رقابت فورد موستانگ و شورولت کامارو از دههی ۱۹۶۰ میلادی تا بهامروز ادامه داشته است. عملکرد این دو مدل افسانهای نسخه روباز چگونه است؟
اولین بار در سال ۱۹۶۲ بود که نام فورد موستانگ (با تلفظ انگلیسی ماستنگ، Mustang) در قالب یک خودروی روباز مفهومی متولد شد. سه سال بعد، اولین نسل از فورد موستانگ، بنیانگذار رسمی کلاس پونیکار (Ponycar) رونمایی شد. کلاس پونیکار شامل خودروهایی با ویژگیهایی چون طراحی اسپرت، کاپوت بلند، صندوق عقب کوتاه، قیمت پایین، آپشنهای فراوان و جوانپسند میشود. موستانگ بهقدری محبوب شد که مقامات شورولت بهسرعت وارد عمل شدند و مدل کامارو (Camaro)، بهمنظور رقابت با موستانگ در سال ۱۹۶۶ عرضه شد. دقیقاً از همین سال بود که رقابت همیشگی فورد موستانگ و شورولت کامارو آغاز شد. این رقابت پس از عرضهی ۶ نسل از موستانگ و کامارو، هنوز هم ادامه دارد. البته این دو مدل پرطرفدار، بهخصوص در نسخههای کروک، از دوران پونیکارهای ارزانقیمت فاصله گرفتهاند و بیشتر به کلاس خودروهای اسپرت و پیشرفته نزدیک شدهاند.
در این مطلب قصد داریم جدیدترین نسخههای موستانگ و کاماروی کروک را در مقابل هم قرار دهیم. برای این منظور، موستانگ GT کروک تیپ پریمیوم مدل ۲۰۱۸ با قیمت پایه ۴۴ هزار و ۶۹۰ دلار و شورولت کامارو کروک تیپ ۲SS مدل ۲۰۱۸ با قیمت پایه ۴۸ هزار دلار انتخاب شده است. البته با انتخاب چند آپشن از لیست بلند موجود، قیمت این دو مدل به ۶۰ هزار دلار هم میرسد. هر دو مدل کروک، مجهز به پیشرانهی ۸ سیلندر V شکل پرقدرت و آپشنهای فراوان هستند. بزرگترین تفاوت این دو مدل در بخش عملکرد فنی، گیربکس است. درحالیکه موستانگ از جدیدترین گیربکس ۱۰ سرعته اتوماتیک فورد استفاده میکند، کامارو به جعبهدندهی آشنای ۶ سرعته دستی تکیه کرده است. برای مقایسهی بهتر این دو مدل افسانهای آمریکایی، سعی شده است تا جای ممکن، ملاک اصلی بررسی گیربکس نباشد. در ادامه مقایسهی نسخههای کروک فورد موستانگ و شورولت کامارو ۲۰۱۸ در چند بخش مجزا انجام میشود.
طراحی بدنه و کابین؛ موستانگ متمدن در برابر کاماروی تهاجمی
شاید بتوان گفت که در بخش طراحی بدنهی مدلهای کوپه، موستانگ از کامارو بهتر عمل کرده است. اما وقتی به مدل کروک موستانگ، بهخصوص از نمای جانبی نگاه میکنیم، جذابیت موستانگ چندان حس نمیشود. موستانگ در مدل کروک بخشی از ابعاد خود را از دست میدهد و حتی باوجود رینگهای بزرگ، نمای کلی آن ناهماهنگ و عجیب به نظر میرسد. کابین و فضای داخلی موستانگ مرتب، مدرن و بسیار کاربرپسند است و فضای پا و سر لازم برای نشستن افراد قدبلند هم وجود دارد. صندلیهای مدل کوپهی موستانگ نیازی به تعریف ندارند و امتحان خود را پس دادهاند. اما صندلیهای موستانگ کروک به مقاومت بیشتری نیاز دارند تا در سواریهای چندساعته راحتی لازم را به راننده منتقل کنند. شاید در مورد طراحی بدنه و کابین موستانگ بتوان گفت که بیشتر با تمرکز بر مدل کوپه طراحی شدهاند تا مدل کروک، اما در مقایسه با کامارو، دید راننده به اطرف بسیار بیشتر است.
خطوط تهاجمی و برجستگیهای بدنه، شورولت کامارو را در مدل کروک، حتی جذابتر جلوه میدهند. درواقع طراحی بدنهی کامارو بهگونهای است که مدل کوپه و کروک از جذابیت آن نمیکاهد. البته طرح هات ویلز (Hot Wheels) کامارو با نوارهای مسابقهای کاپوت و رینگهای پرزرقوبرق در دید تمام افراد جذاب به نظر نمیرسد. با تمام این تفاسیر، یک دستگاه کامارو SS کروک با رنگ نارنجی و رینگهای بزرگ کافی است تا در خیابان سوژهی اصلی جلب توجه باشید. فیسلیفت جدید کامارو برای سال ۲۰۱۹ بهزودی جایگزین مدل فعلی میشود. احتمالاً بسیاری از طرفداران کامارو در مورد جذاب نبودن نمای کاماروی جدید اتفاق نظر دارند. کابین کامارو با روکش آلکانترای فرمان، انواع دریچههای هوا و نمایشگر بزرگ سیستم اطلاعات و سرگرمی جلب توجه میکند. در حقیقت باید اعتراف کرد که طراحی فضای داخلی کامارو از فورد موستانگ محافظهکارانهتر و بدون تعارف، دید راننده بسیار کمتر و نقاط کور بیشتر است.
پیشرانه، قوای محرکه و عملکرد فنی؛ ۸ سیلندر آمریکایی ۵ و ۶.۲ لیتر
هنگامی که صحبت از عملکرد فنی دو مدل پرقدرت آمریکایی باشد، بدون شک ابتدا باید با پیشرانه و قلدری بیشتر بحث را آغاز کرد. هر دو مدل از پیشرانهی اصیل V8 آمریکایی استفاده میکنند. ۸ سیلندر V شکل ۵ لیتری موستانگ، با نهایت سرعت ۲۵۰ کیلومتر بر ساعت (محدود شده به صورت الکترونیکی) و زمان ۴.۱ ثانیه در تست سرعت صفر تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت چیزی جز یک جواهر ناب نیست. ۴۶۰ اسب بخار قدرت و ۵۷۰ نیوتنمتر گشتاور که همیشه بهصورت آمادهباش در اختیار راننده است. علاوه بر این به لطف مهندسی سیستم اگزوز، موستانگ در برابر کامارو صدای جذابتر یا بهبیانی دیگر، اسپرتتر تولید میکند که لزوماً مورد علاقهی تمام افراد نیست.
جدیدترین موستانگ از پونیکار قدیمی چند دهه پیش فاصله گرفته و بیشتر به کلاس خودروهای اسپرت نزدیک شده است. این یعنی، تا جای ممکن میتوان به قدرت V8 استفاده کرد. وجود سیستم تعلیق مستقل در عقب و دمپرهای مغناطیسی (آپشن)، موستانگ در پیچها چابک و قابل کنترل است که بدون شک از شهرت همیشگی خود فاصله گرفته است. تمام این موارد در کنار ترمزهای برند برمبو و وزن کمتر (۱۷۴۷ کیلوگرم موستانگ،۱۷۸۳ کیلوگرم کامارو)، موستانگ را به یک خودروی محض اسپرت شبیه کرده است.
کامارو پیشرانهای دارد که در هنگام کارتبازی خودروها، موستانگ باید کنار بکشد. ۸ سیلندر V شکل با حجم ۶.۲ لیتر، نهایت سرعت ۲۵۰ کیلومتر برساعت (محدود شده بهصورت الکترونیکی) و زمان ۴ ثانیه در تست سرعت صفر تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت، بر اساس فرمول سنتی دیترویتی، آمریکاییتر است. قدرت کامارو کمی کمتر از موستانگ است و در رقم ۴۵۵ اسب بخار توقف کرده؛ اما گشتاور آن ۶۱۷ نیوتنمتر است. پیشرانهی کامارو بهقدری مصمم است که با دنده دو حرکت را آغاز کند یا بدون آهوناله، در دنده چهار بماند. شاید تنها نکتهی منفی کامارو در برابر موستانگ، صدای کمتر آن باشد. عملکرد کامارو در جاده مشابه یک خودروی اسپرت ولی با ریشهی آمریکایی است. کامارو بهراحتی از پیچها عبور میکند و درعین حال در درگهای خیابانی چراغ تا چراغ، خوش میدرخشد. در بخش طراحی کابین به دید کم راننده در کامارو اشاره کردیم. این مورد در هنگام رانندگی شهری تأثیرگذار است؛ سواری با کامارو در ترافیک سنگین مشکل است و باید رانندگی در جادههای خلوت یا شبانه را انتخاب کنید.
باز و بسته شدن سقف؛ موستانگ نیمهمکانیکی در برابر کاماروی تمام الکترونیکی
بهطور کلی باز و بسته شدن سقف موستانگ سریعتر انجام میشود؛ ولی ابتدا باید با یک اهرم بهصورت دستی مکانیزم را فعال کرد. در هنگام باز بودن سقف، کاور پلاستیکی روی صندوق عقب را میپوشاند. نکتهی مهم دیگر این است که نمیتوان در حال حرکت سقف موستانگ را باز یا بسته کرد و البته بهدلیل بالاتر بودن صندلی در مقایسه با کامارو، در هنگام باز بودن سقف باید با موها خداحافظی کرد. برای توصیف کامارو و عملکرد باز و بسته سدن سقف آن، تمام مواردی را که در مورد موستانگ گفته شد معکوس کنید. سقف کامارو در حالت حرکت با سرعت پایین، بهصورت تمام برقی باز و بسته میشود، در هنگام باز بودن سقف، کاور فلزی روی آن قرار میگیرد نه پلاستیکی و به دلیل پایینتر بودن جایگاه نصب صندلی، افراد قد بلند هم موهای خود را حفظ خواهند کرد. جالب این است که سیستم صوتی کامارو در صورت باز بودن سقف، صدای بهتری دارد.
قابلیت رانندگی روزمره و کاربردی بودن؛ موستانگ ۷ روز هفته، کامارو آخر هفته
اصولاً بیشتر افراد خودروهای کروک را برای لذت راننده آخر هفته خریداری میکنند. موستانگ برای این افراد مناسب است و البته بهراحتی به عنوان یک خودروی روزمره کاربرد دارد. جایگاه بهتر و بالاتر صندلی در کنار دید بیشتر راننده، به موستانگ در ترافیکهای سنگین برتری میدهد. نقاط کور کمتر امکان رانندگی بی دردسر را در اختیار قرار میدهد. نکتهی مثبت دیگر موستانگ، صندوق عقب بزرگ آن است که حتی در صورت باز بودن سقف هم فضای زیادی از آن اشغال نمیشود و به راحتی بر کاربردی بودن این خودرو تأکید میکند. حجم صندوق عقب موستانگ و کامارو به ترتیب برابر با ۳۲۳ و ۲۰۷ لیتر است.
با اینکه در ابتدای مقاله در مورد ملاک قرار ندادن گیربکس صحبت شد؛ اما باید به عمکرد بهتر جعبهدندهی موستانگ در مصرف سوخت و آلایندگی کمتر توجه کرد. رانندگی با گیربکس اتوماتیک موستانگ در مقایسه با نوع دستی کامارو در ترافیک بسیار راحتتر و البته در مقایسه با مدلهای قدیمیتر موستانگ، کمخرجتر است. مصرف سوخت موستانگ و کامارو در هر ۱۰۰ کیلومتر شهر، بزرگراه و ترکیبی به ترتیب ۱۵.۶، ۹.۸، ۱۳ و ۱۴.۷، ۹.۴ و ۱۲.۳ لیتر است. بزرگترین نقطه ضعف کامارو در بخش کاربردی بودن، دید کم راننده حتی در هنگام باز بودن سقف است. صندوق عقب کوچک، مصرف سوخت بالاتر (برخلاف اعداد رسمی اعلام شده) و پنجره عقب کوچک، همه رانندگی با کامارو در ترافیک را مشکل میسازند.
کامارو یک کروک مخصوص آخر هفته است، اما موستانگ را میتوان هر روز به جاده و شهر برد.
قیمت و آپشنها؛ عملکرد برابر موستانگ و کامارو
موستانگ بدون آپشن در نسخهی GT با قیمت پایه ۴۴ هزار و ۶۹۰ دلار فروخته میشود که در صورت سفارش برخی آپشنهای تقریباً ضروری، این رقم به ۵۸ هزار دلار میرسد. موستانگ GT با پکیج آشپن پرفورمنس و چند آپشن کابین، با قیمت ۵۰ هزار دلار قابل خرید است. در مقابل، نسخهی برابر موستانگ ۵۸ هزار دلاری، کاماروی ۵۴ هزار دلار قیمت دارد که بخشی از این اختلاف، متوجه گیربکس دستی است. میتوان با قیمت ۴۳ هزار و ۹۹۵ دلار تیپ ۱SS کامارو با پیشرانهی ۸ سیلندر V شکل ۶.۲ لیتری را خریداری کرد. اما بدون شک متقاضیان خودروهای کروک آمریکایی حداقل آپشن پکیج پرفورمنس و کابین را سفارش میدهند که در اینصورت، قیمت کامارو به ۵۰ هزار دلار میرسد. در حقیقت موستانگ GT گرانتر است اما در برابر کامارو، تجهیزات رفاهی بیشتری به همراه دارد.
کلام آخر
موستانگ GT و کامارو SS، دو خودروی کروک زیبا، پرقدرت، سریع و جذاب هستند که فاصلهی زیادی بین آنها دیده نمیشود. برای انتخاب خودروی بهتر، البته بدون در نظر گرفتن برند سازنده، فقط باید به یک نکته توجه داشت. فورد موستانگ GT کروک برای رانندگی روزمره طراحی شده است که آخر هفتهها میتوان با باز کردن سقف از سواری در فضای آزاد هم، اگرچه نه به اندازهی کامارو، لذت برد. در مقابل شورولت کامارو SS با تمرکز اصلی به رانندگی لذتبخش و بدون در نظر گرفتن کاربرد روزمره ساخته شده است.
- 12
- 4