هفته سوم ليگ جهاني واليبال از امروز آغاز ميشود و ايران در اولين بازي اين هفته، امشب در لهستان با آمريکا بازي دارد. ايگور کولاکوويچ و تيم فنياش در ۶ بازي رسمي کنار تيم ملي بودهاند اما انتقادات از او و کادر فنياش از همان هفته دوم ليگ آغاز شد و اوج اين انتقادات در بازي آخر، بازي با آرژانتين بود. جواد محتشميان، گزارشگر تلويزيوني اين بازي که از همان ست اول به کادر فني و بعضي از بازيکنان تيم ايراد گرفته بود، بعد از بازي هم در گفتوگوهايي عملکرد کولاکوويچ را زير سؤال برد. علي شاکري از گزارشگران تلويزيون و کارشناسان واليبال، ايراداتي را به اين مدل انتقاد گرفته است:
۱- بحث گزارشگري و کارشناسي فرق ميکند. اين درست نيست که گزارشگر، کار تحليل را هم انجام بدهد. در ZDF و ديگر شبکهها اگر گزارش واليبال ديده باشيد، متوجه شدهايد که گزارشگر کمتر نظر کارشناسي ميدهد و فقط اتفاقات بازي را گزارش ميدهد. در وقتهاي مرده بازي يا بين ستها، کارشناسي که از بزرگان واليبال آن کشور است، کار تحليل را انجام ميدهد و اگر ايرادي به تيم و کادر فني وارد باشد، ميگويد. آقاي محتشميان از کارشناسان خوب هستند و دورهاي هم بازيکن بودهاند ولي بهتر است گزارشگر به جاي تحليل، از بازيکنان دو تيم اطلاعات بدهد و روند بازي را گزارش کند و اگر هم نيازي به تحليل وجود دارد، کنار گزارشگر، يک کارشناس اين کار را انجام بدهد.
۲- انتقاد کردن خيلي خوب است، اگر انتقاد نباشد، پيشرفت هم اتفاق نميافتد ولي خوب است که بدانيم کي و کجا انتقاد کنيم. هر انسان عاقلي ميداند که وسط يک پروسه، زمان خوبي براي انتقاد کردن نيست. ليگ جهاني يک پروسه است و نميشود وسط ليگ به تيم و نتايجي که ميگيرد، ايراد گرفت. اگر اين تيم در هفته سوم، بازيهايش را ببرد و به جمع هشت تيم صعود کند، همه کساني که به نتايج تيم ايراد گرفتهاند، بايد حرفشان را پس بگيرند. وظيفه يک رسانه اين است که يک اتفاق را تحليل کند و به مخاطبش ديد بدهد ولي اين قضاوتکردنها و تحليلها بايد بهموقع انجام شود تا هم واکنشهاي تند مخاطب را در پي نداشته باشد و هم اينکه منصفانه باشد.
۳- يکي از ايراداتي که آقاي محتشميان و ديگر منتقدان از اين تيم دارند، اين است که چرا بعد از المپيک، ايران هم تيم را جوان نکرد. آمريکا و روسيه تقريبا تيمشان را دگرگون کردهاند و براي المپيک ۲۰۲۰ سرمايهگذاري ميکنند. آنها پشتوانه و گزينههاي خوبي براي جايگزيني دارند. از ۲۸ دوره ليگ جهاني، ۲۵، ۶ دوره را تجربه کردهاند، ما نميتوانيم خودمان را همتراز با آنها ببينيم؛ ما در حال توسعهايم ولي آنها به ثبات رسيدهاند. فدراسيون همين دو روز پيش اعلام کرد تيم اميد به جاي تيم ملي در جام ملتهاي آسيا شرکت ميکند. دوراني آرزوي ما قهرماني در جام ملتهاي آسيا بود ولي حالا تيم ملي هم خودش را بالاتر از تيمهاي ملي ژاپن، چين، کرهجنوبي و استراليا ميبيند و با تيم دوم به بازي با آنها ميرود. اين يعني ما هم جوانگرايي را شروع کردهايم ولي تازه در اول راه هستيم و زمان ميخواهيم. برزيل با گذشتهاي که در واليبال دارد، فقط با سه، چهار تغيير به ليگ جهاني آمده و لهستان سه تغيير داشته است. بيشتر تيمها ترکيب اصليشان را حفظ کردهاند. ما ميتوانستيم تيم را از ايني که هست، جوانتر کنيم ولي تيمهاي اميدها و جوانان ما درگير مسابقات آسيايي و جهاني هستند. نميشود بازيکني را که هنوز پيراهن تيم اميد را به تن کرده، بهيکباره از تيم جوانان به تيم ملي ببري؛ ضمن اينکه فدراسيون بينالمللي به تازگي اعلام کرده، يک بازيکن همزمان فقط ميتواند در دو مقطع سني بازي کند نه در سه مقطع.
۴- گفتهاند کولاکوويچ، پا جاي کواچ ميگذارد، پولش را ميگيرد و برايش مهم نيست چه اتفاقي ميافتد و ارنج را فدراسيون ميچيند. اين حرف چند نکته دارد؛ کواچ با آمدن به ايران ضرر کرد. او از نظر فني ضعيف نبود، فقط مشکل مديريتي داشت. بازيکنان ايران در شرايط بلبشويي به کواچ رسيدند. بازيکنان بهيکباره و بدون اينکه دورههاي خاص را ببينند، معروف شدند و در کانون توجهات قرار گرفتند. ولاسکو با تجربه بود و ميتوانست آنها را مديريت کند ولي کواچ جوان و بيتجربه بود. کواچ الان سرمربي تيم اسلووني است، مربي تيم نايبقهرمان اروپا، پس نميشود گفت او مربي کوچکي بوده. تيم ملي فعلي صربستان همتيمي است که ايگور ساخته. هفت، هشت سال اين تيم دست او بوده و با پوستاندازي به اينجا رسيده. نيکولاي گربيچ، سرمربي حال حاضر صربستان، شاگرد او بوده. صربستان فعلي، حاصل زحمات ايگور است. يک مربي را هم نميشود با چند هفته کار زيرسؤال بود و عملکردش را بررسي کرد و بدتر از همه اينکه بگوييم او فقط براي گرفتن پول به ايران آمده. اول اينکه در ورزش ايران که نتيجهگرايي در صدر است، يک مربي که تازه کارش را شروع کرده، نميتواند ريسک کند؛ او کارش را محتاط پيش ميبرد تا براي خودش و تيمش، ثبات ايجاد کند. رسيدن به اين ثبات هم زمان ميخواهد. همين کارلوس کيروش را در نظر بگيريد. او مربي بزرگي است ولي چند طول کشيد تا با تيم ملي فوتبال به نتيجه برسد؟ اصلا فوتبال را کنار بگذاريم و خود واليبال را ببينيم و نگاهي به شرايط ولاسکو در تيم ملي بياندازيم. يک سال، تيم ولاسکو شکست خورد تا خودش را پيدا کند. ايگور هم زمان ميخواهد با جو و فضاي واليبال ايران آشنا شود. قبول کنيم که الان شرايط خوبي براي قضاوتکردن مربي و تيمش نيست؛ فرصت بدهيم.
علی شاکری
- 12
- 6