بلبشویی که امروز گریبان تعدادی از فدراسیونها را گرفته، نتیجه چیزی نیست جز رفتار چندگانه با قوانین و تغییرشان به فراخور حال افراد. اگر امروز کشتی، والیبال، وزنهبرداری و تنیس، در وضعیت عجیب و غریبی به سر میبرند، فقط به این خاطر است که یک قانون برای همه افراد و رشتهها اجرا نشده و در هر کدام شیوهای متفاوت پیش گرفته شده است.
قطعا شرایط کشتی که رشتهای مدالآور در المپیک است با تنیس قابل مقایسه نیست و وضعیت والیبال با وزنهبرداری تفاوتهای چشمگیری دارد اما از یک منظر میتوان این رشتهها را کنار هم چید و از یک زاویه مشخص به آنها نگاه کرد.
اینکه همه اینها بلاتکلیفاند و اعضای فدراسیون، از سرپرست گرفته تا مربی و ملیپوش در فضایی مهآلود کارشان را دنبال میکنند، بدون اینکه بدانند فردا چه اتفاقی میافتد. نخستین سوالی که در شروع روز کاری عوامل اجرایی این رشتهها یا ورزشکاران و مربیان از همدیگر میپرسند، مربوط به وضعیت مبهم رشتهشان است و جالبتر اینکه ماههاست پاسخی مبهم به این سوال تکراری داده میشود.
در بین اینها، کشتی مهمترین رشتهای است که در اوضاع نابسامانی به سر میبرد. نابسامان، واژه تلطیف شدهای است برای حال و روز فدراسیونی که صبح خبر از یک ائتلاف میشنود و شب با درخواست برخی کاندیداها برای عقب انداختن زمان انتخابات مواجه میشود. رشتهای که یک سال تا المپیک دارد و قرار نبود در این روزها و ماهها دغدغهاش انتخاب رییس فدراسیون باشد اما استعفای خادم در آبان سال قبل کار را به جایی رسانده که همه فکر و ذکر دستاندرکاران این فدراسیون در این روزها رقابت کاندیداهای ریاستش شده است. اوضاع زمانی بغرنجتر میشود که این فدراسیون چند مدعی پیدا کرده و در این شرایط سوال اساسی این است که مدیریت کلان ورزش چطور این بحران را مدیریت میکند؟
پاسخ به این سوال است که کشتی را کنار وزنهبرداری، والیبال و تنیس قرار میدهد. جایی که مشخص نیست چرا زمان برگزاری انتخابات این فدراسیونها اعلام نمیشود یا مثلا در مورد والیبال چرا زمان ثبتنام از کاندیداها اعلام نمیشود؟ مگر شرایط والیبال و کاراته دقیقا مشابه نبود؟ هر دو در یک روز با سرپرست جدید مواجه شدند اما کاراته با این استدلال که سال المپیک را در پیش دارد، در اسفند ۹۷ رییس جدید خود را شناخت اما در مورد والیبال هنوز حتی زمان ثبتنام از کاندیداها هم اعلام نشده است. چرا؟ چون معاون وزیر ورزش قبلا رییس این فدراسیون بوده و تعلق خاطرش به این رشته زیاد است و به همین خاطر باید بلاتکلیفی این رشته طولانی شود.
فراتر از این موضوع بحث حضور سرپرستان است که مشخص نیست چرا یک تصمیم واحد در موردش گرفته نمیشود؟ نصرا... سجادی در زمان معاونتش در وزارت ورزش یک بند را به آییننامه انتخاباتی فدراسیونها اضافه کرد و در آن نوشت که «هیچ سرپرست یا رییس فدراسیونی حق شرکت در انتخابات همان فدراسیون را ندارد. اگر تمایل به کاندیداتوری وجود دارد، باید از سمت فعلی استعفا دهند و سپس در انتخابات شرکت کنند.» این آییننامه که در طول دوران حضور سجادی حتی در مورد هیاتهای استانی هم اجرا شد، اگرچه با نقدهایی همراه بود و هنوز هم میتوان ایرادهایی در موردش نوشت اما کمک کرد تا حداقل در مورد همه رشتهها یک اصل کلی اجرا شود، در حالی که در یک سال و نیم اخیر، شرایط تغییر کرد.
به محض اینکه داورزنی، معاون ورزش قهرمانی و حرفهای وزارت ورزش شد، این بند حذف شد و مسوولان وزارت ورزش با دفاع از این تغییر گفتند، «چرا باید چنین محدودیتی قایل شد؟» شاید بشود پاسخ این سوال را حالا و بعد از واکاوی رفتار مدیران وزارتی به خوبی داد؛ جایی که در مورد فدراسیونهای اسکواش و بولینگ و بیلیارد، میگویند «رییس فدراسیونی که دوران چهار سالهاش تمام شده، میتواند انتخابات را برگزار کند» و در نهایت با همین روش مجمع انتخاباتی برگزار میشود و روسای این فدراسیونها به دوران ریاستشان ادامه میدهند اما در جایی دیگر مثل کشتی و وزنهبرداری گفته میشود، سرپرستان فدراسیون (که البته علی مرادی از امروز به بعد دوران چهار سالهاش تمام میشود) باید استعفا بدهند تا انتخابات در فضایی عادلانه برگزار شود.
کمی قبلتر این تناقض به نوعی دیگر وجود داشت. به برخی فدراسیونها که به خاطر قانون منع بهکارگیری بازنشستهها بلاتکلیف شدند، گفته شد که سرپرستانشان حق ثبتنام و حضور در انتخابات را ندارند اما در همان مقطع گفتند کشتی (که البته به خاطر استعفای خادم بدون رییس شده) و والیبال مستثنی هستند. جالب است که حالا آنقدر شرایط در کشتی بالا گرفته که میگویند سرپرست یا باید از سرپرستی استعفا بدهد یا از کاندیداتوری انصراف!
در مورد تنیس هم که به همین ترتیب است؛ هشت ماه است از ثبتنام کاندیداها میگذرد اما وزارت ورزش هنوز یک تاریخ مشخص را اعلام نکرده و در این شرایط است که میتوان با اطمینان گفت فضای فعلی نتیجه ارجح نبودن قانون است. اگر قانونی وجود دارد که باید حرف اول را آن بزند. اگر نه؛ به قانونی که دستپخت خودتان است، ایرادی وارد میدانید، اصلاحش کرده و آن را اجرا کنید.
اما مگر میشود هر بار و به فراخوری افرادی که محبوب هستند یا نه، حرف تازهای زده شود؟ نتیجه این رفتار فقط و فقط بلبشویی است که امروز ورزش کشور درگیرش شده است و انگار اوضاع ادامه دارد.
زمانی حرف از این بود که مجامع انتخاباتی به سرعت برگزار میشود تا ورزش بی سر و سامان نباشد اما همین رفتار چندگانه با یک موضوع باعث شده تا شرایط نگرانکنندهای برای ورزش پیش آید؛ به ویژهای در رشتههایی که سال قبل از المپیک را در پیش دارند و روزهای سختی را پشت سر میگذارند.
آزاده پیراکوه
- 9
- 6