کدام موجود دوپای چسبیده به زمین است که آرزوی پرگشودن در آسمان و پرواز کردن مثل پرندهها را نداشته باشد؟ تجربه ناب پرواز در هفت آسمان و نگاه از آن بالاها به زمین، بیگمان، آرزویی است مشترک، دیرینه و دیرپا در میان انسان ها؛ اما گذشته از بافتن پارچه خوش نقش و رنگ آرزوی پرواز، واقعاً چند تن از بین میلیاردها میتوانند به این آرزو جامه عمل بپوشانند... بخصوص وقتی ایرانی و از آن گذشته، زن باشی، که کارت قدر و منزلتی پیدا میکند سترگ و رشکبرانگیز.
ذهن سیال فاطمه از وقتی به یاد میآورد، عشق به پرواز داشت، تا اینکه سرانجام روز دهم مرداد ماه امسال توانست پرواز را تجربه کند. فاطمه اکرمی - دختر پرنده ایران –بار دیگر واژه «نخستین» را به کارنامه ورزشیاش اضافه کرد تا باز هم نام دختر ایرانی در کنار نام آوران عالم جا خوش کند.
او که مهر ماه سال ۱۳۹۲ در گفتوگویی با گروه زندگی از قدم نهادنش به دنیای حرفهای «سقوط آزاد» گفته بود، حالا پس از گذشت نزدیک به ۴ سال، بهعنوان تنها بانوی ایرانی با لباس بالدار در آسمان روسیه به پرواز درآمد و بعد از بازگشت از روسیه بار دیگر با «ایران» به گفتوگو نشست.
«فاطمه» که گویی پرواز در آسمان روح تازهای در او دمیده، با صدایی که همچنان پر از وجد و شادی است، گفت: از سال قبل تصمیم جدیام را برای پرواز در آسمان گرفتم و از آنجا که ورزشکار برای تحقق این هدف، باید قبلتر حداقل ۲۰۰ پرش را تجربه کرده باشد، در این مدت تمام سعیام بر این بود تا تعداد پرش هایم را به ۲۰۰ مرتبه برسانم. به لطف خداوند در آخرین سفرم به کشور روسیه به این حدنصاب رسیده بودم و توانستم بهعنوان نخستین بانوی ایرانی با لباس بالدار در آسمان به پرواز در آیم.
فاطمه که لیسانس A , B از USPA در رشته اسکای دایوینگ و مربیگری سطح ۱ و ۲ WFPF و IPF دارد و نخستین بانویی است که در رشته ژیمناستیک، نیم پشتک، دو پشتک رو و حرکات زمینی را اجرا کرده است، ریسک پرش با لباس بالدار را بسیار بالاتر از پرش با لباس معمولی میداند: پرواز با لباس بالدار اصولاً دنیای بسیار متفاوتی است و احساسی کاملاً متفاوت را به من هدیه داده، به طوری که بعد از پرواز در روسیه، دیگر دوست ندارم کار دیگری انجام دهم.
موضوع قابل تأمل دیگر این است که این سبک از پرش به نسبت سایر سبکها خطرناکتر است به این معنا که نسبت مرگ به زندگی در آن پنجاه پنجاه است با این حال به قدری احساس خوب با خودش به همراه دارد که من نمیتوانم با کلمات توصیفش کنم به همین خاطر امیدوارم هر کسی که به چنین تجربههایی علاقه دارد برای یک بار هم که شده در زندگیاش مانند پرندهها، اما با بالهای خودش پرواز کند.
حس ناب پرواز
فاطمه بارها و بارها تجربه سقوط آزاد در ارتفاعهای مختلف را داشته است برای همین بخوبی میتواند میان حس سقوط و پرواز تمایز قائل شود، به همین خاطر میگوید: در سقوط آزاد حس افتادن به پرواز میچربد، اما در پرش با لباس بالدار خودم را مثل عقابی میدیدم که در آسمان پر میگشاید و گاهی به سمت راست و گاهی به سمت چپ سر میچرخاند.
او ادامه داد: در سقوط آزاد با لباس معمولی از لحظه جدا شدن از هواپیما تا زمان کشیدن چتر بین ۴۰ تا ۶۰ ثانیه زمان میبرد که در کل تا لحظه فرود آمدن، ورزشکار تجربهای ۴ دقیقهای را به دست میآورد، اما در سقوط با لباس بالدار این مدت زمان متفاوت است چراکه سرعت سقوط کمتری در این سبک از پرش وجود دارد، اما سرعت پرواز بسیار بیشتر است.
اگر بخواهم به طور دقیقتر بگویم، ازآنجا که با این لباس، ورزشکار به غیر از دست، سر و پا، دو بال هم دارد، سطح مقطع بیشتری خواهد داشت، به این معناکه رو به جلو حرکت میکند و هرچه اندازه بالهایش بزرگتر باشد بیشتر در حالت پرواز خواهد ماند. به همین خاطر تجربه پرواز برای من یک دقیقه و ۳۰ثانیه طول کشید که به لطف خدا هرچه بیشتر پیشرفت کنم، بالهای لباسم بزرگتر خواهد شد، پرواز طولانی تری را تجربه خواهم کرد و به همان نسبت خطرات بیشتری را به جان خواهم خرید.
برش
دلگفتههای زهرا:
نمیدانم این احساس خودآگاه است یا ناخودآگاه اما کاملاً در من رسوخ کرده ؛ وقتی از زمین کنده میشوم هر چه غم و شادی و هر چه زمینی هست کنار میروند و تنها به آسمان فکر میکنم.بر عکس دوندههای سرعت که میگویند تایم کوتاه دوندگیشان برای آنها به اندازه تمام تلاشها و سختیهایی است که تحمل کردهاند، در آن چند ثانیه تمام فراز و نشیبهای ورزشیشان را مرور میکنند، زمان حضور در آسمان برای من بسرعت برق و باد میگذرد.
بهقدری از این تجربه ناب لذت میبرم که متوجه گذر زمان نمیشوم و هر بار درست زمانی که چترم را باز میکنم میگویم ای کاش فرصت حضورم در آسمان کمی بیشتر میشد برای همین گاهی اوقات در طول یک روز بیشتر از ۱۱ مرتبه میپرم و از این همه تحمل هیجان احساس خستگی نمیکنم.
به دلیل همین عطش بود که وقتی به روسیه رسیدم از همان پای پرواز خودم را به جایگاه پرش رساندم و از ساعت ۹ صبح تا ۱۰ شب بارها و بارها در آسمان به پرواز در آمدم و پرنده شدنم را به تنهایی در آسمان جشن گرفتم. حس پرواز با احساس راه رفتن، فرقش از زمین تا آسمان است و این سبکبالی بینظیر باعث شده که حالا هر بار به آسمان نگاه میکنم و پرندهای را در حال پرواز میبینم، غبطه تنها احساسی است که وجودم را فرا میگیرد.
او با اشاره به جنس این لباسها که به تبعیت از پرهای پرندگان وزن کمی دارد افزود: در طراحی این لباس از پر پرندهها الگوبرداری شده است و در فاصله میان بازو و انگشتهای دست و پاها بال قرار داده شده است، ضمن اینکه پاها در حالت به هم چسبیده و دستها در قسمت کناری پهلو قرار میگیرد تا وضعیت پرواز بدرستی شکل گیرد. به هر حال که به کمک طراحی خاص این لباس من توانستم بهترین احساس زندگیام را تجربه کنم و برای تکرار آن سر از پا نمیشناسم.
باتلاق لذت بخش
نخستین و تنها بانوی ایرانی که تجربه پرواز با لباس بالدار را به دست آورده است، درسال ۲۰۱۲ که به رشته ورزشی اسکای دایوینگ روی آورده بود، در واقع وارد رشتهای به نسبت ناشناخته شده بود، اما از آنجا که عاشق هیجان و ریسک بود، نه تنها از ادامه مسیر نا امید نشد که با توان بیشتر گامهای رو به جلو برداشت و از سال ۲۰۱۵ که این رشته ورزشی در کشورمان با اقبال خوبی مواجه شد، به روزهای روشن امید بیشتری پیدا کرد.
او در مورد دلیلی که او را در مورد انتخاب ورزشیاش به یقین رسانده گفت: از کودکی عاشق هیجان بودهام و هرچه بزرگتر شدم به ورزشهای پر ریسک و مهیج علاقهمندتر شدم تا اینکه با انتخاب ورزش پارکور و انتخابهای تخصصیتر به دنبال آن، مطمئن شدم آن احساسی را که بهدنبالش بودم پیدا کردهام و نه تنها نمیخواهم نادیدهاش بگیرم که میخواهم به آن بال و پر ببخشم.
برای مثال از آن ابتدا وقتی در خیابان حرکات پارکور را انجام میدادم و هر چه که گذشت در کارم پیشرفت کردم و پرشهایم روی میلههای ۵ یا ۱۰ سانتی هم به موفقیت ختم شد یا کارهایی از این دست را انجام دادم احساس بکری را تجربه کردم که سرشار از هیجان بود، اما از همان ابتدای تمرین هایم در این ورزش، هیجان بیشتری را میخواستم به همین خاطر سقوط با لباس بالدار را با جدیت هرچه بیشتر طلب میکردم تا اینکه بالاخره به خواستهام رسیدم.
«سقوط با لباس بالدار حس متفاوتی را در خود جای داده که این احساس در رشتههای ورزشی دیگر اغنا شدنی نیست، همین که از زمین جدا میشوی و حضور در آسمان را تجربه میکنی، کروی بودن زمین را با چشمانت به وضوح میبینی، خودت هستی و خودت، آن کسی که تو را میکشد خودت هستی و آن کسی که تو را نجات میدهد خودت هستی یعنی بهترین حس ممکن.»
با صدایی که هیجان در آن موج میزد این جملهها را به زبان آورد و ادامه داد: واقعیت این است که آن تنهایی، قدرتی بیمثال رابه فرد میبخشد که با خود میگوید وقتی میتوانم پرواز کنم پس از عهده کارهای زمینی براحتی بر خواهم آمد، آدرنالین در بدنش به حدی ترشح میشود که اعتماد به نفس بالایی پیدا کرده و خود را آماده هر اتفاق ناچیز زمینی میداند به همین خاطر است که گاهی ورزشکاران این سبک ورزشی، غرور احاطهشان میکند اما از همه اینها که بگذریم اسکای دایوینگ به باتلاقی میماند که هر چه در آن دست و پا بزنی بیشتر در آن فرو میروی.
برای ایران
وقتی از او پرسیدم ترس در زندگیاش چه معنایی دارد بدون معطلی گفت: دو سؤالی که هر کسی در آغاز صحبتهایش از من میپرسد این است که آیا نمیترسی؟ و اینکه فکر کردهای اگر آن بالا چترت باز نشود باید چه کار کنی؟ واقعیت این است که اگرنمی ترسیدم به سراغ این ورزش نمیرفتم زیرا ترس است که به من هیجان میدهد و اگر کسی پیدا شود که بگوید نمیترسم دروغ گفته است. برای پاسخ سؤال دوم هم باید بگویم من هم مانند هر ورزشکاری برای لحظههای بیم و امید زندگی ورزشیام راهکارهایی خاص دارم.
سهیلا نوری
- 10
- 2