به گزارش دنیای اقتصاد، با ورود به نیمه دوم سال و رکودی که بهطور معمول گریبان بازار خودرو کشور را میگیرد، تقاضا افت کرده و اینجاست که خودروسازان باید ضمن انعطافپذیری بیشتر، روشهای مختلفی را برای ترغیب مشتریان به کار گیرند.
تحریک تقاضا از چهار نقطه
هرچند طی یکی دو سال گذشته، سایه رکود در بیشتر مقاطع و فصول، بر سر بازار خودرو سنگینی کرده، با این حال خودروسازان همچنان در نیمه دوم سال با تقاضای کمتری نسبت به شش ماه نخست مواجه بودهاند. بهعبارت بهتر، در فصول پاییز و زمستان (منهای هفتههای پایانی اسفند ماه)، معمولا خرید و فروش خودرو رکودی نسبی را تجربه میکند و تقاضا افتی محسوس را به خود دیده است.
این موضوع دلایل مختلفی را دارد، از جمله اینکه معمولا بخش قابلتوجهی از مشتریان، پیشتر در فصول بهار و تابستان، اقدام به خرید خودرو موردنظر خود کردهاند. به هر حال در تابستان با توجه به اوجگیری مسافرتها و نیاز به وسایل نقلیه شخصی، میل عمومی برای خرید خودرو افزایش یافته و خیلیها در این مقطع یا پیش از آن (در بهار) اقدام به خرید وسایل نقلیه شخصی میکنند.
از سوی دیگر، عرضهکنندگان خودرو بهخصوص خودروسازان، معمولا تحویل بخش زیادی از محصولات ثبتنامی خود به مشتریان را به نیمه دوم سال موکول میکنند؛ بهنحویکه به اصطلاح پیک تحویل، در پاییز و زمستان است. این موضوع به نوبه خود از حجم تقاضا در شش ماه دوم سال میکاهد؛ زیرا بخش قابلتوجهی از مشتریان، در گذشته (نیمه نخست سال) اقدام به پیش خرید خودرو موردنظر خود کرده و طبعا دیگر نیازی به مراجعه به بازار ندارند؛ بنابراین طبیعی است که بازار خودرو از این ناحیه نیز دچار رکود شده و تقاضا در فصول پاییز و زمستان افت کند.
با در نظر گرفتن این دو دلیل عمده و سایر عوامل، بازار خودرو در نیمه ابتدایی سال معمولا از رونق مقاطع بهار و تابستان برخوردار نبوده و رکودی نسبی دامان آن را میگیرد. از همین رو خودروسازان چارهای جز انعطاف در روشهای فروش و به کارگیری ابزارهای مختلف به منظور بهبود تقاضا ندارند؛ زیرا در غیر این صورت ممکن است مجبور به کاهش تولید و همچنین انبار کردن محصولات شان در بازههای زمانی نامتعارف شوند.
در این شرایط پرسشی مهم مطرح میشود و آن اینکه «عرضهکنندگان خودرو بهخصوص خودروسازان، چه راهکارهایی را میتوانند در راستای بهبود تقاضا در نیمه دوم سال به کار ببندند؟»
پیش از اینکه به پرسش بالا پاسخ دهیم، ابتدا نگاهی میاندازیم به برنامه امسال خودروسازان در حوزه تولید؛ طبق برنامهای که وزارت صنعت،معدن و تجارت در نظر گرفته، خودروسازان داخلی باید طی سال ۹۶ در مجموع یک میلیون و ۴۵۰ هزار دستگاه انواع محصولات سواری و تجاری را به تولید برسانند. از این رقم اما یک میلیون و ۴۰۰ هزار دستگاه مختص سواریها بوده و ۵۰ هزار دستگاه باقیمانده را نیز خودروهای تجاری شامل میشوند.
با توجه به این ارقام، خودروسازان افزایش تیراژی حدودا ۱۰ درصدی را برای امسال و نسبت به سال گذشته در برنامه خود گنجاندهاند؛ بنابراین اگر میخواهند آن را عملی کرده یا حداقل در مقایسه با سال ۹۵ دچار کاهش تیراژ نشوند، باید فکری به حال افت تقاضا در نیمه دوم سال بکنند.
در این بین، خودروهای تجاری بهدلیل قیمتهای گزاف و بازار بسیار کوچکتر در مقایسه با سواریها، داستان خاص خود را در حوزه فروش و عرضه و تقاضا دارند و طبعا پرداختن به آنها، مجالی دیگر را میطلبد. با این حال در حوزه محصولات سواری بهعنوان کسبوکار اصلی خودروسازان، نیاز مبرمی به حربهها و راهکارهای جذاب به منظور بهبود تقاضا احساس میشود.
جایگزینی فرسودهها، فرصت طلایی
اما عرضهکنندگان خودرو بهخصوص خودروسازان با چه راهکارها و روشهایی میتوانند از سنگینی رکود طی نیمه دوم سال کاسته و تقاضا را بهبود ببخشند؟ در پاسخ به این پرسش، کارشناسان راهکارهای مختلفی را مطرح میکنند از جمله چهار روش شامل، «احیای طرح اسقاط و جایگزینی خودروهای فرسوده»، «بهبود صادرات»، «لحاظ کردن روشهای جذاب فروش» و تسریع تولید خودروهای پسابرجامی.
در این بین، راهکار ابتدایی یعنی «احیای طرح اسقاط و جایگزینی خودروهای فرسوده»، میتواند کمک بزرگی به خودروسازان در راستای دور زدن رکود نیمه دوم سال و بهبود تقاضا بکند. این روش البته جهانی بوده و در بسیاری از بازارهای دنیا جهت ترغیب مشتریان و افزایش تقاضا به کار گرفته میشود، بنابراین «راهکاری امتحان پس داده» بوده و احتمال موفقیت آن بسیار بالا است.
هرچند بین بازار خودرو ایران و بازارهای جهانی، تفاوتهای آشکاری در مسائلی مانند سن فرسودگی و همچنین سیستمهای تنبیهی و تشویقی جهت استفاده یا تعویض خودروهای فرسوده، به چشم میآید، با این حال اصل «جایگزینی خودروهای فرسوده» روشی تضمین شده برای افزایش تقاضا در بازارهای جهانی خودرو بهشمار میرود؛ بنابراین خودروسازان داخلی نیز میتوانند با استفاده از این راهکار، ضمن بهبود تقاضا، تولید خود را نیز تضمین کنند، هرچند البته تردیدی نیست که در کشور موانعی سخت بر سر راه اجرایی شدن طرح «جایگزینی خودروهای فرسوده» وجود دارد.
این موانع، مسائلی مانند کمبود تسهیلات بانکی برای ترغیب مشتریان و البته خودروسازان به جایگزینی فرسودهها و لحاظ کردن اعداد نامتعارف (در مقایسه با استاندارد جهانی) برای سن فرسودگی خودروها و همچنین کم هزینه بودن استفاده از خودروهای به اصطلاح فرسوده را در بر میگیرند. این در شرایطی است که در بازارهای جهانی، اولا سن فرسودگی کمتر است، ثانیا تسهیلات و مشوقهایی جذاب برای مشتریان برای تعویض خودروها لحاظ میشود و ثالثا هزینه استفاده از خودروهای فرسوده بسیار بالاست.
در مجموع شرایط به شکلی است که مشتریان با توجه به هزینه بر بودن استفاده از خودروهای فرسوده (بهعنوان سیاست تنبیهی)، از یک سو و با در نظر گرفتن وجود تسهیلات و مشوقها (بهعنوان سیاستهای تشویقی) از سوی دیگر، به سمت تعویض فرسودهها رفته و بنابراین هم آنها صاحب خودروهایی نو و به روز میشوند و هم با ایجاد تقاضا از این ناحیه، تولید خودروسازان و رونق نسبی بازار تا حد قابلتوجهی تضمین میشود.
در این مورد حسن کریمیسنجری، کارشناس خودرو کشور میگوید: اتفاقا در نیمه دوم سال با توجه به حساس شدن جامعه روی مساله آلودگی هوا و همچنین آغاز سختگیریهای دولت در این مورد (توقف شمارهگذاری چند خودرو بهدلیل آلایندگی)، فضا بیش از گذشته برای احیای طرح جایگزینی فرسودهها مهیا شده است.
وی با بیان اینکه اسقاط و جایگزینی خودروهای فرسوده میتواند به بهبود تقاضا در بازار کمک زیادی کند، میافزاید: البته احیای این طرح نیاز به نقدینگی دارد و بهتر است دولت در این ماجرا وارد عمل شده و با تزریق پول، انگیزهها برای اسقاط و جایگزینی خودروهای فرسوده را افزایش دهد.
سنجری در پاسخ به این پرسش که آیا نیاز به تجدیدنظر در سن فرسودگی خودروها نیست، میگوید: با توجه به استهلاک بالا و کیفیت نه چندان مناسب خودروهای تولید داخل، بهنظر میرسد بهتر است سن فرسودگی را کاهش دهیم، چه آنکه در حال حاضر خودروهای خارجی با وجود سطح کیفی بالاتر، در سن و سال پایینتری مهرفرسودگی میخورند.
اما جدای از اسقاط و جایگزینی فرسودهها، استفاده از روشهای جذاب فروش نیز میتواند بهعنوان راهکاری مناسب در جهت افزایش تقاضا در بازار خودرو به کار گرفته شود. در حال حاضر مشتریان داخلی با کمبود نقدینگی از یک سو و قیمت بالای خودروها از سوی دیگر مواجه هستند، بنابراین میطلبد که خودروسازان با در نظر گرفتن روشها و مشوقهای جذاب، امکان خرید خودرو برای آنها را فراهم بیاورند.
در این مورد، کریمیسنجری معتقد است که استفاده هرچه بیشتر از روشهای فروش اعتباری، کمک بزرگی به بهبود تقاضا خواهد کرد. وی تاکید میکند: خودروسازان میتوانند با لحاظ کردن روشهای جذاب بهخصوص فروش اعتباری، انگیزه و توان مشتریان را بابت خرید خودرو بالا ببرند. به گفته این کارشناس، در کنار این روشها، تقویت لیزینگها نیز کمک بزرگی به بهبود تقاضا خواهد کرد.
اما اگرچه خودروسازی ایران در بخش صادرات، آمار بسیار ضعیفی را از خود به جا گذاشته و امید چندانی به آن بابت بهبود تقاضا نیست، با این حال صادرات در بین همه خودروسازان بزرگ دنیا یک راهکار اصلی و مهم برای فروش به حساب میآید.
طبعا اگر خودروسازی ایران صنعتی به معنای واقعی برون گرا و صادرات محور بود، خودروسازان کشور دغدغه چندانی بابت کاهش تقاضا در داخل نداشتند. در این زمینه اما کریمیسنجری معتقد است خودروهای داخلی فعلی توان رقابتی نداشته و گزینههای مناسبی برای صادرات محسوب نمیشوند.
وی با بیان اینکه برای صادرات باید محصولاتی به روز و دارای قیمت مناسب داشت، میگوید: در حال حاضر امید اصلی برای بهبود صادرات و افزایش تقاضا از این ناحیه، به خودروهای پسابرجامی است، با این حال هنوز بازار داخل نیز از آنها منتفع نشده، چه برسد به بازارهای خارجی. به اعتقاد وی، اگرچه صادرات در بین خودروسازان بزرگ دنیا راهکاری اصلی در جهت افزایش تقاضا بهشمار میرود، با این حال شرکتهای خودروساز داخلی در این سالها طوری رفتار کردهاند که مشتریان خارجی شان به آنها وفادار نماندهاند.
اظهارات این کارشناس در شرایطی است که ظاهرا در تمام قراردادهای خارجی صنعت خودرو کشور، بند صادرات ۳۰ درصدی گنجانده شده و بر این اساس باید ۳۰ درصد از خودروهای پسابرجامی به خارج از کشور صادر شوند. طبعا اگر این اتفاق رخ بدهد، خودروسازان داخلی میتوانند بخشی از کاهش تقاضا در بازار داخل را در مقاطع مختلف، بهواسطه صادرات جبران کنند. از طرفی، صرف عرضه محصولات جدید میتواند تقاضای خرید در کشوررا نیز افزایش دهد، منتها به شرط آنکه خودروسازان این محصولات را با قیمتهایی مناسب و در تیراژی قابلقبول عرضه کنند.
- 16
- 6