سالانه مبالغ مورد توافق را نزد يكي از بيمههاي انتخابي سپردهگذاري ميكنيد و بيمه هر سال سودي بالاي ٢٠ درصد به اين سپرده پرداخت ميكند. نتيجه آن ميشود كه ظرف ٣٠ سال اگرچه مثلا مبلغي حدود ٣٠٠ ميليون تومان نزد شركت بيمه وديعه گذاشتهايد اما در پايان مهلت قرارداد مبلغي بالاي يك ميليارد تومان دريافت ميكنيد. اين بيمه عمر و سرمايهگذاري است كه ظرف دو دهه گذشته به ايران آورده شده است.
شايد برخي معتقد باشند كه اين سپردهگذاري نزد بانكها نيز ظرف مدت ٣٠ سال همين نتيجه را خواهد داشت. اگر چنين اعتقادي داريد اين چند وجه تمايز را بخوانيد: نخستين تفاوت سپردهگذاري نزد بيمه با بانك سود تضميني است كه در بيمهها وجود دارد. در حالي كه بانكها هر سال سودشان تغيير ميكند و نرخ تضمين شده ندارند. دوم آنكه بيمهها برعكس بانكها خودشان را نزد يكديگر بيمه ميكنند و با اين بيمه اتكايي كه طبق قانون ايجاد ميكنند ورشكستگي بيمهها بهطور كلي منتفي خواهد بود و اگر حتي يك بيمه منحل شود ساير بيمهها كه آن بيمه منحل شده را بيمه كردهاند؛ تكاليف آن را انجام ميدهند.
دليلي مهمتر از دو دليل بالا آن است كه در طول مدتي كه اين عقد قرارداد را داريد؛ نزد آن بيمه، بيمه عمر هستيد يعني هر گاه براي فرد بيمه شده فوت يا بيماري خاص اتفاق بيفتد سرمايه فوت يا بيماري به فرد و خانواده او پرداخت ميشود. به اين ترتيب با داشتن بيمه عمر و سرمايهگذاري علاوه بر داشتن يك سپردهگذاري سودده، بيمه كاملي براي شرايط بيماري و فوت تدارك ديدهايد.
با اين حال بيمه عمر در ايران كمتر نزد مردم مقبوليت دارد. توسعه بيمه عمر از دو جهت مهم است. نخست بيمه عمر موجب كاهش شكاف طبقاتي ميشود چراكه بيمه عمر علاوه بر كاهش خسارات ناشي از فوت در فقدان سرپرست خانواده به تامين آتيه بازماندگان كمك ميكند. دوم، بيمه عمر ميتواند نقش برجستهاي در تجهيز منابع سرمايهاي داشته باشد؛ نقشي كه بيمه عمر در عموم كشورهاي توسعهيافته با هدايت پساندازهاي كوچك به سمت بازارهاي سرمايه ايفا ميكند. پسانداز حاصل از بيمه عمر برخلاف ساير بيمههاي بازرگاني در دورههاي كوتاهمدت برداشت نميشود و نياز به احتياط نقدينگي در آن كمتر است.
در ساير بيمههاي بازرگاني كه در قالب قراردادهاي يكساله تنظيم ميشود شركت بيمه ناچار به سرمايهگذاري كوتاهمدت ذخاير فني است. اين نكته موجب ميشود كه بيمهگر اهميت ويژهاي براي بيمه عمر قايل باشد؛ چراكه ميتواند پساندازهاي مربوطه را در سرمايهگذاريهاي بلندمدت و پربازده استفاده كند؛
به اين ترتيب بيمه عمر علاوه بر منافعي كه براي بيمهگذاران و بيمهگران دارد در توسعه اقتصادي كشور نيز موثر خواهد بود زيرا اغلب سرمايهگذاريهاي بلندمدت موجب شكلگيري زيربناهاي رشد و توسعه اقتصادي ميشود. با وجود اهميت و نقش برجستهاي كه بيمه عمر در اقتصاد دارد اين ابزار مالي در ايران همچنان ناشناخته باقي مانده و ضريب نفوذ بيمه عمر در ايران ناچيز است.
ميانگين جهاني ٥/٣ درصد
طرفداران بيمه عمر و زندگي در دنيا زياد هستند. اگر از كشورهاي توسعهيافته صرفنظر كنيم؛ دست كم ميانگيني كه از ضريب نفوذ اين بيمه در كل دنيا به دست ميآيد؛ ٥/٣ درصد است. وقتي اين عدد را با ضريب نفوذ ٢٥/٠ درصدي در ايران مقايسه ميكنيم؛ به خوبي عادت به فرهنگ قضا و قدري و بيتوجهي به آتيه در فرهنگ مردم كشورمان خودنمايي ميكند. اين ضريب نفوذ بسيار پايين بيمههاي زندگي سبب ميشود نقش بيمهها در بازار مالي نيز اندك و غيرقابل ذكر باشد. نقش بازار پولي در تامين مالي شركتها ۹۰ درصد، سهم بيمه كمتر از ۶ درصد و سهم بازار سرمايه كمتر از ۳ درصد است در حالي كه نقش بيمهاي بيمههاي امريكا در بازار مالي اين كشور ۳۳ درصد است.
توسعه پايدار اقتصادي زماني اتفاق ميافتد كه از توسعه بازار مالي بهرهمند باشيم. براي داشتن اين توسعهيافتگي نيز لازم است در بازار مالي يكپارچگي ايجاد شود. اما وقتي به بازار مالي و تركيب آن نگاه ميكنيم هيچ انسجامي در آن قابل مشاهده نيست.
محمد حسينپور، پژوهشگر بيمه در گفتوگو با «اعتماد» ميگويد: در كشور ما به طرز غريبي همه منابع مالي به سمت بانكها ميرود و مردم تنها راه سرمايهگذاري كه با آن آشنا هستند؛ سپردهگذاري در بانكهاست. هرچند اين سپردهگذاري نرخهاي نامعقولي هم داشته باشد باز هم از جاذبه آن كم نميشود.
در واقع مردم اين نوع سرمايهگذاري را كم ريسكترين ميشناسند حال آنكه از سرمايهگذاري در بيمهها كمترين اطلاعي ندارند. اين در شرايطي است كه در اغلب كشورها وقتي بازدهي يك بازار مالي بالا ميرود منابع به سمت آن حركت كرده و پس از مدتي كه بازدهي اين بازار كم ميشود؛ بازارهاي رقيب ميتوانند منابع بيشتري جذب كنند.
او با بيان اينكه بررسي بازار بيمههاي عمر و سرمايهگذاري نشان ميدهد اين بيمهها به دليل داشتن تعهدات بلندمدت از ساير بازارهاي مالي حتي از اوراق بدهي كه از سوي دولت تضمين ميشود نيز بازدهي بالاتري دارد، گفت: اين در شرايطي است كه اوراق مورد اشاره در بلندمدتترين حالت خود تا پايان سال ١٣٩٦ مهلت دارد.
وي افزود: در صورتي كه بيمه عمر و سرمايهگذاري به صورت تخصصي دنبال شود ميتواند تاثير مهمي در بازار مالي ايفا كند، بهطوري كه عرضه وجوه در بازار مالي بلندمدت به عمق بازار اضافه خواهد كرد و تاثير غيرمستقيم آن وارد شدن افراد متخصص به بازار مالي است كه باعث حرفهايتر شدن اين بازار خواهد شد.
- 16
- 2