کشتي به هر دري ميزند تا ميزباني مسابقات قهرماني جهان را بگيرد، واليبال بعد از سالها تازه چند سالي است که وارد ليگ جهاني شده و سالي يکبار ميزبان دو، سه تيم سطح اول جهان ميشود ولي در همين رشته حرف زنان که ميشود، ميبينيم فاصله ايران با تيمهاي آسيايي خيلي زياد است.
بسکتبال هم در روزهاي افول است و تيم ملي ايران در غرب آسيا هم نميتواند قهرمان شود، زنان اين رشته هم که هنوز به اول راه هم نرسيدهاند و سالهاست درگير گرفتن مجوز پوشش اسلامي هستند. در بقيه رشتهها هم وضع بدتر از اين نباشد، بهتر نيست. در اين اوضاع بعيد است ميزباني بالاترين سطح مسابقات جهاني به يکي از اين رشتهها برسد ولي شطرنج، ميزبان مسابقات قهرماني زنان جهان بود؛ مسابقاتي که از ۲۲ بهمن شروع شد و ديروز به پايان رسيد.
حالا مهرداد پهلوانزاده، رئيس اين فدراسيون ميتواند با افتخار از گرفتن اين ميزباني و برگزاري مسابقات با بهترين شرايط بگويد که باوجود مخالفتهايي که براي حضور زنان با حجاب اسلامي در ايران شد ولي بيشتر کساني که دعوت شده بودند به ايران آمدند و با حجاب هم پشت ميز مسابقات نشستند؛ بگويد باوجود مشکلات ماليای که اين فدراسيون داشت، يکي از بهترين هتلهاي تهران ميزبان زنان جهان بودند و... اما سؤالي که از او ميشود، اين است که چه ضرورتي به گرفتن اين ميزباني و برگزاري اين مسابقات بود؟
وضعيت شطرنج زنان ايران مثل خيلي از رشتههاي ورزشي ديگر ايران است؛ شبيه رشتههاي ديگر که آه در بساط ندارند. مرد و زن هم ندارد. هنوز در ليگ واليبال و بسکتبال تيمهاي مردان بهخاطر نداشتن پول در نيمه فصل کنار ميکشند. هنوز هم بهخاطر نداشتن پول، باشگاههاي بزرگ فوتبال ايران از گرفتن بازيکن محروم ميشوند و بهخاطر همين بيپولي تا مرز انحلال پيش ميروند.
در مقايسه، طبيعي است که وضعيت زنان بدتر هم باشد؛ زناني که براي زندهنگهداشتن رشته ورزشيشان مجبورند از جيب، هزينه رفتوآمد و لباسشان را بدهند تا يک تيم در ليگ داشته باشند و سالي دو، سه ماه مسابقه بدهند. اينها سياهنمايي نيست، واقعيتهايي از ورزش زنان و مردان ايران است که هر روز در اخبار ديده ميشوند. در خود شطرنج، بيشتر حرفها از بيپولي بوده است؛ مهر همین امسال بود داد همه درآمد که چرا تيم نونهالان قرار است براي شرکت در مسابقات قهرماني جهان با اتوبوس راهي گرجستان شود. ناميهاي اين رشته هم که پول مربي و شرکت در مسابقات را هم بيشتر از جيب ميدهند تا از بودجه فدراسيون. در اين شرايط عجيب است که فدراسيون، مسابقاتي را ميزباني کرده که هر روز به هزينه ميلياردي آن، ميليارد ديگري اضافه ميشود.
طبق برآوردي که فدراسيون، قبل از برگزاري مسابقات کرده بود، هزينه، رقمي حدود دو ميليارد تومان بود و روزهاي گذشته اين رقم به سه ميليارد تومان رسيد ولي در فدراسيون گفته شد هزينه دقيق حتي به چهار ميليارد تومان هم ميرسد. اين هزينه ميلياردي براي ورزش زنان ايران که در آرزوي هزينههاي چند ده ميليون توماني است، سنگين و غيرضروري به نظر ميرسد. براي مسابقاتي که دستاورد چنداني براي ورزش زنان نداشته، چرا بايد دو تا چهار ميليارد تومان هزينه شود؟ سارا خادمالشريعه، با رنک ۲۷، بهترين شطرنجبازان ايراني در رنکينگ جهاني است.
در بين صد نفر اول بهجز او، هيچ ايرانيای در اين ردهبندي حضور ندارد و اين به آن معناست که هيچيک از شطرنجبازان ايران، شانس رفتن روي سکو را نداشتند و همانطور که قابل پيشبيني بود، آنها خيلي زود از دور مسابقات حذف شدند. جالب اينجا بود که قبل از شروع مسابقات، مسعود سلطانيفر، وزير ورزش در ديداري که با سارا خادمالشريعه و احسان قائممقامي داشت، گفته بود: «اعتقاد دارم خانم خادمالشريعه ميتواند قهرمان بزرگسالان جهان شود.»
قهرمانشدن در اين مسابقات تقريبا براي ايرانيها غيرممکن بود و شايد فدراسيون از قبول ميزباني، هدف گسترش اين ورزش را داشته اما به نظر نميرسد به اين هدف هم رسيده باشد. مسابقات در هتل اسپيناس تهران برگزار شد؛ هتلي در منطقه سعادتآباد که روزهاي شلوغ اسفند، دسترسي به آن را سخت کرده بود. در خبرگزاريها و روزنامهها هم غيراز اخبار رسمي فدراسيون و نتايج و عکسهايي از روزهاي اول مسابقات، خبر ديگري ديده نميشود.
کاظم مرتضوي، از کارشناسان اين رشته، در گفتوگو با «وقايعاتفاقيه» برگزاري اين مسابقات را با المپيادي که چندي پيش در باکو برگزار شد، مقايسه ميکند: «آنها از نظر شرايط مالي، بهتر از ما هستند ولي بهتر از ما هم از اين ميزباني براي گسترش اين ورزش استفاده کردند. المپياد باکو، باشکوهتر و پرمخارجتر بود ولي هر روز تعداد زيادي از بچههاي مدارس را به محل برگزاري ميآوردند تا مسابقات را ببينند اما کمتر کسي مسابقات تهران را از نزديک ديد.» جالب است که خود شطرنجبازان ايران هم که روزهاي اول حذف شدند، تماشاگر مسابقات نبودند؛ آتوسا پورکاشيان، يکي از آنها بود که قبل از پايان مسابقات، ايران را ترک کرد. به گفته مرتضوي، اگر اين مسابقات در سالن خود فدراسيون برگزار ميشد، هم تماشاگر بيشتري داشت و هم از هزينهها کم ميشد: «آنطور که من شنيدهام، براي اجاره سالن، روزي ۱۰ ميليون تومان دادهاند.
در روز سوم، ۳۲ نفر حذف شدند و فقط در ۱۶ ميز مسابقه بود. روزهاي آخر هم يک سالن بزرگ بود و يک ميز. خود فدراسيون، سالن خيلي خوبي دارد. نميدانم چرا مسابقات را آنجا برگزار نکردند.» به گفته پهلوانزاده، ۶۴ شطرنجباز و ۲۰ نفر از کادر فدراسيون جهاني بههمراه هيأت ژوري، داوران، خبرنگاران و عکاسان در اين مسابقات حضور داشتند که تعدادشان به صد نفر ميرسيد. علاوهبر هزينه اجاره سالن، هزينه هر شب اقامت در هر يک از اتاقهاي هتل اسپيناس پلاس هم بيش از ۶۰۰ هزار تومان بود؛ البته در اين جمع، داوران ايراني حضور نداشتند. آنها که از شهرستانها به تهران آمده بودند، بايد محل خوابشان را خودشان تأمين ميکردند.
ديروز فدراسيون از نگرانيهايش براي تأمين هزينهها گفته بود؛ اينکه بايد بلافاصله بعد از پايان مسابقات، جوايز نقدي قهرمان را پرداخت کند اما زنان اين رشته نگرانتر از پهلوانزاده بودند، اينکه روزهاي آينده، روزهاي خوبي برايشان نخواهد بود. آنها به بهانه بدهيهايي که فدراسيون براي اين مسابقات دارد، تورنمنتهايي را از دست ميدهند يا طبق روال گذشته خودشان بايد دستبهجيب شوند؛ اين نگرانيهای آنها به نظر نميرسد بيجا هم باشد.
- 15
- 2