«تجمع و اعتصاب ما سیاسی نیست. اعتصاب ما صنفی است، به خاطر عدم پرداخت حقوق است، به خاطر عدم مشارکت نمایندگان کارگری در تعیین حقوق و دستمزد است. اما آنها (احتمالا کارفرمایان) توپ را میاندازند در زمین سیاست تا با برچسپزنی به نیروی کار، نیرویی که هسته اصلی تولید در این کشور است، فضا را امنیتی کنند و این ظن را برای حاکمیت ایجاد کنند که اعتصاب ما برای عدم پرداخت حقوق و دستمزد و عدم کار تشکیلاتی سیاسی است. آنها این گونه بازی میکنند و ما کارگران میدانیم و میفهمیم که آنها برای شانه خالیکردن از زیربار مسئولیتهایشان چه حیلههایی به کار میگیرند.»
این درد دلهای یکی از فعالان کارگری نیشکر هفتتپه خوزستان است که با «همدلی» درمیان گذاشتهاست.
طبق سند بررسی هزینه خانوار بانک مرکزی برای سال ١٣٩۵، متوسط هزینه یک خانوار شهری با میانگین ۳۳/۳(سه و سی و سه صدم) نفر معادل ٣ میلیون و ٢٧۵ هزار تومان در ماه اعلام شد. این مبلغ برای خانوار شهری ۴ نفره به بیش از ٣میلیون و ٩٠٠ هزارتومان در ماه میرسد.
به منظور برآورد مزد و حقوق لازم برای تامین زندگی یک خانوار شهری ۴ نفره در سال ١٣٩٧، باید تورم سال های ١٣٩۶ و ١٣٩٧ را هم در محاسبه بگنجانیم. در این صورت حداقل دستمزد لازم برای تامین زندگی یک خانوار ۴نفره در سال ١٣٩٧ به ۵ میلیونتومان در ماه بالغ میشود. اقتصاد ایران به رغم تمام نابسامانیها و کاستیهایش توان پرداخت چنین مزدی را دارد و توجیهات مقامات دولتی در رابطه با عدم توان پرداخت این مبلغ، صادقانه نیست.
از این رو در سال ١٣٩۶، باز هم قدرت خرید کارگران به شدت سقوط کرده، ایمنی کار و اطمینان به آینده، بیش از پیش به وخامت گرائیده است. هر اعتراض کارگری به شرایط نامناسب در محیط کار با برخورد پلیسی مواجه می شود.
در روزهای گذشته علاوه بر اعتصاب کارگران نیشکر هفتتپه که اکنون چند ماه از آغاز آن گذشته، کارگران هپکو، بازنشستگان فولاد خوزستان، کارگران چوکا در اعتراض به عدم پرداخت ۳ ماه حقوق، همچنین کارگران مترو نوبنیاد تهران در اعتراض به عدم پرداخت ۸ ماه حقوق و کارگران شرکت جنگلشفارود در اعتراض به عدم پرداخت ۶ماه حقوق هم برای احقاق حقوقشان تجمع کردند.
همدلی تلاش کرد تا با چندین تن از کارگران هفتتپه ارتباط برقرار کند تا از اتفاقات چند روز گذشته اعتصاب کارگران هفتتپه بیواسطه اطلاع یابد. طبق گزارش دریافت شده، کارگران هفتتپه همچنان برای دستیابی به خواستهای خود، روز گذشته به اعتصاب خود ادامه دادند. دیروز سهشنبه کارگران برای چندمین بار متوالی در محوطه کارخانه تجمع کرده و دست به اعتصاب زدهاند. یک کارگر جوان شرکت هفتتپه در اینباره میگوید:« اینبار کارگران مصمم هستند تا رسیدن به مطالبات به حق خود، دست از اعتصاب نکشند».
هر چند اعتراض کارگران نیشکر که از ۱۸ آذر۱۳۹۶ شروع شده، در مورخ ۲۳ آذر طی نشست نمایندگان کارگری با مسئولین کارخانه و فرماندارشوش، قرار شد مطالبات کارگران مدنظر قرارگیرد، که طبق اطلاعات بهدست آمده، وعدههای پیشین محقق نشده است.
دراینباره یک فعال کارگری نیشکر هفتتپه میگوید:« برج های ۸-۹-۱۰-۱۱ عقب افتاده و حالا بسیاری از کارگران دچار یک ناامنی روانی درباره مزایای برج ۱۲ و عیدی وپاداش برج فروردین ۹۷ هم شده اند.
البته این را بگویم که مطالبات ما فراتر از عقبماندگی دستمزدها است. متاسفانه تاکنون مذاکره و گفتوگو هم راهگشا نبودهاست و نتوانستیم به نتیجه مطلوبی برسیم. در اخبار سایتها و کانالهای شرکت هفتتپه پخش میشود که حقوق معوق کارگران واریز شد؛ کسی که اطلاع نداشته باشد فکر میکند حتما این خبر راست است، در صورتیکه این خبر کذب است و فقط حقوق عده کمی از کارگران پرداخت شده است. ببینید در همین مساله می توان این نمایشی را که مدیران شرکت راه انداختهاند، به خوبی درک کرد
ما معترض صنفی هستیم دنبال سیاست نیستیم. حق و حقوق قانونی خودمان را میخواهیم ولی افرادی در راس کار هستند که هیچگونه اطلاع و آگاهی از کارخانه یا شرکت نیشکر ندارند. افرادی هستند که شغلشان آزاد بوده و از کف خیابان به یکباره آمدهاند اینجا و همه کاره شدهاند. بهتر بگویم از طریق رانت توانستهاند مدیریت را در دست بگیرند».
از او میپرسم در اعتصاب پیشین، فرماندار و مسئولین وعده حل مشکلات کارگران را دادند و این قول و قرارها برای پیگیری حقوق کارگران برای مدتی فضا را آرام کرد و اعتصابها موقتا تمام شد؛ چه شد که دوباره کارگران نیشکر هفتتپه اعتصاب را از سر گرفتند؛ می گوید:« درست به نظرمن نیتشان این بود که با کلام درمانی کارگران را آرام کنند، در حالی که به هیچکدام از تعهدات خود عمل نکردند.
بعد از سخنان فرماندار محترم درباره چرخاندن چرخه صنعت در گرو تامین مایحتاج نیرویکارومنابع انسانی است؛ کارفرمایان مطالبات دو برج ۶ و ۷ را دادند، ولی باز روز از نو روزی از نو. حالا سوال من این است این کارفرمایان که نمیتوانند یا نمیخواهند حقوق معوقه کارگران را پرداخت کنند، چگونه میتوان از آنها، انتظارعیدی و پاداش سال جدید را داشت؟
در واقع تلاش کارفرمایان این است که براساس میزان فروش شکر، مزدهای معوقه ما را پرداخت نمایند، این به هیچ وجه برای جامعه کارگری قابل قبول نیست. باید کارفرمایان به یاد بیاورند روز اولی را که مدیریت شرکت را در دست گرفتند. روزی که به همه ما کارگران اعلام کردند که حقوق یک سالتان تضمین است و از این بابت کارگران نگران وضعیت دستمزدیشان نباشند، روزی که درباره امنیت شغلی سخن گفتند.همشیه حرف زدهاند؛ فقط حرف، حرف، تا کی میخواهید حرف بزنید وعملنکنید».
از او درباره دلیل بازداشت ۳۰ تن از کارگران توسط نیروی انتظامی پرسیدم پاسخ داد:« ماجرا از این قرار بود که کارفرما با پلیس استان صحبت میکند و حکم میگیرد که با کارگران برخورد کند. توجه داشته باشید که آنها (کارفرمایان) برای فرار به جلو یک ابزار بسیار قدرتمند در اختیار دارند و آن سیاسیکردن فضا است. اگر تنها ابزار ما کارگران «اعتصاب» است، ابزار آنها سیاسیکردن و تلاش برای القای این گمانه که اعتراض کارگران، عملی ضدامنیتی است. من از مسئولان بلندپایه مملکت میخواهم که نسبت به راهاندازی این نمایشها و بازیها آگاه باشند.
ما کارگران فقط میخواهیم حقوق و کرامت و شرافت انسانیمان پایمال نشود. مگر این انقلاب، انقلاب پابرهنگان و مظلومان و کارگران نبود؟ البته این را هم بگویم که کارگران همان روز (روز دستگیری) ساعت ۵:۳۰دقیقه بعد از ظهر آزاد شدند».
درباره یکی دیگر از خواسته مهم کارگران یعنی حق داشتن تشکل از این فعال کارگری می پرسم، خواستهای که در نشست آذرماه نمایندگان کارگری با فرماندار هم مطرح شده بود. اینکه آیا در اینباره اقدامی صورت گرفتهاست؟ پاسخ میدهد:
«بگذارید از همین ابتدا برایتان مشخص کنم که ما کارگران با «شورای اسلامی کار» مخالفیم و با شورا و سندیکای کارگری موافق. دلایلمان هم براساس تاریخ و چند دهه تجربه استوار است. در واقع شورایاسلامیکار یک نهاد ذاتا کارگری نیست نهادی که از دل جامعه کارگری بیرون آمده باشد. لااقل امروز چنین نیست.
سندیکا، شورا، انجمن و هر تشکلی اگر کارگری باشد ما با آن موافقیم».
از او درباره دلایل مخالفت و مقاومت کارگران در مواجهه با شورایکاراسلامی سوال میکنم؛ پاسخ میدهد:« ببینید در همه چند دهه گذشته شورایاسلامیکار، با دولت همدست بوده است. همه میدانیم بخش اعظمی از صنایع بزرگ و کوچک در اختیار دولت است. حتی آنهایی که خصوصی شده باز هم با هیاتمدیرههایی که دولت آنها را انتخاب کرده، اداره میشوند.
در واقع خود دولت کارفرما است و از این بابت نمیتواند نقش واسطه یا ناظر مابین کارفرما و کارگر در گفت وگوهای سهجانبه مثلا تعیین حق دستمزد و... را بازی کند. ما کارگران با دولتیبودن صنایع مشکلی نداریم اگر که مدیریت هر کارخانهای را به اهلش بدهند. اما شاهدیم که در نشست نمایندگان مدیریت، حراست و کارگران کارخانه، نمایندگان کارگری صلاحیتشان از طرف جامعه کارگری مشخص نشدهاست. خب نفس ماجرا از اساس مشکل دارد. میخواهم بگویم مشکل ما نه با اشخاص که باساختار معیوبی است که خدمتتان گفتم.
بعد از پیروزی انقلاب و از وقتی اعضای «شورای اسلامی کار» نماینده کارگران شدهاند، نتوانستند حتی یک پنج ریالی به سفره کارگران اضافه کنند؛ خب این ساختار معیوب چگونه میتواند به داد ۵ هزار کارگر و خانوادههای آنها برسد؟
با این حال همه ماجرا را نباید با عینک بدبینی ببینیم.
از آن طرف شکلگیری سندیکای کارگری نیشکر هفتتپه را در سال ۱۳۸۶ شاهدیم که عملکردش در ۱۰ سال گذشته کاملا برای ما کارگران مشهود بوده است؛ این سندیکا توانست در سال ۱۳۸۶ دوهزارنفر را رسمی کند، ۷۰هزارتومان حقوق و مزایا را افزایش دهد و.. از این بابت است که مردم سندیکای مستقل و جوششی از درون جامعه کارگری را به یک نهاد بروکراسی زده ترجیح میدهند. چرا که میبینند سندیکا بهتر میتواند از حقوقشان دفاعکند.
آخرین توضیحات این فعال کارگری درباره تعیین دستمزد در نشست سهجانبه است. او میگوید:«کارگران سندیکاهای مختلف اتفاقا یک بیانیهای در این رابطه صادر کردند. در این بیانیه تاکید شده که حقوق یک خانواده سهنفری با توجه به نرخ تورم نباید کمتر از ۵میلیون تومان باشد.
یعنی خط فقر واقعی از دید سندیکاهای کارگری که خود بیواسطه با مسئله معیشت و اقتصاد روزمره درگیرند ۵میلیون تومان تعیین شده است.» به او میگویم ولی به احتمال زیاد دولت با چنین پیشنهادی مخالفت خواهدکرد. پاسخ میدهد: دولت و کارفرمایان شاید زیربار چنین حرفی که مبتنی بر واقعیت است نروند، ولی ما هم تا به آخر تلاش خود را دراین باره انجام خواهیم داد تا شاید به یک حد وسط عادلانه و موردقبول طرفین دست یابیم.
او میگوید اعتصاب کارگران نیشکر هفتتپه تا به امروز (لحظه تنظیم این گزارش: سه شنبه ۱۷ بهمن) کماکان ادامه داشته است.»
- 11
- 1