به گزارش ایسنا، فدراسیون کبدی که از ابتدای تشکیل شدنش (۱۲ سال) با مدیریت ثابت به کار خود ادامه داده بود در چهارمین دوره انتخابات دچار تحول شد و عباس خواجه اورسجی دبیر پیشین فدراسیون در راس این فدراسیون قرار گرفت.
اورسجی در حالی که مقصودلو را پدر کبدی ایران میداند اما معتقد است که مشکلاتی در دوره ریاست او وجود داشته که باعث افت کبدی شده است. رییس جدید فدراسیون کبدی اکنون سعی دارد با برنامهریزی دقیق و متفاوت عقبماندگیهای این رشته را جبران کند. اورسجی حتی در اهداف خود ریاست فدراسیون کبدی آسیا را نیز گنجانده است و در جهت رسیدن به آن گام بر میدارد.
عباس خواجه اورسجی با حضور در ایسنا، در مورد مشکلات گذشته فدراسیون کبدی، برنامهها و اهداف خود سخن گفت. گفتگوی ایسنا با رییس فدراسیون کبدی را در ادامه می خوانید.
** به نظر شما دلیل افت کبدی در چهار سال اخیر چیست؟
یکی از مسائل اصلی که گریبانگیر تیم ملی ما است عدم پشتوانه سازی است. اما اکنون برنامهها را خیلی جدی و اثر بخش چیده ایم تا نتیجهای که در قهرمانی آسیا در گلستان رخ داد تکرار نشود. در گلستان با وجود امکانات، شرایط میزبانی و حضور تماشاگران تیمهای کبدی ایران سوم شدند و این یعنی افت و سقوط تیم ملی کبدی ایران. علت اصلی آن هم عدم پشتوانه سازی تیم ملی است. بچههای ما در تیم ملی بعد از بازیهای آسیایی اینچئون همان تعداد که بودند، ماندهاند. بازیکن جدیدی به تیم تزریق نشد و حتی افراد جدیدی پشت خط نبودند که برای ملیپوشان هراس ایجاد شود و بدانند که اگر خوب کار نکنند ممکن است خط بخورند.
از طرفی هم ۹ نفر از ملیپوشان در لیگ ستارگان جهان حضور و قراردادهای خوبی داشتند و به لحاظ مالی اشباع شده بودند. مطمئنا با این شرایط تیم ملی آسیب پذیر میشود و دیگر انگیزهای برای جان فشانی در تیم ملی وجود ندارد. ما باید به فکر بازیکنان دیگر و جوانان باشیم تا برای آنها حس رقابت و انگیزه ایجاد شود. با توجه به این که لیگ ستارگان جهان بعد از بازیهای آسیایی است، در اردوی تیم ملی آقایان به این موضوع اشاره کردم که تنها کسانی که خوب بتوانند در بازیهای آسیایی در خدمت تیم ملی باشند مورد حمایت فدراسیون قرار خواهند گرفت، اما اگر واقعا متوجه کم کاری بازیکنی در تیم ملی باشیم که فقط بخواهد خود را حفظ کند تا به لیگ ستارگان برسد مجوز حضور آن ها در لیگ ستارگان را فراهم نخواهیم کرد. فدراسیون ۱۰۰ درصد قدرت این را دارد که آن ها را به فدراسیون جهانی معرفی نکند. آنها با معرفی ما به لیگ ستارگان راه خواهند یافت. البته باید خاطر نشان کرد که خوشبختانه تا حالا شاهد این مسائل نبوده ایم و همه ایرانیان با غیرت در میادین بین المللی برای بالا بردن پرچم کشورشان می جنگند.
** فکر می کنید فدراسیون قبل چه مشکلاتی داشت که شما سعی در رفع آن داشته باشید؟
عمری که از فدراسیون می گذرد ۱۲ سال است. در هشت سال اول نمیشد زیاد از فدراسیون توقع داشت. فدراسیون مشابه یک نهال بود که از نمازخانه مجموعه شهید شیرودی آغاز شد و نیاز به این داشت که این درخت تنومند شود، این فدراسیون با وجود این که شبیه نهال بود اما در رقابتهای آسیایی و جهانی حضور مناسب داشت و این سبب شد که سریع رشد کند و توقعات ایجاد کند. ما هم از این بابت خوشحال بودیم. در فاز دوم یعنی بعد از گذشت هشت سال، باید فضا بازتر می شد.
کمیتهها تشکیل و تفویض اختیار به آن ها انجام می شد و افراد را با توجه به توانمندیهایشان در بحث آموزش، استعدادیابی و همگانی برون سپاری میکردیم. از این جهت ها فدراسیون واقعا مشکل داشت و کوتاهی شد. اکنون در چهار ساله چهارم به سمت دیگری می رویم و رویکردمان چیز دیگر خواهد بود. برای تمامی کمیتهها نفراتی را به خدمت گرفتیم. برای این اتفاق هم به استانها فراخوان دادیم که هر شخصی از مدیر تا افراد توانمند دیگر به ما اعلام کنند ما آنها را برای کمیته ها انتخاب می کنیم.
برنامه من در زمان انتخابات راهبردی بوده و شش استراتژی داشت. تثبیت مقامهای قهرمانی آسیایی و جهانی و گام به سمت جلوتر، کسب کرسی های بینالمللی، استعدادیابی، همگانی، آموزش و جذب اسپانسرها و حامیان مالی شش استراتژی من است. به نظر من برای مورد توجه قرار گرفتن از سوی اسپانسر باید لیگ منظم داشته باشیم. دست ما هم با بودجهای که میگیریم و برنامههای زیادی که داریم بسته است. اما اگر بتوانیم لیگ منظم، پویا و مداوم داشته باشیم که تاریخ، ساعت و برنامه نهایی آن برای پخش تلوزیونی مشخص باشد قطعا اسپانسر هم جذب این رشته خواهد شد و آوردهها و بودجه فدراسیون را می توانیم برای تیم های ملی صرف کنیم. در آموزش هم مشکلات زیادی داشتیم.
در بحث درجات مربیگری سرفصلهای مجزا نداشتیم و همه شبیه هم تدریس میشد. افرادی را که ۱۰۰ درصد توانایی داشتند را به عنوان مسئول کمیته آموزش و دبیر کمیته انتخاب کردیم و آنها به شدت ورود کردند و کار میکنند. یک دوره تربیت مدرس را برای سال آینده طراحی کردیم که مدرسان فدراسیون را مشخص کند. همه استانها موظف هستند حداقل در طول سال یک دوره مربیگری و داوری درجه سه برگزار کنند. دورههای درجه دو باید به صورت منطقهای برگزار شود و کشور به شش منطقه تقسیم شده است. فدراسیون هم دوره های درجه یک را در طول سال برگزار کند.
این ها حداقلها است که برای آموزش در نظر گرفتهایم و برای هر درجه یک، دو و سه سرفصلهای مجزا در نظر گرفته شده است که کتاب آموزشی جدید تالیف و تدوین شود. ما سیستم آموزشی مان باید درست شود، در این صورت خیلی از مشکلات حل میشود و دیگر نیاز نیست دنبال مربی بگردیم و بحث بازیکن سازی هم حل خواهد شد. در استعدادیابی هم به شدت برنامه داریم. استانها باید کانون استعدادیابی را راهاندازی و یک مربی خانم و یک آقا داشته باشند.
در در حال حاضر بعضا انگیزهای برای حضور در این کانون ها ندارند اما می خواهیم با مقداری کم و حتی شده با ماهی ۲۰۰ هزار تومان انگیزه ایجاد کنیم تا بدانند فدراسیون به آنها توجه دارد. برای افراد مستعد مربی، بدنساز، تغذیه، مربی تکنیک و تاکتیک اختصاص میدهیم تا در اردوهای مرحلهای آنها را بررسی کنیم و در چشم انداز آینده سه، چهار تیم ملی در بخش آقایان و بانوان خواهیم داشت. با این شرایط می توانم قول دهم که در چشم انداز آینده مشکلات در بحث سرمربی تیمهای ملی و استعدادیابی حل خواهد شد و آن قدر دست ما باز می شود که دیگر مشکلی پیش نخواهد آمد.
** عملکرد مقصودلو در این سالها را چطور دیدید؟
من همیشه و همه جا گفتم که کبدی ایران مدیون مقصودلو است، اگر او نبود شاید الان کبدی وجود نداشت. شاید حالا کسی به فکر ایجاد کبدی در ایران می افتاد یا شاید هم ۱۰ سال آینده . شاید انجمن کبدی ایران فدراسیون نمیشد. کبدی ایران مدیون فعالیتهای مقصودلو و افرادی چون سیف، طوسی صدر، فیضی و علیپور است. به نظرم مقصودلو پدر کبدی ایران است. من رشد خودم در کبدی را هم مدیون مقصودلو می دانم. از روز اولی که فدراسیون شکل گرفت در فدراسیون بودم، دبیر فدراسیون شدم و به تمام مسائل واقف هستم.
خیلی از ورزشکاران و مربیان هم اذعان دارند که مقصودلو، برای این رشته زحمت کشیده است، اما سیستم مدیریتی در کشور ما باید آرام آرام فرصت را به جوانان واگذار کند. این موضوع نه تنها در کبدی، بلکه در نهادهای اجتماعی دیگر نیز باید عملی شود. به جوانان اعتماد کنند و بحث جانشین پروری را مدنظر بگیرند. اگر قرار باشد جوانی نیاید و در راس امور قرار نگیرد که دیگر سالخورده میشود و جامعه همیشه با افراد سالخورده باید اداره شود. جوانان دارای انگیزه هستند و یکی مثل خود من معتقد است که از مدیریت مشارکتی استفاده کند و همه را کنار خود بیاورد.
من از افرادی که در کنار خودم انتخاب کردم خیلی خوشحالم. آنها همه جوان هستند و آن قدر فعال هستند که من را خسته کردهاند. حضور جوانان خیلی مهم است. خواسته من از مسئولان این است که به جوانان اعتماد کنند و آنها را نظارت کنند. با این وجود روند رو به رشدی در رشتههای ورزشی، در نهادهای اجتماعی و سازمانها شاهد خواهیم بود و پشیمان میشوند که چرا زودتر این اعتماد وجود نداشته است.
** اواخر دوره ریاست مقصودلو چه شد که مشکلاتی به وجود آمد؟ اختلاف نظر کجا بود؟
به هیچ وجه با مقصودلو اختلافی نداشته و ندارم. آن چیزی که به اختلافها دامن زد مسائلی بود که دیگران از بیرون ایجاد میکردند. به هیچ عنوان اختلافی میان ما وجود نداشت. منتهی من به عنوان یک فرد که سالیان سال در کنار مقصودلو در فدراسیون بودم حق خود می دانستم که اگر مقصودلو قرار است به عنوان رییس فدراسیون نباشد، این سمت را بر عهده بگیرم. از یک سال و نیم پیش اختلافاتی از سمت روسای هیاتها با مقصودلو شکل گرفته بود و روسای هیاتها در خواست مجمع فوقالعاده داشتند. من هم با این شرایط حس کردم که در انتخابات پیش رو ممکن است پیروزی با مقصودلو نباشد. با این شرایط برای کاندیدا شدن اقدامی نکردم.
با بیشتر شدن بازخوردها از سوی روسای هیاتها و با توجه به اعتراضاتی که به بهانههای مختلف، درست یا نادرست از افراد می گرفتم مصمم می شدم تا برای آینده فدراسیون تصمیم جدیتری بگیرم، ولی بر سر دو راهی اخلاقی قرار گرفته بودم. اگر خود مقصودلو در انتخابات حضور داشت کارم سخت میشد، چون من شاگرد او بودم. این خیلی برایم سخت بود. خیلی کلنجار رفتم و با افراد مختلف و بزرگان سایر رشتهها صحبت و مشورت کردم. از طرفی نگران بودم که ممکن است مقصودلو انتخاب نشود، از مقصودلو اجازه گرفتم تا ثبتنام کنم، حداقل با این شرایط تا لحظه آخر شرایط را می سنجیدیم .
رفته رفته تماسهایی از روسای هیاتهای استانی داشتم و به این موضوع رسیدم که یک جمع ۲۰ نفری به مقصودلو رای نخواهند داد. این موضوعات حتی قبل از میزبانی مسابقات قهرمانی آسیا گلستان نیز بود. روسا از من خواستند که اگر در انتخابات باشم من را حمایت کنند و من هم به مقصودلو این شرایط را کم و بیش توضیح دادم. من مجددا از مقصودلو اجازه خواستم که ثبتنام کنم و او هم به من گفت میل خودت است و مسالهای نداشت.
من باز هم تامل کردم ولی وقتی دیدم نایب رییس ما رحیمی ثبتنام کرد، احساسم این بود که آقای مقصودلو میخواهد اگر نباشد رحیمی یا افراد دیگری جایگزینش شوند. من آن موقع تصمیم جدیدتری گرفتم تا ثبتنام کنم. حس کردم که مقصودلو مد نظر دارد کسی جز من انتخاب شود. من بعد از مقصودلو بیشترین زحمت را برای این فدراسیون کشیده ام و من بیشتر از همه در فدراسیون بودم، بنابراین خودم را موظف دانستم که ثبتنام کنم و حاضر شوم.
** چه اتفاقی افتاد که مقصودلو از انتخابات کنار کشید؟
من فکر میکنم بالاخره با توجه به نتایج ضعیفی که در مسابقات قهرمانی آسیا گلستان به دست آمد و آن اتفاقی که در بحث روسری سر کردن مربی تایلندی افتاد او کنار کشید. البته آخر هم نفهمیدیم کار چه کسی بود که روسری بر سر این مربی کرد. اینها یک مقدار مقصودلو را آزرده خاطر و در واقع او را خسته کرد. البته قبلا هم بارها می گفت که خسته شده و خیلی تمایل به ادامه راه ندارد اما اگر هم می ماند میتوانست با توانمند کردن بالهای خودش و کار بیشتر، با استفاده از نیروهای توانمندتر و برنامهریزی قویتر بخصوص در بخش کمیته ها به این رشته ورزشی کمک کند.
** کبدی با مربی مرد تایلندی شناخته تر شد. درست است؟
بله. ممکن است این فرضیه درست باشد، چرا که به لحاظ جامعه شناختی نکات منفی در اجتماع از جذابیت بیشتری برای عموم مردم برخوردار است تا نکات طبیعی و روزمره. حال اتفاقی هم که برای مربی کبدی تایلندی در ایران رخ داد در واقع یک هنجار شکنی اجتماعی محسوب می شد و همین امر تاحد زیادی کبدی را ورد زبانها کرد. اخیراً چند جایی که صحبت از کبدی شد سریعا به روسری سرکردن مربی تایلندی برای شناسایی بیشتر "کبدی" اشاره می کنند.
* سر ماجرای مربی تایلندی هیچ کس حاضر نشد مسئولیت آن را قبول کند و هر مسئولی هم حرفی متفاوت گفت. شما مشکل این موضوع را کجا دیدید؟
تیم ما با همین پوشش به کشورهای خارجی میرود و بازی میکند. تیمهای خارجی هم با همین پوشش در بازیهای بینالمللی حاضر میشوند. آقایان ایرانی هم در آن سالنها حاضر میشوند. البته ما نباید مسائل فرهنگی کشور را زیر پا بگذاریم و بگوییم آن شرایط باید ۱۰۰ درصد در ایران اجرا شود. بالاخره یکسری محدودیتها و مصونیتهایی وجود دارد که باید اعمال شود و فرهنگ ما ایجاب میکند که آنها را رعایت کنیم . اما خیلی بهتر میشد برنامهریزی کرد، میتوانستیم با یک نامه نگاری با حراست وزارت ورزش و جوانان و طرح این موضوع که اکثر تیمهای زنان خارجی با مربی مرد تمرین میکنند، امکان مجوز حضور آن ها را از حراست وزارت ورزش و جوانان بگیریم.
مربی مرد که داخل زمین بوده، آیا مشکل فقط روسری سر کردن او است؟ یعنی با روسری سر کردن مشکل حل می شد؟ این استراتژی بسیار غلطی بود. من فکر میکنم که آن فردی که این تصمیم را در ذهنش گرفت و مشاوره داد گناه این موضوع بر گردن او است. قطعا اگر برنامهریزی درستی میشد این اتفاق نمی افتاد، ولی حالا که این اتفاق افتاد، گناه را هم گردن خود مربی تایلندی انداختند. باید بدانیم که ما در یک کشور اسلامی زندگی می کنیم و دارای ارزش های فرهنگی بسیاری هستیم و باید بسیار مواظب ومراقب باشیم.
** تنها فردی که در مورد این موضوع شفاف سازی کرد زهرا رحیمی نژاد سرپرست تیم ملی زنان بود که بعد هم عزل شد درست است؟
خانم رحیمی نژاد به ما گفت که آنها کار را شاید خیلی جدی نگرفتند و گفتند اشکال ندارد. قرار بوده اگر خیلی هم حساسیت ایجاد شد حولهای چیزی را بر سر این مربی بیاندازند تا او به داخل سالن برود. اصلا کار کارشناسی نشده بود و همان طور که رحیمی نژاد هم گفت سهل انگاری شده بود.
** مربی تایلندی هم مقصر نبود، نظر شما چیست؟
نه. مربی تایلندی هم تقصیری نداشت شاید فکر می کرد که قانون کشور ما این است.
** بازیهای آسیایی جاکارتا برای کبدی حکم المپیک را دارد، آیا تضمین مدال می دهید؟ و در اینصورت چه مدالی در دو بخش زنان و مردان کسب خواهیم کرد؟
در ورزش قول دادن کار سختی است هر کسی هم قول بدهد ممکن است عملی نشود. من اعتقاد دارم حرفی که زده می شود باید آن قدر ارزش داشته باشد که قابل نوشتن و امضا کردن باشد، وقتی به امضا برسد تعهد میشود. با شناختی که از تیم های ملی دارم فکر میکنم در هر دو قسمت با توجه به برنامهریزی هایی که داریم و اگر مشکلی در برگزاری اردوها و دیدارهای تدارکاتی نداشته باشیم به فینال بازی های آسیایی خواهیم رسید. گرفتن نتیجه دور قبل حداقل خواسته های من به عنوان رییس فدراسیون است. علیرغم این که کبدی بعد از اینچئون افت داشته و من هم به این مساله واقف هستم اما با افزودن جوانان به تیم و برنامهریزی خوبی که در اردوهای تیم ملی داریم، فکر میکنم دغدغه ما رفع شود و در هر دو قسمت در فینال حضور داشته باشیم.
** آیا نفرات اصلی تیم ملی کبدی زنان برای بازی های آسیایی جاکارتا مشخص شده اند؟
هنوز برای انتخاب نهایی بازیکنان زود است. ما دو مرحله اردوی جوانان و بزرگسالان در مشهد برگزار کردیم. دغدغه کادر فنی در بخش تیم ملی زنان این بود که بزرگسالان به جوانان اجازه فعالیت نمیدهند و در حین اردوها و تمرینات تبانی میکنند و اجازه دیده شدن جوانان را نمی دهند. از ما خواسته شد در دو رده اردوها را برگزار کنیم و این اجازه علیرغم این که زمان زیادی تا بازیهای آسیایی هم نداریم به آنها داده شد. هزینه بیشتر کردیم و اردوها را در دو رده برگزار کردیم تا این که یک تیم خوب از میان آنها ساخته شود. در مرحله بعدی اردوهای تیم ملی که از ۳۰ بهمن ماه آغاز میشود با ریزش نفرات در هر دو رده مواجه خواهیم شد.
البته این را هم بگویم که هر دو رده برای ما تیم اصلی محسوب میشوند و باید به عنوان تیم اصلی دیده شوند. آموزشهای لازم به هر دو رده داده می شود. در ماه اول اردوها بیشتر بحث آمادگی جسمانی و عمومی و رفع حرکات اصلاحی مطرح است. اما از اردوی پنجم به بعد اردو یکپارچه میشود، ملیپوشان از میان بزرگسالان و جوانان انتخاب میشوند و تیم اصلی شکل میگیرد. بعد از آن هشت مرحله اردو پیشبینی شده که کار اصلی هم در این مراحل انجام خواهد شد.
** چرا با وجودی که بعد از رقابت های قهرمانی آسیا در دوره ریاست مقصودلو از عزل سرمربیان هندی سخن به میان آمد، باز هم شایلا جین مربیگری تیم ملی ایران را به عهده دارد؟
دغدغه ما در بخش زنان، انتخاب مربی خارجی بود. اگر میتوانستیم و شرایط مربیان داخلی اجازه می داد از مربی هندی استفاده نمی کردیم، ولی با شناختی که از مربیان داخلی داشتم نمیشد ریسک کرد و آنها را به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب کرد. بعد از اردوی مشهد، شش مربی داخلی که معمولا به صورت چرخشی در اردوهای تیم ملی حضور داشتند و شایلا جین را به جلسه کمیته فنی دعوت کردیم. این جلسه بیش از ۱۰ ساعت طول کشید. در آن جلسه تک تک مربیان داخلی را مورد آزمون و آزمایش قرار دادیم و از لحاظ اصول مدیریت، علم تمرین و اردوداری بررسی شدند تا ببینیم میتوانند هدایت تیم ملی را بر عهده بگیرند یا خیر. از طرفی هم باز خورد مربیان را در مورد خانم جین گرفتیم. خوشبختانه نظرشان در مورد جین مثبت بود. خیلی از مربیان هم اشاره کردند که در دورههای قبل که او در ایران سرمربی بود، در مورد خیلی از مسائل حاکم بر اردو و همچنین در مورد تکنیک و تاکتیک کبدی بازان نقش زیادی نداشته است.
ما هم بعد از پایان جلسه کمیته فنی، نشست خصوصی با شیلا جین داشتیم و یکسری اطلاعات از او گرفتم و برنامههای او را برای تیم ملی مجددا بررسی کردیم. هدف از این جلسه خصوصی هم این بود که اگر احساس کنیم با حضور این سرمربی هندی آن چیزی که فدراسیون برای تیم ملی زنان میخواهد، محقق نمی شود قطعا به فکر مربی هندی دیگری باشیم که حداقل رزومه قویتری هم داشته باشد. خوشبختانه او کاملا با برنامه آمده بود و از من هم خواست تا فرصتی دیگر به او داده شود تا جبران کند و همه اندوخته های خود را به تیم ملی منتقل کند.
اما از طرفی من هراس داشتم که آنالیز تیم ما را برای هندیها رو نکند، چون هند تنها رقیب ما در عرصه بین المللی است، ولی او از این نگاه ما ناراحت شد. ما باید صادقانه این موضوعات را بیان میکردیم و در پایان از او تعهد گرفتم که تمام چیزی که از لحاظ تکنیکی و تاکتیکی در هند آموخته و تجربه مربیگری دارد به ملیپوشان ما آموزش دهد و ما هم قول میدهیم که اگر تیمها در فینال مسابقات قرار بگیرد پاداش خواهد گرفت و ان شاء الله اگر مدال طلا بگیریم پاداش ویژه تری به او خواهیم داد.
** در دوره قبل فدراسیون کبدی، برخی از بازیکنان به حضور همشهری های سرمربیان در داخل زمین (پارتی بازی) اعتراض می کردند، شما این موضوع را تایید می کنید و آیا برای شایسته سالاری برنامه ای دارید؟
با توجه به این که ورزش کبدی رکوردگیری ندارد خیلی ها ممکن است که همچنین ادعایی کنند. اکنون نیز که از شیلا جین هندی به عنوان سرمربی بهره می گیریم و شهرهای ایران برایش تفاوتی ندارد باز هم ممکن است این موضوع مطرح شود. در رشتههای تیمی همیشه این مساله وجود دارد کبدی هم مانند آن هاست، ولی ما برای شایسته سالاری ۴۵ نفر از ورزشکاران لیگ برتری را از میان یازده تیم موجود در لیگ به اردوی تیم ملی دعوت کردیم.
در کبدی هفت ورزشکار داخل زمین هستند و ما از میان ۷۷ نفر ۴۵ نفر را به اردوی تیم ملی دعوت کردهایم، در حالی که باید ۱۲ نفر برای تیم ملی انتخاب شوند. هیچ رشتهای تیمی این تعداد را در اردوی اولیه دعوت نمی کند. ما همه کسانی که فکر میکردیم به درد تیم ملی می خورند را دعوت کردیم با این وجود باز هم تعدادی مدعی هستند که توانایی حضور در تیم ملی را داشته اند، اما ما در هر پست تنها یک یا دو نفر میخواهیم.
نبود کمیته فنی یکی از مسائلی بود که قبلا گریبانگیر فدراسیون بود و شاید دلیل مطرح شدن این مسائل همین موضوع بود. اکنون رویکرد ما جور دیگری ترسیم شده و کمیته فنی برای خانمها و آقایان را تشکیل دادیم. از یازده مربی حاضر در لیگ برتر خواستیم که بهترین بازیکنان هر استان به جز استان خودشان را به ما معرفی کنند. در کنار این موضوع دو نفر هم در حین مسابقات مامور بودند تا اسامی بهترین ها را معرفی کنند. ما با این شرایط و موشکافه اسامی بازیکنان را انتخاب کردیم. همچنین در اردوهای تیم ملی نیز افرادی هستند که عملکرد بازیکنان را زیر نظر بگیرند و گزارش دهند. علاوه بر آن از سرمربیان تیم ملی زنان و مردان خواستم هر فردی که قرار است از تیم ملی خط بخورند علت آن را اعلام کنند تا این دست مشکلات کم شود.
** آیا برای ملی پوشان دیدارهای تدارکاتی هم خواهید داشت؟
۱۰۰ درصد برای فاز دوم که بحث تخصصی تر میشود، در نظر داریم از کشورهایی همچون چین، تایلند، هندوستان و کره جنوبی استفاده کنیم. تاریخ های مناسب را در آوردیم و به این کشورها اعلام کردیم که برای دیدارهای تدارکاتی یا ما میزبان آن ها باشیم و یا به کشور آنها برویم.
** برای تیم ملی مردان چه برنامه هایی دارید؟
اردوهای تیم ملی مردان نیز با سرمربیگری غلامرضا مازندرانی با حضور ۳۶ ورزشکار در بندرانزلی آغاز شد. مازندرانی از این جهت به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شد که هم آشنایی کامل با بازیکنان و هم تجربه کافی داشت. او در اینچئون هم که به مدال نقره رسیدیم سرمربی تیم ملی بود و دارای دانش و با برنامه است. اردوهای تیم ملی در حال انجام است. از طرفی هم، کسانی که از اردوی تیم ملی الف ریزش کنند را در تیم ملی "ب" حفظ خواهیم کرد و در تورنمنتی که به مناسبت دهه فجر در اروند برگزار میشود شرکت خواهیم داد. تیم جوانان را هم به آنها اضافه کنیم که به عنوان تیم امید یا تیم پایه داشته باشیم.
** دلیل تغییر مازندرانی بعد از بازی های آسیایی اینچئون چه بود؟
در بخش آقایان کمبود مربی نداریم و مربیان ما به لحاظ فنی اطلاعات کافی را برای تیم داری دارند. مقداری نگرانی من بحث هدایت تیم ملی است. در اینچئون زیاد روی هدایت تیم و تاکتیک های پیشرفته و مسائل روانشناسی کار نشد. نکات ریز در مورد تکنیک و تاکتیک های ورزشکاران کار نشد. عدم به کارگیری مازندرانی در آن زمان هم این بود که چون تعداد مربیان داخلی ما زیاد است، مقصودلو مدیریت قبلی فدراسیون می خواست که فرصت را در اختیار سایر مربیان قرار دهد و آنها را هم تست کند تا ببیند آنها در چه شرایطی هستند. آنها هم مربیان خوبی بودند و آزمایش خوبی را پشت سر گذاشتند ولی من فکر میکنم در سطح ملی جای آزمایش و خطا نیست.
به نظر من در قهرمانی آسیا هم نیاز به استفاده از سوتار، سرمربی هندی نبود. این فرصت را باید در اختیار مربیان داخلی قرار می دادیم. قهرمانی آسیا مهم بود اما بازیهای آسیایی، المپیک یا جهانی نبود و میتوانستیم از مربی داخلی استفاده کنیم. مربیان زیادی داریم که میتوانند مربی تیم ملی باشند اما نمیتوان بلافاصله ریسک کرد و در بازیهای مهم از آنها استفاده کرد. باید از پایه شروع کنند و هدایت تیمهای جوانان را بر عهده آنها بگذاریم و آنها را بسنجیم. هر سرمربی علاوه بر موضوع خوب تمرین دادن باید بتواند تیم را خوب هدایت و کوچ کند.
** شما در دادن قول کسب مدال بازی های آسیایی به شرایط اردوها اشاره کردید، آیا با توجه به بدهی ۴۰۰ میلیونی مسابقات قهرمانی آسیا با مشکلات مالی مواجه اید؟
بدهیها تنها برای مسابقات قهرمانی آسیا نبود، تمام هزینه های گلستان پرداخت شده است. بلکه این بدهی ۴۰۰ میلیون تومانی مربوط به هزینه های شرکت هواپیمایی و غیره است که از مسابقات گلستان باقی مانده است. کل بدهی هم که از فدراسیون قبل باقی مانده بود مبلغ ۴۶۰ میلیون تومان بود که خوشبختانه مقداری از آن را مدیریت کردیم و آن را به مبلغ تقریبا ۳۱۰ میلیون تومان رساندیم. علیرغم این که برنامههای فدراسیون نیز در حال برگزاری است، ولی آنها را هم کم کم تسویه میکنیم و حداقل سعی میکنیم تا پایان سال بدهیها صفر شود و در سال آینده مشکل بدهی نداشته باشیم، البته بعید است.
** پس برای اردوها و دیدارهای تدارکاتی تیم های ملی مشکل مالی ندارید؟
قطعا اگر کمیته ملی المپیک کمک نکند به مشکل می خوریم، اما آنها قول دادند که کمک کنند و انشاءالله این مشکل بر طرف خواهد شد.
** کبدی بعد از والیبال یکی از موفقترین رشتههای تیمی ایران در بازیهای آسیایی است.
بله ما قطعا روی سکو هستیم و برای بهترین رنگ مدال تلاش می کنیم. کبدی تنها رشته تیمی ایران است که در هر دو بخش آقایان و بانوان روی سکو میرو. بنابراین نیاز به حمایت از سوی کمیته ملی المپیک داریم. امیدواریم که مورد توجه قرار بگیریم.
* آیا امکان اردوی تدارکاتی یا دیدار تدارکاتی با هند برای ما وجود دارد؟
هندی ها تاکنون به ما اردوی تدارکاتی نداده اند، اما کره جنوبی در سال گذشته در هندوستان اردو زده بود و فکر میکنم بالغ بر ۵۰۰ میلیون تومان برای تیم های زنان و مردانش هزینه کرد تا در هند تمرین کنند. کره ای ها با استفاده از بهترین مربیان هندی رشد بهتری میکنند. کره سیستم آکادمی در کشورش راهاندازی کرده، حقوق ماهیانهای برای ورزشکارانش در نظر گرفته است. علاوه بر آن سایر کشورها مثل تایلند و سریلانکا با ارتباطی که با هندی ها دارند، برای اردوی مشترک به هند می روند یا تیم هندوستان را به کشورهای خود می برند اما متاسفانه به ما این اجازه را نمیدهند. ما از روشهای دیگر استفاده و رایزنی میکنیم که حداقل با تیمهای باشگاهی آنها هم که شده بتوانیم اردوی تدارکاتی داشته باشیم چون معتقد هستم که تیمهای باشگاهی آنها هم خیلی قدر هستند.
** آیا در لیگ برتر بازیکن هندی داریم؟
نه. در بخش مالی مشکلاتی وجود دارد که این امکان فراهم نمی شود. اما کبدی بازان هندی با توجه به جمعیت زیاد و پراکندگی مردمانشان در سایر کشورها پخش شده اند. اولین دوره مسابقات سر کل کبدی در هندوستان بود، ۱۶ کشور در آن مسابقات حضور داشتند. در همه تیم ها ورزشکاران هندی بودند. من سرپرست تیم بودم و به این موضوع اعتراض کردم و خواستم که پاسپورت آنها را به ما نشان دهند، اما آن ها در حالی که هندی بودند، پاسپورت کشورهای مختلف از جمله اسپانیا، استرالیا و ... را داشتند و تبعه آن کشورها بودند.
** برنامهای برای رشد باشگاههای لیگ برتری دارید؟
اگر رویکرد خود را تغییر دهیم و به سمتی برویم که لیگ را حداقل در یک فصل پیگیری کنیم و رفت و برگشتی باشد قطعا اسپانسرها ورود خواهند کرد. چند سال قبل این کار انجام شد و حتی فولاد ماهان اصفهان، راه ترابری گلستان، شهرداری تبریز و ... به لیگ برتر کبدی آمدند و کار داشت شکل می گرفت، اما طرح رها شد. اگر در سال آینده که قرار است مجددا این طرح را استارت بزنیم، مقداری فدراسیون در ابتدا حمایت و کمک کند، اسپانسرها جذب می شوند. با این شرایط دیگر در سالهای بعد هم نیازی به کمک و سرمایه فدراسیون نیست.
** به عنوان نایب رئیس آسیا انتخاب شدید و خیلی زود ارتباط با آسیا برقرار شد.
مقصودلو هم به عنوان نایب رییس کنفدراسیون آسیا بود، ارتباط ما با آسیا هم صرف این دو سه ماه اخیر نبود، من در دوره گذشته دبیر فدراسیون بودم و این ارتباط را به خصوص با آقای سرور که رییس فدراسیون کبدی آسیا است داشتم. با کشورهایی چون عراق، ترکمنستان، مالزی، افغانستان و کره جنوبی هم ارتباط زیادی داشتم و دارم. من اصلا به نایب رییسی فدراسیون آسیا هم خیلی پایبند نبودم چون به نظرم در این پست نمیتوان خیلی مانور داد و کارهای اجرایی کرد. برنامه من این است که در انتخابات پیش رو به سمت رییسی فدراسیون کبدی آسیا گام بردارم. انتخابات همزمان با بازیهای آسیایی جاکارتا انجام میشود.
هدف را این موضوع گذاشتیم و اگر هم با توجه به شرایط سخت موفق نشدیم، استارت کار را از این دوره می زنیم تا شاید در دوره بعدی این فرصت در اختیار ایران قرار بگیرد و فدراسیون کبدی آسیا را در اختیار خودمان بگیریم و ایران مقر آن شود. در آن صورت خیلی برنامهها به جهت استفاده شدن مربیان ما در کشورهای دیگر، توسعه کشورهای همسایه و خیلی کارهای دیگر را میتوان در این رابطه انجام داد. من فکر می کنم با این رخداد کل عقب ماندگیهایی که فدراسیون در این سالها داشته است را در سطح آسیا و جهان میتوانیم جبران کنیم.
** آیا رییس فدراسیون آسیایی فرد بانفوذی است؟
بله او هندی است و بسیار پر نفوذ است. اقوامش در شورای المپیک آسیا هستند و برای المپیکی شدن این رشته هم تلاش میکند. آنها هم راغب هستند که این اتفاق بیفتد چون دو مدال در این رشته دارند و همیشه هم میگویند مدالهایشان در کبدی طلا است و اگر کبدی المپیکی شود دو مدال طلا در این رشته کسب خواهند کرد و خیلی هم برای این موضوع تلاش میکنند.
** آیا هند پشتوانه مالی برای المپیکی کردن این رشته را دارد؟
۱۰۰ درصد. خیلی. شاید بیشتر از سایر کشورها در این زمینه هزینه کنند. آنها در لیگ ستارگان بالای ۱۰ تا ۲۰ میلیارد برای تنها سه ماه هزینه میکنند. هندی ها اگر شده که همه کشورشان بسیج شوند که این اتفاق بیفتد حتما انجام خواهند داد. هندی ها خیلی از مدارسشان را از ابتدایی برای رشتههای ورزشی همچون کبدی اختصاص داده اند. وقتی دانشآموز وارد مدرسه میشود در حقیقت وارد مدرسه کبدی شده است و در کنار کبدی سایر دروس را نیز میگذراند. آنها هشت هزار باشگاه کبدی دارند و اگر از هر ۱۰۰۰ باشگاه یک بازیکن استخراج شود، هشت بازیکن ملی فیکس خواهند داشت. ورزشکاران هندی خیلی آرام هستند و اگر کنار زمین بازیشان نیز بمب منفجر شود توجه نمیکنند. ولی ما ایرانیان اصلا روی تمرکز بازیکنان کار نکردهایم و همه بازیکنان در همه مسائل درگیر هستند. خیلی مسائل هست که باید حل کنیم.
- 16
- 1