اهمیت المپیک به اندازهای است که ورزشکاری را سراغ نداریم که سودای مدال طلای المپیک را در سر نداشته باشد، اما از میان تمامی شرکتکنندهها، تنها شایستهترین ورزشکاران، افتخار آویزان کردن مدل طلا را از گردن خود دارند.
به همین دلیل ورزشکاران از سنین کودکی سعی میکنند تا با افزایش مهارتهای خود، روزی افتخار حضور در المپیک را پیدا کنند و به همین دلیل یک یا دو دهه از عمر خود را صرف تمرین و ورزش میکنند. جالب اینجاست که در میان مدالآوران المپیک، ورزشکاران جوان و نوجوان زیادی نیز پیدا میشوند که بهرغم سن و سال کم، به مهمترین دستاورد ورزشی دنیا دست پیدا کردهاند و مدای طلای المپیک را از آن خود کرده اند.
تعداد جوانترین مدالآوران طلای المپیک از چیزی که فکرش را بکنید بیشتر است و هر کدام از این قهرمانانها داستان جالبی برای حضور در المپیک و رسیدن به مدال طلا دارند، به همین دلیل در ادامه برای شما میخواهیم بگوییم جوانترین مدالآوران طلای المپیک چه کسانی بودند.
فرانسوی ناشناسی که حتی برای المپیک تمرین هم نکرده بود
هویت واقعی جوانترین مدالآور طلای المپیک تاکنون برای کسی افشا نشده و این امر به این دلیل است که داستان این جوان دارنده مدال طلای المپیک به سال ۱۹۰۰ میلادی باز میگردد. کاملاً مشخص است که در آن زمان، قوانین المپیک به سختی و دشواری این روزها نبود و شرکتکنندهها نیز به اندازه شرکتکنندههای امروزی تمرین نمیکردند و ورزیده نبودند. اینگونه که در تاریخچه المپیک ثبت شده است در المپیک ۱۹۰۰ فرانسه، برای اولین بار رشته جدیدی با نام قایقسواری روئینگ (rowing)، به مسابقات المپیک اضافه شد.
در این مسابقه، دو نفر شرکتکننده در حالی که رو به عقب در قایق نشستهاند پارو میزنند و یک نفر نیز مسیر و سایر دستورات لازم را به قایقرانها میگوید. این مسابقه به همان ترتیبی که اشاره کردیم در المپیک ۱۹۰۰ فرانسه انجام میشود و تیم قایقرانی آلمان و فرانسه به فینال میرسند. از قرار معلوم تیم قایقرانی آلمان از توانایی بدنی بهتری برخوردار بودند و انتظار میرفت این تیم مدال طلای الپمیک را از آن خود کند، اما در مسابقه زمانسنجی، آلمانیها ۸.۶ ثانیه از تیم قایقرانی فرانسه عقب افتادند.
برای شما گفتیم که در آن زمان قوانین المپیک سختگیریهای امروزی را نداشت، در نتیجه تیم قایقسواری آلمان از سه مرد بالغ تشکیل شده بود و تیم قایقسواری فرانسه را دو مرد بالغ و یک بچه تشکیل میدادند. به همین دلیل نیز تیم قایقرانی آلمان برای اینکه از فرانسویها عقب نماند در مسابقه فینال به جای اینکه سهنفر مرد بالغ سوار قایق شوند، کودکی فرانسوی از میان تماشاچیها را سوار قایق میکنند. این قضیه باعث شد تیم قایقرانی فرانسوی و آلمانی به لحاظ وزن نیز برابری پیدا کنند و در نهایت آلمانها برنده فینال شدند و مدال طلا به گردن دو قایقران آلمانی و بچهای فرانسوی افتاد که هرگز تجربهای در قایقرانی نداشت.
این بچه پس از دریافت مدال طلای المپیک مدتی در محل مسابقه باقی ماند و با عکاسان عکس گرفت و در نهایت در میان جمعیت ناپدید شد و هیچ رد و خبری از خودش باقی نگذاشت. به همین دلیل نیز اسم این بچه فرانسوی که مدال طلای المپیک را نیز بر گردن داشت افشا نشد و تنها گفته میشود که سن و سالی بین ۷ تا نهایتاً ۱۰ سال بیشتر نداشته است. با این حساب این بچه ناشناس فرانسوی ناشناس بهعنوان جوانترین مدالآور المپیک شناخته میشود.
مارجیری جسترینگ قبل از اینکه دبیرستان برود قهرمان شیرجه المپیک شد
المپیک تابستانی ۱۹۳۶ آلمان رویدادهای مهمی را تجربه کرد و ورزشکاران حرفهای در المپیک آن سال درخشیدند که یکی از مهمترین آنها جسی اُوونز (Jesse Owns)، بود. در کنار جسی اُوونز، مارجیری جسترینگ (Marjorie Gestring)، نیز یکی دیگر از مدالآوران المپیک ۱۹۳۶ بود که حسابی در این مسابقات خوش درخشید.
بر اساس گزارشی که بی. بی. سی در این زمینه منتشر کرده است، مارجیری در زمان دریافت مدال طلای المپیک ۱۹۳۶ دقیقاً ۱۳ سال و ۲۶۸ روز عمر داشت. او با این سن و سال کم توانست مدال طلای شیرجه ۳ متر را از آن خود کند و به عنوان جوانترین مدالآور المپیک در رشته ورزشهای انفرادی نام خودش را در تاریخ المپیک به ثبت رساند.
از قرار معلوم مدالآوری مارجیری شانسی و اتفاقی نبود و این ورزشکار واقعاً مهارت چشمگیری در شیرجه داشت. به همین دلیل کارشناسان ورزشی آینده روشنی را برای مارجیری پیشبینی میکنند، اما بخت با این ورزشکار مدالآور المپیک یار نبود و شوربختانه جنگ جهانی دوم فرا میرسد و با ملغی شدن المپیک سالهای ۱۹۴۰ و ۱۹۴۴، مارجیری شانس حضور در این مسابقات را از دست میدهد.
مارجیری در سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۹۴۰ موفق میشود شش عنوان قهرمانی در رشته شیرجه را از آن خود کند. مارجیری در سال ۱۹۴۸ یک بار دیگر فرصت حضور در المپیک را پیدا میکند، در آن زمان مارجیری تنها ۲۵ سال سن داشت، اما در مسابقات ردهبندی مقام چهارم را بدست میآورد و فرصت مدالطلای المپیک ۱۹۴۸ را از دست میدهد.
کیم یون میو وون هایه کیونگ و مدال طلای المپیک زمستانی ۱۹۹۴
وقتی از المپیک صحبت میکنیم در بیشتر مواقع المپیک تابستانی در ذهن تداعی میشود، اما در کنار سایر مدالآوران این فهرست که همگی مدال طلای المپیک تابستانی را از آن خود کردهاند، در این قسمت برای شما از کیم یون میو وون هایه کیونگ (Kim Yun-Mi) و (Won Hye-kyung) میگوییم که در المپیک زمستانی ۱۹۹۴ کاری کردند کارستان و حسابی خوش درخشیدند.
کیم یون می، در آن زمان ۱۳ سال بیشتر نداشت که توانست مدال طلای اسکیت روییخ تیمی ۳ هزار متر را از آن خود کند، وون هایه گیونگ نیز در سن ۱۴ سالگی افتخار بدست آوردن مدال طلای المپیک زمستانی را از آن خود کرد. ناگفته نماند این جوانهای اهلکره جنوبی به رغم سن و سال بسیار کم، در المپیک زمستانی ۱۹۹۴ از آمادگی بدنی بسیار بالایی برخوردار بودند و به لحاظ روحی و ذهنی نیز در میدان مسابقه کاملاً آماده حاضر شدند.
بر اساس گزارشی که پایگاه رسمی المپیک در این خصوص منتشر کرده است، تیم کرهجنوبی رقبای مهمی مانند تیمهای کانادا، چین و آمریکا داشت، اما این جوانهای کم سن وسال کرهجنوبی بهرغم اینکه بهنظر میرسید از سایر تیمها عقب افتادهاند توانستند با پیشه کردن صبر و حوصله، در نهایت مدال طلای المپیک زمستانی ۱۹۹۴ را از آن خود کردند.
جالب است بدانید چهار سال بعد نیز در المپیک زمستانی ۱۹۹۸ که در ناگانو ژاپن برگزار شده بود، کیم یون می، فرصت برنده شدن داشت و میتوانست یک مدال طلای المپیک دیگر را به کارنامهاش اضافه کند، او در آن زمان تنها ۱۷ سال سن داشت و از آمادگی بدنی بسیار خوبی برخوردار بود، اما بخت با او یار نشد و به دلیل آسیبدیدگی المپیک را از دست داد و در المپیکهای دیگر نیز حضور پیدا نکرد، او در عوض ترجیح داد تا مربیگری را در پیش بگیرد و تجربههایش را در اختیار نوجوانهای کرهای قرار دهد.
فو مینگژیا در ۱۳ سالگی مدال المپیک بارسلون را به گردن آویخت
فو مینگژیا (Fu Mingxia)، قهرمان شیرجه جهان و المپیک است و کارشناسان او را نابغهای در شیرجه قلمداد میکنند. جالب اینجاست که او به راحتی به موفقیت نرسید و داستان جالبی دارد که در ادامه برای شما میگوییم.
فو در خانوادهای کارگر در چین بدنیا آمد و پدر و مادرش وقتی فو ۵ سال بیشتر نداشت او را در کلاس ژیمناستیک ثبتنام میکنند. فو مینگژیا در همان کودکی ثابت میکند که استعداد خوبی در ورزش دارد و به رغم پیشرفت در ژیمناستیک، مربیاش مدعی میشود که بدن فو به اندازه کافی انعطافپذیر نیست و به همین دلیل فو در سن هفت سالگی از ژیمناستیک به شیرجه تغییر رشته میدهد. جالب اینجاست که در آن زمان فو حتی شنا کردن نیز بلد نبود.
اگر به فرهنگ و تمدن چین علاقه داشته باشید حتماً در جریان هستید که دولت چین بچهها را برای تمرین و آمادگی جهت المپیک از پدر و مادرشان جدا میکند، به همین دلیل فو نیز که پدر و مادرش میخواستند قهرمانی فرزندشان را ببینند از والدین خودش دور میشود و هفتهای دو بار با پدر و مادرش ملاقات میکند. فو مینگژیا، کودکی و نوجوانی خودش را وقف ورزش میکند و با هفتهای ۴ تا ۹ ساعت تمرین، به یکی از بهترین شیرجهزنهای دنیا تبدیل میشود.
تلاشهای فو و پدر و مادرش در نهایت جواب میدهد و در سن ۱۲ سالگی چندین مقام بینالمللی را از آن خود میکند. او در المپیک ۱۹۹۲ بارسلونا به راحتی تمام رقبا را پشتسر میگذارد و رکوردی جاودان را در شیرجه ثبت میکند. پس از قهرمانی فو در المپیک، قانونی وضع میشود که بر اساس آن تمامی شرکتکنندها باید بیشتر از ۱۴ سال سن داشته باشند. موفقیتهای فو مینگژیا به همینجا ختم نمیشود و او در المپیک ۱۹۹۶ و ۲۰۰۰ نیز سه مدال طلا و نقره را به کارنامه درخشان خود اضافه میکند.
کلاوس زرتا
تجربه نشان داده که رویکرد ملتها با دولتها نسبت به تعامل با یکدیگر تفاوت دارد و گاهی اوقات به رغم اینکه دو دولت دشمنیهای زیادی با هم دارند، مردمان این کشورها رابطه خوبی با هم برقرار میکنند. نمونه بارز این ادعا را میتوان در بازیهای المپیک ۱۹۶۰ پیدا کرد. در آن زمان آلمان به دو قسمت غربی و شرقی جدا شده بود و به همین دلیل نیز در مراسم المپیک ۱۹۵۶ استرالیا، مردم آلمان غربی در قالب کشوری جدا با آلمان غربی به رقابت پرداختند. اما ساز و کار المپیک ۱۹۶۰ تفاوت پیدا کرد و سختگیریهای بیشتری را در این المپیک برای آلمان غربی و شرقی شاهد بودیم.
قضیه از این قرار بود که در المپیک ۱۹۶۰ رم، مسئولان این مسابقات آلمان شرقی و غربی را به عنوان دو کشور جداگانه قبول نکردند و اصرار داشتند تا ملتهای آلمان غربی و شرقی در قالب یک ملت واحد در مسابقات المپیک شرکت کنند. این اتفاق صورت گرفت و ورزشکاران آلمان غربی و شرقی در کنار هم تمرین کردند و به رقابت پرداختند.
ماجرای مدال طلای کلاوس زرتا (Klaus Zerta) در المپیک ۱۹۶۰ نیز به اتحاد ورزشکاران آلمان غربی و شرقی باز میگردد. کلاوس زرتا که در این مسابقات تنها ۱۳ سال بیشتر نداشت در گروه ورزشکاران آلمان غربی در رشته قایقرانی تیمی شرکت کرد و با قهرمانی تیماش، مدال طلا را به گردن آویخت تا در کنار نوجوان ناشناس فرانسوی که در ابتدا برای شما گفتیم در سال ۱۹۰۰ مدال طلا را از آن خود کرد، کلاوس زرتا نیز یکی دیگر از نوجوانهایی باشد که مدال طلای قایقرانی تیمی را به خانه برد.
جالب است بدانید یک پسر ۱۳ سال ه سوئیسی با نام هانس بورکین (Hans Bourquin) در سال ۱۹۲۸، یک جوان ۱۴ ساله با نام برنارد مالیویور (Bernard Malivoire) در سال ۱۹۵۲، و یک جوان ۱۴ ساله آلمانی با نام گانتر تیِیرش (Gunther Tiersch)، از دیگر نوجوانهایی هستند که مدالطلای المپیک را در رشته قایقرانی تیمی از آن خود کردهاند.
کیوکو ایواساکی و مدال طلایی که نزدیک بود از دست بدهد
کیوکو ایواساکی (Kyoko Iwasaki)، جوانترین مدالآور طلای المپیک زمستانی ۱۹۹۲ نبود و اگر خاطر شما باشد، برایتان گفتیم که فو مینگژیا در بارسلون غوغا به پا کرد و با ۱۳ سال سن توانست مدالآور طلای المپیک در آن زمان باشد. اما داستان کیوکو ایواساکی و مدال طلایی که به دست آورد چیزی نیست که به این راحتیها فراموش شود.
ایواساکی با مهارت و پشتکار توانست خودش را به فینال المپیک ۱۹۹۲ برساند و رقبا را یکی پس از دیگری پشتسر بگذارد، او حتی رکورد شنای ژاپن را نیز در این مسابقات به نفع خودش جابجا کرد. این موفقیتها باعث شد تا ایواساکی به این فکر بیافتد که مدال طلای المپیک به راحتی در دسترس او خواهد بود. به همین جهت از این نکته غافل شده بود که به لحاظ وزن و اندام نسبت به رقبا جثه کوچکتری دارد و از طرف دیگر ایواساکی به اندازه رقبای دیگر المپیکی خود، تمرین نکرده بود و با روزی ۲ ساعت تمرین به المپیک آمده بود.
البته ایواساکی تکنیک خاصی برای شنای ۵۰ متر داشت و به همین دلیل نیز احتمال میداد که برنده المپیک شود. ایواساکی در رتبه ششم قرار داشت و به اندازهای از رقبا عقب بود که کسی فکر نمیکرد به مقام اول برسد، اما در آخرین لحظات هرچه در توان داشت به نمایش گذاشت و با بدست آوردن رتبه اول، مدال طلای المپیک را به گردن آویخت.
برنده شدن ایواساکی به اندازهای حساس و دور از انتظار بود که حتی خودش هم فکر نمیکرد اول شود و پس از دریافت مدال طلا به خبرنگاران گفت بهترین لحظات زندگیاش را تجربه کرده است. سکه موفقیت ایواساکی روی دیگری نیز داشت و پس از المپیک ۱۹۹۲، هواداران از اینکه المپیک را دست کم گرفته بود و نزدیک بود مدال طلا را از دست بدهد، به اندازهای ناراحت بودند که تا ۲ سال بعد دائم مزاحم او میشدند و با دست گرفتن وی باعث شدند تا ایواساکی نزدیک به ۲ سال دیگر حتی نزدیک استخر شنا نیز نشود و تمرین نکند. ایواساکی در المپیک ۱۹۹۶ دوباره حضور پیدا کرد، اما حتی به فینال مسابقات نیز نرسید و در نهایت در سال ۱۹۹۸ شنا و قهرمانی را برای همیشه کنار گذاشت.
نادیا کومانچی از کودکی به دنبال مدال طلای المپیک بود
نادیا کومانچی (Nadia Comaneci)، ژیمناست رومانیایی است که از سن و سال کودکی و زمانی که تنها ۶ سال بیشتر نداشت استعدادش توسط بلا کارولی (Bela Karoly)، کشف شد و از همان زمان سودای مدال طلای المپیک را در سر داشت. بدن منعطف و اندام ظریف کومانچی باعث شد تا در کودکی مسابقههای مختلفی را برنده شود و در نهایت در سن ۱۴ سالگی به المپیک ۱۹۷۶ مونترال راه پیدا کرد.
او در این مراسم به اندازهای حرفهای عمل کرد که تمام کارشناسان ورزشی بدون استثناء مهارت وی را مورد تعریف و تمجید قرار دادند. بر اساس وبسایت رسمی المپیک، نادیا کومانچی اولین ژیمیناستی بود که توانست امتیاز ۱۰ از ۱۰ را کسب کند. این مهارت باعث شد کومانچی در المپیک ۱۹۷۶ موفق به کسب ۳ مدال طلا در رشتههای مختلف ژیمیناستیک شود.
افتخارهای کومانچی به همین جا ختم نشد و در المپیک دوره بعد نیز غوغا کرد و مجموع مدالهای المپیک خود را به ۹ مدال رساند. در نهایت بخت با نادیا یار نشد تا مدالهای خود را بیشتر کند و پس از المپیک ۱۹۷۶ دچار آسیب شدیدی شد و در نهایت نیز در سال ۱۹۸۴ ژیمناستیک را برای همیشه کنار گذاشت، از طرف دیگر از آنجایی که نادیا کومانچی در کشورهای بلوکشرق زندگی میکرد، زندگیاش تحت کنترل بود و اجازه نداشت به خارج از رومانی مهاجرت کند، در نهایت نیز در سال ۱۹۸۹ جلای وطن کرد و به آمریکا پناهنده شد.
اگر به ژیمناستیک علاقه داشته باشید حتماً در جریان هستید که رومانی ید طولایی در این ورزش داشت و سیمونا پوچا (Simona Pauca)، نیز یکی دیگر از ژیمناستهای رومانی بود که توانست در ۱۴ سالگی افتخارهای زیادی را از آن خودش کند. سیمونا در المپیک ۱۹۷۴ لسآنجلس شرکت کرد و با بدست آوردن ۱۰ از ۱۰ امتیاز، دو مدال طلا را به گردن آویخت.
کازو کیاتومورا، شناگر نوجوانی که موجی از افتخار برای کشورش به ارمغان آورد
دهه ۱۹۳۰، دوران درخشانی برای ورزش ژاپن بود و شناگران این کشور افتخارهای زیادی بدست آوردند، جالب است بدانید تمامی این افتخارها با کازو کیاتومورا (Kuoso Kitamura) در المپیک ۱۹۳۱ شروع شد. در آن زمان، ژاپنی تیمی از شناگران نوجوان را راهی المپیک کرد و کازو کیاتومورا نیز تنها ۱۴ سال بیشتر نداشت. کازو کیاتومورا و دیگر اعضای تیم شناگران ژاپنی توانستند در المپیک ۱۹۳۱ لسآنجلس ۵ مدال از ۶ رشته شنای مردان را از آن خود کنند.
کازو در رشته شنای آزاد ۱۵۰۰ متر در المپیک رقابت کرد و از قرار معلوم تعداد زیادی تماشاچی در محل برگزاری مسابقات حضور داشتند. شرایط آب استخر و محل برگزاری مسابقات نیز نسبت به دورههای سابق المپیک بهبود زیادی پیدا کرده بود و برنده شدن کاز و دیگر شناگران ژاپنی در المپیک آن سال باعث شد تا تالار افتخارات بینالمللی شناگران مدعی شود که سن شناگران المپیک هر سال نسبت به سال گذشته کمتر میشود و در آن زمان شناگران نوجوانی را شاهد بودیم که رکوردهای جهانی را جابجا کردند.
موفقیت ژاپنیها در شنا بهاندازهای بود که بسیاری از ورزشکاران غربی به فکر تقلید از شیوه زندگی و خورد خوراک ورزشکاران ژاپنی افتادند تا از این طریق در دورههای بعدی المپیک، رقابت جدیتری را با شناگران ژاپنی داشته باشند. در این بین روزگار برنامه دیگری را برای کازو کیاتومورا در نظر داشت و با آغاز جنگ جهانی دوم، کیاتومورا راهی نبرد در جزایر برمودا شد، در زمان جنگ، ژاپن ذخیره چندانی از فلزات نداشت و پدر کیاتومورا، مدال طلای پسرش را به دولت هدیه کرد، اما دولت این هدیه را قبول نکرد.
خوشبختانه بهرغم کشتههای زیادی که ژاپنیها در جنگ جهانی دوم دادند، کیاتومورا از این نبرد خونین جان سالم بهدر برد و پس از جنگ به یک شهروند معمولی در ژاپن تبدیل شد. اما تاریخ ورزش شنا نام او را از یاد نبرد و کازو کیاتومورا بهعنوان اولین شناگر در میان ۲۰ شناگر تالار افتخارات شنا قرار گرفت، اما درگیریهای شغلی کیاتومورا باعث شد تا از شرکت در جشنی که در فلوریدا برای شناگران دارنده مدالالمپیک برگزار شده بود حاضر نشود.
آیلین ریگین، شناگری که هیچ مشکلی جلودارش نبود
علاقهمندان ورزشهای شیرجه و شنا بهخوبی میدانند که این رشتهها، آسیبهای خاص خودش را دارد. از طرف دیگر بانوان در اوایل قرن بیستم میلادی محدودیتهای زیادی را پیشرو داشتند و مکانی برای آموزش شنا جهت خانمها در آمریکا وجود نداشت، از طرف دیگر در آن زمان، خانمها اجازه نداشتند در استخر شنا در کنار آقایان تمرین کنند. در نتیجه آیلین ریگین (Aileen Riggin) برای تمرین شیرجه به صخرههای مرتفع میرفت به داخل آب دریا شیرجه میزد.
ریگین توانست با سعی و پشتکار، در جمع شناگران المپیک ۱۹۲۰ آمریکا قرار گرفت، در این تیم یک دختر ۱۴ ساله دیگر با نام هلن وین رایت (Helen Wainwright)، نیز حضور داشت. اما قضیه اعزام شناگران زن آمریکایی به همین راحتیها هم نبود چرا که گفته میشد مسابقات المپیک و تمرینهای لازم برای این مسابقات در ناباروری زنان تأثیر دارد.
خوشبختانه آیلین ریگین در نهایت توانست این مشکل را نیز پشتسر بگذارد و راهی المپیک شود، اما حضور او در المپیک تازه اول راه بود چرا که آیلین باید به جای ۱۰ بار شیرجه، ۱۲ بار شیرجه میزد، از طرف دیگر تا دو ماه قبل از مسابقات اصلی المپیک، شرایط تمرین و شیرجه برای او مهیا نشد.
او حتی به استخر مخصوص شیرجه نیز دسترسی نداشت و مجبور بود در یک کانال آب گلآلود شیرجه را تمرین کند. آیلین ریگین که عزمش را جزم کرده بود به هر قیمتی که شده مدال طلای المپیک را به خانه ببرد، در نهایت توانست به تمامی مشکلات غلبه کند و در رشته شیرجه ۳ متر مدال طلای المپیک را به گردناش بیاویزد.
او که ثابت کرده بود چیزی جلودارش نیست در المپیک سال ۱۹۲۴ نیز در رشته شیرجه مدال طلا گرفت و مدال برنز شنای این المپیک را نیز از آن خود کرد. جالب است بدانید آیلین ریگین در نهایت توانست بهعنوان یک زن، خودش را در جامعه ورزش آمریکا مطرح کند و به دلیل چهره زیبایش حتی پای او به سینما نیز باز شد. او مدتی در نشریات ورزشی به نوشتن مقاله پرداخت و بهرغم اینکه گفته میشد ورزش روی ناباروری زنان تأثیر میگذارد، بدون هیچ مشکلی بچهدار شد.
لیلیان واتسون، شناگری که نامش را در ورزش شنا جاودانه کرد
لیلیان (Lillian Watson)، که در میان ورزشکاران و همشهریهایش با نام مستعار «پُوکی» (Pokey)، شناخته میشد دختری نابغه با صورت ککمکی بود که از هشت سالگی شنا میکرد. او وقتی به سن ۱۱ سالگی رسید مربی شنای او تشخیص داد که استعداد لازم برای المپیک را دارد و در سال ۱۹۶۴ و زمانی که تنها ۱۴ سال بیشتر نداشت راهی المپیک شد.
در مسابقات المپیک توکیو، پوکی توانست در شنای تیمی آزاد ۴۰۰ متر مقام بیاورد و چهار سال پس از المپیک توکیو ۱۹۶۴، او در شنای کرال پشت ۴۰۰ متر انفرادی، مدال طلای المپیک را به گردن آویخت. لیلیان واتسون تفاوت قهرمانی المپیک در سالهای دور را با چیزی که امروز از المپیک سراغ داریم از زمین تا آسمان میداند و مدعی است در آن زمان قهرمانی المپیک، شهرت چندان خاصی را به دنبال نداشت و حتی پول خوبی هم بابت این قهرمانی نصیب مدالآوران نمیشد.
پوکی در نهایت شنا را کنار گذاشت و به دانشگاه رفت و در کنار درس و تحصیل به مربیگری شنا نیز ادامه داد. خوشبختانه قهرمان شدن در المپیک برای پوکی شانس خوبی فراهم کرد تا با یکی از دانشجویان تراز اول دانشگاه ییل (Yale)، ازدواج کند، در نهایت نیز پوکی بچهدار شد و مربیگری شنا را کاملاً کنار گذاشت و با المپیک خداحافظی کرد.
دومینیک موکئانو، مدالآوری که برای قهرمانی بهای زیادی پرداخت کرد
تیم ژیمناستهای زنان آمریکایی در سال ۱۹۹۶ از دختران زیبارویی تشکیل شده بود که کارشناسان ورزشی نام این تیم را «هفت دلاور» (Magnificent Seven) گذاشته بودند. گل سرسبد این دختران نیز دختری خوشاندام و زیبا با نام دومینیک موکئانو (Dominique Moceanu)، بود که مهارت او در ژیمیناستیک و زیباییاش نظر اهالی ورزش را به خود جلب کرد.
موکئانو، دختر رومانیایی تباری است که پدر و مادرش ید طولایی در ورزش دارند و با این حساب این دختر جا پای پدر و مادرش گذاشت و در سن ۱۰ سالگی به اندازهای تمرین کرده بود که با بهترین ژیمیناستهای دنیا میتوانست رقابت کند. دومینیک رکوردهای زیادی را به عنوان جوانترین ژیمیناست دنیا جابجا کرد، اما این قهرمانیهای برای او از چیزی که فکرش را بکنید گرانتر تمام شد و صدمههای روحی و جسمی زیادی را در حین تمرینها تجربه کرد.
این موارد باعث شد تا بهرغم اینکه کارشناسان ورزشی مدال طلای المپیک را برای دومینیک امری محرز میدانستند، او در المپیک در هیچ کدام از رشتههای انفرادی ژیمیناستیک مدال نیاورد. عملکرد دومینیک در المپیک بهاندازهای ضعیف بود که دو بار نیز در حین اجرای حرکات ژیمیناستیک تعادل خودش را کاملاً از دست داد.
خوشبختانه دومینیک دست خالی از المپیک خارج نشد و توانست در رشته تیمی در ژیمیناستیک مدال طلا را در کنار سایر همتیمیهایش به گردن بیاویزد. این موفقیت که به چشم پدر دومینیک ناچیز میآمد باعث شد تا پس از دریافت مدال طلای المپیک، پدرش به چای تبریک بر سر او بابت اینکه در رشتههای انفرادی مدال نیاورده فریاد بزند.
اوضاع پس از المپیک ۱۹۹۶ برای دومینیک وخیمتر شد و باشگاه معروفی که او در آن تمرین میکرد، وی را اخراج نمود. پدر و مادر دومینیک بهاندازهای به وی سخت گرفتند که نهایتاً در سن ۱۷ سالگی خانوادهاش را نیز ترک گفت. سالها بعد دومینیک متوجه شد که خواهری نیز داشته که پدر و مادرش، خواهر او را به دلیل اینکه به درمانهای پزشکی نیاز داشت به حضانت خانواده دیگری واگذار کرده بودند. این موارد باعث شد تا دومینیک موکئانو بهای گزافی برای مدال طلای المپیک پرداخت کند و دیگر خبری از او در صحنههای ژیمیناستیک جهانی نباشد.
کریستینا اگرسگی
تا این قسمت از فهرست جوانترین مدالآوران طلای المپیک به ورزشکاران ۱۴ ساله زیادی اشاره کردیم، اما جالب است بدانید به لحاظ شمارش روزهای زندگی، کریستینا اگرسگی (Krisztina Egerszegi)، شناگر مجاری بود که سن و سالش از تمامی مدالآوران ۱۴ ساله این فهرست کمتر است.
کریستینا تنها شناگری است که توانست ۵ مدال طلا در رشتههای مختلف شنای انفرادی را از آن خود کند. جالب اینجاست که کریستینا کودک بیمار و نحیفی بود و به همین دلیل نیز پدر و مادرش برای تقویت رویحه فرزندشان، او را به ورزش شنا تشویق میکنند. کریستینا از چهارسالگی شنا کردن را فرا گرفت و پس از گذشت مدتی، مربی شنای او به استعداد کریستینا پیبرد و زمینهسازی حضور وی در المپیک فراهم شد. او به اندازهای به شنا علاقه داشت که هر روز صبح، ساعت ۴ از خواب بیدار میشد و قبل از رفتن به مدرسه، شنا میکرد.
در مسابقات الپمیک تابستانی سئول در سال ۱۹۹۸، کریستینا، دختر ۱۴ سالهای بود که توانست اولین مدال شنای کرال پشت ۲۰۰ متر را به خانه ببرد. او همچنین مدال نقره شنای کرال پشت ۱۰۰ متر را نیز در این المپیک از آن خود کرد. مهارت کریستینا اگرسگی در شنای کرال پشت به اندازهای بود که پس از المپیک نیز مدالهای زیادی را به کارنامهاش اضافه کرد و در حال حاضر بهعنوان یکی از بهترین شناگران کرال پشت دنیا در طول تاریخ این رشته شناخته میشود.
در این قسمت به پایان فهرست جوانترین مدالآوران طلای المپیک رسیدیم، پیشنهاد میکنیم اگر شما هم به ورزش علاقه دارید و در سن و سال جوانی به افتخارهای مهمی رسیدهاید، یا در میان دوستان و آشنایان شما ورزشکار نوجوانی است که موفقیتهای زیادی را به دست آورده، در قسمت نظرات با ما و سایر خوانندها، این دستاوردها را در میان بگذارید.
- 17
- 6