفید استفاده شود، بهتر از آن است که آنها چندین سال در زندان بمانند و ناامیدتر از گذشته به آغوش جامعه بازگردند. او نیز توضیحاتی داد:
چرا چنین حکمی برای این مجرم در نظر گرفتید؟
چنین مجازاتهای جایگزینی، بهتر میتواند متهمان را به زندگی دوباره و انجام کارهای غیرخلاف ترغیب کند.
چطور این متهم را مناسب چنین مجازاتی دانستید؟
این مجرم از همان روز اول دادگاه ابراز پشیمانی و ناراحتی در صحبتهایش موج میزد. کاملا میتوانستم تشخیص بدهم که پشیمان و ناراحت است و حتی ترسیده بود. وقتی صحبت میکرد، متوجه شدم چیزی میخواهد بگوید اما امتناع میکند. برای همین فضای سنگین دادگاه را شکستم و با او صحبت کردم. محمدرضا هم با گریه گفت که همسرش باردار است و اگر به زندان برود تا ٦سالگی فرزندش نمیتواند در کنارش باشد. میگفت اگر به زندان برود ممکن است خانوادهاش را از دست بدهد. من هم به چند دلیل او را مناسب مجازات جایگزین دانستم. یکی اینکه او در آستانه پدر شدن بود و باید در کنار فرزندش میماند، یکی دیگر اینکه بشدت پشیمان بود و قصد ترک اعتیادش را داشت و پیگیر این ماجرا بود. دیگر اینکه جوان بود و برای نخستینبار چنین جرمی مرتکب شده بود. همه اینها دست به دست هم داد تا چنین مجازاتی برایش در نظر گرفتم.
چرا آزادی زندانی؟
میخواستم با آزادی این مجرم، سه زندانی جرایم مالی و غیرعمد هم از زندان آزاد شوند. همچنین محمدرضا باید طی ٦٠ روز خدمات رایگان به مراکز ترک اعتیاد ارایه دهد. همینطور از او خواستهام مقالههایی در رابطه با مضرات اعتیاد تهیه و بقیه معتادان را تشویق به ترک کند. حضور فعالش در حوزههای فرهنگی نیز از دیگر اقداماتی است که باید انجام دهد.
اگر انجام نداد چه اتفاقی میافتد؟
او باید تمام این اقدامات را انجام دهد. درحال حاضر هم خودش خیلی مشتاق است و با جدیت دارد این کارها را انجام میدهد. خودش مقاله تهیه کرده و پیش من آمده است. حتی چند نفر را هم ترغیب به ترک اعتیاد کرده است. درخصوص زندانیان مالی هم نیازی نیست که حتما با پول آنها را آزاد کند. میتواند رضایت شاکی پروندهشان را بگیرد و با طلبکارهایشان صحبت کند. در هر صورت باید زمینه آزادیشان را به هر شکلی فراهم کند. این کار هم باید طی سهسال انجام شود.
نخستینبار است که چنین حکمی صادر میکنید؟
من تابهحال پروندههای زیادی داشتهام که برایشان مجازاتهای جایگزین در نظر گرفتهام. مجازاتهایی مثل خدمات رایگان و فعالیت در حوزههای فرهنگی؛ ولی مجازات آزادی زندانیان مالی و جرایم غیرعمد را تابهحال صادر نکرده بودم و این نخستینبار بود که تصمیم به چنین کاری گرفتم.
- 15
- 2