در پنج سالگی بر اثر هیدروسفالی و تومور مخچه بیناییاش را از دست داد؛ بعد از جراحی به کما رفت و دکترها ابراز ناامیدی کردند، ولی به اراده خدای منان به زندگی بازگشت، اما نابینا و فلج شده بود که خوشبختانه مشکل حرکتیاش رفع شد، اما همچنان نابینای مطلق است. صحبت از الهه قلیفلاح، تنها عضو نابینای تیم ملی اسکی صحرانوردی معلولان ایران است که با همراهی تیم ملی ۱۹ دی ماه عازم رقابتهای جهانی آلمان شد.
دختری که با وجود نابینایی به چهار زبان دنیا مسلط بوده و دانشجوی مترجمی زبان است. در سه رشته دوومیدانی، اسکیت و اسکی فعالیت دارد و دستی هم بر هنر دارد و پیانو مینوازد. کارهایی که این دختر پرانرژی قصه امروز ما انجام میدهد از یک دختر نابینا کمتر دیدهایم یا شاید هم بهتر است بگوییم کلا ندیدهایم، اما به قول خودش از محدودیتها استفاده کرده و برای خود فرصت ساخته است.
تومور مخچه و بازگشت به زندگی
الهه داستانش را اینگونه برای ما تعریف میکند: «تومور مخچه داشتم و در پنج سالگی براثر این بیماری جراحی کردم که به کما رفتم و دکترها گفتند به هوش نمیآید و مرده است، ولی من نمردم و به زندگی برگشتم.»
استارت با دوومیدانی
این دختر توانمند نابینا از همان ابتدا تلاش کرد استقلال خود را حفظ کرده و توانمندیهایش را به اطرافیان ثابت کند. ورزش را از دوومیدانی که مادر رشتههاست شروع کرد، او میگوید: «اول راهنمایی بودم که یک خانم به مدرسه ما آمد و گفت از بچههای نابینا میخواهد تست بگیرد؛ من ناراحت شدم و گفتم ما را مسخره کردهاند، آن روز دویدم، اما دیگر پیگیری نکردم. سال بعد از آن به فکر ورزش افتادم، به هیئت ورزش معلولان رفتم و آنها پیشنهاد دادند که به رشته شنا بروم، اما نخستین جلسه سرویس نیامد و حدود یک ساعت معطل شدم، به من برخورد و گفتم دیگر شنا نمیروم؛ بعد از آن متوجه شدم رشتههای دوومیدانی هم برای نابینایان وجود دارد.
مامانم میگفت وقتی کوچک بودم و بینایی داشتم خیلی تیز و تند میدویدم. از آذر ۸۷ دوومیدانی را شروع کردم، سه ماه بعد از آن مسابقه دادم و قهرمانی دوی ۴۰۰ متر را در مسابقات کشوری کسب کردم. در این سالها در مواد مختلف دو توانستم به عناوین قهرمانی زیادی در سطح کشور دست پیدا کنم، اما به دلیل بدشانسیهای متعددی که شامل شرایط هم میشد همیشه از اعزامهای برون مرزی بازماندم! بهعنوان مثال در مقطعی در پرش طول صاحب رکورد بودم، اما اعزام در گروه سنی من انجام نشد و در دوره بعد این گروه سنی نیز مجاز به حضور شد و مثالهایی از این دست باعث شد تا در دوومیدانی، با اینکه شرایط خوبی از نظر رکوردی داشتم، تجربه برون مرزی نداشته باشم.»
ثبت رکورد در اسکیت
قلیفلاح، صاحب رکورد ۴۲ کیلومتری اسکیت سواری نیز هست و با ثبت این رکورد در محوطه ۵۰۰ متری فرودگاه زنجان، این رشته را ثبت ملی کرد. الهه میگوید: «یک آقایی به انجمن ما آمد و گفت یک ایده به ذهنم رسیده و میخواهم مبتکر اسکیت نابینایان باشم. از چند نفر تست گرفتند و من را انتخاب کردند که توانستم رکورد ایران را بزنم و ثبت ملی شد. قرار بود رکورد گینس را هم بزنم که فعلا آن را کنار گذاشتهام و بنا به دلایلی که دوست ندارم مطرح کنم فعلا در گینس اسمم را ثبت نکردم. رکورد ۷۲ و ۴۲ کیلومتر را در اتوبان و داخل محوطه زدهام.»
جهتیابی و حرکت از طریق صدا
چگونه یک نابینا میتواند اسکیتسواری کند؟ الهه اینگونه جواب میدهد: «شیوه آموزش اسکیتسواری یک نابینا به این شکل است که یک فرد که به او پیشران میگویند اسکیت را پوشیده و با فاصله یک یا دو متری درحالیکه یک سیستم صوتی در دست دارد حرکت کرده و شخص نابینا از طریق این صدا جهتیابی و حرکت میکند. در مدت کوتاهی اسکیتسواری را یاد گرفتم.»
حضور در مسابقات جهانی پارااسکی
اما این دختر ورزشکار به اسکیتسواری هم قناعت نکرد و خیلی زود به تیم ملی پارااسکی راه یافت. الهه میگوید: «اردیبهشت ماه امسال که در رقابتهای قهرمانی کشور شرکت کردم، توسط آقای ساوهشمشکی، رئیس انجمن اسکی، استعدادیابی شدم و این اردو، نخستین دعوت رسمی من به تیم ملی بود.
آقای فرهادی مربیام مرا به آقای ساوهشمشکی معرفی کرده بودند و آقای شمشکی گفته بودند با اینکه نابینایان و کم بینایان به من ربطی ندارد و مسئول انجمن جانبازان و معلولان اسکی هستم، اما اشکالی ندارد و چون استعداد خوبی دارد هر کاری بتوانیم برای او انجام میدهیم. اینطوری من شهریور ماه تمریناتم را شروع کردم. از ۲۵ آذر هم اردوی تیم ملی شروع شد، اما برف نیامد و ما روی آسفالت تمرین میکردیم. من با هفت جلسه تمرین روی برف رفتم بازیهای جهانی آلمان.»
دوازدهمی در دنیا
الهه که در نخستین حضورش در مسابقات بینالمللی راهی میدان بزرگی همچون جام جهانی شده، میگوید: «وقتی راهی آلمان شدیم هفته اول اردوی آموزشی داشتیم و هفته دوم به رقابت پرداختیم. حدود یک ماه تمرین داشتم که فقط هفت جلسه از آن را روی برف بودیم و بقیه را روی آسفالت تمرین کردیم. یعنی من در کل عمرم ۲۰ جلسه بیشتر روی برف نرفتم که بیشتر آن در آلمان بود. من با هفت جلسه تمرین یکضرب رفتم مسابقات جهانی و این برایم سخت بود. در مقابل اکثر رقبای ما اسکیبازهای حرفهای بودند و چند سال تجربه داشتند. از این خوشحالم آن چیزی که در توانم بود را گذاشتم و در نهایت هم توانستم دوازدهم شوم.»
نحوه اسکی کردن یک نابینا
برای خیلیها عجیب است که یک نابینا چگونه میتواند اسکی کند. الهه میگوید: «بهخاطر شرایط من باید حتما با یک همراه اسکی کنم. هم من و هم همراهم کاملا باید با هم هماهنگ باشیم تا مسیر را به درستی طی کنیم. در واقع باید دو نفر به یک نفر تبدیل شوند. ارتباط من با همراهم در زمان اسکی کردن از طریق بیسیم صورت میگیرد و مسیرها با اصطلاحات ویژهای به اطلاع من میرسد تا بتوانم جهت را تشخیص دهم. از اینرو فرد همراه باید کاملا با شرایط نابینایان آشنا و زبان نابینایان را بلد باشد.»
دوری از استرس
الهه درباره اینکه چگونه با نابیناییاش کنار آمده است، میگوید: «یکی از خصوصیات اخلاقی من این است که اجازه نمیدهم هیچ کس متوجه ضعف من بشود. از همان ابتدا هم که بیناییام را از دست دادم بهشدت روی این مسئله تأکید داشتم و با وجود سن کم و مشکلاتی که ایجاد میشد، مثل زمین خوردن و... دوباره ایستاده و ادامه میدادم.من هیچ وقت استرس نداشتم و همیشه به خودم میگفتم من تمرین کردهام و تلاشم را میکنم، اما مسابقات جهانی فرق میکرد و نخستین تجربهام بود و شناختی از رقبایم نداشتم و برای همین یک مقدار استرس داشتم.»
معلولیت محدودیت است یا فرصت؟
شعار معلولیت محدودیت نیست بر دل خیلیها نشسته، اما الهه این شعار را دوست ندارد و میگوید: «من این شعار را قبول ندارم و معتقدم معلولیت محدودیت است. وقتی این شعار را میدهند به من برمیخورد! بچه که نیستیم چرا سر خودمان را شیره بمالیم؟ محدودیت وجود دارد، اما ما باید آن را تبدیل به فرصت کنیم.
به نظرم هر کسی در هر شرایطی قرار بگیرد مجبور است خودش را با آن شرایط وفق دهد؛ علاقه و اراده مهم است و اگر این دو را داشته باشید هر کار غیرممکنی ممکن میشود. به هرحال شاید برای هر کدام از ما برخورد برخیها هم باعث ناراحتی شود، اما من قویتر شدهام و سعی میکنم روی خودم کار کرده و تواناییهایم را به دیگران نشان دهم.»
دو نیمه لیوان
وقتی از الهه میپرسیم در زندگی نیمه پر لیوان را میبیند یا خالی میگوید: «اینکه میگویند باید نیمه پر لیوان را دید را هم قبول ندارم، اتفاقا باید هر دو نیمه را دید، هم محدودیتها را و هم تواناییها را باید ببینیم. آن زمان است که میتوانیم پتانسلها را کشف و از آن استفاده کنیم.»
تسلط به چهار زبان
جالب است بدانید این دختر ورزشکار بسیار هم درسخوان است و در ترم آخر رشته مترجمی زبان درس میخواند. او میگوید: «من علاوه بر فارسی به سه زبان انگلیسی، آلمانی و ترکی تسلط دارم.»
علاقه به موسیقی
الهه علاوه بر ورزش و تحصیل، به هنر هم علاقه دارد و پیانو مینوازد. او میگوید: «پیانو میزنم، اما فرصت ندارم که بهصورت حرفهای آن را دنبال کنم. اطرافیانم از نواختنم خیلی تعریف میکنند، اما به نظر خودم هنوز آماتور هستم و راه زیادی برای حرفهای شدن در دنیای موسیقی دارم.»
بهدنبال حضور در پارالمپیک و پاراآسیایی
زندگی بدون آرزو سخت است و الهه هم مثل همه افراد آرزوهایی دارد و میگوید: «آرزویم این است که فرد مفیدی برای خودم، جامعه و قشر معلولان باشم. قطعا بهترین نقطهای که برای هر ورزشکار وجود دارد رسیدن به بازیهای پارالمپیک و کسب خوشرنگترین مدالهاست. من هم از این قاعده مستثنا نیستم و تلاش میکنم در ورزش حرفهای به جایگاه خوبی برسم. یکی دیگر از آرزوهایم در زمینه ورزش این است که روزی بتوانم بهعنوان یک مدیر ورزشی مسئولیتی داشته باشم و با توجه به درکی که از شرایط و نیازهای ورزشکاران دارم، خدماتی به جامعه ورزش کشورم ارائه دهم.»
سعیده فتحی
- 21
- 4