متوسط هزينه هر خانوار ايراني در سال گذشته، چيزي حدود ۳۹ ميليون و ۳۰۰ هزار تومان بوده است؛ يعني هر ماه، سه ميليون و ۲۷۵ هزار تومان. اين آماري است که از سوي بانک مرکزي درباره بودجه خانوارها در سال گذشته منتشر شده؛ گزارشي که نشان ميدهد هر خانواده ايراني در سال گذشته، بهطور متوسط، نزديک به ۴۰ ميليون تومان در سال ۹۵، صرف خريد نيازهاي ضروري خود کردهاست، نيازهاييکه نه فقط هزينههاي لازم براي خريد خوراک و پوشاک را شامل ميشوند بلکه همه مخارج لازم براي خريد مسکن، آب و ديگر حاملهاي انرژي را هم دربرميگيرد.
نگاهي به آماري بانک مرکزي که حالا از آن حکايت ميکند، سؤالات بسياري را در ذهنها ايجاد ميکند؛ به راستي با سه ميليون و ۲۷۵ هزار تومان در ماه براي خريد هر آنچه بهطور متوسط يک خانواده چهار نفره به آن نياز دارد، حداقل بگيران چگونه از پس اين هزينههاي سنگين برآمدهاند؟
اگر با يک حساب سرانگشتي، دريافتي هر يک از حداقلبگيران چيزي حدود ۸۳۰ هزار تومان باشد، اين خانوادهها براي جبران مابهالتفاوت سه ميليون و ۲۷۵ هزار تومان در ماه با همين مبلغ دريافتي که ميشود دو ميليون و ۴۴۵ هزار تومان در ماه، زندگيشان را چگونه سرکردهاند؟ اين يعني هر خانواده ايراني، چه فقير و چه غني، در سال گذشته براي خريد نيازهاي ضروري زندگي خود چيزي بيش از دو ميليون تومان پول لازم داشته اند؛ واقعيتي که به خوبي از اختلاف بزرگ بين حداقل حقوق کارگران و نيازهاي ضروري آنها حکايت ميکند.
با دريافت همين مبلغي که حتي به يک ميليون تومان هم در سال گذشته نرسيده، با فرض اينکه هر يک از زوجين هم شاغل باشند، باز هم ميتوان از کسري بودجه خانوادههاي ضعيف در برابر بيش از دو ميليون تومان، سخن گفت و به چگونگي جبران اين مابه التفاوتها، انديشيد.
داستان دريافتي ناچيز در برابر هزينههاي سنگين زندگي، قصهاي تکراري و تلخ از سفرههاي کوچک مردمي است که در همين شهر، روز را شب و با همين نيازها و هزينههاي بالا، فاصله بين درآمد و هزينههاي خود را به نوعي جبران کرده و از پس آن برميآيند. اما اين همه ماجرا نيست و به عقيده برخي کارشناسان ميتوان با قناعت به حداقلها، با همه سختيهايي که در اين راه وجود دارد، زندگي کرد.
آنطور که هادي حقشناس، عضو اسبق کميسيون برنامه و بودجه، به «وقايعاتفاقيه» ميگويد: «مبلغي که بانک مرکزي درباره هزينههاي هر خانوداه ايراني در سال گذشته اعلام کرده، با درنظرگرفتن هزينه مسکن، پوشاک و... است، اگر حول و حوش ۴۰ درصد از هزينههاي خانوادهها براي خريد مسکن در نظر گرفته شود، اين مابهالتفاوت چندان جاي تعجب ندارد.»
حقشناس براي گفتن از چگونگي هماهنگي بين درآمد و هزينه در خانوادههاي ضعيف، اينطور ادامه ميدهد: «به نظر ميرسد که خانوادههايي که با کمبود بودجه براي پوشش مابهالتفاوت درآمد و مبلغ سه ميليون و ۲۷۵ هزار تومان، به حداقلها قناعت کرده و براي تفريح و مخارج اضافي ديگر، عملا هزينهاي نکردهاند.»
حقشناس در ادامه اينطور ميگويد: «اولا تقريبا تنها يک سوم از ايرانيها مستاجر و دو سوم ديگر صاحبخانهاند؛ بنابراين به نظر ميرسد که اگر هزينه مسکن در نظر گرفته نشود، هزينههاي لازم در ماه به کمتر از دو ميلیون تومان ميرسد و بايد گفت که در برابر دريافتي حداقل بگيران و مخارج لازم، فاصله زيادي ندارد.»
به گفته اين کارشناس اقتصادي «وقتي درآمد کم باشد، صرفهجويي هم حداکثر است.» حقشناس با اشاره به ۴۲ ميليون نفري که در ايران در زير خط فقر هستند اينطور توضيح ميدهد: «فکر ميکنم، خانوادههاي ضعيف با اکتفا به حداقلها و صرفهجوييهاي زياد، به خوبي توانستهاند از پس فاصله زيادي که بين درآمد و هزينههاي لازم درماه داشتهاند، برآيند.»
آنطور که بانک مرکزي درباره بودجه خانوادهها در سال گذشته اعلام کرده، پارسال متوسط هزينه خانوار شهري با ۱۱,۴ درصد افزايش به ۳۹ ميليون و ۳۰۰ هزار تومان رسيده که خوراکيها و مسکن، آب، برق و گاز و ساير سوختها به ترتيب بيشترين سهم را در اين هزينه داشته اند. همچنين اداره آمارهاي اقتصادي بانک مرکزي نتايج آمارگيري از هزينه و درآمد خانوارهاي شهري ايران در سال ۱۳۹۵ را با مراجعه به حدود ۱۷ هزار و ۶۰۰ خانوار نمونه تهيه و منتشر کرد.
براساس اين گزارش، در سال مورد بررسي متوسط تعداد افراد خانوار ۳,۳۳ نفر بود که نسبت به سال قبل ،کاهش داشته است. از کل تعداد خانوارها، خانوارهاي چهار نفري با ۲۹,۴ درصد بيشترين و خانوارهاي ۱۰ نفر و بيشتر با ۰,۱ درصد کمترين سهم را به خود اختصاص دادهاند.
خرج به ۳۲۷۵۰۰۰ تومان رسيد
براساس نتايج اين بررسي متوسط هزينه ناخالص سالانه يک خانوار حدود ۳۹ ميليون و ۳۰۰ هزار و ۶۰۰ تومان (ماهانه حدود سه ميليون و ۲۷۵ هزار تومان) بوده است. هزينه مزبور که شامل ارزش اجاریخانه شخصي نيز هست، نسبت به سال ۱۳۹۴ معادل ۱۱,۴ درصد افزايش داشته است.
از کل هزينههاي ناخالص خانوار به ترتيب، ۳۵,۵ درصد به «مسکن، آب، برق و گاز و ساير سوختها»، ۲۲,۹ درصد به «خوراکيها و آشاميدنيها»، ۱۰,۶ درصد به «حملونقل»، ۸,۴ درصد به «کالاها و خدمات متفرقه»، ۵,۹ درصد به «بهداشت و درمان»، ۴,۳ درصد به «پوشاک و کفش»، ۴,۰ درصد به «لوازم، اثاث و خدمات مورد استفاده در خانه»، ۲,۱ درصد به هر يک از دو گروه «ارتباطات» و «رستوران و هتل»، ۱,۹ درصد به هريک از دو گروه «تفريح و امور فرهنگي» و «تحصيل» و ۰,۳ درصد به «دخانيات» اختصاص داشته است.
درآمد ناخالص ۳۲۶۹۸۰۰ توماني خانوارهاي ايراني
متوسط درآمد ناخالص سالانه يک خانوار در سال ۱۳۹۵ حدود ۳۹ ميليون و ۲۳۷ هزار و ۳۰۰ تومان (ماهانه حدود سه ميليون و ۲۶۹ هزار و ۸۰۰ تومان) بوده که نسبت به سال ۱۳۹۴ معادل ۱۱,۳ درصد افزايش داشته است.
۶۹,۳ درصد از کل درآمد ناخالص را درآمد پولي ناخالص و ۳۰,۷ درصد را درآمد غيرپولي (شامل ارزش اجاری خانه شخصي) تشکيل داده است. همچنين، توزيع افراد خانوارها برحسب گروههاي سني نشان ميدهد که در سال مورد بررسي، ۷,۳ درصد از افراد خانوارها «پنج سال و کمتر»، ۶,۵ درصد «۱۰-۶ سال»، ۶,۲ درصد «۱۵-۱۱ سال»، ۶,۷ درصد «۲۰-۱۶ سال»، ۱۸,۱ درصد «۳۰-۲۱ سال»، ۳۰,۹ درصد «۵۰-۳۱ سال» و ۲۴,۳ درصد «۵۱ سال و بيشتر» سن داشتهاند.
توزيع افراد ۶ ساله و بيشتر خانوارها بر حسب ميزان سواد در سال ۱۳۹۵ نشان ميدهد که ۱۰,۸ درصد «بيسواد»، ۲,۱ درصد قادر به «خواندن و نوشتن»، ۲۰,۶ درصد داراي «تحصيلات ابتدايي»، ۴۲,۷ درصد داراي «تحصيلات راهنمايي و متوسطه» و ۲۳,۸ درصد داراي «تحصيلات دانشگاهي» بودهاند.
۵۶ درصد خانوارها فقط يک شاغل دارند
۲۶,۶ درصد خانوارهاي مورد بررسي در سال گذشته «بدون فرد شاغل» بودهاند يعني در اين خانوادهها کسي شاغل نيست و در مقابل ۵۶,۴ درصد داراي «يک نفر شاغل»، ۱۴,۲ درصد داراي «دو نفر شاغل» و ۲,۸ درصد داراي «سه نفر شاغل و بيشتر» بودهاند.
در مقايسه با سال ۱۳۹۴ درصد خانوارهاي «بدون فرد شاغل» و با «يک نفر شاغل» افزايش و درصد خانوارهاي با «دو نفر شاغل» و با «سه نفر شاغل و بيشتر» کاهش داشته است. بررسي نحوه تصرف محل سکونت خانوارها در سال ۱۳۹۵ نشان ميدهد که ۶۴,۳ درصد از خانوارها در مسکن شخصي (مالکنشين)، ۲۶,۲ درصد در مسکن اجاري، ۰,۵ درصد در مسکن در برابر خدمت و ۹,۰ درصد در مسکن رايگان سکونت داشتهاند.
در مقايسه با سال ۱۳۹۴ درصد سکونت در مسکن اجاري افزايش و درصد سکونت در مسکن شخصي، رايگان و در برابر خدمت کاهش داشته است. براساس نتايج بررسي مزبور، ۳,۱ درصد خانوارها از «يک اتاق»، ۲۹,۸ درصد از «دو اتاق»، ۴۹,۷ درصد از «سه اتاق»، ۱۴,۰ درصد از «چهار اتاق»، ۲,۲ درصد از «پنج اتاق» و ۱,۲ درصد از «۶اتاق و بيشتر» استفاده ميکردهاند.
۴۶ درصد خانوارها از خودروي شخصي استفاده ميکنند
بررسي تسهيلات محل سکونت خانوارها نشان ميدهد که در سال مورد بررسي، ۹۹,۴ درصد خانوارها از آب لولهکشي، صد درصد از برق، ۹۴,۴ درصد از گاز شهري و ۵۱,۷ درصد از فاضلاب شهري، بهرهمند بودهاند و در اين گزارش اشاره شده که ۷۷,۱ درصد شهرنشينان از تلفن، ۵۰,۵ درصد از اينترنت، ۹۸,۹ درصد از آشپزخانه، ۹۹,۷ درصد از حمام، ۶۳,۸ درصد از کولر ثابت آبي، ۱۹,۳ درصد از کولر گازي، ۸,۶ درصد از سيستم حرارت مرکزي (شوفاژ) و ۴۴,۰ درصد انباري داشتهاند.
همچنين در سال ۱۳۹۵ از نظر لوازم زندگي، ۴۸,۶ درصد خانوارها از اتومبيل شخصي، ۱۷,۲ درصد از موتورسيکلت، ۱۳,۰ درصد از دوچرخه، استفاده ميکنند و ۴۸,۶ درصد از چرخخياطي، ۱۶,۹ درصد از راديو ضبط و ضبط صوت، ۹۹,۵ درصد از تلويزيون، ۴۲,۶ درصد از ويدئو و دستگاه پخش لوح فشرده، ۴۵,۳ درصد از رايانه (کامپيوتر)، ۱۰,۳ درصد از دوربين فيلمبرداري، ۴۱,۲ درصد از يخچال، ۸۴,۴ درصد از فريزر و يخچال فريزر، ۹۹,۶ درصد از اجاق گاز، ۹۴,۱ درصد از جاروبرقي، ۸۷,۸ درصد از ماشين لباسشويي و ۹۶,۳ درصد از تلفن همراه بهرهمند هستند.
هادي حقشناس
- 16
- 4