در اطرافمان افراد زیادی وجود دارند که از سن و سالشان خیلی جلوتر هستند. کسانی که فراتر از همسالانشان فکر میکنند. اغلب این افراد را پس از دوره جوانی، موقعی که شهرت موفقیتشان فراگیر شد، خواهیم شناخت. آنها منتظر نمینشینند تا بعد از تحصیل یا دانشگاه تکلیف زندگی کاریشان مشخص شود.
محمد فلاح از چهارده سالگی شروع به برنامهنویسی میکند. در این سن اغلب نوجوانان تنها راه حل مشکلات را نزد والدینشان میبینند و برای رفع کوچکترین مسائل به سراغ پدر و مادرشان میروند. محمد در آن زمان به بازیهای رایانهای علاقه بسیار داشت اما بهدلیل آنکه رایانه درست و حسابی که بتواند با آن بازی کند نداشت شروع به دستکاری بازیها کرد تا بتواند با همان رایانه قدیمی کارش را راه بیندازد.
این خط شروعی برای او بود تا بهدنیای برنامهنویسی وارد شود. بهانه صحبت ما با محمد فلاح در مورد اپلیکیشنهای موجود در بازار و قیمت سفارش اپهای مختلف بود. او در حال حاضر برنامهای را در اختیار کاربران گذاشته که براحتی میتوانند نماگفتار یا همان استیکرهای دلخواه خودشان را طراحی کنند.
این جوان خلاق هفده ساله درباره اینکه چگونه به فکر ساخت اپلیکیشن و درآمدزایی افتاد توضیح میدهد: یک شب خواهرم برایم پیامی فرستاد و درخواست کرد تا عضو ربات تلگرامی شوم تا او بتواند استیکر دلخواهش را بسازد. همان جا فکری به سرم زد و به او گفتم برایت برنامهای میسازم تا خودت براحتی بتوانی استیکرت را طراحی کنی. شروع به نوشتن برنامه کردم و تقریباً ساعت ۱۲ شب بود که برنامه را برایش فرستادم.
برنامه خیلی سادهای بود و هیچ چیز پیچیدهای نداشت. کنجکاو شدم و سرچ کردم تا ببینم برنامه مشابهای در گوگل وجود دارد یا نه. در نتیجه تصمیم گرفتم برنامه را در بازار بگذارم و بفروشم، با اینکه اطمینان داشتم کسی برای چنین برنامه سادهای پول نمیدهد اما قیمت دو هزار تومان برایش تعیین و برنامه را روانه بازار کردم. از این حیث زیاد امیدوار نبودم چون قبلاً برنامهای نوشته و در بازار قرار داده بودم اما کسی دانلودش نکرده بود. در کمال ناباوری فردای آن روز دیدم چند نفر برنامه را دانلود کردند و در انتهای ماه ۱۴۰ هزار تومان از این طریق به دست آوردم. این موضوع مربوط به دو سال قبل است. از ماه دوم تا ماه پنجم درآمدم هر ماه به سیصد هزار تومان رسید.
واقعاً برای برنامهای که ایده تا اجرایش فقط چند ساعت زمان برد شگفت انگیز بود. این موضوع تشویقم کرد تا برنامه را گسترش دهم. در پاسخ به سؤالتان باید بگویم من آن شب اصلاً به فکر درآمد نبودم چرا که بنده محصلم و تمرکزم بیشتر روی درس اما معتقدم که این اتفاق خواست خدا بود تا بتوانم راه آینده را برای خودم پیشبینی کنم.
محمد در حال حاضر در مقطع پیش دانشگاهی است و قصد دارد در رشته رایانه در دانشگاه تحصیل کند. او در مورد آیندهای که برای خود ترسیم کرده توضیح میدهد: برخی از دوستانم که در دانشگاه در حال تحصیل هستند معتقدند دانشگاه زیاد به یادگیری و علم اندوزی کمک نمیکند اما من با آنها هم عقیده نیستم و تصمیم دارم تمام تلاشم را برای پذیرفته شدن در یک دانشگاه معتبر به کار ببرم.
در کنار تحصیل هم به کارم ادامه خواهم داد و به تازگی به عضویت تیم برنامهنویسی ای درآمدم که طرح بزرگی در دست دارند. این برای من افتخار بزرگی است و از لحاظ درآمدی هم عالی ست چرا که با من یک قرارداد چند ساله با مبلغ عالی بسته شده که میتواند در زمان تحصیل در دانشگاه پشتوانه خوبی برایم باشد.
فلاح برایم درباره جزییات فضای اپلیکیشنهای موجود توضیح میدهد: این بحث بسیار فنی و تخصصی است اما در حالت کلی و ساده بگویم برنامههای موجود را میتوان به دو دسته کلی اپلیکشینهای آنلاین و غیرآنلاین تقسیم کرد. آنلاین برنامههایی است که بعد از دانلود کاربر دائماً به روزرسانی میشود و به نحوی میتوان گفت تعامل بین کاربر و صاحب کسب است حالا با هر هدفی. این اپها قیمت بالاتری برای ساخت دارند.
دسته دوم اما برنامههایی هستند که پس از دانلود دیگر نیاز به ارتباط آنلاین نیست. اینگونه برنامهها معمولاً در حد آموزش یا کاربری محدود است. به نظر من چیزی که بیشتر از زیرساخت یک برنامه مهم است ایده کسب و کار برای آن برنامه است. من شخصی را میشناسم که بالای سیصد برنامه در بازار دارد اما یک ریال درآمد ندارد چرا که ایدههای این برنامهها ضعیف است و کاربر حاضر به پرداخت پول نیست.
برنامههای این چنینی سریع فراموش میشوند. برنامههای موفقی که وجود دارند فاکتورهای زیادی برای جذب مشتری به کار بردهاند و اگر کسی قصد شروع کسب و کاری را دارد بهتر است به همراه تیمی تمام جوانب را مهندسی کند تا بتواند در این راه موفق شود که البته فرآیند این موضوع در قالب شروع یک استارت آپ تعریف میشود.
- 12
- 3