چهارشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۳
۱۱:۴۰ - ۲۰ خرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۳۰۴۷۷۰
اخبار افغانستان

خانه امیدی برای زاغه‌نشین‌های کابل

نمایی از فروریختن سیاست‌های شهری کابل

اخبار افغانستان,خبرهای افغانستان,تازه ترین اخبار افغانستان,زاغه‌نشین‌های کابل
بچه‌ها خیلی سریع برای گدایی به خیابان‌ها فرستاده می‌شوند. والدین اگر خود تحصیلاتی داشته باشند، به بچه‌هایشان سواد خواندن و نوشتن می‌آموزند؛ در غیر‌این‌صورت آنها از همین میزان تحصیلات هم بهره‌ای نخواهند برد زیرا خانواده‌ها توان تأمین هزینه ارسال بچه‌های خود به مدرسه را ندارند.

امید، روزهایش را در خیابان ها سرگردان بود. سرچهارراه های کابل با لباسی ژنده، شیشه ماشین ها را می شست و گدایی می کرد. داد و قال ها، گرما، فحاشی و دلسوزی های تلخ را تاب می آورد و با دیگر بچه ها بر سر محدوده کارش گلاویز شد. شب ها این پسر هفت ساله اندوخته اش را به خانه می برد تا پدرش به تکه ای دیگر از وسایل خانه برای خریدن مواد، چوب حراج نزند. هارون، کارش را از ۶ سالگی سر چهارراه ها شروع کرد.

 

او اسپند می گرداند و دودش را به داخل ماشین ها می فرستاد تا مطابق باور افغان ها، ارواح شیطانی دفع شوند. بهترین خاطره اش از روزهای کار، روزی است که زنی شیشه خودرویی زرهی را پایین کشید و هزار افغانی را کف دست او گذاشت؛ پولی که خرج دوا و درمان مادرش شد. غروب روزهای معمولی هارون، اغلب با کمتر از صد افغانی به پایان می رسید؛ تا طلوع روزی دیگر و امیدی دیگر. امیدی که این روزها «عموسمندر» نام دارد.

 

کابل، یکی از سریع ترین شهرهای رو به رشد جهان است و این مسئله به بزرگ شدن حاشیه نشینی در مناطق شهری آن دامن می زند. اکثریت جمعیت کابل در زاغه هایی کثیف دست و پا می زنند. والدین بچه هایی مثل امید و هارون، مانند هزاران افغانستانی دیگر در پایتخت افغانستان، به فرزندان خود برای مقابله با فقر تکیه دارند. امید و هارون اما برخلاف بسیاری از همسالان خود با شانس دومی مواجه شده اند.

 

خانه ای بزرگ در جنوب شهر، جایی که طی روز در کنار ده ها کودک دیگر درس می خوانند، تمرین هنرهای رزمی می کنند و مهارت های مختلف زندگی از پخت و پز تا کنده کاری چوب را در کلاس ها و کارگاه های مختلف فرامی گیرند. در یک اتاق، ردیفی از دختران در مقابل دستگاه های بافندگی چوبی نشسته اند و گره بر فرش می اندازند. صدای گروهی دیگر از آن گوشه می آید که الفبا را تمرین می کنند. داد و فریادهای ورزش رزمی دختران و پسران از زیرزمین می آید.

 

اینجا مدرسه ۱۵۰ کودک است و محل ارتزاق ۲۵ معلم و بنیانگذار آن، عبدالباقی سمندر. به نظر کاری فوق العاده است که پدرومادرها را راضی می کند اما سمندر می گوید قانع کردن پدرومادرها برای اینکه بگذارند به بچه هایشان غذا، سرپناه و امکان تحصیل بدهم، به جای اینکه در کف خیابان ها عمرشان را هدر بدهند، سخت ترین کار است: «به آنها می گویم بچه های شما حق تحصیل دارند. چرا باید بچه های شما در خیابان برای یک کف دست نان، گدایی کنند؟»

 

داستان زندگی سمندر آن قدر بالا و پایین داشته که روزگار پیری اش را وقف کودکان افغانستان کند. از روزهای خوش دوران پادشاهی تا روزگار تلخ طالبان و فرار از کشور و پناهندگی به آلمان و بازگشت به خانه در روزگار پیری به امید ساختن دوباره افغانستان. سمندر برای اداره کردن مدرسه اش، هیچ بودجه ای از دولت تا مؤسسات خارجی دریافت نمی کند بلکه هرچه خرج می کند یا از پول خودش یا پول دوستانی بوده که در آلمان در کنار آنها زندگی کرده است. سمندر می گوید: «تعداد کودکان کار و آواره خیابانی در یک دهه اخیر به شکل چشمگیری افزایش پیدا کرده است. حالا هرجا که پا می گذاری، یکی از این بچه ها را می بینی؛ خیابان، فروشگاه ها و مغازه ها. برخی خوش شانس ترند و صاحبکارهای بهتری دارند و برخی علاوه بر ظلم والدین، باید ظلم رئیس هایشان را هم تحمل کنند.»

 

هروه نیکوله، مسئول سازمان ملل در امور کودکان افغانستان می گوید: «بچه ها خیلی سریع برای گدایی به خیابان ها فرستاده می شوند. والدین اگر خود تحصیلاتی داشته باشند، به بچه هایشان سواد خواندن و نوشتن می آموزند؛ در غیر این صورت آنها از همین میزان تحصیلات هم بهره ای نخواهند برد زیرا خانواده ها توان تأمین هزینه ارسال بچه های خود به مدرسه را ندارند. سایر والدینی که خود از تحصیلات بالایی برخوردار نیستند، اساسا دلیلی برای این نمی بینند که بچه ها را به مدرسه بفرستند. از نظر آنها بچه ها می توانند ۱۰ساعت در روز گدایی کنند، پس چرا باید پنج ساعت آن را در مدرسه هدر بدهند؟ حتی بچه هایی که با این شرایط به مدرسه می روند، خود از نظر روانی آمادگی و انگیزه تحصیل ندارند و ترجیح می دهند بیرون از مدارس باشند.»

 

هارون می گوید: «اوایل حوصله اینجا را نداشتم. چیزی نمی فهمیدم و چیزی یاد نمی گرفتم. اما الان خیلی سریع یاد می گیرم. مدرسه را دوست دارم و خوشحالم که عمو سمندر را دارم.»

 

جمعیت کابل از سال ۲۰۰۱ چهار برابر شده و به حدود ۶ میلیون نفر رسیده است. انتظار می رود میزان جمعیت شهری افغانستان در ۱۵سال آینده دو برابر شود؛ درحالی که هیچ برنامه ای برای سامان دادن این جمعیت وجود ندارد. مطابق آمارها هم اکنون سه چهارم مردم کابل در خانه هایی غیررسمی و ثبت نشده زندگی می کنند. بسیاری از مردم زاغه نشین افغانستان از شرایط ناامید هستند.

 

امام رحمان، یکی از این افراد می گوید: «به ما وعده آب و برق دادند. آنها وعده هایی شیرین می دهند اما همه را زیرپا می گذارند. احساس می کنیم فراموش شده ایم. دولت نه تنها وعده هایش را فراموش کرده بلکه پلیس سعی دارد ما را از شهرها دورتر کند. آنها ترجیح می دهند ما مانند سگ ها در بیابان زندگی کنیم اما آنجا پولی وجود ندارد.» امید حالا روزهایش را زیر سقف خانه عمو سمندر سپری می کند و به آینده چشم دوخته است: «اینجا درس می خوانم، چیزهایی یاد می گیرم تا وقتی که بزرگ شدم، کاری برای پدر و مادرم بکنم. نباید این شانس را از دست بدهم.»

 

 

روزبه آرش

 

 

irdiplomacy.ir
  • 19
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش