در جامدادی بیشترشان خودکارهای چینی و آلمانی و گاهی هندی است. این نتیجه بررسی «شهروند» از یک مدرسه در منطقه ١٣ تهران، نشان میدهد که دانشآموزان این مدرسه بیشتر به خودکارهای خارجی گرایش دارند. از بین ٢٠٠ دانشآموز و ١٠ کلاس درس حدود ١٥ تا ٢٠ نفره، تنها ١٠ دانشآموز از خودکار ایرانی استفاده میکردند. «نگین»، «مائده» و «سارا» معتقدند خودکار ایرانی کیفیت لازم را برای جزوه نوشتن ندارد.
نگین میگوید: خودکارهای رنگی ایرانی هم جوهر ندارند هم به کیف و جامدادی آدم پس میدهند! خودکارهایی که حالا گرفتار واردات بیرویه و هزار و یک دستانداز شدهاند و به زحمت سرپا ماندهاند چه رسد به آنکه بتوانند کیفیت را بالا ببرند.
هیچکدام از آنها نمیدانند خرید یک کالای کوچک ایرانی میتواند چه معجزهای برای کشورشان باشد. یکی از آنها هم که خودکار ایرانی مصرف میکند به «شهروند» میگوید: تنها دلیلش برای خرید خودکار ایرانی اصرار فروشنده بوده است.
این موضوع در شرایطی رخ میدهد که سود حداقل ٤٠میلیارد تومانی واردات خودکار خارجی تقریبا معادل دستمزد سالانه ٤هزار کارگر ایرانی است. حالا در شرایطی که بازار ٥٠٠میلیارد تومانی خودکار ما به دست خارجیها افتاده است، استاندار یک منطقه ایران یعنی مازندران این میزان اعتبار را برای پایدار نگه داشتن مشاغل استانش کافی میداند و مجلس این اعتبار را برای حل مشکل ریزگرد خوزستان درخواست میکند.
بازار ٥٠٠میلیارد تومانی را واگذار نکنیم!
خودکارهای ایرانی دیگر در دست دانشآموزان ایرانی دیده نمیشود. روزگاری، از وزیر تا کارگر همه خودکار ایرانی در دست داشتند و این استفاده آنقدر در مردم نهادینه شده بود که نقل است نخستوزیر وقت، برای اثبات ثبات قیمت کالاها، در ١٣سال صدارتش، خودکار بیک خود را مثال زده است. این درحالی است که این روزها، «کنکو» و «پنتر» تبدیل به خودکارهای محبوب دانشآموزان و دانشجویان ایرانی شدهاند و خودکارهای تولید داخل به حاشیه رفتهاند؛ حالا ٨٠درصد بازار خودکار در دست تولیدکنندههای چینی و آلمانی است.
براساس آمارهایی که اسفندماه ٩٣، عباس هدایتیان، رئیس سابق اتحادیه فروشندگان نوشتافزار اعلام کرده است، درحال حاضر تنها ٣ کارخانه تولیدکننده خودکار در کشور وجود دارد که یک کارخانه فعال و دو کارخانه دیگر به شکل نیمهفعال مشغول بهکار هستند. این درحالی است که سالانه ٥٠٠میلیون خودکار در کشور مصرف میشود. بازار وسوسهانگیزی که میتواند با ایجاد گردش مالی چندینمیلیاردی، حداقل ٤هزار کارگر را سالانه مشغول به کار کند.
بنا بر آخرین آمارهایی که اتحادیه نوشتافزار اعلام کرده است، سالانه ٥٠٠میلیون خودکار در کشور مصرف میشود. متوسط قیمت خودکار، یکهزار تومان است. یک ضرب ساده به ما میگوید که گردش مالی خودکار در کشور ما، ٥٠٠میلیارد تومان است.
برای درک بزرگی این عدد، شاید بهتر است بدانید که اردیبهشت سالجاری، استاندار مازندران اعلام کرد که برای صیانت از شغل کارگران و تحرک و فعالیت بیشتر واحدهای تولیدی و ایجاد رونق، ٥٠٠میلیارد تومان به بنگاههای اقتصادی تزریق شده است.
معضل ریزگردهای استان خوزستان با ٥٠٠میلیارد تومان حل میشود. این موضوع را عباس پاپیزاده، عضو کمیسیون کشاورزی مجلس اسفندماه ٩٤ از تریبون خانه ملت اعلام کرد و از ارایه پیشنهاد اختصاص ۵۰۰میلیارد تومان برای مقابله با منشأ ریزگردها در لایحه بودجه سال ۹۶ خبر داد.
اشتغالزایی با خودکار
اگر بازار مصرف خودکار ایرانی به صورت کامل در اختیار تولیدکنندگان داخلی بود، ٤هزار کارگر صاحب شغل میشدند. اثبات این ادعا چندان سخت نیست. براساس آماری که فرزانیان، رئیس اتحادیه فروشندگان نوشتافزار اعلام کرده است، ٨٠درصد بازار خودکار در ایران را واردات تأمین میکند. درواقع ٤٠٠میلیون عدد خودکار مصرفی ما، توسط بازارهای خارجی تأمین میشود. اگر سود حاصل از فروش این ٤٠٠میلیون عدد را حداقل ٤٠میلیارد تومان در نظر بگیریم به این ترتیب ایرانیها حقوق ٤هزار کارگر در یکسال را به جیب خارجیها میریزند. بر این اساس اگر دستمزد سالانه کارگران را با نرخ حداقل حقوق در نظر بگیریم رقمی حدود ١٠میلیون تومان میشود. به این ترتیب سود ٤٠میلیارد تومانی فروش خودکار خارجی در ایران چیزی معادل حقوق ٤هزار کارگر میشود.
کمپین خرید خودکار ایرانی
فرهنگسازی شاید بخشی از اشتباه گذشته را جبران کند. همانطور که تجربه موفق فروش کفش ایرانی و پوشاک ایرانی را پشت سر گذاشتیم، شاید بهتر باشد اتحادیه نوشتافزار، برای ساماندهی فروش خودکار ایرانی هم فکری کند. البته محمد لاهوتی فرهنگسازی را گام آخر میداند و به «شهروند» میگوید: چرا پیش از انقلاب خودکاری مثل خودکار بیک که توسط آقای رفوگران با سختی فراوان به تولید انبوه رسید، به سرعت بین مردم پخش شد و مورد اقبال عمومی قرار گرفت؟ فرهنگسازی لازم است اما کافی نیست و تولید ایرانی نیاز به حمایت همهجانبه دولت و قوانین و مقررات دارد تا بتواند تولیدی با بیشترین کیفیت و حداقل قیمت عرضه کند وگرنه چطور میشود از مردم انتظار داشت کالای بیکیفیت یا کمکیفیت را با قیمت نه چندان ارزان تهیه کنند؟
چرا خودکار ایرانی نمیخریم؟
اینجا مدرسهای در شرق تهران است. در جامدادی دانشآموزان همه چیز پیدا میشود الا خودکار ایرانی. مژگان میگوید: من مارک خودکار برایم مهم نیست. صرفا همین که نوکش نازک باشه و جوهر پس ندهد، کار مرا راه میاندازد. میپرسم کدام خودکار این ویژگیها را دارد؟ اسم یک برند آلمانی را میگوید. نگین میگوید در تمام این سالها یک برند چینی انتخابش بوده و علت را هم تناسب قیمت و کیفیت آن عنوان میکند. این دانشآموز میگوید: من موقع خرید خودکار به کارگران فکر نمیکنم به تند تند جزوه نوشتن خودم فکر میکنم! رضوانه اما تا به حال خودکار ایرانی را امتحان نکرده و برند آلمانی را خودکار محبوبش اعلام میکند.
در همه کلاسهای این مدرسه اوضاع همین است. تارا معتقد است اگر خودکار خوب ایرانی در بازار عرضه شود، صددرصد ایرانی تهیه میکند. این دانشآموز تحتتأثیر حرفای من میگوید که از فردا با بیک جزوه مینویسد: «تا ببینیم چه میشود!»
«کنکو»، «پنتر»، «اونر»، «زبرا» و «استدلر» مارکهایی است که بیشترین استفاده را بین دانشآموزان این مدرسه دارند. سارا در اینباره معتقد است که ضعف طراحی نوع ایرانی او را ترغیب به خرید زبرا کرده است. مبینا از اولین کسانی است که به «شهروند» میگوید خودکار ایرانی دارد: من جدیدا خودکار ایرانی «کیان» خریدهام. علت خاصی هم ندارد. فروشنده خیلی تبلیغ این خودکار را کرد وگرنه من هم مثل بچهها از همین مارکها استفاده میکردم.
آب به آسیاب قاچاق نریزیم
راه پیشرفت کالای داخلی زمینزدن نوع خارجی آن نیست. محمد لاهوتی، رئیس کنفدراسیون صادرات کشور با اعلام این نکته میگوید: بعضی از کالاهای داخلی کیفیت لازم را ندارند. به بهانه حمایت از تولید، هزار سنگ جلوی راه واردات نمونه باکیفیت خارجی آن میاندازند. در این شرایط، واردات خارجی کمتر نمیشود فقط حجم قاچاق و واردات زیرزمینی افزایش پیدا میکند.
این فعال اقتصادی میگوید: امروز کارخانههای ایرانی تولیدکننده خودکار قادر به فروش نیستند. باید دید چه کردیم که بعد از گذشت ٤٠ سال، بازار فروش یک خودکار محبوب قدیمی از دست میرود.
لاهوتی توضیح میدهد: اگر کشورمان را با کشورهای توسعهیافته مقایسه کنیم، میبینیم که در ایران همه چیز ارزان است. از کارگر گرفته تا انرژی؛ چرا در این شرایط به واردات خودکار نیازمند میشویم!؟
خودکار بیک از کجا به کجا رسید
نام علیاکبر رفوگران به خودکار بیک گره خورده است. کسی که برای نخستینبار پدیده «خودکار» را به ایران آورد و با صددرصد داخلیکردن تولید این کالا بیک را بهعنوان یک کالای ایرانی جا انداخت. رفوگران در سال ١٣٤٢ به دیدار رئیس کارخانه بیک رفت. روایت است رفوگران در این دیدار به موسس بیک گفته بود: «یک ماشین تزریق پلاستیک از آنها که اضافه دارید به اضافه یک قالب خودکار دسته دوم به من بفروشید و پولش را همین الان بردارید، من میبرم تهران اگر توانستم تولید را به سطحی برسانم که مورد رضایت شما باشد، اجازه تولید خودکار بیک در ایران را به من بدهید، اگر نتوانستم ماشین تزریق را نگه میدارم و قالب را به شما برمیگردانم تا سر فرصت به هر کس خواستید بفروشید و بعدا پولش را به من بدهید.»
بیک با این پیشنهاد موافقت کرد و کمی بعد قالب بدنه خودکار از میلان ایتالیا و ماشین تزریق پلاستیک متناسب با ظرفیت آن قالب از نورنبرگ آلمان خریداری و بدنه برای نصب به آلمان فرستاده شد.
بیک به تولید انبوه در ایران رسید و تبدیل به یکی از خودکاران محبوب ایرانیها شد. پس از آن فروش این شرکت از تعداد ۵۰۰هزار در سال ۱۳۴۱ به بیش از ۱۰۰میلیون افزایش یافت.
اما حالا این کارخانه هم بیرونق شده. دیگر نامی از بیک بر سر زبانها نیست و برای پیداکردن نمونه آن باید خیابانهای انقلاب را زیر پا گذاشته و حسابی لوازمالتحریرها را بگردید.
فروردینماه ٩١، ایسنا هم خبر از تعطیلی این کارخانه داد و نوشت: در حال حاضر توليدات اين برند در بازارها ناياب شده و گفته ميشود كه از دو سال پيش تاكنون اين كارخانه تعطيل شده است.
اوضاع سایر نوشتافزارها هم بهتر نیست
براساس آمار اعلام شده از گمرک در سال ٩٥، بیش از ٣٥١ تن مداد و مدادرنگی با مغزی دارای غلاف سخت از کشورهای مختلف جهان وارد ایران شده است.
براساس واردات این حجم مداد و مدادرنگی، بالغ بر یکمیلیون و ٩٢٤هزار و ٣٧١میلیون دلار، ارز از کشور خارج شده است. ارزش ریالی این میزان واردات، بالغ بر ٥میلیارد و ٩٨٧میلیون و ٧١٨هزار و ٢٨٥ تومان است.
میزان هم خبر داده عمده مداد و مدادرنگی از اتریش، آلمان، امارات متحده عربی، اندونزی، بلغارستان، تایلند، ترکیه، چین، سوئیس، فرانسه و چند کشور دیگر وارد کشور میشود.
گفتنی است؛ در میان کشورهای ذکرشده، چین بزرگترین صادرکننده مداد و مدادرنگی به کشور بوده که با صادرات بیش از ٢٢١هزار تن، درآمد یکمیلیون و ٣١٦هزار و ٢٢٣ دلاری را نصیب خود کرده است.
- 19
- 5