به گزارش ایسنا، محمدرضا داورزنی اظهار کرد: من با شروع جنگ وارد جنگ شدم و بعد از عملیات مرصاد وارد سپاه شدم. این را به عنوان شغل انتخاب نکردم و به عنوان وظیفه بود. اما به دلیل اینکه هشت سال طول کشید در جنگ بودم. بعد از اتمام جنگ مامور شدم و به تربیت بدنی رفتم. در این مدت در مدیریت چند استان و ریاست چند فدراسیون بودم و چند سال دیگر میتوانم بمانم و بازنشسته نیستم. من در سال ۷۱ مامور به سازمان شدم. سال ۷۹ منتقل شدم و الان کارمند وزارت ورزش هستم. تا زمانی که نیاز باشد در خدمت وزارت هستم. طبق قانون، فردی حداکثر ۳۸ سال کار کرده باید بازنشسته شده باشد اما این منوط است به افرادی مثل من که تا ۶۵ سال سن اگر دستگاه نیاز داشته باشد بماند.
وی در پاسخ به سوالی درباره اعضای خانواده اش افزود: دختر بزرگم متولد ۶۲ است. پسرم متولد ۶۴ است و در عملیات والفجر ۴ بدنیا آمد. دختر کوچکم هم سال ۶۸ به دنیا آمد. بچه آخر من ۳۰ سال سن دارد. دخترم مدیریت و فوق مدیریت اش بازاریابی است و در بازار آزاد مشغول است. پسرم هم در بازار آزاد است در رستوران و کافه بود و باشگاه بدنسازی را مدیریت می کند. هیچ کدام از بچه های من هیچ ارتباطی با دولت ندارند. دختر آخرم در تهران لیسانس گرفت و در ماساچوست آمریکا ادامه تحصیل داد و در آنجا با یک پسر ایرانی ازدواج کرد. او اسکارلرشیب این دانشگاه را گرفت و آنجا پاسپورت آمریکایی ندارد.
داورزنی ادامه داد: تنها ارتباط پسرم مجتبی با ورزش نیز در باشگاه بدنسای است. در یک تایم از سالن تکواندو در مزایده شرکت کرده که مال الان نیست. از ساعت ۲ ظهر تا ۱۰ شب اجاره کردند و سالن در اختیار آن ها نیست. آنها روی این باشگاه سرمایه گذاری کردند و آن سالن را هم خیلی زیبا تجهیز کردند و سال به سال هم در مزایده شرکت می کنند. بحث هایی مطرح می شد که رستوران در اختیار آنهاست. این هیچ ربطی به فدراسیون ندارد. پسرم هیچ جای دیگری در ورزش با هیچ فردی در ورزش ارتباطی ندارد نه دخالت می کند نه می تواند دخالت کند. در سال های گذشته هم دو سه سالی رستوران داری می کرد که از شرکا جدا شدند و به هیچ جای ورزش هم ارتباط ندارد. خود من تمایلی ندارم که دخالت کنم در اینستاگرام یک عکس هایی را گذاشته بودند که خودم توصیه کردم که مناسب نیست. همه ما فرزند داریم و فرزندان ما زندگی خودشان را دارند. من تاکید میکنم مجتبی داورزنی در هیچ جای ورزش سمت و مسئولیت و مداخله ندارد. او مالی خوانده است و تلاش می کند روی پای خودش زندگی را اداره کند. مجتبی با تاکسی تردد می کند. ماشین اش را فروخته است و از چند بانک ۳۰ میلیون و ۵۰ میلیون وام گرفته است و خانه خریده است و ماشین هم ندارد. پدرش هم رانتی ندارد.
او همچنین در مورد شایعه کار تجاری دخترش با مجید ساعدی فر گفت: واقعا خنده دار است. دروغ اینقدر مضحک است. فاصله هوایی دخترم با محلی که ساعدی فر است ۷ ساعت است و کوچکترین ارتباطی بین دختر من با ساعدی فر وجود ندارد. موضوع ساعدی فر قراردای است که با فدراسیون والیبال چند سال قبل است. او اساسا طبق قرارداد با فدراسیون کلیه لوازم و لباس های تمرینی را رایگان اهدا می کند. ارتباطی به من ندارد. در این مدت حتی دفتر مرکزی او هم نرفته ام. ارتباط ساعدی فر با فدراسیون ایران و فدراسیون جهانی است وطبق قرارداد عمل می کند. مازاد قرارداد بر اساس تفاهم رایگان است. فدراسیون هم اگر بخواهد برای سایر اقلام اقدام کند می رود می خرد. دختر من هیچ ارتباطی طی این سال ها نداشته است. نه رابطه مالی و نه رابطه کاری. محل زندگی و تحصیل او شرق آمریکا و ساعدی فر غرب آمریکا است. این موضوعات از ذهن های مریضی است که حرف ها را می سازند. ارتباط ساعدی فر فقط به والیبال نیست بلکه با باشگاه ها و فدراسیون ها و کشورهای مختلف کار می کند.
معاون قهرمانی وزیر ورزش ادامه داد: ما با ملت های مختلف در کشورهای مختلف مشکلی نداریم چند میلیون ایرانی در اقصی نقاط دنیا زندگی می کنند خارجی ها هم در ایران تحصیل می کنند. مسائل سیاسی و بحث های مردم را قاطی کنیم درست نیست. مردم حق دارند انتخاب کنند که کجا درس بخوانند و زندگی کنند. من به شکل کلی قبول دارم که افراد نباید از رانت دولت استفاده کنند. شما می توانید در آزمونی شرکت کنید که بورسیه شوید. ما خیلی از مسئولان را داریم که حتی شهید شده اند که قبلا در خارج درس خواندهاند. البته اگر مسئولی دو تابعیتی شد حق ندارد جایی برود.
او ادامه داد: کشوری مشکلی و دشمنی با ما ندارد بلکه حاکمیت آن کشور است. ما نمی توانیم حقوق شهروندی را از کسی بگیریم چرا که پدرش مسئول جایی است. اینکه فردی که مسئول باشد در کشور تابعیت کشور دیگری داشته باشد را نمی پذیرم. اگر شرایط فرآهم شود باید از ظرفیت این جوانان در داخل و مغزهای متفکر استفاده کنیم. اما واقعیت قصه این است که شخصا اعتقاد دارم باید همه افراد حق انتخاب داشته باشند اما مسئولی نباید باشد که تبعیت یک کشور دیگر را داشته باشد. وقتی شما پاسپورت کشوری را میگیرید باید سوگند بخورید. امیدوار هستیم که دخترم بعد از دکتری برگردد.
داورزنی در مورد پرونده اش در سازمان بازرسی هم گفت: به هر ترتیب شما کار اجرایی می کنید و مسئولیت اجرایی دارید ناگزیر از تصمیم گیری هستید. من در چوگان و سوارکاری و والیبال بودم. به دفعات سازمان بازرسی آمده است و مدیریت را بازرسی کرده است و بعضا به مواردی بر می خورد که خلاف قوانین است. مثلا تشخیص می دهد که یک پروژه در اعتبار پروژه دیگری هزینه شده است. در فدراسیون والیبال تا مدتی که من بودم ۵ الی ۶ بار بازسی کرده اند. بر اساس اساسنامه اختیاراتی مجمع و هیات رئیسه دارند و بعضا می گویند اینجا را باید مناقصه می گذاشتید یا اینکه به بازیکنان پاداش و تخفیف داده می شد. یا اینکه تیم ها چرا به فدراسیون بدهکار هستند که این ها از ظن برخی افراد می شود تضییع بیت المال. همه اینها از نظر من توجیهات خودش را دارد. دوستان ما در سازمان بازرسی آمدند عملکرد را بررسی کردند. چندین سال مطرح بود که چرا از این نمایندگی یا آن آژانس خرید می کنید. مثلا توپ های میکاسا را یک نمایندگی وارد می کند یا مستندات ارائه می شود چرا در فلان اعزام دو نفر بیشتر بردید. شرایطی است تیم می خواهد اعزام شود مربی هنوز به جمع بندی نرسیده است و تشخیص می دهیم که دو نفر بیشتر بروند. یا در فلان جا چرا بیشتر یا کمتر پرداخت کرده اید. این عادی است که بروید پاسخ دهید. فدراسیونی که کار می کند باید پاسخ دهد. وقتی فدراسیونی در رده نوجوانان و جوانان قهرمان است و در رده بزرگسالان در بین هشت تیم است یعنی فوق العاده بوده است پس تصمیمات درست بوده است. طبیعی است که نگاه ها بیشتر به آن باشد. بحث هایی که مطرح شده است پاسخ داده شده است. دوستان پرونده را ارجاع داده اند به مراجع قضایی که آنجا بررسی شود. بگیر و ببند و زندانی در کار نبود. خیلی محترمانه رفتیم و به همین سوالات پاسخ دادیم. همه را طبق مستندات ارائه میدهیم. همه در قبال کاری که کردیم باید پاسخگو باشیم.
داورزنی درباره حضور خانمها در استادیومهای ورزشی افزود: در هر جایی که شرایط حضور بانوان با رعایت شرایط شرعی مهیا باشد، بانوان میتوانند حضور داشته باشند. ورودیها و خروجیها جدا باشد. بپذیریم که فضای عمومی و فعلی ما برای لیگهای داخلی، مناسب و در شان خانم ها نیست. فرهنگسازی ما، باشگاه ها و صدا و سیما در فضای فعلی نقش داشته است. فضای ملتهب داخل باشگاهها و مسابقات را نمیتوان یک شبه مدیریت کرد. این فضا باید برای حضور خانواده ها مناسب شود. خانواده ها، خواهر و همسر ما هستند. در مسابقات ملی، ۹۹ درصد هیچ مشکلی نداریم. همه تیم ملی را تشویق میکنند. برای تیم های ملی و مسابقات ملی، زیر ساختها و فضا وجود دارد ولی برای باشگاهی نمیتوانیم این مسئله را تضمین کنیم. خیلی باید تلاش کنیم. حداقلها را باید داشته باشیم تا شرایط فرآهم شود. جمعیت چند هزار نفره را نمیتوان با این چیزها کنترل کرد. حفظ حرمت و کرامت خانواده ها بر همه ما واجب است. در خیلی از رشته ها، خانواده ها مشکلی ندارند. فقط در محیط های فوتبالی هنوز فضا مناسب نیست.
رئیس سابق فدراسیون والیبال درباره این رشته ورزشی گفت: بعد از اینکه سلطانی فر از مجلس رای اعتماد گرفت، از من کمک خواست. ما رابطه ۲۵ ساله ای با هم داشتیم. از مقطع قبلی فعالیت او در تربیت بدنی، از یکدیگر شناخت داشتیم. احساس رفاقت داشتیم و خود من درخواست داشتم که به عنوان مشاور بیایم و در والیبال بمانم اما او اصرار داشت به حوزه جدیدی بروم. یکسالی هم سرپرستی والیبال را داشتم. به هر حال از فدراسیون جدا شدم اما به عنوان عضو هیات رئیسه فدراسیون جهانی حاضر بودم. تا اینکه تیم ملی و ورزشکاران را برای دیدار به رهبری بردیم. در این دیدار شخص آقا تذکر به شخص بنده داد که آیا حواستان به والیبال هست؟ عرض کردم چند بازیکن جوان در ترکیب جهانی است و انشاءلله در دوره بعد پیشرفت بیشتری خواهیم کرد. به نوعی رهبری نگرانی خودشان را به والیبال نشان دادند. احساس دیگری کردم که لازم است بیشتر به والیبال توجه کنم.
داورزنی تاکید کرد: همین امروز جلسهای با سرپرست فدراسیون و سرمربی داشتم و پیگیر کارها هستم. اهنوز درباره بازگشت به والیبال فکر میکنم. ماه آینده ثبت نام این فدراسیون است. من اگر شرکت کنم و انتخاب شوم، باید یک جا را انتخاب کنم. برای من خیلی اهمیت دارد که والیبال در ۲۰۲۰ روی سکو برود. این ظرفیت را والیبال ایران دارد. قهرمانان و دوستان ما خیلی کمک کردند. در رده نوجوانان و جوانان با کادرفنی ایرانی قهرمان جهان شدیم. ما رویدادهای مهمی در این یکسال داریم. برای ما المپیک ۲۰۲۰ خیلی مهم است. اگر ضرورت داشته باشد که به والیبال برگردم، همین کار را می کنم. جامعه والیبال و مردم و حضرت آقا به من تذکر دادند. یک مقدار شرایط والیبال به گونهای است که فضا و وزن مجموعه والیبال اینقدر سنگین شده است و مورد توجه مردم و گروه های مختلف است که اداره کردن و کنترل کردن آن تدبیر می خواهد.
وی ادامه داد: البته همه دوستان زحمت کشیدهاند. چه دوستانی که قبل از من بودند و چه دکتر ضیایی که بعد از من آمد. جالب است که مردم انتظار دارند به برزیل هم نبازیم. ما درمرحله مقدماتی امسال ۱۲ برد ۳ باخت داشتیم. در فینال با یک امتیاز از صعود بازماندیم. مردم انگار راضی نبودند. شرایط والیبال و اداره کردن آن و این حجم از انتظارات مردم ساده نیست. حفظ قهرمانیها ساده نیست. بعضیها معتقدند که باید از تجربه قبل استفاده کرد. همین الان هم نیروهای خوبی حضور دارند که می توانند کار کنند. حتما دوستانی که میخواهند بیایند باید تجربیات خود را در جای دیگر کسب کنند. مدیریت اجرایی و عملیاتی در والیبال نیازمند تجربه است. نیازمند یک فرآیند مدیریتی است. به این معنی نیست که من خیلی بهتر از دیگران هستم. امیدوار هستیم هر اتفاقی بیفتد، والیبال بهتر شود.
معاون وزیر ورزش درباره عدم رویارویی ورزشکاران ایران با رژیم صهونیستی گفت: تا الان در مسابقات مختلف این رژیم را به رسمیت نشناخته و از این به بعد هم نمی شناسیم. آسیب این موضوع بیشتر از جنایات صهیونیستها علیه ملت های دنیا و خود ما نیست. ترور دانشمندان ما و تحریم های ظالمانه آمریکا که ریشه در حمایت از صهیونیست ها دارد، همه آسیب است. ما برای آرمانهایمان هزینه می دهیم.
- 15
- 2
کاربر مهمان
۱۳۹۸/۵/۱۵ - ۴:۱۰
Permalink