شنبه ۰۶ مرداد ۱۴۰۳
۱۶:۳۴ - ۰۷ مرداد ۱۴۰۲ کد خبر: ۱۴۰۲۰۵۰۳۹۹
جرم و جنایت

پسر جوان ۴ساعت پس از قتل دختر موردعلاقه‌اش خود را تسلیم کرد

مرد جوان وقتی شنید که دختر مورد علاقه‌اش، تمایلی به ازدواج با او ندارد راهی محل زندگی وی شد و در اقدامی هولناک او را به قتل رساند.

به گزارش همشهری، عصر چهارشنبه گذشته، مردی با اورژانس تماس گرفت و گفت: «من دختری را با چاقو زده‌ام، لطفا به این آدرس ... یک آمبولانس اعزام کنید.» همزمان با این تماس، ساکنان ساختمانی در شرق تهران نیز با پلیس تماس گرفتند و گفتند که پیکر نیمه‌جان دختری جوان در راه‌پله‌ها و درست مقابل آپارتمانش افتاده است.

لحظاتی بعد تیمی از مأموران پلیس و نیروهای اورژانس به محل حادثه رسیدند. دختر جوان که هدف ضربه‌های چاقو قرار گرفته بود برای درمان به بیمارستان انتقال یافت و مأموران پلیس نیز به تحقیقات از اهالی ساختمان پرداختند. آنها می‌گفتند که دختر جوان به تنهایی در یکی از آپارتمان‌ها زندگی می‌کرد و هر ازگاهی مردی جوان به خانه او رفت‌وآمد داشته است. همسایه‌ها لحظاتی پیش از مشاهده پیکر غرق در خون دختر، همان مرد جوان را دیده بودند که به‌شدت مضطرب بود و با عجله ساختمان را ترک کرد.

گزارش یک قتل

اگرچه مجروح این حادثه برای درمان به بیمارستان انتقال یافته بود، اما به‌رغم تلاش پزشکان و به‌دلیل شدت جراحات و خونریزی جانش را از دست داد. گزارش این جنایت به قاضی وحید ناصری، بازپرس ویژه قتل تهران اعلام و تیم جنایی پایتخت وارد عمل شد. آنطور که تحقیقات کارآگاهان جنایی نشان می‌داد، کسی جز مرد جوان که به خانه مقتول رفت‌وآمد داشته، عامل جنایت نبود. بررسی‌ها نشان می‌داد که او راننده تاکسی اینترنتی بوده و با این اطلاعات تحقیقات برای شناسایی مخفیگاه و دستگیری او آغاز شد.

من قاتلم

درحالی‌که بررسی‌ها ادامه داشت، مظنون جنایت ۴ساعت پس از قتل، یعنی در شامگاه روز چهارشنبه قدم در اداره پلیس گذاشت و گفت: « من ناخواسته دستانم به خون دختر مورد علاقه‌ام آلوده شد و حالا به‌شدت پشیمانم و عذاب وجدان دارم.»  مرد جوان اعتراف کرد که خواستگار مقتول بوده و آنها قرار بوده به‌زودی با هم ازدواج کنند، اما چند وقت قبل، بدون هیچ دلیلی دختر مورد علاقه‌اش به او جواب منفی داده و تصمیم گرفته به رابطه‌شان پایان بدهد. همین مسئله موجب عصبانیت مرد جوان و باعث شده که وی در آخرین قرار، جان دختر مورد علاقه‌اش را بگیرد. با اعترافات متهم، وی برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.

گفت‌وگو

پشیمانم!

متهم ۴۷ساله است و می‌گوید که فوق لیسانس ادبیات فارسی دارد. وی حدود ۶سال قبل برای کار از شهرستان به تهران آمده و در پایتخت ماندگار شده است. او به‌شدت نادم و پشیمان است و در تمام مراحل تحقیقات، با گریه از جزئیات جنایتی می‌گوید که مرتکب شده است.

چه اتفاقی افتاد که کارت به اینجا رسید؟

همه‌‌چیز در یک لحظه اتفاق افتاد. نتوانستم خشمم را کنترل کنم و نمی‌دانید چقدر پشیمانم و عذاب وجدان دارم. ‌ای ‌کاش می‌توانستم زمان را به عقب برگردانم و احساساتم را کنترل کنم.

با مقتول چطور آشنا شدی؟

۴سال قبل او درخواست یک تاکسی اینترنتی کرد و من هم شغلم مسافرکشی است. من درخواست او را قبول کردم و آن روز در بین راه شروع کردیم به صحبت کردن درباره مسائل مختلف. در آخر از او اجازه گرفتم تا بیشتر با هم آشنا شویم و هرازگاهی به او زنگ بزنم. اسمش مینا بود. قبول کرد و به این ترتیب رابطه ما شکل گرفت و رفته‌رفته صمیمی‌تر شدیم.

چه شد که رابطه صمیمی شما با قتل مینا پایان یافت؟

من نمی‌خواستم او را به قتل برسانم. می‌خواستم به زندگی خودم پایان بدهم. آن روز رفته بودم با مینا صحبت کنم و پول‌هایم را از او بگیرم.

از او پول طلب داشتی؟

تمام زحمت‌های ۴ساله‌ام دست مینا بود. من ۶سال قبل برای کار به تهران آمدم. اهل شهرستان هستم و در چند پروژه کار کردم، اما پول خوبی به‌دست نیاوردم و تصمیم گرفتم مسافرکشی کنم. راننده تاکسی اینترنتی بودم و حتی شب‌ها را در ماشینم می‌خوابیدم. پس از آنکه با مینا آشنا شدم تمام درآمدهای روزانه‌ام را به او می‌دادم. چون قصد داشتیم با هم ازدواج کنیم.

چقدر پول از او طلب داشتی؟

حدود ۷۰میلیون تومان. من خیلی به او علاقه داشتم و این پول را داده بودم که او پس‌انداز کند و بتوانیم زندگی مشترکمان را شروع کنیم، اما او چشمش را روی همه اینها بست و نادیده‌ام گرفت. یکباره تغییر کرد و زد زیر حرف‌ها و قول و قراری که با هم داشتیم. دیگر نمی‌خواست به ارتباطش با من ادامه بدهد.

برگردیم به روز حادثه؛ چه اتفاقی افتاد که جان مینا را گرفتی؟

ماجرا به چند روز قبل‌تر از آن بر می‌گردد. مینا به من گفته بود که به شهرستان می‌رود و برای مدتی در تهران نیست. اما بعد فهمیدم که دروغ گفته. خیلی ناراحت شدم و به او زنگ زدم. در اوج ناباوری مینا به من گفت که دیگر مرا نمی‌خواهد. وی گفت که دست از سرش بردارم چون رابطه ما دیگر تمام ‌شده است. این حرف‌هایش را که شنیدم، شوکه شدم. اصلا باورم نمی‌شد، چون ما قرار ازدواج و زندگی مشترک گذاشته بودیم. تصمیم گرفتم به زندگی خودم پایان بدهم. رفتم یک چاقو خریدم و راهی یک ساختمان نیمه‌کاره شدم تا در آنجا به زندگی‌ام پایان بدهم، اما لحظه آخر پشیمان شدم. با خودم تصمیم گرفتم تا حرف‌های آخرم را به مینا بزنم و بعد به زندگی‌ام پایان بدهم. می‌خواستم پولی را که در این ۴سال به او داده بودم، پس بگیرم تا خرج کفن و دفنم شود، اما وقتی به دیدن مینا رفتم در یک لحظه کنترلم را از دست دادم و چند ضربه به او زدم.

مگر او چه گفت؟

همچنان روی حرفش ایستاده بود. دیگر مرا نمی‌خواست. می‌خواستم یا او را از تصمیمش منصرف کنم یا پولم را بگیرم، اما حرف‌های او عصبانی‌ام کرد. آنقدر که نفهمیدم چه شد و وقتی به‌ خودم آمدم دیدم لباس‌های او و دست‌های من خونی است.

بعد از قتل چه کردی؟

ابتدا به اورژانس زنگ زدم و بعد چند ساعتی در خیابان سرگردان بودم. حتی به هیئت عزاداری رفتم، اشک ریختم و توبه کردم. سپس به اداره پلیس رفتم و خودم را معرفی کردم.

  • 16
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش