نسخه مرگبار در خانه پدری

پدر سنگدل دو دخترجوانش را کشت. این جنایت هولناک صبح روز دوشنبه درحوالی میدان رشدیه تهران رخ داد. بررسی‌های ابتدایی پلیس و تیم جنایی نشان می‌دهد مسمومیت شدید دارویی عامل مرگ این دو خواهر بوده است. پدر جنایتکار با صحنه‌سازی سعی داشت راز این قتل را مخفی نگه دارد؛ اما هوشیاری مأموران اورژانس دست او را رو کرد. این معلم بازنشسته، در همان مراحل ابتدایی بازجویی لب به اعتراف گشود و انگیزه‌اش را اختلاف شدید خانوادگی با دخترانش عنوان کرد. بنابر اعلام پلیس، مادر این دو دختر به قتل رسیده هم در بازداشت است و تحقیقات درخصوص پرونده جنایی ادامه دارد.

دقایقی از ساعت هفت نگذشته بود، که صدای جیغ و شیون، سکوت صبحگاهی محله خدایاری را شکست. زنی هراسان، درحالی ‌که اشک می‌ریخت، با صدای بلند کمک می‌خواست: «بیچاره شدم، به دادم برسید، مهسا و مهنازم نفس نمی‌کشند، کمک کنید.» لحظاتی بعد از ضجه‌های این زن میانسال، اورژانس به محل حادثه رسید. در همان معاینات اولیه مشخص شد که این دو دخترجوان جان‌شان را از دست داده‌اند. مادر خانواده از شدت ناراحتی از حال رفته بود و تعدادی از همسایه مراقب او بودند. پدر خانواده اما درحالی‌ که گریه می‌کرد، مدعی بود که گازگرفتگی باعث مرگ دو دخترجوانش شده است. اما این ادعای پدر با شواهد و شرایط پیکرهای بی‌جان این دو دخترجوان همخوانی نداشت. اصرار پدر بر این ادعا هم شک مأموران اورژانس را بیشتر کرد و درنهایت، موضوع به پلیس اعلام شد.

وقتی مأموران کلانتری ١٢٩ جامی به محل حادثه رسیدند، تیم پزشکی اورژانس موضوع اصرار پدر دو دختر فوت‌شده به گازگرفتگی را با آنها درمیان گذاشتند و به صراحت اعلام کردند که علت مرگ هرچه باشد؛ گازگرفتگی نیست. همین اظهارنظر کافی بود تا پلیس هم به پدر خانواده مظنون شود. به گفته سرهنگ مجتبی شمس بیرواند، رئیس کلانتری ١٢٩ جامی پلیس در بررسی‌های اولیه و صحبت‌های ردو‌بدل‌شده با پدرخانواده متوجه تناقض‌گویی‌هایی شد و در ادامه هم بازپرس کشیک قتل تهران در جریان این حادثه قرار گرفت. به دستور مقام قضائی و با اعزام تیم جنایی و کارآگاهان اداره آگاهی شرایط به کلی تغییر کرد. دیگر موضوع مرگ معمولی یا گازگرفتگی در میان نبود. حالا یک پرونده جنایی پیش‌روی مأموران قرار داشت، با یک مظنون اصلی. پدرخانواده اصلی‌ترین متهم این پرونده از سوی پلیس بازداشت شد، بعد از آن هم نوبت به مادر این دو مقتول رسید تا در بازداشت پلیس قرار بگیرد.

پدر بازداشت‌شد اما وقتی در برابر سوالات کارآگاهان قرار گرفت، چاره‌ای به جز اقرار نداشت. او در اعترافاتش به مأموران گفت: «من مهسا و مهناز را به قتل رساندم. شب قبل از حادثه مقدار زیادی دیازپام در شربت ریختم و به هردوی آنها دادم. مطمئن بودم که این مقدار قرص کار آنها را تمام می‌کند.» او درباره انگیزه‌اش از این جنایت را هم اختلاف خانوادگی اعلام کرد و گفت: «مدت زیادی بود که با آنها مشکل داشتم. دیگر نمی‌توانستم کارها و رفتار آن دو را تحمل کنم، همین شد که تصمیم به کشتن آنها گرفتم.»

اینکه دلیل اصلی این اختلاف چه بوده، به درستی روشن نیست. حتی همه همسایه و نزدیکان این خانواده هم از وجود چنین اختلافی اظهار بی‌اطلاعی می‌کنند. درست مثل مرد جوانی که در همسایگی خانه پدری «مهسا» و «مهناز» زندگی می‌کند و آن‌طور که خودش می‌گوید، هنوز از شنیدن این خبر در شوک است:  «من چند‌سال است که آنها را می‌شناسم. خانواده بی‌آزاری بودند، پدرشان فرهنگی است و معلم بازنشسته است. مرد محترمی است. همسر و دخترهایش هم معقول بودند. من هنوز باور نمی‌کنم که چنین اتفاقی افتاده است.» او ادامه می‌دهد: «خانه آنها اجاره‌ای است، اما صاحبخانه هم دلش نمی‌آمد آنها را از دست بدهد. به همین دلیل هم چند‌سال است که در این کوچه زندگی می‌کنند.»

با اعتراف متهم، درحال حاضر پلیس تحقیقات خود از همسایگان و آشناهای این خانواده آغاز کرده تا راز این جنایت خانوادگی به‌طور کامل فاش شود.

اما این برای نخستین‌بار نیست که در پایتخت چنین جنایت‌هایی رخ می‌دهد. تقریبا دو‌سال پیش بود که مشابه همین حادثه در محله تهران پارس رخ داد. در آن حادثه هم یک پدر میانسال دو دخترجوانش را با چاقو سلاخی کرد. البته او پس از ارتکاب به جنایت خودکشی کرد و به زندگی‌اش پایان داد. از آن پدر جنایتکار اما دست‌نوشته باقی ماند که در آن به اختلاف شدید خانوادگی با همسرش و علاقه شدید دخترهایش به مادرشان اشاره شده بود.

متهم :  «شب قبل از حادثه مقدار زیادی دیازپام در شربت ریختم و به هردوی آنها دادم. مطمئن بودم که این مقدار قرص کار آنها را تمام می‌کند.» او درباره انگیزه‌اش از این جنایت را هم اختلاف خانوادگی اعلام کرد و گفت: «مدت زیادی بود که با آنها مشکل داشتم. دیگر نمی‌توانستم کارها و رفتار آن دو را تحمل کنم، همین شد که تصمیم به کشتن آنها گرفتم.»